[ad_1]
به گزارش ایکنا از اصفهان، اولین نشست از سلسلهنشستهای چرخ گردون با عنوان «چرخ اول: تطور تاریخی طب (تأملی در تاریخ پزشکی ایران)» روز گذشته، اول شهرویورماه در موزه عصارخانه شاهی اصفهان برگزار شد.
در این نشست، پیمان متین، مدرس انسانشناسی پزشکی اظهار کرد: هر طبابتی برای علمی بودن باید دارای ویژگیهایی چون مسئولیتپذیری، روشمندی و گفتمان باشد و اگر هر کدام را نداشته باشد، در دستهبندی علمی قرار نمیگیرد. هر کدام از ما در دنیای پزشکی یک سوژه دارای هویت، ارزشها و هنجارها هستیم و هدف نهایی علم پزشکی، رسیدگی به این سوژه است. انسان در جامعه در ارتباط با نظامهایی از جمله خانواده، مدرسه یا دانشگاه، اقتصاد، سیاست، مذهب، پزشکی و خود جامعه قرار دارد.
وی افزود: هر کدام از نظامهایی که نام برده شد، در شکلگیری هویت ما مؤثرند و نمیتوانیم خود را از آنها جدا کنیم، همچنین در شکلگیری بهداشت و پزشکی نیز دخیل هستند. همه این عوامل را ساختار در کنار یکدیگر نگه میدارد و عصاره آن، سیاستهای زیستی انسان است که در نهایت در راستای کنترل و هدایت سوژه عمل میکنند. این عوامل در بافتی نامرئی و ناملموس، ولی بسیار مهم مثل اکسیژن قرار دارند که فرهنگ نامیده میشود.
این مدرس انسانشناسی پزشکی تصریح کرد: هدف کلی فرهنگ در یک جامعه، ساختن معنای وجود است که بر اساس نظام نمادین هر فرد و جامعه ساخته میشود. کشور ما، ایران در زمینه علم پزشکی بسیار پرسابقه است و همه وجود ما در این بستر تاریخی شکل میگیرد. در طول تاریخ، از زمانی که انسان یکجانشین شد و کشاورزی را آموخت، انسانها در ارتباط نزدیک با یکدیگر قرار گرفتند و جمعیت افزایش یافت، بیماریهای واگیردار شیوع پیدا کرد؛ در نتیجه وارد عرصه علم و تکنولوژی برای برطرف کردن آنها شدند.
وی ادامه داد: نظام پزشکی ایران در آن زمان همان پزشکی سنتی، یعنی نظامی علمی و بسیار پیشرو برای طبقهای خاص بود. این نظام پزشکی علمی گنجینهای برای کشور ما و بسیار کمنظیر است؛ ولی بلد نیستیم به درستی آن را برای دیگران اثبات کنیم و به نام علوم گوناگون دیگر شناخته میشود. ما به درستی به این علم سنتی نپرداختیم و زمانی که به آن پرداختیم، شروع به نابودی آن کردیم؛ زیرا به درستی آن را نشناخته بودیم و از روش درستی برای معرفی آن استفاده نکردیم.
جایگاه پزشکی عامیانه در فرهنگ اجتماعی
متین بیان کرد: علم و تکنولوژی در طول تاریخ تا به امروز که در قرن بیستویکم هستیم، هر چقدر هم که پیشرفت کند، باز هم پزشکی عامیانه را در کنار خود دارد. استفادههایی که از این واژه شده، آن را دچار بار منفی و غیرعلمی کرده است. وقتی از پزشکی عامیانه یاد میکنیم، افراد را به یاد جادو، خرافات، دعانویسی و… میاندازد، در حالی که پزشکی عامیانه پدیده بیارزشی نیست و جایگاه خاص خود را در فرهنگ دارد.
وی با بیان اینکه نیازها و حفرههایی در علم پزشکی و زندگی امروز انسانها وجود دارد که هنوز پاسخ داده نشده است و باعث میشود افراد جامعه برای یافتن پاسخ آنها دست به دامن خرافات شوند، توضیح داد: نظام زیستپزشکی دارای مسئولیتپذیری، گفتمان و روشمندی است؛ در نتیجه علمی محسوب میشود. همه ما در عصر نوین به سر میبریم و باید بر اساس قواعد آن زندگی کنیم؛ در نتیجه امروزه حتی پزشکی سنتی هم به نحوی در علم زیستپزشکی امروز ذوب شده و این به درستی اتفاق افتاده است.
این مدرس انسانشناسی پزشکی تأکید کرد: نظام پزشکی مکمل مثل طب سوزنی، نظام پزشکی دیگریست که از جوامع دیگری وارد کشور و فرهنگ ما شده و دارای سه مؤلفه اصلی است که آنها را نام بردیم. هدف آن نیز پاسخ دادن به خلأها و نیازهاییست که پیش از این گفتیم. در کشور ما، طب سنتی به این دسته از نظام پزشکی اضافه شده که نادرست است و پزشکی سنتی ما ظرفیت بیشتری در مقایسه با پزشکی مکمل دارد. پزشکی زیستی امروز نمیتواند به نیازهای ذهن انسان پاسخ دهد، در حالی که فیزیک و جسم را تحت کنترل خود درآورده است.
وی ادامه داد: ذهن تنها هیولا در بدن انسان است که کسی نمیتواند آن را تسخیر و کنترل کند. یکی از کارهای نظام زیستپزشکی، تبدیل هر موقعیت معمولی به بیماری است؛ به این ترتیب همه انسانها را مجبور میکند که بر اساس قواعد پزشکی عمل کنند تا درمان شوند؛برای مثال وضعیت زنی را که تازه زایمان کرده و در طبیعیترین حالت خود قرار دارد، بیماری مینامد و باعث میشود که فرد سالم به دنبال درمان خود باشد؛ به این ترتیب همه انسانهای جامعه بیمار هستند و این به ذات زیستپزشکی بازمیگردد.
متین اضافه کرد: در مواقعی پیش میآید که یک انسان از نظر فیزیکی به هیچ بیماری و مشکلی مبتلا نیست، ولی حال خوشی هم ندارد؛ زیرا از نظر روانی و اجتماعی راضی نیست و مشکلاتی دارد. هر انسانی میتواند بهدلیل مشکلات اقتصادی یا اجتماعی حال خوشی نداشته باشد و این از نظر علمی نیز قابل پذیرش است. نیازهای اقتصادی، عاطفی و اجتماعی باعث ناخوش شدن حال انسان میشوند. پاسخ دادن به این نیازها بر اساس ذخیره نمادین انجام میشود که پیش از این گفته شد.
وی تصریح کرد: به همین دلیل، بسیاری از افراد حتی تحصیلکردههای جامعه برای یافتن پاسخ این نیازها به فالگیرها یا بهطور کلی، خرافات مراجعه میکنند. حتی مناسک مذهبی نیز ساختن ذخیره نمادین محسوب میشود که وظیفه اصلی آن، رساندن انسان به آرامش است. ذخیره نمادین همراه ذخیره زیستی باعث ساخت تحریک ذهنی میشوند که سیستم عصبی را تحریک و در نهایت وضعیت هشیاری فرد را متعادل میکند.
زهراسادات مرتضوی
انتهای پیام
منبع