سرویس معارف خبرگزاری ایکنا، در هفته گذشته مطالب متنوعی منتشر کرده است که در ادامه مهمترین آنها را مرور میکنیم.
دغدغه حضرت زهرا(س) نجات انسان بود
ناصر مهدوی:
مسئله عیسی و علی(ع) و فاطمه(س) نجات انسان است یعنی امکانی برای انسان فراهم کنند که ضمن احترام به عقل و قدرت خلاقیت افراد، آنها بتوانند از شر آن چه انسان را در درون گرفتار میکند برهانند؛ مولا علی(ع) و فاطمه زهرا(ص) پیامآور نجات هستند؛ امام حسین(ع) پیامآور نجات هستند لذا از این جهت جدی هستند و باید انسان به آنان توجه نشان دهد. ارسطو در مورد بد و خوب میگوید که خوب چیزی است که معتدل است و بد یعنی خروج از عدالت و وقتی به او میگویند ما از کجا بفهمیم که عدالت را رعایت کردهایم یعنی معیار ما چیست؛ او جواب میدهد بروید سراغ افرادی که فرهیخته هستند و ببینید آیا شما آنان را دوست دارید؟
پیام قرآن نجات به سمت حکمت و نجات برای رهایی از ظلمت جهالت است؛ این بیعدالتی اجتماعی و ظلم و ستم نیست بلکه ذهنیت منفی و تعلقات نفس خودش جاهلیت است؛ وابستگی به رای این و آن و اسیر زندگی دیگران شدن، زندگی سطحی و زودباوری همه مدلهای جاهلیت هستند که به شخصیت انسان آسیب میزنند و راه رهایی از این مسائل هم تمسک به الگوهای رهاییبخش و نجاتبخش است لذا این الگوها بیثمر و غیرمفید نیستند بلکه خیلی اوقات میتوانند کمک کنند که تشخیص ما درست باشد لذا کسی مانند ابراهیم(ع) را به عنوان اسوه معرفی میکند.
قرآن قدرت هنری فوقالعاده دارد؛ قرآن زیباترین مسائل را به ابراهیم(ع) نسبت میدهد و بعد میفرماید اگر دغدغه ابراهیمی داشتید اهل نجات هستید؛ اگر این مسیر را بروید بخش زیادی از رنجهایی که با دست خود برای خود درست کردهاید از بین خواهد رفت؛ بله حضرت زهرا(س) درد و رنج کشید و اندوه فراوان خورد ولی متاسفانه شیعه در این درد باقی ماند؛ آثاری که خلق شده مرتب از درد و رنج فاطمه(س) و در و دیوار گفتهاند؛ نمیگویم اینها کم(ناچیز) است ولی این درد و رنج برای اهداف بلند و عمیقی بوده است.
رنج بدون باور به توحید و معاد معنا ندارد
حجتالاسلام حمیدرضا سروریان:
بخشی از رنج انسان به خاطر نداشتن تصور درست از هستی است زیرا فکر میکند جهان هیچ قیدی ندارد و انسان موجودی آزاد است. ما در دنیایی قرار داریم که به صورت طبیعی واجد رنج محدودیت زمان و مکان هستیم؛ انسان چون موجودی مادی است و در عالم ماده و حرکت و تزاحم و مانع زندگی میکند طبیعتاً در چنین محدودیتهایی قرار دارد لذا برخی رنجها لازمه آفرینش و زندگی انسان است و هر مانعی میتواند رنج ایجاد کند.
دسته دیگر رنجها همگانی هستند ولی شخصی و موقتی است و همگانی نیست، مثلاً فردی میتواند در زندگی طلاق بگیرد ولی بلافاصله ازدواج میکند و از رنج تنهایی رها میشود یا پیری و رنج کودک به خاطر محدودیت دوران کودکی. نکته مهم دیگر هم تفاوت رنج با غم و غصه است و نباید بین این دو خلط کنیم.
رنج عاملی است که اگر انسان به درجه تاله برسد و بتواند رنج را معنادار کند، میتواند به موفقیت برسد یعنی رنج باعث رشد و تعالی روحی انسان است ولی غم و غصه صرف انسان را افسرده و خمود میکند. تلاوت قرآن و گریه برای اهل بیت(ع) انسان را غمگین میکند ولی نشاطآور است.
سبک زندگی و آداب رفتار اجتماعی در سیره حضرت فاطمه(س)
آیتالله مبشر کاشانی:
درباره شخصیت حضرت زهرا(س) باید گفت آیات بسیاری در شأن ایشان نازل شده است؛ هم به نحو استقلالی و هم به نحو جمع مانند آیاتی از سوره مبارکه انسان یا هل اتی که در مورد اهل بیت(ع) از جمله ایشان است.
برخی آیات هم مختص ایشان است مانند سوره مبارکه کوثر و قدر. امام صادق(ع) فرمودند که لیلهالقدر جده ما حضرت زهرا(س) است. روایاتی داریم که اگر علی(ع) نبود کفوی برای فاطمه(س) وجود نداشت که ایشان بخواهند ازدواج کنند کما اینکه در مورد حضرت معصومه(س) گفته شده است چون کفوی برای ایشان نبود ازدواج نکردند و اگر برای امیرمؤمنان(ع) هم کفوی نبود ایشان ازدواج نمیکردند.
حضرت خضر هم ازدواج نکردهاند زیرا در جوانی و هزار سال اول عمرشان کفوی نداشتند و البته یکی از اسرار برای عدم ازدواج حضرت خضر هم این مسئله بوده است؛ امیرمؤمنان(ع) هم اگر حضرت زهرا(س) وجود نداشتند ازدواج نمیکردند. این کفویت نه تنها در بعد عصمت است بلکه در علم هم مطرح است زیرا وحی قرآنی بعد از وفات پیامبر(ص) منقطع شد ولی همچنان جبرئیل بر فاطمه(س) نازل میشد و بطون قرآن و سایر معارف را بیان میفرمود که در قالب مصحف فاطمه(س) در بین ائمه(ع) دست به دست میشود و امروز در دست مبارک امام زمان(عج) است.
ولایتپذیری حضرت فاطمه(س) جان انسان را پاک میکند
حجتالاسلام مجتبی فاضل:
پیامبر(ص) سختیهای بسیاری را تحمل کردند تا این دین به دست من و شما برسد و مرارتهای بسیاری را در این راه متحمل شدند. با این حال به فرموده قرآن اجر و مزدی از مردم درخواست نکرد مگر «موده فی القربی».
یک معنای «موده فی القربی» این است که به خویشان من محبت بورزید ولی معنای دیگرش این است که به نزدیکترین خویشاوند مونث من که به اتفاق نظر فریقین، حضرت زهرا(س) است محبت کنید. بنابراین پیامبر(ص) در برابر تمام سختیهایی که در راه تبلیغ اسلام متحمل شد، محبت حضرت فاطمه(س) را به عنوان اجر رسالت از مردم طلب کرد که این نشان از جایگاه آن حضرت است.
خدا به ما فرمان داده که به حضرت فاطمه(س) محبت بورزیم و نفع این محبت به فرموده قرآن به خود ما خواهد رسید؛ همانطور که در زیارت حضرت فاطمه(س) آمده است: «لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنا بِوِلايَتِكِ» یعنی ما با دوستی حضرت زهرا(س) خودمان را پاک میکنیم. اساسا یکی از اسامی آن حضرت، طاهره و مطهره است یعنی پاککننده است. اگر دنبال تطهیر میگردید حضرت زهرا(س) از کسانی است که انسانها را پاک میکند و با پذیرفتن ولایت آن حضرت جان انسان پاک میشود. فضای طلبگی و تحصیل در حوزه نیز مشحون از فرهنگ فاطمی است و بر ما واجب است که این نعمت را قدر بدانیم.
دشنام و جعل حدیث درباره حضرت علی(ع) رویه بنیامیه بوده است
حجتالاسلام محمدرضا محمدی شاهرودی:
این مطلب دو بخش دارد؛ یکی بخش اول این روایت است که درست است زیرا پیامبر(ص) فرمودند فاطمه(س) پاره تن من است و کسی که او را بیازارد مرا آزرده است ولی بخش دوم آن روایتی جعلی است که آن را برای تتمیم جنایات خودشان ساختهاند؛ بنابراین فریقین اصل این روایت(بخش نخست) را قبول دارند.
این حدیث که جعلی است در منابع اهل سنت نقل شده است و یک مورد در شیعه با سند ضعیف آمده است که گمان کنم در عللالشرایع بیان شده است؛ اینکه این حدیث جعلی است به چند دلیل است؛ اول اینکه بنیامیه برای تتمیم جنایاتشان این حدیث را جعل کردند؛ راوی حدیث شخصی به نام ابن مخرمه است؛ وی در سال دوم هجرت در مکه متولد شد و بعد پدرش او را به مدینه آورد یعنی در زمان رحلت پیامبر(ص) حداکثر هفت یا هشت ساله بوده است در حالی که در خود حدیث آمده است که وقتی پیامبر(ص) در منبر این حرف را فرمودند من بالغ بودم. او از شیفتگان و حواریون معاویه بود و وقتی اسم او به میان میآمد با اشتیاق و شور و نشاط و القاب خاصی از او تمجید میکرد.
بنیامیه و معاویه از این کارها زیاد میکردند؛ مگر نه اینکه دهها سال در منابر و مساجد امام علی(ع) را سب و بدگویی کردند و این نوع مطالب هم از این سنخ و جنس است. در منابع خودشان در متن و سند حدیث اختلافات زیادی وجود دارد که در کذب بودن این روایت تردیدی باقی نمیگذارد؛ در محتوا هم اینقدر مشکل دارد که دلالت آن پذیرفته نیست؛ این مطلب با مسلمات تاریخی در منافات است؛ وقتی پیامبر(ص) بارها و بارها از امیرمؤمنان(ع) و فاطمه(س) تعریف و تمجید کرده و اینکه بهترین همسران هستند آیا امکان دارد که علی(ع) دست به چنین اقدامی زده باشد که فاطمه را اذیت کند و مشمول این روایت شود؟
حکمرانی علمی سند نوشتن پشت درهای بسته نیست
حسین سیمایی صراف، وزیر علوم:
حکمرانی سند نوشتن پشت درهای بسته نیست. نهادهای متعدد سند مینویسند و هیچ اطلاعی از هم ندارند و کاری هم به محدودیتهای اجرایی ندارند. حکمرانی علمی نظریهپردازی نیست و نظریهای که ناظر به حکمرانی است باید واقعبینانه باشد. معمولا رابطه بین نظریه و عمل قطع است و به همین دلیل در عمل دیده میشود گاهی مدیران میگویند مطالبی که در حوزه و دانشگاه مطرح است در عمل اجرایی نیست.
حکمرانی علمی صرفاً حکمرانی عالمان نیست. ما عالم کم نداریم در بسیاری از مراجع تصمیمگیری عالمان نشستهاند، اما متاسفانه هنگام تصمیمگیری عالمانه عمل نمیکنند. حکمرانی علمی، حکمرانی عالمانه است و اگر اینگونه بود میتوان گفت که حکمرانی علمی است. حکمرانی علمی، آرزواندیشی نیست و آینده پژوهی جایگاه خود را دارد که با آرزواندیشی متفاوت است. حکمرانی علمی امر ذهنی محض نیست و بلکه حکمرانی بر اساس شواهد است.
حکمرانی علمی نخبهگرایی گلخانهای نیست. حکمرانی علمی فقط برنامه نوشتن نیست، ما برنامه نیاز داریم ولی مدام برنامه نوشتن کاری اصولی نیست و در هیچ کشور توسعه یافتهای شاهد این حجم از برنامهنویسی نیستیم. حکمرانی علمی چانهزنی نیست. بسیاری از تصمیمات بر اساس توافقات پشت پرده است و با نگاه بخشی و سازمانی تصمیمها گرفته میشود.
خطایی راهبردی در ترجمه عبارت علوم انسانی
حجتالاسلام حمید پارسانیا:
ما در جهان اسلام طبقهبندیهای مختلفی از علوم داریم که تفاوتهایی با یکدیگر دارند اما این تفاوتها ذوقی نیست و کاملاً بر اساس مبانی است و در جهان مدرن نیز همینگونه است یعنی نسبتی که بین طبقهبندی علوم وجود دارد متأثر خیلی از مسائل است.
امروز علم را در معنای Science به کار میبریم و مفاهیم دیگری را مانند knowledge در کنار آن قرار دادیم. معنای علم از نیمه دوم قرن نوزدهم تا پایان قرن بیستم تطورات زیادی پیدا کرد که نتیجه مسائلی است که در درون یک چارچوب برای یک تعریف به وجود آمده است.
اکنون علوم انسانی در ادبیات مدرن کمتر استفاده میشود و بیشتر علوم اجتماعی به کار برده میشود که در قبال علوم طبیعی قرار دادهایم که این دو Science است را در قبال انسانیات قرار میدهیم. ما در ادبیات فارسی Humanities را به علوم انسانی ترجمه کردیم که این ترجمه یک خطای راهبردی است که رخ داده است.
مضروب کردن حضرت زهرا(س) مسئلهای تاریخی است نه کلامی
سعید طاووسی مسرور:
در منابع اهل سنت هم به تهدید در آتشزدن خانه حضرت زهرا(س) و بعد هم اینکه مدتی بعد آن حضرت وفات کردند اشاره شده است؛ منابع شیعه هم به صورت سربسته گفتهاند و برخی منابع هم اصلا نگفتهاند ولی واقعیت این است که رحلت پیامبر(ص) در روز ۲۸ صفر سال ۱۱ هجری به صورت قطعی بود و ۲ و ۱۲ ربیع درست نیست زیرا این دو روز دوشنبه نبوده است ولی ۲۸ صفر دوشنبه است؛ حضرت دوشنبه از دنیا رفتند و سهشنبه دفن شدند؛ در این روز، خلیفه اول در یکی از روستاهای اطراف مدینه بود؛ خلیفه دوم مردم را معطل کرد و گفت پیامبر(ص) نمرده است و هر کسی بگوید او مرده با شمشیر من طرف است ولی وقتی خلیفه اول رسید به او گفت عمر چه میگویی مگر نشنیدی که قرآن فرموده است: إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَيِّتُونَ؛ او گفت عجب یادم رفته بود. در این اثنا به او خبر دادند که انصار در سقیفه جمع شدهاند تا خلیفه تعیین کنند؛ سقیفه هم به جای سقفدار گفته میشود. این سقیفه از خزرجیان بود و در اینجا جمع شدند چون پیامبر(ص) در این مکان وضو گرفته و نماز خوانده بودند. بنابراین انصار سقیفه را تشکیل دادند نه ابوبکر و عمر.
انصار نه با پیامبر(ص) و نه با حضرت علی(ع) مشکل نداشتند زیرا آنقدر پیامبر(ص) را یاری کردند که خداوند آیاتی را در شان آنان نازل کرد: وَالَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ با علی(ع) مشکلی نداشتند زیرا انصار بیشترین شهدا را در جنگهای امیرمؤمنان(ع) داده بودند؛ انصار به این جمعبندی رسیدند که مهاجرین اجازه نخواهند داد که علی(ع) خلیفه شود لذا گفتند در این صورت چرا ما خلیفه نشویم و همین مسئله سبب ایجاد گسست در جبهه حق شد. در سقیفه جز سه نفر همگی از انصار بودند و بنابر شواهد، سقیفه بیش از ۳۰۰ نفر جا نداشت. وقتی این سه نفر به سقیفه رسیدند، سعد بن عباده سخنرانی داشت ولی وقتی سخنرانی او تمام شد عمر گفت شما خیلی خوب هستید و خیلی زحمت کشیدید ولی پیامبر(ص) سفارش شما را به ما کرد بنابراین انصار نمیتوانند خلیفه شوند.
وقتی به علی(ع) هم این ماجرا را خبر دادند، حضرت فرمودند انصار نمیتوانند خلیفه شوند چون پیامبر(ص) آنها را به قریش سپرد. البته انصار از قضیه کنار نرفتند و گفتند امیری از ما و امیری از شما. ابوبکر مخالفت کرد و گفت پیامبر(ص) گفته است: «الائمه کلهم من قریش»؛ این روایت را فقط اهل سنت نقل کرده است و شیعیان هم از اهل سنت نقل کردهاند. البته ابوبکر دروغ نگفت ولی کاری که کرد این بود که در روایت پیامبر(ص) کلمه «اثنی عشر» را حذف کرد؛ زیرا پیامبرص) فرموده بودند: «الائمه اثنی عشر کلهم من قریش».
تقوا؛ راهحل همه مشکلات جامعه از جمله اقتصاد
آیتالله علیاکبر رشاد:
معنویت اسلامی به معنای مواجه موحدانه دین پایه با عالم غیب و غیب عالم و سلوک به فراخور این مواجه در ساحت شهادت هستی است. علوم انسانی در حقیقت انسانشناسی تفصیلی است نه صرفاً در مقام شناخت که در مقام زیست هم یک گفتمان است و میخواهد تظاهرات وجودی انسان را در عرصههای مختلف تحلیل و تدبیر کند.
سؤال این است برای اینکه بخواهیم یک علم را معنوی یا اسلامی کنیم چه باید کرد؟ «منات وحدت و تمایز علم» بحثی است که در فلسفه علم و بعضی از علوم به آن پرداخته شده است که بیان میکند چه انباشتی از قضایا با هم به یک علم تبدیل میشود آن را از علوم دیگر جدا و متمایز میکند که در درون هم با هم منسجم میشوند و از انسجام انباشتی از گزارهها و قضایا در درون و تمایز این مجموع با یک معیار مشخص، علم به وجود میآید؛ مثلاً طب ابتدا یک دانش بود که اکنون به دهها و صدها دانش تبدیل شده است و در حوزه علوم انسانی هم همین وضعیت است.
نظریههای مختلفی درباره علم مطرح است مثلاً برخی میگویند ملاک وحدت و تمایز علم به موضوع است که هر علمی در موضوع با سایر علوم متمایز است یا برخی به غایت میپردازند و میگویند که هر علمی با غایتی که میخواهد محقق کنند متفاوت میشود و برخی روش، مسائل، حیثیت و.. را مطرح میکنند. همه این نظریهها اشکالاتی دارند از جمله اینکه همگی موارد نقض دارند.
انتهای پیام
منبع