بر این اساس اگر ظالم از ظلم خود دست بکشد، میتواند همانند انسانهای دیگر و در کنار آنها زندگی مناسبی داشته باشد. البته گاهی چارهای جز دست به سلاح بردن برای ریشهکن کردن همزمان ظلم و ظالم نیست.
در یک ساختار اسلامی، وقوع جنگ همیشه به عنوان آخرین راه مطرح می شود ولی آمادگی برای جنگ، از اولین گام ها برای جلوگیری از ظلم ظالمان به خویش یا دیگران است. تاریخ نیز نشان داده است هیچ ظالمی دست از ظلم خویش برنمی دارد مگر آنکه دستی توانمندتر از او، جلوی ظلم او را بگیرد؛ به گونه ای که اگر ظالم بخواهد در مقابل قدرت او بایستد، بی شک نابود خواهد شد.
روشن است که در نگاه توحیدی ، تمامی ابزارهای و توانمندی هایی که در دستان مردان حقجو است، قدرت ها و قوه هایی است که از سوی خداوند برای مقابله با ظلم به او اعطا شده است. مقام معظم رهبری با اشاره به همین مطلب می فرماید «دشمن، وقتی احساس کند شما ضعیفید، تشویق می شود به حمله؛ وقتی احساس کند شما نیرومند هستید، اگر قصد حمله هم داشته باشد، مجبور می شود تجدیدنظر کند. لذا می فرماید تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُم؛ این اِعداد و استعدادی که در قرآن بر آن تأکید شده، تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّه است؛ ایجاد امنیّت برای کشور است. لذا شما میبینید یک مدّتی مکرّراً می گفتند که گزینهی نظامی روی میز است، مدّتی است که این حرف دیگر تکرار نمی شود، سبک شده، بیارزش شده، می فهمند که این حرف بیمعنا است».
قدرتمندی نیروهای محور مقاومت در مقابل با دشمنان، ضرورتی است که از سال ها پیش مورد توجه بوده است و هر مقدار این قدرتمندی، نمایان تر شود، رعب و ترس و عجز دشمنان نیز آشکارتر می شود. بنابراین باید راه حل نهایی برای موضوع اشغال و تجاوز را توانمندی دانست. در تمامی این سال ها هر زمان دشمن، به قدرت مقاومت پی برد، عقب نشست و هر جایی گمان کرد که ضعفی نمایان شده است، بر ظلم خویش افزود و دست به تعدی زد. زمانی رژیم صهیونیستی بخش هایی از خاک چند کشور عربی را اشغال کرد و امروز از اشغال نهایی مناطقی کوچک از لبنان یا باریکه غزه ناتوان شده است.
نگاه توحیدی به ابزارهای پیروزی
همانگونه که ابزار می تواند عاملی برای مقابله با ظالم باشد، می تواند به وسیله ای برای ظلم نیز تبدیل شود. چه بسیار افرادی که مظلوم بودند اما بعد از به قدرت رسیدن به ظالم تبدیل شدند. امام سجاد (ع) در بخش هایی از دعای ۱۴ صحیفه، با عبارتی مانند «بقوتک» یا «بقدرتک» بر این موضوع تاکید می کند که هر آنچه هست از قدرت خداوند است و انسان قدرتمند نباید فراموش کند که او تنها امانتدار قوت و قدرت است که خداوند به او، به امانت داده است تا ظلم را از خود دور کند.
بنابراین نباید همانند ظالمان باشد «وَ اعْصِمْنِی مِنْ مِثْلِ أَفْعَالِهِ، وَ لَا تَجْعَلْنِی فِی مِثْلِ حَالِهِ؛ و مرا از دست زدن به کارهایی مانند کار او حفظ کن و در حالتی مانند حال او قرار مده» یا همانند آنان ظلم کند «اللَّهُمَّ فَکَمَا کَرَّهْتَ إِلَیَّ أَنْ أُظْلَمَ فَقِنِی مِنْ أَنْ أَظْلِمَ؛ خدایا! همان طور که ستم کردن دیگران را بر من در نظرم ناخوشایند جلوه دادی، مرا از اینکه بر دیگران ستم ورزم حفظ فرما».
ایشان در بخش دیگری از این دعا، رضایت به خواسته های الهی «رضّنی»، راهنمایی به محکمترین هدایت «اهدنی للتی هی اقوم» و کمک برای انجام بهتر هر مسئولیت «و استعملنی بما هو اسلم» را نیز در هنگام مقابله با ظلم از خداوند یا توانمندی و قدرت یابی می خواهند؛ درخواست هایی که با صداقت و صبر مستمر همراه است «و ایدنی منک بنیه صادقه و صبر دائم» بی آنکه از تمایل های ناپسند «سوء الرغبة» یا حرص های نامناسب «هلع اهل حرص» در آنها خبری باشد. به عنوان نمونه ای از این «هدایت اقوم و اسلم»، باید به وعده های صادق اشاره کرد. اگر چه حقیقت آن است که اسرائیل یک پادگان بزرگ نظامی است که هیچ غیرنظامی در آن یافت نمی شود.
اما در دو حمله گذشته، به شیوه قدرتمندان دینمدار، به هیچ منطقه غیرنظامی حمله ای نشد؛ اگر چه ممکن است شرایط در آینده تغییراتی کند و چاره ای جز تغییر ضوابط برای فشار به دشمن نباشد اما بدون شک نتایج «نیت صادق و صبر دائم» این است که در وعده صادق سه، نه شتاب زده باید عمل کرد و نه تعلل کرد. گام های مستحکم و تسلط ثابت شده ایران بر شرایط منطقه ای به گونه ای است که بارها اعتراف دشمنان را در پی داشته است و این موضوع نشانگر آن است که آنچه در وعده صادق ۳ و بعد از آن انجام می شود، بهترین و استوارترین خواهد بود.
* پژوهشگر مذهبی
منبع