به گزارش ایرنا، چهاردهمین قسمت از برنامه اکران در فصل سوم با حضور مصطفی حاجیقاسمی و مریم الهامیان کارگردانان فیلم مستند «خانواده خلج» و محمد شکیبانیا رئیس صنف تهیهکنندگان سینمای مستند، پخش شد.
مریم الهامیان با اشاره به ایده مستند «خانواده خلج» اظهار کرد: در یکی از سفرهای کمپی در کوهرنگ، به افشین خلج معرفی شدیم و او گفت که داستان زندگی آنان ظرفیت ساخت فیلم را دارد. بعد از آن سفر با خانواده خلج دیدار داشتیم و پژوهش تصویری را آغاز کردیم و متوجه شدیم قصه ظرفیت تولید را دارد.
مصطفی حاجیقاسمی اظهار کرد: از سال ۹۸ تولید اثر شروع شد و سال ۱۴۰۲ به پایان رسید. در این ۴ سال حدود ۲۵۰ ساعت راش داشتیم. زمانی که برای پژوهش گذاشتیم ما را به خانواده خلج نزدیک کرد و این خانواده هم برونگرا هستند و این روحیه بین آنان وجود داشت و افشین هم به ما کمک کرد و در مدت فیلمبرداری با آنان زندگی می کردیم و این امر موجب شده بود ما را نبینند.
احسان طهماسبی نیز در این برنامه اظهار کرد: مستند «خانواده خلج» جز مهمترین مستندهای چند سال اخیر بوده و جوایز متعددی را دریافت کرده است. مستند قرار است یک مشکل بزرگ را به عنوان آفت اقتصادی یک جامعه بیان کند و شیوه و نقد فرمیک و زیباییشناسی به اثر خوبی در عرصه سینمای مستند میرسیم و این اثر جنبههای هشداردهنده و آگاهی بخش دارد.
وی افزود: شیوه رویارویی مخاطب با مستند مثبت است اما در دل این مواجهه این نکته مهم است که چقدر فیلمساز تحت تاثیر این فضا بوده است.
حاجی قاسمی با بیان اینکه یکسال تدوین این اثر طول کشید یادآور شد: در تدوین خودم تحت تاثیر قرار میگرفتم و بخصوص اواخر کار در دیالوگی از سوی پدر خانواده خلج و نگاه او تحت تاثیر قرار داشتم با اینکه بارها این تصویر را پشت دوربین ثبت کرده بودم و درد او را دریافتم.
الهامیان نیز با بیان اینکه چهار بار برای این مستند فیلمنامه نوشتیم، یادآور شد: فکر می کردیم رابطه افشین و پدرش برای ما ملاک است اما هر مرحله نسبت به آنچه در شروع نگاه کرده بودیم انعطاف پذیری به خرج دادیم و فیلمنامه تغییر کرد.
طهماسبی در ادامه تصریح کرد: نزدیکی ارتباط فیلمساز با خانواده خلج، تبدیل به یک جهان عاطفی قوی شده که به دغدغه مخاطب هم تبدیل می شود. یادداشت های نوشته شده بر این فیلم را خواندم و برایم عجیب بود که فریب این ارتباط عاطفی عمیق و مناقشه اتفاقات پیرامون خانواده خلج را خوردند. حقیقت این فیلم مستند در این اثر دچار خدشه شده و این آفت است. سویه ای از ضد قهرمان داستان در این فیلم نمیبینیم و فیلمساز نور را به سوی یک حقیقت دراماتیک تر تاباندهاند. اثر به شدت سوگیرانه به سمت خانواده خلج است. چگونه این فیلم به عنوان آسیب شناسی نظام اقتصادی می شود؟ این فیلم میتواند مستند نقادانه و نمایشی از یک ارائه از خانواده ای باشد که انتخاب درستی نداشتهاند اما نمیتواند آسیبشناسی اقتصادی داشته باشد.
الهامیان در این باره توضیح داد: همه تلاشمان را کردیم یک نفر از بانک از خودش دفاع کند اما اینکار را نکردند.
حاجی قاسمی نیز توضیح داد: میتوانستیم درباره بانک بگوییم همکاری ها انجام نشده و وکیل بانک به ما برای فیلمبرداری اعتراض کرده اما احساس کردم همه این موارد وجه قصه گویی درباره خانواده خلج را به حاشیه می برد. فیلم هیچ سوگیری ندارد و قصه مربوط به خانواده خلج است و رویکرد ما نگاه نقادانه به نظام اقتصادی نبود.
محمد شکیبانیا رئیس صنف تهیهکنندگان سینمای مستند نیز در این برنامه اظهار کرد: مستندسازان بسیار دغدغهمند هستند، اما وقتی عنوان کارگری یا کارفرمایی به انجمن اضافه می شود به نگاه عمومی فکر میشود.
وی با بیان اینکه یادمان رفته مسئولیت اصلی وزارت ارشاد، فرهنگ است، توضیح داد: جشنواره سینما حقیقت جشنواره ای دولتی است. یک جشنواره دولتی ملاحظات خود را دارد و بهخصوص در جامعه فرهنگی که فراز و فرود بسیار دارد مواردی غیر قابل تغییر است اما در مرکز گسترش تقریبا ثبات داشتیم. این تفاوت باعث شده جشنواره خیلی رنگ و بوی دولتی آزاردهندهای نداشته باشد.
این مستندساز تاکید کرد: راه بسیار داریم که داوطلبان مستندساز جشنواره سینمای حقیقت را اداره کنند، اما در جشنواره سینما حقیقت سطح تماس مستندسازان در اداره جشنواره کم نیست و این سطح از جشنواره فیلم کوتاه و جشنواره فیلم فجر بیشتر است و بخشی از کارها به اصناف سپرده می شود
شکیبانیا عنوان کرد: تصدیگریهای کلان باید به نهادهای بیرونی واگذار شود و چنین جشنوارهای چهار تا پنج ماه جریان اصلی کارهای مرکز گسترش را میگیرد و توصیه ما واسپاری کارهای اجرایی جشنواره سینما حقیقت به گروه های مناسب است.
منبع