آموزش و تمرین مسئولیتپذیری را باید از کودکی آغاز کرد و قطعاً آموزش مسئولیتپذیری به کودکان و نوجوانان یکی از چالشهای فرزندپروری است و اگر مسئولیتپذیری را از همان کودکی به عنوان یک «باید» مشق کرده بودیم مطمئناً روزگار کمچالشتری را شاهد بودیم.
ایکنا برای پرداختن به این موضوع مهم، با رضوانه کوزهگران، کارشناس ارشد روانشناسی عمومی و مؤلف کتابهای «هیولای اتاق من» و «والدگری در عصر دیجیتال» گفتوگو کرده است که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
ایکنا ـ مسئولیتپذیری در کودکان از نظر روانشناسی چه تعریفی دارد و چه عواملی بر شکلگیری آن تأثیرگذار است؟
مسئولیتپذیری، توانایی پاسخگویی کودک به مسئولیتی است که به عهده او گذاشته میشود، گرچه بخشی از مسئولیتپذیری ارثی است، اما آموزشهای صحیح و اصولی و مهارتافزایی به ویژه در دوران کودکی و رفتار صحیح والدین و مربیان، میتواند نقش مهمی در افزایش مسئولیتپذیری افراد داشته باشد.
ایکنا ـ چه روشهای تربیتی مؤثری برای تقویت حس مسئولیتپذیری در کودکان وجود دارد و چه اشتباهاتی در این زمینه رایج است؟
توجه به این نکته ضروری است که تربیت و آموزش باید متناسب با سن کودک باشد، چنانچه رسول خدا(ص) میفرماید: فرزند، هفت سال مولا، هفت سال بنده و هفت سال وزیر است؛ بنابراین بهترین روش تربیتی برای آموزش مسئولیتپذیری به کودک به ویژه کودکان زیر هفت سال، نشان دادن مسئولیتها به صورت عملی توسط والدین است. هر رفتاری که والدین داشته باشند، کودکان تقلید میکنند و الگو میگیرند.
اگر خواهان داشتن فرزند مسئولیتپذیر هستیم، باید اول از خودمان شروع کنیم. آموزش مسئولیتپذیری از سنین کم، البته با توجه به میزان توانمندی کودک، کمک میکند تا بهتدریج مهارتهای لازم برای انجام وظایف پیچیدهتر را بیاموزد و این کار موجب تقویت حس استقلال و اعتماد به نفس او میشود. چنانچه از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمودند؛ «کودک را باید از سن بین شش تا هفت سالگی به نماز خواندن تشویق کرد.» البته شروع آن باید با وظایف ساده باشد، مثلاً جمع کردن اسباببازیها، یا کمک به پهن کردن وسایل سفره غذا که احساس اجبار و نظارت هم وجود نداشته باشد و کودک خود را در انجام کارها آزاد تصور کند. همچنین بهتر است فلسفه کارها را برایش توضیح دهیم و از جایزه و تشویق هم در حد تعادل و در جای مناسب استفاده کنیم.
ایکنا ـ چه ارتباطی بین مسئولیتپذیری کودکان و عزت نفس آنها وجود دارد؟
باید توجه داشت که اگر مسئولیتهایی بیش از حد توان کودک به او سپرده شود، ممکن است از اعتماد به نفس کودک به علت عدم توانمندی کاسته شود و حتی اگر به سختی آن را انجام دهد، ممکن است فشار روانی زیادی به او وارد شده و در آینده از انجام مسئولیتها فراری باشد. در مقابل اگر مسئولیتهایی پایینتر از سطح توانمندیاش به او داده شود، مسئولیتپذیری در کودک کاهش مییابد. دستور ندادن، محبت بیقید و شرط به فرزند، برچسب نزدن و احترام به او، در افزایش عزت نفس وی نقش بسزایی دارند.
نکته مهم دیگر سبک فرزندپروری والدین است. سبکهای مختلفی مثل مستبد، سهلگیر، طردکننده و مقتدر وجود دارد، ولی سبک زندگی مقتدرانه در عین توجه به نیازها و خواستههای کودک، قوانین و محدودیت تعیین کرده و به او کمک میکند تا وظایفش را بهتر تشخیص دهد. در این روش که پاسخگویی بالا و انتظارات زیاد از ویژگیهای اصلی آن هستند، پدر و مادر مقتدر در عین اینکه خودشان را مسئول پاسخگویی به فرزندانشان میدانند، با آنها صمیمی هستند، انتظارات بالایی هم از او دارند و در رعایت حد و مرزها از خودشان ثبات و اقتدار نشان میدهند. علاوه بر این والدین باید شرایطی فراهم کنند که کودک توانمند شود. در این زمینه آموزش مهارتهایی مثل حل مسئله، ارتباط موثر و دیگر مهارتهای زندگی به کودکان با زبان بازی و نمایش و کارتونهای آموزشی یا کتابهای داستان، بسیار کمککننده هستند.
ایکنا ـ چگونه میتوان این دو عامل را به طور همزمان تقویت کرد؟
مسئولیتپذیری و عزت نفس ارتباط تنگاتنگی باهم دارند. اگر کودک مسئولیتپذیر نباشد، عزت نفس او نیز پایین میآید، چون وظایفش را به درستی انجام نمیدهد و طبیعتاً احساس گناه و نارضایتی از خود، در او ایجاد میشود و برعکس. از طرفی داشتن عزت نفس میتواند باعث افزایش مسئولیتپذیری در کودک شود. این مسئله برمیگردد به اینکه کودک در انتخابها و اولویتهای خود، تا حد امکان اختیار داشته باشد و خودش احساس مسئولیت کند، وگرنه مسئولیتپذیری به معنی اجرای اجباری و بیچون و چرای دستورات والدین و معلم نیست، چون همین مسئله موجب آسیب به عزت نفس و استقلال کودک خواهد شد. باید صبور بود و تا حد امکان به کودک اجازه داد که با عواقب تصمیماتش روبهرو شود و کسب تجربه کند.
درواقع یک تعامل دو طرفه بین مسئولیتپذیری و عزت نفس وجود دارد و تقویت یکی موجب تقویت دیگری است. یک راه مناسب برای تقویت مسئولیتپذیری و افزایش عزت نفس در کودک، سپردن کارها و وظایف مختلف به آنها و تشویق رفتارها و مشارکت در کارهاست، به ویژه کمک در کارهای خانه، که هم کمک به والدین است و هم افزایش مهارتهای زندگی آینده را در پی دارد.
ایکنا ـ چه چالشهایی در زمینه پرورش مسئولیتپذیری در کودکان در جامعه امروز وجود دارد و چگونه میتوان با آنها مقابله کرد؟
عدم آموزش یا الگوی رفتاری نامناسب والدین، مربیان و همسالان، وجود والدین غیرمسئول، اجبار کودک، نداشتن انگیزه، هدف و اعتماد به نفس کافی، ترس از شکست، حتی انجام بیش از حد بازیهای رایانهای، فضای مجازی، کارتونها و فیلمهای نامناسب و بیمحتوا، از عواملی هستند که میتوانند در کاهش مسئولیتپذیری کودک مؤثر باشند. در این بین آموزش و پرورش، رسانه ملی، فرهنگسراها و مساجد، سازمانها و نهادهای اجتماعی و فرهنگی با تکیه بر ارزشهای اخلاقی ایرانی اسلامی و اشاعه محتوا، کتب و فیلمهای مناسب میتوانند در ایجاد فرهنگ مسئولیتپذیری و عزت نفس، نقش مهمی ایفا کنند.
ایکنا ـ چه برنامههای آموزشی و تربیتی موثری برای تقویت مسئولیتپذیری در کودکان در مدارس و مراکز آموزشی وجود دارد یا میتواند مورد توجه قرار گیرد؟
ارائه کتب و دورههای آموزشی مناسب با استفاده از اساتید و روانشناسان متعهد هم برای والدین و هم برای مربیان و معلمان به منظور آموزش روشهای صحیح برخورد با کودکان در شرایط مختلف و راهکارهایی برای توانمند کردن آنها، میتواند در پیشبرد اهداف تربیتی مربوط، اثر گذار باشد.
گفتوگو از سمیه قربانی
انتهای پیام
منبع