به گزارش روز شنبه خبرنگار سینمایی ایرنا، درامهای اجتماعی طی سالیان اخیر، با یک پوستاندازی ماهوی مواجه شدهاند. طی این دگردیسی است که بسیاری از شاخصههای این نوع درام، به حقیقت زندگیهای عادی نزدیکتر شده و از آن بیان شعاری فاصله گرفتهاند. طی دهههای ۷۰ و ۸۰، بسیاری از درامهای اجتماعی به درگاهی برای تعارض میان آرمانهای جامعهشناسانه با آن تصویری که در قالب صراحت زندگی تعریف میشد، تبدیل شده بود. طبیعی است که در چنین روندی، مخاطب شاهد نوعی خیزش اعتراضی بود که وجوه رئالیستی اثر را تحتالشعاع قرار داده و آن را در راستای زندگی ملموس خود نمیدیدند. مخاطب در این آثار، اگرچه به حقانیت آرمانی مطرحشده اعتقاد داشت و گاه آن را تحسین میکرد اما پیام کلی که از فیلم ساطع میشد با زندگی او منطبق نبود و نگاه او به آن آثار، بیش از آنکه رئالیستی و بر پایه اشتراکات با هموطنان حداکثری باشد، نوعی دراماتیزه کردن یک حادثه خاص و بکر تلقی میشد.
در ادامه حیات نوینی که درامهای اجتماعی این سالیان به خود دید، حالا خبر میرسد که موج تولیدات اجتماعی که طی ماههای اخیر جلوی دوربین رفتند، تاحدود زیادی از آن بیان شعاری گذشته فاصله گرفتهاند و به روایتهای نوینی از حیات جامعه امروز ایران رسیدهاند
آنها که موافق چنین رویه فیلمسازی بودند، آن را میستودند و مخالفان، به تعاریفی چون «سیاهنمایی»، «ژانر نکبت» «سینمای چرک» و… رسیدند و تا توانستند، این نوع فیلمسازی را تقبیح کردند. در این رویه، دو طرف، تقصیر چندانی نداشتند و بر روی گزارهای که آن را تثبیتشده میپنداشتند، جراحی میکردند.
اما اتفاقی که طی سالیان پساکرونا رخ داد، نزدیک شدن فیلمسازی به انگارههای روز جامعه بود. تغییر سبک زندگی مردم، کمک شایانتوجهی به این دگردیسی کرد. همچنین، افزایش عجیب روند تولید در سینما و شبکه نمایش خانگی، دستاندرکاران امر را به این باور رساند که تولید آثار شعاری و آرمانی از سوی مردم پذیرفته نمیشود و به همین دلیل به سراغ تولیداتی خوانا با زندگی امروز اکثریت مردم رفتند. انقلابی که بهلحاظ مفهومی طی سالیان اخیر در فیلمها و سریالهای بخش خصوصی رقم خورده، تاحدود زیادی منشعب از این باور است.
تمام این تحولات با چراغ سبز وزارت ارشاد در اجرایی کردن برخی گشایشها رقم خورد. این میزان هماهنگی ابژهای اهرم قدرت با هنرمندان طی سالیان پس از کرونا، بهنوعی بیسابقه بوده است. اگرچه در همین سالها، برخی رویاروییهای ناخواسته نیز شکل گرفت که خاستگاه آن، بیش از آنکه صنفی و بر مبنای تولیدات باشد، ناشی از اعتراضهای مدنی و برخی جهتگیریها بود که سبب شد تا وزارت ارشاد بر مبنای سفارش و جبر از سوی نهادهای دیگر، مجبور به رعایت محدودیتهایی شود؛ اما همچنان تلاش کرد تا موانع آن را برطرف کرده و هنرمند را به حیات عادی خود بازگرداند.
این تغییر استراتژیک پس از آن اتفاقی که ابتدای دهه ۹۰ رخ داد و منجر به رواج درامهای اجتماعی شبهفرهادی شد، جدیدترین سویه تحرکاتی سینماگران اجتماعی ایران شمرده میشود که قطعا از ظرفیت بیشتری برخوردار است و کاستیهای زیرساختی و اعتقادی قبلی را ندارد
در سیر حیات نوینی که درامهای اجتماعی این سالیان به خود دید و به آثار صریحی چون «ملاقات خصوصی»، «علفزار» و «بیبدن» رسید، حالا خبر میرسد که موج تولیدات اجتماعی که طی ماههای اخیر جلوی دوربین رفتند، تاحدود زیادی از آن بیان شعاری گذشته فاصله گرفتهاند و پیرو این پوستاندازی، به روایتهای نوینی از حیات جامعه امروز ایران رسیدهاند. روایتهایی که در عین دریافت مجوز با کمترین میزان ممیزی، با استقبال خوبی نیز از جانب مخاطبان مواجه خواهند شد. درواقع تکنمونههای این سینما که در حکم صفشکن و آزمون و خطا طی سالیان اخیر رونمایی شدند و با استقبال خوبی همراه بودند، اکنون به موجی تبدیل شدهاند که نمونههای پرتعدادی را به خود میبیند. نمود این رویه، در تولیدات شبکه نمایش خانگی (بنا به دلایلی که خود، بحث مفصلی را میطلبد) زودتر و پرتعدادتر رواج پیدا کرد که نتیجه آن کاملا مشخص است.
قطعا نخستین رونمایی تعداد زیادی از این آثار، در جشنواره امسال فیلم فجر خواهد بود. این کلونی سبب میشود تا تنور جشنواره حسابی گرم شود و به اکران سال آینده نیز امیدهای بسیاری داشته باشیم. هر چند که این بلوغ را میتوان در راستای تعالی ژنریک سینمای ایران نیز تفسیر کرد. تا پیش از این، درامهای اجتماعی، به لحاظ کمیت، نمایندگان نسبتا پرتعدادی در اکران سالیانه داشتند اما بهواسطه آن بیان شعاری و یا عدمرعایت فرمولبندی رایج این آثار که از داستان گرفته تا کست را شامل میشد، به طور معمول با اقبال چندانی در اکران عمومی مواجه نمیشدند. اینطور به نظر میرسید که این آثار در تقابل با کمدی (که بسیاری از آنها قاعده بازی را به خوبی رعایت میکردند)، دچار نوعی شکست شدند اما مطمئنا این رویه برای اکران سال آینده و تقابل این نوع درامها با کمدیها، شکل دیگری به خود خواهد گرفت و آثار اجتماعی، چند نماینده در بالای جدول پرفروشها خواهد داشت.
این تغییر استراتژیک پس از آن اتفاقی که ابتدای دهه ۹۰ رخ داد و منجر به رواج درامهای اجتماعی شبهفرهادی شد که جدیدترین سویه تحرک سینماگران اجتماعی ایران شمرده میشود که قطعا از ظرفیت بیشتری هم برخوردار است و کاستیهای زیرساختی و اعتقادی قبلی را ندارد. یک رویه بلوغیافته که طی آن هم مدیریت سینما و هم هنرمندان، به اشتراکات خوبی رسیدهاند و مخاطبان نیز طبیعتا از این آثار استقبال خوبی به عمل خواهند آورد. تا حدود ۳ هفته دیگر، جشنواره فیلم فجر آغاز میشود و از همان زمان میتوان تغییر این سویه را به شکلی محسوس در کلیت سینما و البته نظر مخاطبان بهعینه مشاهده کرد.
منبع