مصطفی محدثی خراسامی شاعر پیشکسوت شعر انقلاب در گفتگو با خبرنگار مهر درباره ویژگیهای شعر انقلاب گفت: من معتقدم نباید دایره شعر و شاعران انقلاب را محدود کنیم. چنان که در حوزه شعر دفاع مقدس هم نباید دایره این شعر را بسته و کوچک کنیم و بسیاری از شعرهای خوب را با این تعریف کنار بزنیم.
شعر انقلاب مثل شعر دفاع مقدس دایره گستردهای دارد
وی افزود: درست است که زمان جنگ آن رجزها و حماسهها و شهادتطلبیها در شعر دفاع مقدس جا میگرفت و دفاع مقدس هم با آن جریان پیش میرفت، اما بعدها خود دفاع مقدس تبدیل به یک فرهنگ شد. تبدیل به فرهنگ ایثار و شهادت شد و دایره مفهومی گستردهتری پیدا کرد. وقتی فرهنگ ایثار و شهادت به جامعه ما آمد، میتواند در حوزه اقتصاد ورود کند، همانطور که ورود کرده است. میتواند در مسائل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ورود کند و از زاویه فرهنگ ایثار و شهادت به این حوزهها بپردازد. شعر دفاع مقدس هم همینگونه است؛ میتواند از دریچه فرهنگ ایثار و شهادت به موضوعات و حوزههای دیگر ورود کند. اما چون تلقی ما از شعر دفاع مقدس همان شکل و شمایل دوران جنگ است، این شعرها را ناخواسته کنار میگذاریم و جزو شعرهای دفاع مقدس حساب نمیکنیم. در صورتی که شعری که دنبال فرهنگ فرهنگ دفاع مقدس و دنبال ایثار و شهادت باشد، باید دنبال عدالتطلبی و رفع تبعیض و بهبود زندگی مردم و رفع مشکلات مردم هم باشد. به نظر من اینها همه میتوانند شاخههایی از فرهنگ ایثار و شهادت باشند.
این شاعر در ادامه گفت: شعر انقلاب هم دایره مفهومی بسیار گستردهای دارد و نباید آن را محدود به انقلاب و دفاع مقدس دانست. اینکه تعریف ما از شعر انقلاب همان تعریف سالهای اول انقلاب باشد یا شاعارن انقلاب را کسانی بدانیم که در آن مقطع یا با همان طنین شعر گفتهاند، کار دقیق و کارشناسیشدهای نیست. امروزه بسیاری از سرودههایی که در حوزههای اجتماعی، عاشقانه، عرفانی، توحیدی و حتی آزاد گفته میشود، متأثر از جریاناتی است که پس از انقلاب بر ما گذشته، است؛ به همین دلیل این شعرها هم شعر انقلاب محسوب میشوند.
انقلاب شعر را از برج عاج پایین آورد و مردمی کرد
محدثی خراسانی درباره ویژگیهای شعر معاصر و تأثیری که انقلاب اسلامی بر شعر معاصر گذاشت، گفت: به نظر میآید بعد از انقلاب شعر از آن برج عاجی که برایش تصور میشد، پایین آمد. زمانی وقتی از شاعر حرف میزدیم، باید سراغ کسی میرفتیم که ژست خاصی داشته باشد و جایگاه عجیب و غریبی داشته باشد و هیئت خاصی داشته باشد؛ این تصور بعد از انقلاب به هم ریخت. چون انقلاب اسلامی یک انقلاب مردمی بود، خیلی چیزها به دل مردم آمدند.
وی ترکیب «شعر جوان» را یکی از دستاوردهای شعر بعد از انقلاب دانست و گفت: من نقدهای ادبی قبل از انقلاب را دیدهام و در آنها بسیار گشتهام. واقعاً هیچ جا ترکیب شعر جوان را ندیدهام. این ترکیبی است که بعد از انقلاب ساخته شده است. چون قبل از انقلاب شعر جوان موضوعیت نداشته است، بنابراین چنین کلمه و مفهومی هم برایش وجود ندارد. ما شعر جوان را بعد از انقلاب داریم و در تاریخ شعر فارسی هم هیچوقت این تعداد شاعر جوان و مخاطب جوان برای شعر نداشتهایم.
خدمت انقلاب اسلامی به شعر بانوان
این شاعر گفت: یکی دیگر از اتفاقاتی که بعد از انقلاب در شعر ما رخ داد، تربیت شاعران خانم است. شما اگر تاریخ شعر فارسی را نگاه کنید، شاید نتوانید بیشتر از پنج شاعر خانم نام ببرید. از رابعه بنت کعب قزداری اولین بانوی شاعر تاریخ ادبیات فارسی گرفته تا مهستی گنجوی شاعر قرن پنج و شش تا پروین اعتصامی، فروغ فرخزاد و سیمین بهبهانی. تمام میشود. یعنی ما شاعر زن به آن شکل نداشتهایم. ولی بعد از انقلاب اسلامی با انبوه شاعران خانم مواجه هستیم که هم زیاد هستند و هم خوب شعر مینویسند.
قیصر و سیدحسن از شعر جوانها تعریف میکردند
صاحب کتاب «بودن در نبودن» درباره شعر شاعران جوان کشور به خاطرهای از مرحوم قیصر امینپور اشاره کرد و گفت: من یک بار با قیصر و سیدحسن حسینی صحبت میکردم. آنها میگفتند همین بچههای جوانی که نه انقلاب را دیدهاند و نه در متن مسائل انقلاب و جنگ بودهاند، الآن طوری شعر میگویند که از کارهای ما هم خیلی بهتر است. خودشان این را میگفتند. میگفتند درست است که میدان و عرصه خالی بود و ما این مسیر را شروع کردیم و کارهایی کردیم که درخشان بود و ما شاعر جریانساز شعر انقلاب شدیم، ولی الآن در همین جوانها کارهایی میبینیم که پهلو میزند به آثاری که ما گفتهایم و با همانها جریانساز شعر انقلاب شدهایم.
محدثی خراسانی ادامه داد: در صحبتهای خصوصی و دوستانهای که داشتیم، به قوت شعر جوان کشور اذعان داشتند و میگفتند. در مقایسه با خود من هم وقتی نگاه میکنم، میبینم همینطور است. وقتی بعضی کارهای همین جوانها را میخوانم، میبینم از نظر ذهنی و زبانی و معنایی و… خیلی خوب است و اگر از کارهای ما در دهه اول انقلاب جلوتر نباشد، به همان کارها پهلو میزند.
منبع