به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری ایرنا، فیلم موسی کلیمالله به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا (که کمتر سابقه ساخت فیلمهای تاریخی دارد) و تهیهکنندگی سید محمود رضوی، گامی بلند در مسیر سینمای تاریخی ایران محسوب میشود. این اثر با بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته، اقتباسی دقیق از متون مقدس، طراحی هنری چشمنواز و بازیهای درخشان، به استانداردهای جدیدی در سینمای ایران دست یافته است. روایت استوار و وفادار به تاریخ، از جمله روایات مستند شیعی، جلوههای بصری شگفتانگیز، در کنار انتقال مفاهیم وحیانی در قالبی سینمایی، این فیلم را به اثری شاخص در میان تولیدات سینمایی ایران بدل کرده است.
حاتمیکیا با ظرافت خاص خود، مضامین مدنظر را نهتنها در دیالوگها، بلکه در ساختار بصری، میزانسنها و فضاسازی فیلم نیز به کار گرفته و دقت و وسواس همیشگیاش در اثر بهوضوح قابل مشاهده است.
یکی از نقاط قوت همیشگی حاتمیکیا، انتخاب بازیگران توانمند و هدایت آنها در راستای روایت فیلم است. مریلا زارعی، در یکی از ماندگارترین اجراهای خود، نقشی پرقدرت و تأثیرگذار ارائه داده و با درک عمیق از نقش مادر موسی، احساسات مخاطب را برمیانگیزد. فرهاد آئیش نیز در نقش خوابگذار فرعون، اجرایی برجسته دارد که چهرهپردازی دقیق و بینقص او، بر تأثیرگذاری این کاراکتر افزوده است. هماهنگی و انسجام میان بازیگران، نشان از هدایت دقیق و حرفهای کارگردان دارد که شخصیتها را در جای درست خود و در خدمت روایت قرار داده است.
یکی از برجستهترین جنبههای فیلم موسی کلیمالله، بهرهگیری از فناوری ویدئو وال (LED WALL) در طراحی صحنه است که برای نخستینبار در سینمای ایران به کار گرفته شده و توانسته تصاویر عظیم و باورپذیر تاریخی را با کیفیتی بالا بازآفرینی کند. این فناوری تولید مجازی (Virtual Production) که در سینمای جهان برای خلق محیطهای زنده و پویا استفاده میشود، در این فیلم نیز بهخوبی به کار رفته و جلوههای بصری آن را فراتر از استانداردهای رایج سینمای ایران برده است. سکانسهای دربار فرعون و سرکوب بنیاسرائیل، نمونههایی از این بهرهگیری هوشمندانه از فناوری هستند.
دیگر نقطه قوت فیلم، موسیقی دلانگیز کارن همایونفر است که بهخوبی لحن حماسی و روحانی فیلم را تکمیل کرده است. موسیقی در این فیلم نهتنها همراه روایت است، بلکه در برخی لحظات، به عنصری مستقل تبدیل شده که احساسات شخصیتها و مفاهیم فیلم را عمیقتر میکند.
مدیریت فیلمبرداری، نورپردازی و قاببندیهای سینمایی از دیگر نقاط برجسته فیلم محسوب میشوند. استفاده از ترکیب سایه و نور برای ایجاد حس وحیانی و معنوی و بکارگیری حرکات نرم دوربین در کنار میزانسنهای عظیم، جلوهای بصری بینظیر به فیلم بخشیده است.
حاتمیکیا، بدون گرفتار شدن در کلیشههای رایج، تصویری واقعی و بیپیرایه از بنیاسرائیل ارائه کرده است. این نگاه بهویژه در سکانسهایی که بنیاسرائیل در برابر عمران و بزرگ قوم، دچار تزلزل و سستی میشوند، بهخوبی نمایان است. در یک کلام، همه چیز در فیلم در خدمت حضرت موسی (ع) قرار دارد.
یکی از سکانسهای تأثیرگذار فیلم، نخستین معجزه موسی در بدو تولد است؛ جایی که دستان کوچک او، قابله بیرحم فرعون را تحت تأثیر قرار داده و زنی که خود سرآمد نابودی نوزادان بنیاسرائیل است، به منجی موسی بدل میشود. این صحنه، علاوه بر بار دراماتیک، تفسیری سینمایی از تجلی قدرت الهی در تاریخ پیامبران است.
سکانس افکنده شدن حضرت موسی (ع) در نیل، یکی از نقاط اوج فیلم است که با تلفیق جلوههای ویژه پیشرفته، نورپردازی هنرمندانه و فضاسازی عمیق احساسی، تأثیری عمیق بر مخاطب میگذارد. کارگردان موفق شده است با قاببندیهای دقیق، موسیقی تأثیرگذار و ترکیب عناصر سینمایی، شکوه این لحظه تاریخی را همراه با عمق معنایی آن به تصویر بکشد.
یکی دیگر از سکانسهای تحسینبرانگیز فیلم، کلام وحیانی حضرت حق با مادر موسی است؛ صحنهای که به معجزه پیامبر خاتم، در سوره مبارکه قصص اشاره دارد:
“وَأَوْحَیْنَا إِلَی أُمِّ مُوسَی أَنْ أَرْضِعِیهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیَمِّ وَلَا تَخَافِی وَلَا تَحْزَنِی إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ” (قصص: ۷).
این لحظه بیبدیل، تجلی ایمان و تسلیم را به تصویر میکشد و نهتنها بازگویی یک واقعه تاریخی، بلکه تجسمی از امید و توکل در دل بحران است. این سکانس، نقطه عطفی در فیلم است که مخاطب را به تفکر در مفهوم ایمان و قدرت اراده الهی دعوت میکند.
بیتردید، تفاوتهایی میان موسی مرحوم فرجالله سلحشور و موسی کلیمالله حاتمیکیا در شیوه روایت و پرداخت مضامین وجود دارد، اما آخرین ساخته حاتمیکیا نهتنها از لحاظ سینمایی، بلکه از منظر تاریخی نیز تجربهای کمنظیر در سینمای ایران به شمار میرود.
*منتقد سینما
منبع