
این حافظ کل قرآن ادامه داد: تصور کنید که حضرت ابراهیم (ع) به مثابه یک درخت پُر شاخ و برگ باشد که بیشمار پیامبران از شاخه اسحاقی آن حضرت، مبعوث شده باشند. با این فرض و نظر به آنچه خدا به بنیاسرائیل داده است که خود میگوید: «جعلکم ملوکاً» یعنی حکومت به آنها داده شده است، لذا منطقاً باید منجی نیز از میان خود ایشان باشد؛ حال آن که آنها دچار تکبر، خودبینی و غرور شدند و در نتیجه خداوند همه آن مقامات و جایگاه را از ایشان سلب کرد.
حاجیعبدالباقی تصریح کرد: در مقابل شاخهای به نام اسحاق(ع)، اسماعیل(ع) حکم پاجوش آن درخت را دارد. حتماً اگر در زمینه کشاورزی سررشته داشته باشید، منظور از پاجوش را میدانید چیست؟ زائدهای است که معمولاً کسی نیز روی آن حسابی باز نمیکند، اما اگر اصطلاحاً بگیرد، در خاک ریشه دوانده و بر پای خودش قائم میشود. اسماعیل(ع) چیزی شبیه به این وضعیت است که ابتدا پاجوشی است تا اینکه همینطور به حرکتش ادامه میدهد و در نهایت وقتی به حضرت رسول(ص) میرسد، همان درخت مستقل و قائم است.
این پژوهشگر قرآنی گفت: اسلام تا آن زمان که پیامبر 17 ماه رو به بیتالمقدس نماز خواندند، همچنان همان پاجوش بود و بعد که بنیاسرائیل شیطنت کرده و اصطلاحاً دست کفار را از پشت بستند، خداوند استقلال اسلام را به نحوی بروز داد که تا دوازده امام پس از ایشان و امام زمان(عج) که قرار است جهان به رهبری ایشان پر از عدل و داد شود، همگی از این نسل تداوم یافتند و اینجاست که براساس ادامه آیه 29 سوره فتح که میفرماید: «…يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ ۗ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا؛ به طوری که دهقانان را از رشد و انبوهی خود به تعجب میآورد تا خدا به وسیله انبوهی و نیرومندی مؤمنان، کافران را به خشم آورد و خدا به کسانی از آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، آمرزش و پاداشی بزرگ وعده داده است.» شاهد غلبه این حرکت برخلاف تصورات هستیم.
حاجیعبدالباقی افزود: به واسطه این تسلسل و تداوم است که بیشک منجی نیز از سلاله همین جریان و حرکت ظهور پیدا خواهد کرد، چرا که پیش از اشارهای تمثیلی این آیه به پاگرفتن و تناور شدن درخت نبوت از نسل رسول اکرم(ص) نیز در آیه 28 سوره فتح میخوانیم: «هُوَالَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِيدًا؛ اوست که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همه ادیان پیروز کند، و کافی است که خدا بر وقوع این حقیقت گواه باشد.»
وی تأکید کرد: وقتی سلسله هدایت و راهنمایی انسان از رسولالله (ص) تداوم پیدا میکند، این مسئله نیز مطرح میشود که بالاخره آینده تاریخ نیز باید در دست صالحان باشد، درست همان چیزی که قرآن نیز به آن اشاره کرده و وعده داده است و هدف از خلقت را که هدایت بشری به سمت کمال و سعادت معرفی میکند که باید به دست باکفایت افرادی سپرده شود که خود در آیه 30 سوره بقره آن را اینگونه توصیف میکند: «وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِيفَةً…». همچنانکه علامه طباطبایی در مقدمه کتاب «او خواهد آمد» نیز بر این نکته تأکید دارد که بالاخره آینده تاریخ باید به دست صالحان باشد و البته عباراتی نیز در قرآن همچون «والعاقبة للمتقین» به این امر تأکید دارند.
این استادیار دانشگاه با اشاره به حدیث اثنیعشر که از قول پیامبر(ص) میگوید: «… یکونُ اِثْنی عَشَرَ اَمیراً …، فَقالَ کلُّهُم مِنْ قُرَیشٍ» به این معنی که دوازده امیر خواهند آمد که همه آنها قریشی هستند، گفت: البته از آنجا که معمولاً بنیامیه از این امر سوءاستفاده کرده و مثلاً خلفای بنیامیه را نیز از قریش میدانند، لذا در عوالم شیعه کمتر به این حدیث استناد شده است و تا پیش از تولد حضرت قائم(عج) و تکامل این چرخه امامت، بسیاری از یافتن اسامی این 12 امام عاجز بودند و حتی سیوطی در «تاریخ الخلفاء» از ذکر آنها نیز ناتوان است.
حاجیعبدالباقی با اشاره به عدد دوازده و جایگاه منحصر به فرد آن در قرآن به عنوان یک عدد مرجع و رمزی اظهار داشت: اشاره قرآن به برخی از اعداد همچون دوازده مانند ذکر برخی اعداد رمزی است که اگر خواسته باشیم به سرچشمههای از معرفت و آگاهی برسیم ناگزیر به گشودن آن رمزهای اعدادی هستیم. در قرآن وقتی مثلاً آیه 160 سوره «اعراف» برمیخوریم که میفرماید:«وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَی عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا» یا در مورد خواب یوسف(ع) که با برادرانش 12 نفر بودند و در رؤیا دید که یازده برادر به او سجده کردهاند و اتفاقاً جملگی اینها اشارات مستقیم به بنیاسرائیل و نیای آنها دارد، موجب میشود که انسان یک اطمینان قلبی پیدا کند که آنچه تاکنون در مورد امام زمان(عج) شنیده یا در مورد آن به سخنوری پرداختهایم، حقیقتی محض است.
وی گفت: با اثبات موجودیت منجی عالم بشریت، حقیقت پیش روی ما این است که اکنون در زمان غیبت آن حضرت به سر میبریم و لذا سؤالی که پیش میآید، آن که در این عصر و موقعیت وظیفه ما به عنوان یک منتظر واقعی چیست؟ برای پاسخ به این سؤال نیز باید مجدد به خود قرآن رجوع کرد. قرآن یکی از منتظران واقعی را یعقوب نبی(ع) معرفی میکند؛ او که منتظر فرج(یوسف) است و در تمام مدت انتظار با وجود مرارتها و سختیهایی که میکشد، هرگز نومید از بازگشت او نیست. این موضوع به ما این امر را خاطرنشان میکند که در انتظار فرج ناامیدی آفت است و باید در مدت زمان انتظار خود به دنبال یافتن نشانههایی بود، همچنانکه یعقوب(ع) نیز به دنبال نشانههایی از یوسف(ع) بود.
حاجیعبدالباقی افزود: از جمله الگوهای قرآنی انتظار باید به نوح نبی(ع) اشاره کرد. او که وقتی فرمان رسید عذاب الهی قطعی است وقتی دستور یافت برای ساحت کشتی چوب و الواری مهیا کند در کمترین زمان 40 سال و برخی 300 سال را ذکر کردهاند که درختهای کاشته شده ثمر داده تا او بتواند از الوار آنها برای ساخت کشتی استفاده کند. در این مدت صبر و انتظار و دوری از ناامیدی، نوح تا عمل آمدن چوب درختان از تلاش خود برای راهنمایی و هدایت مردم مأیوس نشد که اگر او را نیز الگویی قرآنی در مفهوم انتظار فرج تصور کنیم، هر کدام از ما باید در مسیر انتظار فرج همواره امیدوار بود و صبر پیشه کنیم و فعالیتی در جهت رهنمون ساختن تعداد بیشتری از بندگان به راه خیر و صواب انجام دهیم.
وی در پایان گفت: از جمله الگوهای قرآنی انتظار فرج که بتوان به آن اشاره کرد، موسی کلیمالله(ع) است که چون 30 شب او در عبودیت خداوند به درازا کشید و تبدیل به 40 شب شد، همان 10 شب اضافی کافی بود تا پیروانش گوسالهپرست شوند و انتظار آنها برای بازگشت موسی، انتظاری انحرافی لقب گرفت که حتی هشدارها و گوشزدهای هارون به آنها نیز افاقه نکرد. به هر حال در زمان غیبت وجود یک پیامبر تبلیغی را در حکم نایب امام زمان شاهد هستیم که وظیفه منتظران واقعی آن است، حرف او را که همانند حرف ولی و فرستاده خدا هست، گوش دهند.
انتهای پیام
منبع