به سیم و زر چه حاجت بود؟! از اینها فراتر داشت
پر از خورشید بود آری نگاهی کیمیاگر داشت
زمانی که همه خورشید را تکذیب میکردند
خدیجه، چشمهای مصطفی را خوب باور داشت
لبالب بود از قرآن و آن روزی که مادر شد
به جای طفل در آغوش خود آیات کوثر داشت
همینجا میشود بر پاکی دامان او پی برد
فقط این زن وجودی لایق زهرای اطهر داشت
نماز اولش را با علی پشت پیمبر خواند
شکوه این سه تن با هم هزار الله اکبر داشت
کنار مرتضی دین خدا را یاوری میکرد
که مالش نسبت همشیرگی با تیغ حیدر داشت
علی داماد او شد کاش بود آن روز را میدید
که زهرا در نبود مادر خود دیدهای تر داشت
خدیجه در مسیر دین شترها داد بی منت
زنی روی شتر، اما هوای فتنه در سر داشت
حسن روز جمل فریاد یا زهرا به لب آورد
به یاد خاطراتی که مروری گریه آور داشت
کمک میخواست پشت در صدا زد خادم خود را
فدای فضه، اما فاطمه، ای کاش مادر داشت…
مجید تال
انتهای پیام
منبع