سایه لرزان

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از خراسان رضوی، کتاب «یک شیشه مربا» اثر «سعید حیدری» که به خاطرات رزمندگان و شهیدان خراسان رضوی پرداخته، در ۱۰۰ صفحه با قطع رقعی توسط انتشارات یاران رضا (ع) به چاپ رسیده است.

بریده کتاب- ایام نوروز///سایه لرزان

سایه لرزان

هنوز سال ۶۶ را یادم هست که پیروزی‌های پشت سرهم والفجر و فرار دستپاچه عراقی‌ها خستگی را از تن بچه‌ها بیرون کشیده بود، روز‌های خوب دفاع مقدس به سرعت برای ما رقم می‌خورد و ما دست یاری خداوند را نزدیک‌تر از همیشه حس می‌کردیم، همان روز‌ها خبر دادند پسر عموی صدام. عبدالحمید تکریتی به دستور صدام و حمایت غربی‌ها شهر کردنشین حلبچه را با غم‌آلودترین اسلحه‌ها، شیمیایی کرده، خبر دردناک و جانسوز بود.

روزی که من و حاج ناصر و سومین نفرمان وارد شهر شدیم شهر مثل جنگلی بود با درخت‌های قطع شده، جنازه‌های روی هم افتاده و جنازه‌هایی که روی رکاب ماشین و دست به دستگیره افتاده بودند، زن‌ها و کودک‌ها که ترسیده، مظلوم و دردناک خوابیده بودند، بچه‌های وحشت‌زده‌ای که در آغوش هم جان داده بودند هربار که چشم به هم می‌زدی تابلویی از بی‌رحمی و نامردی با میخ در سرت کوبیده می‌شد که تا سال‌ها از جلوی چشم را کنار نمی‌رفت.

تک‌و‌توک آدم‌هایی هم بودند که آنها را زنده می‌دیدی که در شهر می‌گشتند ولی روح در نگاهشان نبود و سرگردان و درمانده بدن‌هاشان را به پا‌ها و پا‌ها را به زور بند کفش‌ها می‌کشیدند و آنها آخرین خاطره ما از کرد‌های حلبچه بودند و سایه‌هایی لرزان که با نور طلایی خورشید فردا به احتمال قریب به یقین پاک می‌شدند.

انتهای پیام/


منبع

درباره ی nasimerooyesh

مطلب پیشنهادی

تصاویر/ حال و هوای نوروزی مزار شهید گمنام دانشگاه فرهنگیان مرکز بیت الهدی آمل

عکس: سعید وردی حال و هوای نوروزی مزار شهید گمنام دانشگاه فرهنگیان مرکز بیت الهدی …

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ