[ad_1]
رسانههای ایران نگاه ویژهای به آسیبهای اجتماعی و ریشهیابی آنها داشتهاند. به گونهای که هر کدام گزارش، یادداشت و مصاحبههایی در این خصوص منتشر کردهاند که در ادامه بخشی از این گزارشها رصد میشود.
مهاجرت
روزنامه صمت در گزارشی نوشت: جای تعجبی ندارد که بزرگترین مشکلی که اکثریت مهاجران در هر کشوری با آن مواجه هستند، موانع زبانی است. توانایی برقراری ارتباط و تعامل داشتن با دیگران، از هر جنبهای بر زندگی ما تاثیر میگذارد. از محل کار و تحصیل گرفته، تا مسیریابی و خرید، یادگیری زبان رسمی کشور مقصد بسیار ضروری است. هم آمریکا و هم کانادا بیش از یک زبان رسمی دارند (اسپانیایی و فرانسوی). در مورد کانادا نیز زبان فرانسوی جزو زبانهای رسمی کشور است که دولت آنرا به رسمیت میشناسد و برای کار زندگی و سرمایهگذاری در کانادا در قسمتهای فرانسوی زبان این کشور بهتر است به زبان فرانسه مسلط باشید. با این حال، هر کشوری را که برای مهاجرت انتخاب میکنید باید بدانید که یادگیری حداقل یکی از زبانهای رسمی آن کشور، جزو ضروریات است. مانع بعدی که بر سر راه بسیاری از مهاجران تازه وارد به هنگام شروع یک زندگی جدید در یک کشور جدید قرار میگیرد، پیدا کردن شغل مناسب است. همانطور که پیشتر نیز گفته شد، برخورداری از مهارتهای زبانی در یافتن شغل مناسب، بیتاثیر نیست. چرا که از شرکتهای بینالمللی گرفته تا سازمانهای دولتی، همگی ممکن است با کمبود مترجم مواجه باشند. البته بطور کلی با در نظر گرفتن فاکتورهایی نظیر اعتبار مدرک تحصیلی و سابقه کار، پیدا کردن شغل میتواند بسیار دشوار باشد چرا که برخی از کارفرمایان هم هنگام استخدام نیروی کار، هموطنان خود را در اولویت قرار میدهند یا اینکه اتباع خارجی را استخدام نمیکنند. یکی از موارد ضروری برای هر مهاجری که به کشوری جدید نقل مکان میکند، تامین مسکن است. علاوه بر موانع زبانی که میتواند مشکلات زیادی را برای مهاجرین ایجاد کند، عدم آشنایی با نحوه عملکرد بازار مسکن در کشور جدید نیز میتواند مشکلات متعددی را بر سر راه مهاجرین قرار دهد. تحقیقات قبلی بوسیله اینترنت در مورد بازار و وضعیت مسکن در کشور مقصد، میتواند به شما در این امر کمک کند. سازمانهای دولتی و خصوصی متعددی نیز در این حوزه فعالیت دارند که میتوانند به شما مشاوره ارائه دهند و حتی شاید طرح و برنامههای خاصی نیز برای تامین مسکن مهاجران تازه وارد داشته باشند. خدماتی که عدم دسترسی به آنها میتواند مشکلات جدی برای هر مهاجری ایجاد کند عبارت است از: خدمات بهداشتی و درمانی، خدمات مشاوره حقوقی و دسترسی به خدمات سلامت روان یا خدمات رفاهی اجتماعی. موانع زبانی، دوباره میتواند بخشی اساسی از این مشکل باشد. از طرفی، تحقیق و دانش قبلی میتواند دسترسی به انواع خدمات در کشور جدید را برای شما آسانتر کند. در اکثر کشورها میتوانید با ادارات و سازمانهای مرتبط با خدمات اجتماعی تماس بگیرید تا به شما کمک کنند.
روزنامه ایران یادداشتی به قلم مسعود خوانساری رئیس اتاق بازرگانی تهران منتشر کرد و نوشت: بزرگترین خطری که امروز و فردای ایران را تهدید میکند، ناامیدی و مهاجرت گسترده سرمایههای انسانی است. متأسفانه شاهدیم در سال های گذشته در کنار مهاجرت نخبگان دانشگاهی و علمی، بسیاری از کارآفرینان و سرمایهگذاران هم که خسته و ناامید از چشمانداز اصلاح شرایط شدهاند، درحال خروج از کشور هستند و نگران کنندهتر اینکه این اتفاق در نسل جوان کارآفرین استارتاپی به سرعت رو به افزایش است. تنها کافی است از مدیران استارتاپهای برتر ایرانی سؤال کنید که چند نفر از نیروهایشان را در ماهها و سال های گذشته به دلیل مهاجرت از دست دادهاند تا به عمق این موضوع پی ببرید. کوچ جوانان و سرمایه گذاران کارآفرین به کشورهای دیگر باید یک تلنگر جدی برای سیاستگذاران و دولتمردان محسوب شود و به جای تلاش برای ساده انگاری آن یا پوشاندنش در پستو و انکار باید با پذیرش این واقعیت تلخ به دنبال ریشهیابی و برطرف کردن موانع باشند. سؤال اینجاست که چرا جوان کارآفرین استارتاپی و یا سرمایهگذاران ایرانی کشور را به قصد مهاجرت به مقصدی دیگر ترک میکنند تا ایده هایشان را اجرایی و خطوط تولید کارخانه هایشان را راهاندازی کنند؟ واقعیت این است در شرایطی که کشورهای توسعه یافته و حتی در حال توسعه جهان به دنبال هموار کردن مسیر کارآفرینی و تشویق سرمایهگذاران داخلی و خارجی به سرمایهگذاری در کشورهایشان هستند و هر روز بیش از گذشته تلاش میکنند تا موانع را از پیش روی آنها بردارند و با مشوقهایی کشورهایشان را بهشت ایدههای جدید معرفی کنند، در ایران میبینیم که خلاف این جریان عمل میشود.
حال در آستانه پایان قرن اخیر و ورود به قرن پانزدهم، این باور و ایمان را داریم که کشور عزیزمان با توجه به ظرفیتها و پتانسیلهای فراوانی که دارد و صدالبته با تکیه بر جوانان خالق و کارآفرین وسرمایه گذاران بخش خصوصی، میتواند با برنامهریزی دقیق و هدفمند از بنبست کنونی که به دلیل برخی سوءمدیریتها و فشارهای خارجی ایجاد شده، خارج شود؛ البته پیش زمینه آن نهضت گفتوگو در سطوح مختلف جامعه، دیپلماسی قوی با کشورهای مختلف، شنیدن صداهای مختلف، پذیرش ضعفها و حرکت در جهت اصلاح شرایط و واگذاری واقعی کارها به بخش خصوصی و مردم خواهد بود.
نه پای رفتن داریم؛ نه نای ماندن
روزنامه آرمان ملی در گزارشی نوشت: بیاهمیت دانستن پژوهشها و دستاوردهای نخبگان جوان در کشور ما، پدیده جدیدی نیست و طی چند دهه اخیر آنقدر دستاوردهای ارزشمند علمی و کاربردی برای کشور، در راهروهای ادارات و روند بیخاصیت و طولانی مدت بروکراسی اداری گم شده که میتوانست هزاران گره از مشکلات روزمره مردم بردار، گم شده است که آمار دقیقی از آن در دست نیست، ولی بالغ بر ۵ هزار طرح ارزشمند، حتی به مرحله باز بینی هم نرسیده است. دلیل اهمیت این امر برکسی پوشیده نیست و با توجه به تحریمها که مانع ورود تکنولوژیهای روز دنیا به ایران میشود، با بومیسازی تکنولوژیهای برتر دنیا می توانستیم از هزینههای بیمورد و خروج از ارز از کشور جلوگیری شود و بسیاری از فناوریهای روز دنیا، توسط نخبگان به تولید انبوه برسد. اگر به فرآیند این اتفاق نگاهی کلی داشته باشیم، در خواهیم یافت که این دستاوردها و اختراعات در طی سالها یا بهکل از یاد برده شد و فقط به یک نمونه آزمایشی طرح آن برروی پاورپوینت در انبارهای خانهها خاک میخورد، یا سر از کشورهای دیگر درآورده و حالا یکی از دستاوردهای موفق آنها به حساب میآید که اگر مسئولان ما بخواهند همان تکنولوژی که در کشور ایده بوده و حالا به تولید انبوه رسیده را از کشور مقصد وارد کنند باید چند صد برابر قیمت اولیه آن، ارز بپردازند تا شاید یکی از افتخارات ورود کالا به کشور ما بهحساب بیاد. از سوی دیگر کشورهای توسعه یافته جهان به دستاوردهای نخبگان کشورهای جهان سوم به همین حد اکتفا نکرده و آنها را با هزار وعدهای که منجر به سرانجام میشود (برخلاف کشور زادگاهشان) جذب کرده و انواع امکانات را در اختیارشان میگذارند که این امر در کشور ما به فرار مغزها شهرت دارد و یکی از عوامل خروج یا بهتر بگوییم فرار نخبگان از ایران، بهحساب میآید. مثلا اگر بخواهیم به یک نمونه از این جوانان و ایدهها را مثال بزنیم، میتوانیم به طرح سینا الهی منش اشاره داشته باشیم که وی پس از سالها وعده بی سرانجام شنیدن، حالا دیگر اختراعش را از یاد برده و دیگر تمایلی به توسعه آن ندارد. اختراع و ابداعی که میتوانست از آمار اولین دلیل مرگ و میر در کشور بکاهد، اما هیچگاه از سوی سازمانها و ادارات جدی گرفته نشد و آنچه که در این سالها نصیب او همکاران جوانش شد، فقط شنیدن وعده و «صد آفرین» بود، اما دریغ از یک اتاق برای محل کار یا توجه به طرح او. آنچه که الهی منش، ساخته میتواند به کاهش مرگ و میر و تصادفات در جادههای کشور منجر شود که به باور مسئولان، ۹۶ درصد آن به دلیل خطای انسانی است و این اختراع میتواند ۸۰ درصد دلیل بروز این خطاها را کاهش دهد. روزنامه آرمان ملی: بیاهمیت دانستن پژوهشها و دستاوردهای نخبگان جوان در کشور ما، پدیده جدیدی نیست و طی چند دهه اخیر آنقدر دستاوردهای ارزشمند علمی و کاربردی برای کشور، در راهروهای ادارات و روند بیخاصیت و طولانی مدت بروکراسی اداری گم شده که میتوانست هزاران گره از مشکلات روزمره مردم بردار
خبرگزاری مهر به بازتاب سخنان مسعود خوانساری رئیس اتاق بازرگانی تهران منتشر کرد و نوشت: طی ۶ سال گذشته در ضمن برگزاری مراسم امین الضرب و انتخاب کارآفرینان برتر کشور، رصد کاملی از فضای کسب و کار کشور صورت پذیرفته و متأسفانه اعلام میکنم هر سال دریغ از پارسال؛ یعنی طی این مدت نه تنها موانع برداشته نشده بلکه دستاندازی های جدیدی هم گذاشته شده و جاده سنگلاخ کارآفرینی ناهموارتر از گذشته شده است. در اینجا باید به مؤلفههای روشنی از جمله تحریم، سیاست داخلی، خودتحریمی ها، رشد نرخ تورم، افزایش حجم نقدینگی، سیلاب کسری بودجه دولتی و بی انضباطی مالی و در یک کلام فضای نامساعد کسب و کار اشاره کرد. هر کدام از این موارد چنان قدرتی دارد که یک اقتصاد سالم و پویا را زمین گیر کند. البته از همه این موارد مهمتر حکمرانی نامطلوب، شرایط را سختتر کرده است. اشاره به این موارد سیاه نمایی نیست و از زبان بیگانه هم مطرح نمیشود بلکه از سوی کسانی است که در این کشور مانده اند و همچنان به تولید ادامه میدهند؛ آنها امروز از حاکمیت تقاضای بازگشت به حکمرانی صحیح و در تراز کشورهای توسعه یافته را دارند. چطور کشورهایی همچون چین، مالزی، سنگاپور و ترکیه از مهلکه فقر و تباهی نجات یافتند و به دل توسعه قدم گذاشتند؟ آیا دسترسی به این شرایط برای کشور ما ناممکن است؟ راه چاره برای گذر از این شرایط برنامه ریزی صحیح و عمل به حکمرانی صحیح است. دستیابی به توافق یا عدم آن، برخور سلیقهای در وزارتخانهها، ناسازگاریهای سازمانی به خصوص در گمرک، تأمین اجتماعی، مالیات، بانکها و …، قیمت گذاریهای دستوری و پافشاری بر اقتصاد دولتی و عدم واگذاری کارها به بخش خصوصی از نمونه مسائلی است که یک کارآفرین ایرانی باید به جنگ آنها برود.
پیامدهای فقر
این موها را با دلار میخرند
باشگاه خبرنگاران جوان در گزارشی نوشت: فروش موی طبیعی داستان غریب این روزهاست که در بستر شبکههای مجازی اجتماعی و در میان برخی دخترکان و زنان این سرزمین در حال تکرار است، روایتی از افرادی که اگرچه تعدادشان زیاد و فراگیر نیست، اما موهای شان را میفروشند تا پولش را به زخم زندگی بزنند. در میان تمامی راههای عجیب و غریبی که آدمها در زمانهای مختلف برای کسب درآمد انتخاب کردهاند، فروختن موی سر منحصر به فرد است. روزگاری گیسوی بلند، فخر زنان و دختران دم بخت بود و زنان به سختی از این مظهر زیبایی دل میکندند، اما حالا راضی میشوند موهای طبیعی خود را با اسکناس معامله کنند. برخی از افراد به دلیل کم پشتی مو مجبور به اکستنشن مو هستند، اما در این میان افرادی هم هستند که بی خود و بی جهت تنها به دلیل اینکه علاقه دارند مدی جدید را آزمایش کنند به فکر اکستنشن میافتند، کسی نمیداند در روز، در ماه یا در سال چند زن ایرانی به آرایشگاهها میروند و سرنوشت موهای خود را به دست آرایشگران و عمل اکستنشن میسپارند. فراوانی آگهیهای اینترنتی، ملاک قابل اعتنایی برای قضاوت رونق بازار فروش مو هستند مثلثی که یک ضلعش فروشندگان مو هستند، ضلع دومش آرایشگران و سالنهای اکستنشن و آخرین ضلع، خریداران مو هستند. تجارت مو در ایران، در ده سال گذشته به واسطه تب و تاب اکستنشن در میان زنان ایرانی رنگ و بوی جدیدی به خود گرفته است به طوریکه موهای وارداتی با بالا رفتن قیمت دلار رقمهای نجومی به خود میگیرند. ایران گرچه دستی در تولید موی مصنوعی ندارد، اما در چند سال اخیر موج فروش موهای طبیعی در فضای مجازی رونق یافته و آگهیهای فروش موی طبیعی روی سایتهای درج آگهی به وفور یافت میشود جهت اطلاع از قیمت موهای فروشی سری به سایتهای آگهی در فضای مجازی زدم. آگهیهای فروش موهای طبیعی توسط افراد حقیقی در سایتها درج میشوند و هر کدامشان قیمتهای متفاوتی دارند. قیمتها عموما از ۳۰۰ الی ۴۰۰ شروع میشوند و این قیمت تا چند میلیونها تومان هم پیش میروند در قیمتگذاری فروش موهای طبیعی، سن و اندازه و رنگ مو مسائلی بسیارمهمی هستند.
روزنامه آفتاب یزد یادداشتی به قلم امیرمحمود حریرچی منتشر کرد و نوشت: ما آموزش لازم را ندیدهایم که فریب شبکههای مجازی را نخوریم. مردم باید این آموزش را به شکلهای مختلف ببینند. تکدیگری در فضای مجازی تنها یکی از شیوههایی است که احساسات مردم با هدف سوء استفاده تهییج میشود. ما به شکلهای مختلف میبینیم که در کوتاه مدت از طریق همین فضای مجازی عدهای باعث غم و افسردگی مردم و باعث خشمشان میشوند. درست است که چنین اتفاقاتی کوتاه مدت است ولی با درگیر کردن افراد در چنین مسائلی به آنها صدمه میزند. از طرفی شرایطی در جامعه ما حاکم است که دائم و به شکلهای مختلف این فرصت وجود دارد که یک عده بخواهند کلاهبرداری و سوء استفاده کنند و به یک روشی این کار را میکنند. من اخیرا دیدهام که پلیس فتا دائم پیغام میدهد که پیامهایی که برای شما میآید را باید با شک و تردید نگاه کنید و مراقب باشید چرا که اینها ممکن است حسابتان را خالی کنند یا ممکن است اطلاعاتی راجع به شما به دست بیاورند. دائم در حال گوشزد کردن است ولی همچنان چنین افرادی فرصتی دارند که اینگونه کارها را انجام بدهند و از احساسات مردم سوء استفاده کنند؛ با این ترفند که بچه سرطانی دارم و امثال آن و به این شیوه کارهای فریبکارانه انجام میدهند. در حالیکه سازمانهای خیریه هم وجود دارند و به طور مشخص در حال کار هستند و نسبت به آنها اعتماد نیز وجود دارد. مثلا من موسسه خیریه همدم را میشناسم که در حال حاضر از ۴۰۰ کودک دختر دارای معلولیت ذهنی نگهداری میکند. خب این موارد خیلی شناخته شده هستند. شناخته شدهها باید برای مردم روشنتر شوند و فرصت را به کسانی که از این طریق میخواهند سوء استفاده کنند ندهند. جریحهدار شدن احساسات هم موقتی است یعنی فرد احساس آرامش پیدا میکند و فکر میکند میتواند وجدانش را آرام کند ولی وجدان با این شیوهها آرام نمیشود. وجدان با گشتن و پیدا کردن کسانی که واقعا مشکل دارند آرام میشود که بتوانیم به اشکالی که بلد هستیم و به طور داوطلبانه در خدمت اینگونه افراد باشیم و به آنها کمک کنیم. وگرنه چنین روشهایی نه تنها دردی را از جامعه دوا نمیکند بلکه درد هم به آن اضافه میکند و یک عده هم از این فرصت سوء استفاده میکنند. اشکال مختلف فرصتهایی که از آن طریق افراد مورد سوء استفاده قرار میگیرند باید در کشور ما به مردم آگاهی داده شوند تا چنین افرادی نتوانند از این فرصتها استفاده کنند و مسئولینی هم که در این قضایا ورود میکنند مثل پلیس فتا و غیره باید اینها را شناسایی کنند و به جایی برسانند که اجازه نداشته باشند اینگونه سوءاستفاده کنند. همه چیز هم برمیگردد به افزایش آگاهی و اینکه احساساتمان خیلی دم دستی شده است از نظر من یعنی احساساتی نیست که عمقی داشته باشد. خیلی میشود احساسات را در فضای مجازی به شکلهای مختلف بازی داد و فریب داد مردم را و از این طریق سوء استفاده کرد.
خبرگزاری ایسنا به گفت وگو با احمدرضا معینی دبیر کل کانون شورای اسلامی کار سراسر کشور منتشر کرد و نوشت: سال گذشته بهترین برنج ایرانی حدود کیلویی ۲۵ هزار تومان بود که امسال همین برنج به حدود ۹۸ هزار تومان رسیده است. با افزایش تورم و با رفتن افسارگسیخته قیمتها، متأسفانه امروز بسیاری از کارگران نه تنها دیگر توانایی خرید برنج ایرانی را ندارند، بلکه دیگر قدرت خرید یک کیسه برنج تایلندی ۲۰۰ هزار تومانی را هم ندارد. رئیس کانون شورای اسلامی کار استان اصفهان به افزایش قیمت گوشت قرمز به ۲۰۰ هزار تومان نیز اشاره کرد و گفت: با نوسانات شدید قیمتها در بازار و قیمت سرسامآور ماهی، این محصول پروتئینی نیز از سفرههای کارگران حذف شده است، همچنین با افزایش قیمت لبنیات، شیر نیز از سفرههای کارگران حذف شده است. وی درباره عدد خط فقر نیز اظهار کرد: هنوز بهصورت رسمی این عدد از سوی مرکز آمار و بانک مرکزی اعلام نشده است، اما به گفته برخی کارشناسان عدد خط فقر بین ۱۰ تا ۱۱ میلیون تومان در نوسان است.
روزنامه آفتاب یزد در گزارشی نوشت: کار کودکان سبب افزایش سود و انباشت سرمایه برای کسانی میشود که کودکان را مورد استثمار قرار میدهند و در نتیجه فاصله طبقاتی را در جامعه بیشتر میکند و فقر و تهیدستی را افزایش میدهد. مسئله کودکان کار سال هاست که در جامعه ما وجود دارد اما این معضل اخیرا رنگ و بوی جدید به خود گرفته است. پیشتر این گروه از کودکان از رهگذران و شهروندان درخواست پول یا خرید اجناسشان را داشتند اما به تازگی کودکان کار از رهگذران درخواست میکنند تا برایشان مواد غذایی تهیه کنند. عدهای از این کودکان اگر درخواستشان پذیرفته نشود شروع به پرخاش و فحاشی میکنند. در سوی دیگر برخی معتقدند که خرید مواد غذایی برای کودکان کار، کار مناسبی نیست زیرا آنها با فروختن این مواد غذایی آنها را به پول تبدیل میکنند. همچنین بهطور کلی کودکان کار به دلیل داشتن وضعیت عاطفی نامناسب و شرایط خاص زندگی، دارای روحیهای حساس و از نظر عاطفی، آسیب پذیرتر از کودکان هم سن و سال خود هستند؛ بنابراین بیتوجهی و نادیده گرفتن این کودکان باعث نهادینه شدن خشمی پنهان در ناخودآگاه آنها شده، در بزرگسالی باعث بروز بسیاری از ناهنجاریها در جامعه میشود. بر اساس ماده ۷۹ قانون کار ایران، اشتغال به کار کودکان زیر ۱۵ سال ممنوع است و در صورتی که کارفرمایی افراد زیر ۱۵سال را به خدمت بگیرد، متخلف شمرده و مشمول مجازات از جریمه نقدی و حبس تا پلمب کارخانه و ابطال پروانه کار میشود. اما کودکان کار مشمول هیچ یک از این قوانین نمیشوند زیرا به صورت زیرزمینی ساماندهی میشوند و نظارتی نیز بر آنها وجود ندارد. تعداد کودکان کار در پایتخت به طرز مشهودی بیشتر از شهرهای دیگر است از سوی دیگر گزارشها نشان میدهد جمعیت این کودکان رو به افزایش است و مردم نیز نمیدانند در برابر درخواستهای جدید آنها مبنی بر خرید مواد غذایی باید چه واکنشی داشته باشند. روزنامه آفتاب یزد: مسأله کودکان کار سال هاست که در جامعه ما وجود دارد اما این معضل اخیرا رنگ و بوی جدید به خود گرفته است.
با جمع کردن معتادان شهرتان امن میشود؟
روزنامه اعتماد به گفت وگو با عباس دیلمیزاده مدیرعامل جمعیت خیریه «تولد دوباره» پرداخت و نوشت: ماده ۱۶ اصلاحیه قانون مبارزه با مواد مخدر (مصوب سال ۱۳۸۹) یک جمله صریح و روشن داشت؛ معتادان متجاهر در مراکز نگهداری و درمان اعتیاد، به مدت سه ماه نگهداری شوند. در بخش دیگری از همین ماده قانون، گفته شده که در صورت تشخیص مسوول فنی همان مرکز، تمدید مدت نگهداری تا سه ماه (و در مجموع ۶ ماه) مجاز است و طبق تاکید قانون، خدمات درمان و نگهداری باید در کنار هم و در یک مرکز باشند که راستیآزمایی وضعیت اردوگاههای درمان اجباری از بابت ارایه همزمان خدمات درمان و نگهداری هم برعهده سازمان بهزیستی و وزارت بهداشت است. اما اظهارنظر و درخواست برای تمدید مدت نگهداری معتادان در اردوگاههای درمان اجباری، دعوای بزرگی است و مسوولان دستگاههای مختلف در تلاش هستند که قانون را تغییر داده و مدت نگهداری را به یک سال و دو سال افزایش دهند که البته این تلاشها هنوز راه به جایی نبرده و تاکیدات و رویه قانون هم تغییر نکرده، بنابراین طبق تاکید قانون، علاوه بر اینکه نگهداری معتادان در مرکزی که خدمات درمان اعتیاد ندارد، غیراصولی است، نگهداری بیش از سه ماه یا حداکثر دو دوره هم (به شرط تشخیص مسوول فنی) غیرعلمی است. ما تابع قانون هستیم و فعلا، قانون این تاکید را دارد. اگر مسوول هر دستگاهی خواستار افزایش مدت نگهداری معتادان در اردوگاههای درمان اجباری است، باید قانون فعلی را در مجمع تشخیص مصلحت نظام یا مجلس اصلاح کنند و هیچ مسوولی هم نمیخو اهد خلاف قانون عمل کند.
ترقههای پشیمانی
روزنامه ایران در گفتوگو با کارشناسان دلایل عدم توجه به مخاطرات ترقهبازی و ترقهسازیهای چهارشنبهسوری را بررسی کرد و نوشت: ما همه ساله از صفحه تلویزیون آثار زخم و جراحت بر بدن هممیهنان و حتی کشته شدن آنها بر اثر انفجار مواد محترقه را میبینیم اما تکرار این حوادث به دلایل متعددی روی میدهد. نخست اینکه نوجوانان معمولاً گمان میکنند این اتفاقها برای آنها روی نمیدهد و آنها در امان هستند و این دیگری است که دچار آسیب خواهد شد. دوم اینکه لذت آنی را به فکر کردن و پیشگیری ترجیح میدهند. بنابراین، این دلایل سبب میشود روند بروز حادثه و مصدومیت افراد مختلف جامعه همه ساله تکرار شود. این جامعهشناس با اشاره به اینکه این پدیده قابل کنترل است، بیان میکند: نمیتوانیم برای هر خانه یک پلیس بگذاریم که نظارت روی افراد را انجام دهد. از این رو خانوادهها باید خودشان از نوجوانان و جوانان مراقبت کنند. از سوی دیگر باید همچنان سطح آگاهیها افزایش یابد. به نظر من در این یک ماه باقی مانده تا چهارشنبه سوری، روزنامهها و وسایل ارتباط جمعی باید دائماً هشدار دهند، خطرات و حوادث را یادآوری کنند و حتی تصاویری که قابلیت پخش دارد را منتشر کنند تا آگاهیها افزایش یابد. نوجوانانی که دنبال هیجان کاذب می گردند. از سوی دیگر تا حدامکان باید فروشندهها و توزیعکنندگان این مواد رصد و کنترل شوند تا این مواد خطرناک در دسترس مردم قرار نگیرد. اما با همه این اوصاف باز هم شاهد اتفاقاتی از این دست خواهیم بود. در واقع سالهاست که این قبیل حوادث به یک رویه و عادت تبدیل شده است. وی در پاسخ به این پرسش که چرا عدهای دنبال این ماجراجوییها و استفاده از مواد محترقه خطرناک هستند، میگوید: در گذشتهها مردم در شب چهارشنبه سوری فقط آتش روشن میکردند اما در مقطعی این مراسم به مکانهایی منتقل شد که پدیده ترقه بازی را هم شکل داد چون در محلهایی بود که کمتر دیده میشد. حالا پس از سالها برگزاری این مراسم به شیوهای که ترقه و مواد منفجره در واقع از آن حذف شود ظاهراً از کنترل خارج شده است.
یکچهارم دانشآموزان دبیرستانی، قربانیانقلدری
روزنامه خراسان یادداشتی به قلم فاطمه محمدی کارشناسارشد روانشناسیبالینی منتشر کرد و نوشت: قلدری رفتاری است که طی آن طرف دارای قدرت بهطور آشکار، از بیشتر بودن قدرت خود سوء استفاده میکند و با پرخاشگری سعی در ارعاب شخص دیگری دارد. قلدری به زیرشاخههای روانی، کلامی و فیزیکی تقسیم میشود. در دوره حاضر قلدری رایانهای هم به این طبقهبندی اضافه شده است. باید توجه داشت قلدرها معمولا افرادی را به عنوان قربانی انتخاب میکنند که فکر میکنند قدرتی ندارند. بهتازگی پژوهشی در مجله «روان پزشکی ایران» چاپ شده که محققان با بررسی دانشآموزان ۲۰ مدرسه متوسطه در تهران، عنوان کردند حدود یکچهارم دانشآموزان قربانی قلدری هستند و پسرها بیشتر از دخترها قربانی قلدری میشوند. در ادامه، نکاتی درباره این پژوهش مطرح خواهد شد و چند توصیه مهم به والدین برای پیشگیری و مدیریت این معضل خواهیم داشت. با توجه به اینکه قلدری تاثیرات منفی فراوانی دارد، در دهه گذشته به عنوان یک موضوع مهم بهداشت عمومی در جهان مورد توجه قرار گرفته است. به تازگی در ایران پژوهشی روی هزار و ۴۵۶ دانشآموز دختر و پسر مدارس دولتی و غیردولتی دوره اول متوسطه در پایههای هفتم، هشتم و نهم انجام شده و پژوهشگران در مدت شش ماه با مراجعه به ۲۰ مدرسه در پنج منطقه شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز شهر تهران، از دانشآموزان خواستند پرسشنامههایی را تکمیل کنند. بررسی شیوع قلدری کردن و قربانی قلدری شدن در جمعیت دانشآموزان نشان داد که در بین آنها، قلدری کردن ۱۷.۴ درصد، قربانی قلدری شدن ۲۵.۷ درصد و هر دوی آنها ۳۰.۵ درصد شایع است. قلدری کردن و قربانی قلدری شدن، از مشکلات شایع و جدی در مدارس است که منجر به بروز اختلالات عاطفی و رفتاری در نوجوانان میشود. در بررسیها عنوان شده که افراد قلدر به احتمال زیاد مشکلاتی مانند افسردگی، تنهایی و انزوای اجتماعی را تجربه میکنند و قربانیان قلدری هم دچار پیامدهایی مانند بیخوابی، افسردگی، انگیزه کمتر برای حضور در مدرسه، مشکلات روانتنی، عزتنفس پایین و تمایل به خودکشی میشوند.
جمعبندی
رسانههای داخلی دوم اسفند به بررسی مهمترین آسیبهای اجتماعی پرداختند و در بررسیهای خود به این نتیجه رسیدند که فقر و مشکلات معیشتی زمینه بسیاری از آسیبهای اجتماعی را فراهم آورده است. آنها در یادداشتهای خود دلایل مهاجرت را وضعیت نامطلوب اقتصادی و افزایش تورم ذکر کردند. بنابراین مسؤولان و برنامهریزان باید با تدابیر عملی خود از این مهاجرتهای گسترده که در سطح نخبگان و اقشار مختلف جامعه صورت گرفته، پیشگیری کنند.
منبع