بسیاری از افرادی که با طرح صیانت از حقوق کاربران فضای مجازی مخالفت میکنند و عده ای نیز که موافق آن هستند، مثل خود بنده اند. ” طرح صیانت را ندیده و نخوانده اند “. اما حتی اگر طرح صیانت را نخوانده باشی فارغ از بحث فنی و جزئیات طرح ، توجه به ۲ نکته به نظر ضروریست.
۱. مگر میشود در شهری زندگی کرد که هیچ قانونی ندارد و هر کس به میل و اراده خود هر نوع رفتاری را بروز میدهد و هر اتفاقی را رقم میزند.
اصلا همین قاعده ای که امروز در فضای یله و بی صاحب مجازی وجود دارد را یک روز ، فقط یک روز در زندگی حقیقی شهری خود بکار بگیریم. برگردیم و در پایان روز به آنچه که گذشت نگاه کنیم.
چه میبینیم؟ نتیجه را چگونه منعکس میکنیم و قضاوتمان چیست؟
واقعا هیچ آدم عاقلی اصل قاعده مندی زندگی اجتماعی مجازی را رد نمیکند چرا که میخواهد در یک فضای سالم تنفس کند و نه آلوده.
چطور ممکن است مهمترین رسانه حاضر در سفره زندگی مردم آنقدر افسارگسیخته باشد و نسبت به هیچ مطالبه ای بالاخص مسدود سازی محتوای تروریستی و مستهجن پاسخگو نباشد؟ راهی که بسیاری از کشورها مثل روسیه و هند و و اخیرا ترکیه رفته اند چرا باید در کشور ما نشانه ارتجاع باشد؟
۲. طراحان این طرح و کارشناسانی که این طرح را نظریه پردازی نموده اند باید تا میتوانند با مردم حرف بزنند. منطق بیاورند، استدلال کنند و همدلی ایجاد نمایند تا همراهی مردم با این طرح را ممکن سازند.
تنویر افکار عمومی و آگاه سازی ذهن جامعه و مردم از اصل طرح مهمتر و حیاتی تر است.
در هر موضوع و تصمیمی اگر اقناع افکار عمومی صورت نگیرد، میدان داری هدایت فکر و ذهن جامعه به دست دشمن می افتد. همین باوری که به غلط در ذهن بخشی از مردم نقش بسته که با اجرای این طرح اینترنت قطع میشود، از کجا آمده است.؟
مجلس متاسفانه در اجرای شفافیت تا کنون کوتاهی نموده. اگر شفافیت وجود داشت مردم می توانستند مرحله به مرحله در ارزیابی کارشناسی طرح نظارت داشته باشند. مجلس حتی نتوانسته از بسیاری دلسوزان انقلابی هم در این خصوص رفع دغدغه نماید.
هنوز هم دیر نیست. امروز و در مواجهه با چنین شرایطی مدعیان دفاع از انقلاب و مردم باید به صحنه بیایند وقت بگذارند و تا میتوانند تلاش کنند برای رفع نگرانی های مردم.
مردم خودشان بیش از هرچیز دیگری طرفدار قانون و نظم و انضباط و امنیت هستند. فقط باید بتوانند اعتماد کنند و باید بتوانید اعتماد مردم را بدست آورید.
امیرسجاد دشتی