راه های حفظ معنویت ماه مبارک رمضان


ماه رمضان فرصت کسب همه خوبیها است. در این ماه می توان قله های رفیع معنویت، کمال و تقوا را فتح نمود. حال، این سؤال پیش می آید که چه کنیم تا این آثار به دست آمده، تقویت شود و بعد از ماه رمضان نیز استمرار یابد؟ بدیهی است آنچه میتواند در این خصوص راهنمای ما باشد، آیات، روایات و سیره بزرگان دین است. نوشتار حاضر می کوشد تا شیوه ها و راهکارهای روایی و قرآنی حفظ معنویت کسب شده در ماه رمضان را ترسیم نماید.

اشاره

ماه رمضان فرصت کسب همه خوبیها است. در این ماه می توان قله های رفیع معنویت، کمال و تقوا را فتح نمود روزه دار دستاوردهای عظیمی را از این ماه به دست آورده و به نورانیت روحی رسیده و خود را از رذایل حیوانی پاک ساخته و از گناهان پرهیز نموده است.[1]

 حال، این سؤال پیش می آید که چه کنیم تا این آثار به دست آمده، تقویت شود و بعد از ماه رمضان نیز استمرار یابد؟ بدیهی است آنچه میتواند در این خصوص راهنمای ما باشد، آیات، روایات و سیره بزرگان دین است. نوشتار حاضر می کوشد تا شیوه ها و راهکارهای روایی و قرآنی حفظ معنویت کسب شده در ماه رمضان را ترسیم نماید.

1. خودشناسی

هر که او ارزان خرد ارزان دهد

گوهری طفلی به قرص نان دهد[2]

 آدمی به وسیله معرفت نفس انواع کمالات را در گوهر وجودی خود جای می دهد و آلودگی ها را از این گوهر دور می.کند خودشناسی بین شناخت انسان و خدا ارتباط برقرار می نماید و صعود آدمی را به قله عبودیت سرعت می بخشد. از این رو، در روایات به خودشناسی اهمیت فراوانی داده شده است. پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم می فرماید: «من عَرَفَ نَفْسَه فَقَد عَرَفَ ربِّه؛[3] هر کس نفس خویش را شناخت خدای خویش را شناخت.» امیر مؤمنان علی نیز می فرماید: «رَحِمَ اللهُ امْرَءً… عَلِمَ مِنْ أَینَ وَ فِی أَینَ وَ إِلَی أَینَ؛[4] خدا رحمت کند کسی را که بداند از کجا آمده و در کجا قرار گرفته و به سو کجا می رود.

روزها فکر من این است و همه شب سخنم

که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود؟

به کجا می روم آخر ننمایی وطنم

حقیقت آن است که مشکل اساسی انسان عدم شناخت جایگاه خویش است. اگر انسان بداند که کیست و هدف از خلقت او چه بوده به طور قطع در نگرش خود مبنی بر چگونه زیستن و چگونه بودن تغییر اساسی خواهد داد انسان اگر بداند که جانشین خداوند است، مقام خود را بهتر درک می نماید: «وَإِذْ قَالَ رَبُّک لِلْمَلَائِکةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأرْضِ خَلِیفَةٌ؛[5] و زمانی که پروردگار تو به فرشتگان گفت: من در زمین، جانشینی خواهم گماشت.

انسان اگر جایگاه خود را این چنین بشناسد عمر خویش را صرف امور بی ارزش نمیکند، انسان حامل امانت الهی است[6] و نسبت به دیگر مخلوقات، از کرامت ذاتی و برتری خاصی برخوردار است[7] و دارای قدر و منزلتی است که مسجود ملائک قرار گرفته است.[8] ماه، رمضان فرصت خوبی برای خودشناسی است. در این ماه، انسان با خواندن آیات و دعاها به جایگاه والای خود آشنا می شود. اگر بعد از ماه رمضان نیز انسان با خواندن آیات و دعاها به خودشناسی بپردازد همان حال و هوای ماه رمضان حفظ خواهد شد.

۲. محاسبه نفس

خداوند از زبان حضرت یوس می فرماید: «وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحِیمٌ؛[9] من خویشتن را بی گناه نمیدانم؛ همانا نفس، آدمی به بدی فرمان میدهد؛ مگر پروردگار من ببخشاید به درستی که پروردگار من، آمرزنده مهربان است.»

انسان همیشه در معرض لغزشها است؛ چرا که نفس اماره او را به سوی گناه دعوت می کند. هوای نفس باعث دوری انسان از خداوند میشود و آنچه باعث رشد و سعادت انسان میگردد مخالفت با هوای نفس است؛ چنان که اگر در روزه و اعمال ماه رمضان دقت کنیم خواهیم دید که هر آنچه در این ماه انجام می شود، در واقع، به معنای مخالفت با خواهشهای نفس است. نکته ای که نباید از آن غافل شویم محاسبه همیشگی نفس است. محاسبه نفس، اساس تهذیب و تصفیه باطن. است آدمی تا محاسبه نفس نکند عیوب خود را نمی داند و تا عیوب خود را نداند، در صدد اصلاح خویش بر نمی آید. در نتیجه، اصلاح نشده، به مقام بلند تهذیب نفس دست پیدا نمیکند انسان در اثر تهذیب نفس، ساخته و پرداخته می شود و صیقل می یابد و از هر گونه کجی مصون میگردد بر این اساس، باید همیشه مواظب نفس اماره بود یکی از راههای مبارزه با آن محاسبه نفس است. از همین رو است که علما و بزرگان شب و روز به نقد خود پرداخته و اعمال و کردار خویش را مورد محاسبه قرار میداده اند در حالات شیخ جعفر کاشف الغطاء چنین نقل شده است: «شب که فرا میرسید هنگام خوابیدن به محاسبه نفس خویش می پرداخت و گاهی به خویشتن می گفت: در کوچکی تو را «جعیفر» (جعفر کوچولو) می گفتند. سپس «جعفر» شدی و پس از آن شیخ جعفر» و سپس «شیخ الاسلام» پس تا کی خدا را معصیت میکنی و این نعمت را سپاس نمی گویی؟»[10]

امام خمینی له درباره مراقبه و محاسبه نفس می فرماید: «مراقبه کنید. اخلاق خودتان را مهذب کنید… اعمال خودتان را منطبق با اسلام کنید تا انشاءالله موفق بشوید.»[11]

و در سخنی دیگر می فرماید: «محاسبه لازم دارد؛ مراقبه لازم دارد… نفس انسان، سرکش است. یک آن از آن غافل بشویم، نعوذ بالله، انسان را به کفر می کشد؛ نه به فسق… شیطان راضی نیست به فسق ما، او کفر ما را می خواهد.»[12]

در اهمیت محاسبه نفس امام کاظم(ع) می فرماید: «لَیسَ مِنّا مَن لَم یحاسِبٍ نَفْسَهُ فِی کلِّ یومٍ فَإِن عَمِلَ خَیراً إِستَرَادَ اللهَ مِنْهُ وَ حَمِدَ اللهُ عَلَیهِ وَ إِن عَمِلَ شَرَا إِسْتَعْفَر اللَّهَ مِنهُ وَ تَابَ إِلَیهِ؛[13] از ما شیعیان نیست کسی که در هر، روز نفس (اعمال و نیات) خود را مورد محاسبه قرار ندهد که اگر عمل خیری [در آن روز] انجام داده از خدا طلب کند تا توفیقی بیشتر پیدا نماید و شکر و سپاس حق را در اعطای این توفیق به جای آورد و اگر عمل شری انجام داده، از خداوند طلب مغفرت نماید و به سوی او بازگشت کند.»

شخصی از حضرت علی(ع) پرسید: چگونه انسان خود را محاسبه کند؟ آن حضرت فرمود: وقتی انسان شب را به روز و روز را به شب می آورد شبانگاه باید به خویش باز گردد و به خود بگوید امروزت گذشت و دیگر باز نمی گردد و خداوند از تو پرسش خواهد کرد که این روز را چگونه سپری کردی و چه کاری در آن انجام دادی؟ آیا خدا را یاد کردی؟ آیا حمد و سپاس او را به جا آوردی؟ آیا حق برادر مؤمنت را ادا نمودی؟ پس باید تمام اعمال خود را به یاد آورد؛ اگر کار خیری از او سر زده، خدا را سپاس گوید و او را بر این، توفیق تکریم و تعظیم کند و چنانچه در میان اعمالش به گناهی یا تقصیری برخورد کند از خدا آمرزش بخواهد و تصمیم بگیرد که دیگر گرد گناه نگردد و به وسیله صلوات بر محمد و خاندان پاکش آیینه دل را صفا بخشد و آن را از زنگار گناه بزداید.[14]

در ماه رمضان انسان با انجام مراسم شب قدر و یادآوری اعمال گذشته و طلب مغفرت از خداوند به یاد گناهان خود میاد افتد و اعمال خویش را بازخوانی می کند. از سوی دیگر، درباره سرنوشت آینده خود تجدید نظر می نماید اگر انسان بعد از ماه رمضان، همان محاسبه را انجام دهد میتواند معنویت خود را حفظ کند. انسان با انجام محاسبه نفس در ماه مبارک رمضان میتواند وضع خویشتن را تغییر دهد و یکی از مصادیق این تغییر، محاسبه همیشگی نفس است. شاید بر این اساس باشد که بزرگان دین، بعد از این ماه شریف نیز به محاسبه نفس می پرداختند.

۳. تقویت اراده

اراده قوی، انسان را به مدارج و کمالات بلند میرساند و همه کمبودها و نارسایی ها و ضعف ها را جبران می.کند آن که دارای اراده والا، است کارهای غیر قابل تصور انجام می دهد؛ چنان که نقل شده: «ملکه سبأ با عده ای از اشراف قومش، تصمیم گرفتند به سوی سلیمان بیایند این خبر از هر طریقی که بود به سلیمان رسید و او تصمیم گرفت در حالی که ملکه و یارانش در راه، هستند قدرت نمایی شگرفی کند تا آنها را بیش از پیش، به واقعیت اعجاز خود آشنا نماید و در مقابل دعوتش تسلیم سازد. پس، رو به اطرافیان خود کرده و گفت ای گروه بزرگان! کدام یک از شما توانایی دارید تخت او را پیش از آن که خودشان نزد من بیایند و تسلیم شوند، برای من بیاورید؟ عفریتی از جن رو به حضرت سلیمان کرد و گفت من تخت او را پیش از آن که از جایت برخیزی نزد تو می آورم دومین نفر مرد صالحی بود که آگاهی قابل ملاحظه ای از کتاب «الهی داشت. او به حضرت سلیمان روی کرد و گفت او را قبل از آنکه چشم بر هم زنی، نزد تو خواهم آورد؛ «قَالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکتَابِ أنَا آتِیک بِهِ قَبْلَ أَنْ یرْتَدَّ إِلَیک طَرْفُک.» و او این چنین با اراده قوی و توکل بر خدا، این عمل بزرگ را انجام داد.[15]

نکته من تخت مهم در تقویت اراده معرفت و شناخت به خود و هستی است. علی می فرماید: علی قدر الرّأی تَکونُ العَزیمَة؛[16] اراده و عزیمت در کارها به اندازه شناخت و تفکر افراد است.» امام سجاد هر گاه آیه «یأْیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَکونُوا مَعَ الصادِقِینَ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید از [ مخالفت فرمان] خدا بپرهیزید و با صادقان باشید» را تلاوت می کرد، این دعا را میخواند: «اللَّهُمَّ ارْفَعْنِی فِی أَعْلَی دَرَجَاتِ هَذِهِ النُّدْبَةِ وَ أَعِنِّی بِعَزْمِ الْإِرَادَة؛[17] خدایا! مرا به بالاترین درجات این دعوت بالا ببر و با عطا کردن اراده ای استوار، کمکم کن.»

چنان که در دعای امام سجاد توجه کنیم میبینیم پس از این که از خداوند ترفیع درجه را می خواهد، اراده بر حفظ آن را نیز از خداوند خواستار است.

پیامبر گرامی اسلام در شب معراج به خداوند عرضه داشت: «پروردگارا! نتیجه روزه چیست؟ خداوند فرمود: «الصّوْمُ یورِثُ الْحِکمَةَ وَ الْحِکمَةُ تُورِثُ الْمَعْرِفَةَ وَالْمَعْرِفَةُ تُورث الیقین؛[18] روزه، حکمت را و حکمت معرفت و معرفت، یقین را نتیجه میدهد.» روزه علاوه بر این که موجب تقویت اراده و جلوگیری از هدر رفتن نیروها می شود، باعث می گردد انسان در طول، روز توجه قلبی بیشتری به خداوند داشته باشد. کم خوردن، توجه آدمی را از لذایذ مادی به معنویات سوق میدهد و این خود، قدرت درک حقایق را در انسان بالا می برد. از جمله عوامل مؤثر در تقویت اراده آگاهی پیش از عمل خودباوری و اعتماد به نفس، مثبت اندیشی، هدف داری و برنامه ریزی رعایت نظم و انضباط، تمرین و تکرار، و جلوگیری از افراط در تأمین نیازها است. بر این اساس انسان بعد از ماه رمضان نیز با تقویت اراده، سختیهای ماه رمضان را تحمل مینماید و نتیجه آن، استمرار روحیه ماه رمضان است.

٤. استمرار روزه

امام باقر می فرماید: «دوست داشتنی ترین عمل نزد خداوند عملی است که بنده آن را ادامه دهد؛ هر چند اندک باشد.»[19] اگر بخواهیم آثار ماه مبارک رمضان و معنویت آن برای ما حفظ، شود بلکه به عنوان یک سرمایه معنوی برای همیشه باقی بماند، باید ارتباط خود را با این ماه حفظ کنیم؛ یعنی در طول سال در برخی ایام روزه بگیریم. با نگاهی به روایات و سیره اهل بیت علیهم السلام و علما روشن میشود که آنان علاوه بر روزه ماه رمضان، به روزه داری در دیگر روزهای سال نیز تأکید داشتند. امام علی می فرماید: «صیام شهر الصبرِ وثَلَاثَةِ أَیامٍ فی کلِّ شَهْرٍ یذهِینَ بِبَلابِلِ الصدور؛[20] روزه گرفتن در ماه رمضان و سه روز در هر ماه موجب از بین رفتن وسوسه های قلب ها می شود.»

شاید بر همین اساس باشد که ائمه علیهم السلام سفارش نمودند که در ماه رجب نیز روزه بگیرید؛ چنان که امام صادق درباره روزۀ ماه رجب میفرماید: «إِنْ هَذَا شَهْرٌ قَد فَضَّلَهُ اللهُ وَ عَظَمَ حُرمَتَهُ و أَوجَبَ لِلصَّائِمِ فیه کرامَتَه؛[21] به درستی که این، ماهی است که خداوند او را برتری داده و حرمت آن را گرامی داشته و واجب نموده بر روزه گیرنده بزرگداشت آن را.»

امام رضا نیز می فرماید: «مَن صَامَ ثَلاثَةِ أَیامٍ مِن رَجَبٍ، رَضِی اللَّهُ عَنْهُ وَ أَرضَی خُصَمَاءَهُ یومَ تَلْقاهُ وَ مَن صَامَ سَبَعَة أَیامٍ مِن رَجَبٍ فُتحت أبوابَ السَّمَواتِ السَّبْعِ لِروحِهِ إِذا مات حَتَّی یصِلُ إِلَی الْمَلَکوتِ الأَعْلَی؛[22] کسی که سه روز از ماه رجب را روزه بگیرد، خداوند از او راضی می شود و دشمنان او را در روز قیامت راضی میگرداند و کسی که هفت روز از ماه رجب را روزه بگیرد، زمانی که بمیرد دربهای هفت آسمان به رویش گشوده میشود تا این که به ملکوت اعلی برسد.»

 شاید یکی از دلایل این همه توصیه به روزه در دیگر ایام سال این باشد که روزه، تنها بستن دهان به روی خوردن و آشامیدن نیست؛ بلکه بستن دل به روی هوای نفس نیز هست؛ چنان که قرآن کریم برای نجات انسانها از سختیهای زندگی و توانایی مقابله با گناهان ناملایمات و مصایب و رسیدن به درجات بالای انسانیت، برنامه ای ارائه می کند و می فرماید: «وَاسْتَعِینُوا بالصَّبْرِ وَالصَّلَاة وَإِنَّهَا لَکبیرةٌ إِنَّا عَلَی الْخَاشِعِینَ؛[23] از صبر و نماز یاری جویید و با استقامت و کنترل هوسهای درونی و توجه به پروردگار نیرو بگیرید و این کار، جز برای خاشعان گران است. کلمه «صبر» در آیه فوق، در تفاسیر و روایات به روزه تفسیر شده است.

 در حالات مرحوم شیخ حسنعلی نخودکی آمده است که ایشان در سنین جوانی تا پایان عمر شریف شان سه ماه رجب شعبان و رمضان و ایام البیض (روزهای سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم هر ماه را روزه بودند.[24]

درباره شهید نواب صفوی نیز گفته اند ایشان هنگامی که به عبادت می پرداختند و به رکوع و سجده میرفتند زار زار می گریستند و حالت عجیبی پیدا می کردند که این حالت، هر بیننده ای را به تعجب وا می داشت ایشان، اغلب، روزه بودند؛ ولی نمی گذاشتند کسی بفهمد؛ حتی بیشتر بدون سحری روزه می گرفتند.»[25]

5. تقویت باورهای دینی

شرط رسیدن به ایمان کامل و افزایش بینش و باور دینی در وجود انسان، پاکی روح و نفس آدمی از گناه و معصیت است هر اندازه که انسان از خطا و لغزش دورتر باشد، بذر معارف در وجودش سریع تر به ریشه خواهد نشست و ساقه اعتقاداتش تنومندتر خواهد شد و در نتیجه میوه ای شیرین تر و بهتر از این درخت خواهد چید. انسانی می تواند خود را از هر گناهی حفظ کند که همیشه خویشتن را در محضر خدا، خدا و را شاهد بر همه اعمال خود بداند.

قرآن کریم می فرماید: «أَلَمْ یعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یری؛[26] آیا نمی دانست که خدا او را می بیند» و یا فرموده: «أَلَمْ یعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یعْلَمُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُمْ وَأَنَّ اللَّهَ عَلَّامُ الْغُیوبِ؛[27] آیا نمی دانند که خدا راز نهانی و گفت و گوی پنهانیشان را میداند و او دانای غیب است. بنابراین، توجه به شاهد بودن خداوند در هر زمان و مکانی این اعتقاد را در وجود او نهادینه می سازد که خداوند نسبت به آشکار و پنهان هستی آگاهی کامل دارد. چنین فردی، در صورت رسیدن به چنین، مقامی به راحتی خود را در معرض گناه قرار نخواهد داد. بی شک، توجه به این مطلب موجب می شود که انسان در کارش مراقبت و دقت بیشتری داشته باشد؛ حال چه در ماه مبارک رمضان باشد و چه غیر ماه رمضان.

توجه همیشگی به خداوند و ذکر و یاد او در همه لحظات، زندگی، ارتباط انسان با خالق هستی را افزایش داده و به تدریج به پیوندی استوار می انجامد و شاید یکی از حکمت های نمازهای پنج گانه، زنده نگه داشتن یاد خدا در طول شبانه روز در دل مؤمن است؛ چنان که خداوند می ف فرماید: «یا أیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکرُوا اللهَ ذِکرًا کثِیراً * وَسَبِّحُوهُ بُکرَةً وَأَصِیلًا؛[28] ای کسانی که ایمان آورده اید یاد کنید خدا را، یاد کردن بسیار، و تسبیح و تنزیه کنید او را در بامداد.» 

از این دو آیه فهمیده میشود که منظور از تسبیح خداوند در صبح و شام، دوام تسبیح است؛ یعنی ذکر خداوند و تسبیح او در صبح و شام جز به تداوم توجه به پروردگار و تنزیه و تقدیس مداوم او از هر عیب و نقصی حاصل نمیگردد و میدانیم که یاد خدا برای روح و جان انسان همچون غذا و آب است و موجبات تقویت روح و جان و رشد معنویت و استحکام و پایداری آن را فراهم میسازد بر این اساس، یاد خدا و باور به وجود او، باعث تقویت روح شده کلید سازندگی و سعادت مندی[29] و مایه زدودن زنگارها[30] و شفای دلها[31] و حفاظت در مقابل لغزشها[32] می باشد.

6. استمرار ارتباط با قرآن

خداوند کریم در قرآن می فرماید: «إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یهْدِی لِلَّتِی هِی أَقْوَمُ وَیبَشِّرُ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا کبیراً؛[33] این، قرآن به راهی که استوارترین راه ها است، هدایت میکند و به مؤمنانی که اعمال صالح انجام میدهند، بشارت می دهد که برای آنها پاداش بزرگی است».

ماه رمضان، ماه نزول قرآن است. از این رو در این ماه ارتباط با قرآن بسیار پررنگ است و به خواندن و بالای سر گرفتن آن توجه خاص شده است. اگر بعد از ماه رمضان نیز انسان با قرآن مأنوس، باشد میتواند همان روحیه و معنویت ماه رمضان را همچنان حفظ کند.

یکی از آثار مهم، روزه رسیدن به تقوا ذکر شده است و آن چیزی که انسان را در این مسیر استوار می کند، ارتباط مداوم با قرآن است. امیر مؤمنان علی می فرماید: «أیها الصَّائِمِ تَقَرَّبَ إِلَی الله بِتِلاوَةِ کتَابِهِ فِی لَیلِک وَ نَهَارِک فَإِنْ کتابَ اللَّهِ شَافِعٌ مُشَفَع یشْفَعُ یومَ القیامة لأهل تلاوَتِهِ فَیعِلُونَ دَرَجَاتِ الجَنَّة بقراءة آیاتِهِ؛[34] ای روزه دار! در شب و روزت با تلاوت کتاب خدا به او تقرب جو که کتاب خدا شفاعت کننده ای است که شفاعتش پذیرفته است و در روز، قیامت برای تلاوت کنندگان خود شفاعت کند. پس با قرائت آیاتش از درجات بهشت بالا روند. بدین سان، یکی از مهمترین کارها که موجب سعادت میشوده، قرائت قرآن است. این که در ماه رمضان قرآن بر سر میگیریم و خداوند را به قرآن قسم داده می دهیم، نقش به سزایی در تجلی معنویت در قلب انسان دارد. البته تلاوت قرآن و تکریم و بزرگ داشت آن به ماه رمضان اختصاص ندارد؛ چنان که خداوند می فرماید: «مؤمنان، تنها کسانی هستند که گاه نام خدا هر برده میشود دلهایشان ترسان گردد و هنگامی که آیات او بر آنها خوانده شود ایمانشان افزون تر می گردد و بر پروردگارشان توکل دارند.»[35]

با توجه به این، آیات مشخص میشود تلاوت قرآن در هر زمان و هر مکانی، آثار ارزنده ای در حفظ معنویت و تقویت باورهای دینی دارد. از این رو، در نگاه اهل علیهم السلام توصیه های فراوانی به قرائت قرآن شده است. پیامبر گرامی اسلام عله می فرماید: «نوروا بُیوتکم بتلاوة القرآن؛[36] خانه هایتان را با تلاوت قرآن نورانی کنید.» و در روایتی دیگر می فرماید: «إنّ هذا القُرآنَ حَبْلُ الله… عِصمَة لِمَن تَمَسَّک بِهِ وَ نِجَاةٌ لِمَن تبعه؛[37] این قرآن، ریسمان الهی است… نگاه دارنده از آسیبها است برای کسی که به آن چنگ آویزد و وسیله نجات برای کسی است که از او پیروی کند.»

قرآن، نسخه ای است که طبیب انسانها، با آگاهی از ظرافتها و پیچیدگی های آدمی آن را برایش فرستاده است بنابراین نظر کردن در نسخه خالق هستی، زنگارهای دل را می زداید و آن را به فروغ آسمانی جلا می دهد.  

عالمان دین هم در ماه رمضان و هم بعد از آن به تلاوت قرآن می پرداختند. خانم مرضیه حدیده چی (دباغ) نقل میکند وقتی غذای امام را داخل اتاق می بردم، وارد اتاق که می شدم، میدیدم قرآن را باز کرده اند و مشغول قرائت قرآن هستند. مدتی این مسأله کثرت قرائت قرآن ذهنم را مشغول کرده بود تا این که روزی به امام عرض کردم: حاج ا آقا! شما سراپای وجودتان قرآن عملی است. دیگر چرا این قدر قرآن می خوانید؟ امام مکثی کردند و فرمودند: هر کس بخواهد از آدمیت سر در بیاورد و آدم بشود، باید دائم قرآن بخواند.»[38]

حاج احمد آقا میگویند امام در ماه رمضان، وقتی نجف بودند هر سه روز، یک دوره قرآن را ختم میکردند و زمانی که در جماران بودند به دلیل کهولت سن، هر ده روز یک بار ختم می کردند. در [دیگر] ایام سال [نیز]، ماهی یک بار قرآن را ختم می کردند. ایشان همواره با قرآن مأنوس بودند.»[39]

محدث قمی می نویسد: «… میرداماد، قرآن مجید را بسیار تلاوت می نمود؛ به طوری که یکی از افراد مورد اعتماد برای من نقل کرده که در هر شب پانزده جزء قرآن می خواند.»[40]

محمدتقی مجلسی در اجازه ای که برای فرزندش ملا محمد باقر مجلسی (صاحب بحار الأنوار) نوشته او را به چند چیز از جمله قرائت یک جزء قرآن در هر روز، سفارش کرده است.[41]

از جمله عباداتی که شیخ انصاری از سن بلوغ تا آخر عمر بر آن مداومت می کرد، قرائت یک جزء قرآن در هر روز بود.[42]

علامه طباطبایی له نیز شبهای ماه رمضان تا صبح بیدار بود، مقداری مطالعه می کرد و بعد به دعا و قرائت قرآن نماز و ذکر می پرداخت.[43]

مرحوم اقبال لاهوری که در اواخر زندگی اش دچار ضعف و بیماری چشم شده بود و از مطالعه نیز محروم مانده بود تنها مونسش قرآن بود؛ اما با همان اندک بینایی، به، به قرآن می نگریست و با لذتی سرشار از، ایمان آیات را قرائت میکرد و میگ گفت: پدرم توصیه کرده است که فرزندم هرگاه قرآن میخوانی چنان بخوان که گویی خداوند آن را بر تو نازل کرده است.»[44]

پی نوشت ها:

[1] حر عاملی، محمد بن حسن وسائل الشیعة، قم: مؤسسة آل البیت، ۱۴۰۹ق، ج ۷، ص ۳۲۸.

[2] مولوی، جلال الدین محمد، مثنوی معنوی، تصحیح سلمان صفوی مرکز پژوهش میراث مکتوب، ۱۳۸۸ش، دفتر اول، بیت ۱۷۵۹.

[3] مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، تصحیح: جمعی از محققان، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج ۲، ص ۳۲.

[4] صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، شرح اصول الکافی، تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، اول، ۱۳۸۳ش، ج ۲، ص ۳۴۷.

[5] بقره، آیه ۳۰

[6] احزاب، آیه ۷۲.

[7] اسراء، آیه ۷۰.

[8] بقره، آیه ۳۱ و ۳۴.

[9] یوسف، آیه ۵۳.

[10] امین، محسن، أعیان الشیعة دار التعارف للمطبوعات، ج ۴، ص ۱۰۱.

[11] خمینی، روح الله، صحیفه امام، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۹ش، ج ۲، ص ۴۱.

[13] مجلسی، بحار الأنوار، پیشین، ج ۶۷، ص ۷۲.

[14] همان، ص ۱۷۰.

[15] نمل، آیه ۴۲-۳۸.

[16] تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، تصنیف غرر الحکم، مکتب الأعلام الاسلامیة، ح ۶۱۷۳.

[17] مجلسی، بحار الأنوار، پیشین، ج ۵۷، ص ۱۵۳..

[18] دیلمی، حسن بن ابی الحسن، ارشاد القلوب إلی الصواب، قم: الشریف الرضی، ج ۱، ص ٢٠٣.

[19] کلینی، محمد بن یعقوب اصول، کافی دار الثقلین، ۱۳۹۰ش، ج ۳، ص ۱۲۹.

[20] عیاشی، تفسیر العیاشی، تهران: المطبعة العلمیة، ۱۳۸۰ق، ج ۱، ص ۳۸۶

[21] حر عاملی، وسائل الشیعه، پیشین، ج ۱، ص ۴۷۵.

[22] همان، ص ۴۷۹.

[23] بقره، آیه ۴۵.

[24] حسنعلی اصفهانی، نشان از بی نشان ها، نشر جمهوری، ص ۱۶.

[25] مجله، یاران ش، ۲ دی ماه ۱۳۸۴ش، ص ۲۱.

[27] توبه، آیه ۷۸.

[28] احزاب، آیه ۴۲-۴۱.

[29] . مجلسی، بحار الأنوار، پیشین، ج ۷۸، ص ۲۹.

[30] شریف رضی، نهج البلاغه، بیروت، ۱۳۸۷ق، خطبه ۲۲۰، ص ۳۴۲.

[31] ورام، مسعود بن عیسی، تنبیه الخواطر، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۷۸ش، ص ۷.

[32] مجلسی، بحار الأنوار، پیشین، ج ۹۳، ص ۱۶۲.

[33] اسراء، آیه ۹.

[34] ابن بابویه، محمد بن علی فضائل الأشهر الثلاثة، دار الهادی، ۱۳۷۸ش، ص ۱۰۹.

[35] انفال، آیه ۲.

[36] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، دفتر نشر فرهنگ اهل البیت، ۱۳۸۹ق، ج ۲، ص ۶۱۰.

[37] حر عاملی، وسائل الشیعة، پیشین، ج ۶، ص ۱۶۸.

[38] رجائی، غلامعلی برداشتهایی از سیره امام خمینی، تهران: مؤسسه نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۷ش، ج ۳، ص ۱۲.

[40] سبحانی، جعفر، سیمای فرزانگان، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۳۸۳ش، ص ۱۷۲.

[41] همان، ص ۱۶۷.

[42] همان، ص ۱۶۲.

[43] همان، ص ۱۶۴.

[44] سروش، عبدالکریم، اوصاف، پارسایان، مؤسسه فرهنگی صراط، ۱۳۷۴ش، ص ۱۸۲.


منبع

درباره ی nasimerooyesh

مطلب پیشنهادی

تاثیر رهبری امام خمینی (ره) بر سرمایه اجتماعی در جریان انقلاب اسلامی ایران

تاثیر رهبری امام خمینی (ره) بر سرمایه اجتماعی در جریان انقلاب اسلامی ایران منبع