ششم فوریه هر سال مصادف با سالگرد تاجگذاری ملکه الیزابت دوم است و امسال هفتادمین سال پادشاهی وی جشن گرفته میشود. وی در حالی هشتمین دهه حکمرانی بلامنازع خود در انگلستان را جشن میگیرد که از مدتها قبل بادهای مخالف وزیدن علیه او و خانوادهاش گرفته است. اکنون مخالفتهای جدی و گستردهای نه تنها با ساختار سلطنتی انگلستان و شیوه موروثی آن مطرح شده بلکه جمهوریخواهی و فرار از زیر سلطه لندن پدیدهای محبوب در کشورهای تحت مالکیت ملکه است.
۶ فوریه ۱۹۵۲، ملکه الیزابت دوم پس از مرگ پدرش، پادشاه جورج ششم، به سلطنت رسید. در واقع وی امسال هفتادمین سال جلوس بر تاج و تخت پادشاهی را جشن میگیرد و از این نظر طولانیترین دوران سلطنت در جهان قدیم و جدید را به خود اختصاص داده است.
روند استقلال سیاسی مستعمرات انگلیس از سوی بسیاری از کشورها در طول دهههای گذشته دنبال شده است. برخی کشورها همچون جزایر باربادوس به تازگی توانستند خود را از چنگ پادشاهی انگلیس رها کنند اما بعضی دیگر مانند اسکاتلند با ترفندهای گوناگون سیاستمداران و خود کاخ باکینگهام در این مسیر شکست خوردند؛ با اینحال جدایی از انگلیس هنوز زنده و پویا دنبال میشود.
ملکه ۹۵ ساله، طولانیترین دوره پادشاهی در بریتانیا را در تاریخ این کشور به خود اختصاص داده است. وی در سال ۱۹۵۲ در سن بیست و پنج سالگی تاجگذاری کرد و علاوه بر بریتانیا، پادشاه چندین کشور دیگر نیز محسوب میشود که زمانی تحت حاکمیت مستقیم استعمار بریتانیا قرار داشتند؛ اما برای حفظ ظاهر نام مستعمره برای آنها استفاده نمیشود.
ملکه الیزابت دوم علاوه بر بریتانیا پادشاه چهارده کشور دیگر، از جمله کانادا و استرالیا و چند کشور دیگر در سراسر آسیا، اقیانوسیه و کارائیب است. آنها در زمره کشورهای مشترک المنافع و گروهی از پنجاه و چهار کشور است که زمانی بخشی از امپراتوری
بریتانیا بودند، اما اکثر آنها اکنون تابع پادشاه انگلیس نیستند. ملکه الیزابت پادشاه ۱۴ کشور دیگر که زمانی تحت حاکمیت مستقیم استعمار بریتانیا قرار داشتند، محسوب می شود اما برای حفظ ظاهر نام مستعمره برای آنها استفاده نمیشود.
درمجموع، حدود ۱۵۰ میلیون نفر در قلمروهای مشترک المنافع وجود دارند که پرجمعیت ترین آنها بریتانیا، کانادا، استرالیا، پاپوآ گینه نو و نیوزلند هستند.
مشروطهای با قدرت مطلق
با اینکه رسانههای منتسب به دربار و نزدیک به دولت لندن تلاش دارند تا نظام این کشور را مشروطهای توصیف کنند که در آن دربار پادشاه یا ملکه قدرت مطلق ندارد اما وی داراری قدرتی فراتر از تصور است و برخی تعداد مسئولیتها و توان اجرایی وی را برتر از بسیاری از پادشاهیهای مطلقه گذشته و کنونی میدانند.
اندیشکده «شورای روابط خارجی» آمریکا در نوامبر ۲۰۲۱ با انتشار گزارشی در توجیه ساختار سیاسی انگلیس که متحد اروپایی واشنگتن است، مینویسد: قلمروهای مشترک المنافع، پادشاهیهای مشروطه هستند، به این معنی که قدرت و مسئولیتهای پادشاه تا حد زیادی نمادین است و تصمیمات سیاسی توسط پارلمان منتخب گرفته و توسط نخست وزیران اجرا میشود. بنابراین ملکه رئیس دولت است اما همزمان رئیس دولت نیست – به این معنی که او در حکومت روزمره دخالتی ندارد.
ملکه یا پادشاه دارای وظایف قانون اساسی بسیاری است که مهمترین آنها تأیید دولتهای جدید است؛ او ممکن است به طور رسمی قوانین را تصویب و برخی از مقامات را منصوب کند، یا نشانهای دولتی را به افراد اعطا کند. ملکه در سرزمین های فراتر از بریتانیا، یک
نماینده سلطنتی با نام فرماندار کل تعیین می کند.اظهارات و اتهاماتی که چندی قبل «مگان مارکل» دوشس ساسکس و عروس خانواده سلطنتی در مورد نژادپرستی آشکار در خانواده ملکه مطرح کرد، ضربه بزرگی به همه ادعا در مورد محبت و مردمدوستی این خانواده وارد نمود.
رسانههای آمریکایی و انگلیسی خیلی تلاش میکنند تا ملکه را یک نماد فراحزبی و دلسوز مردم بریتانیا و مستعمرات آن تبلیغ کنند. همه این توجیهات به قانون اساسی استناد میکند که تغییر آن باید با موافقت ملکه صورت بگیرد اما در عمل هیچگاه پادشاه راضی به چنین تغییر بزرگی در کاهش قدرت خود نمیشود. در این راستا، به ویژه بنگاه سخن پراکنی بیبیسی سعی کرده تا حضور ملکه در انگلستان و حتی سفر به کشورهای خارجی را نشانهای بر نزدیکی، اتحاد و حس حمایت مردم جا بزند و دلیل آن را قدرت نرم و پذیرش مردمی باکینگهام تبلیغ کند، حال آنکه اظهارات و اتهاماتی که چندی قبل «مگان مارکل» دوشس ساسکس و عروس خانواده در مورد نژادپرستی آشکار در خانواده سلطنتی مطرح کرده بود، ضربه بزرگی به همه ادعاها در مورد مردم دوستی خانواده سلطنتی وارد نمود.
مگان مارکل، فردی رنگین پوست و از یک خانواده معمولی است که با رفتارهای تند و فشارهای گستردهای در کاخ باکینگهام روبهرو شد و در نهایت عطای این خانواده را به لقایش بخشید و به همراه همسرش که نوه ملکه بود از همه مناصب خود در دربار چشم پوشید و به آمریکا مهاجرت کرد.
حیطه گسترده قدرت ملکه با دهها مسئولیت
نشریه «Reader’s Digest» ملکه الیزابت دوم را قدرتمندترین فرد در انگلستان میداند که حتی از بسیاری از پادشاهان مدعی قدرت مطلق در جهان قدرت بیشتری داشته است. این گزارش ۲۸ مسئولیت و قدرت را برشمرده است که وی طبق قانون اساسی در اختیار دارد. براساس این گزارش گرچه برخی مناصب به صورت تشریفاتی به ملکه داده شده اما در برخی حوزهها، وی چنان قدرتی دارد که وجود آن در یک کشور دموکراتیک بعید به نظر می رسد. موروثی بودن سلطنت یکی از بزرگترین و پرحاشیهترین مسائل در مورد نظام پادشاهی انگلیس است. علاوه بر این مشاغلی همچون حکمرانی بر ممالکی فراتر از بریتانیا، ریاست کشورهای مشترک المنافع و برگزاری جلسات با آن ها در هر دوسال، انتصاب نخست وزیر و نصب اعضای مجلس اعیان و تعیین قضات دیوان عالی کشور از مهمترین مسئولیتها است. این درحالی است که خود ملکه مصونیت دارد و وی قابل پیگرد قانونی نیست.
همچنین اجازه آغاز روند تشکیل دولت، گشایش هرساله پارلمان، مشروعیت بخشیدن به قوانین و اعلام رضایت نسبت به تغییر یا اجرای قوانین، امر و نهی نخست وزیر، انحلال مجلس، فرماندهی نیروهای مسلح، اعطای مقام شوالیه یا تعیین اسقف اعظم کلیسای
انگلستان و اداره امور دولت و مجالس در ولز، ایرلند شمالی و اسکاتلند از دیگر مسئولیتهای ملکه است. درحالی که ملکه الیزابت دوم حداقل دارای نزدیک به ۳۰ مسئولیت رسمی سیاسی و غیرسیاسی است اما به طور کامل مصونیت دارد و هیچ اتهامی در مورد وی قابل پیگرد قانونی نیست.
علاوه بر موارد مذکور، وی دارای برخی امتیازات ویژه نیز است که از نگاه دیگر کشورها شاید خندهدار به نظر برسد یا اگر در کشور دیگری این رویه وجود داشت ،رسانههای انگلیسی آن را تبعیض آمیز و نمونه یک حاکمیت غیردموکراتیک تفسیر میکردند. به عنوان نمونه طبق گزارش فوق، ملکه میتواند بدون گواهینامه رانندگی و باسرعتی فراتر از حد مجاز سرعت رانندگی کند، بدون پاسپورت مسافرت کند؛ ملکه مالیات ثروت عظیم خود را هم پرداخت نمیکند یا اگر میپردازد مشخص نیست برای چه مواردی و چه میزان پرداخت میکند. همچنین مالکیت همه دلفینها در آبهای بریتانیای کبیر و مستعمرات در کنار تملک همه قوهای رودخانه تایمز در اختیار ملکه است.
رسانههای انگلیسی در کل مدعی هستند که ملکه از بیشتر قدرت خود استفاده نمیکن،د زیرا فردی دموکراتیک است اما تلاشهای وی در بینتیجه کردن خواست مردم اسکاتلند خلاف این امر را اثبات کرد. همچنین گفتنی است چند سال قبل و در جریان برگزیت، ملکه الیزابت در اقدامی که به کودتا علیه دموکراسی شبیه بود، پارلمان را تعلیق کرد.
فرار کشورها از سلطنت به جمهوری
تاکنون کشورهای زیادی خود را از سلطه پادشاهی انگلیس خارج کرده و بیشتر آنها نظام جمهوری را به اجرا درآوردند. نزدیک به ۲۰ قلمرو سابق بریتانیا، از جمله هند، نیجریه، پاکستان و… پس از جنگ جهانی دوم این تغییر را پذیرفتند. آنها در واقع ملکه یا پادشاه را با شخصیت دیگری به عنوان رئیسجمهوری در راس دولت تغییر دادند.
به نوشته اندیشکده شورای روابط خارجی، جهان در دهه ۱۹۷۰ شاهد آخرین موج بزرگ خروج از چرخه استعمار، از سوی کشورهای حوزه کارائیب، دومینیکن، گویان، و ترینیداد و توباگو بود. جزایر موریس در اقیانوس هند، در سال ۱۹۹۲ تحت الحمایگی را کنار گذاشت. همچنین باربادوس آخرین کشوری بود که از ۳۰ نوامبر ۲۰۲۱ به صورت رسمی تبعیت از سیستم پادشاهی بریتانیا را کنار زد و رئیس جمهوری را برای خود انتخاب کرد.
اکنون این تصمیم باربادوس موجب تحریک برخی دیگر از کشورها، به ویژه در دریای کارائیب، برای تجدید نظر در روابط خود با ملکه شده است و به نظر می رسد در آینده نزدیک شاهد جدایی برخی کشورهای دیگر هم باشیم. تحلیلگران در مورد احتمال اینکه سایر کشورها فرمانبرداری از تاج و تخت بریتانیا را رد کنند، اختلاف نظر دارند. «ریچارد درایتون» مورخ کالج کینگز، اعتقاد دارد که «باربادوس میتواند نقطه عطفی در این زمینه باشد». با این حال، «آرون کاموگیشا» از دانشگاه باربادوس هند غربی میگوید که تأثیر ادامه این روند محدود است، بهویژه با توجه به اینکه برخی کشورها همچون کانادا الزامات سختگیرانهتری برای تغییر دارند.
وزش بادهای مخالف پشت کاخ باکینگهام
با اینحال روند جدا شدن از لندن تنها در میان مستعمرات و کشوهای همسود دوردست به راه نیفتاده بلکه در همسایگی و حتی در داخل انگلیس هم پویش های پرقدرتی شروع شده که زنگ خطر را برای باکینگهام به صدا در آورده است. یکی از بزرگترین کارزارها بر سر موضوع همهپرسی برای جدایی اسکاتلند از انگلستان رخ داد که البته باترفندهای گوناگون سیاسی و غیرسیاسی به نتیجه نرسید.
هراس از تجزیه بریتانیا و گسترش خیزش گروههای جدایی طلب در اسکاتلند موجب تشدید هشدار کارشناسان مبنی بر خطر تجزیه و تضعیف بیشتر انگلیس شد؛ به همین دلیل چند ماه قبل ملکه الیزابت دوم به بهانه حضور در مراسم گشایش پارلمان محلی به اسکاتلند
سفر کرد تا به نوعی حفظ یکپارچگی پادشاهی خود را نشان دهد. با اینحال اقدام ملکه با مخالفت افکار عمومی مواجه شد و حتی نتیجه عکس داشت. جمهوریخواهان انگلیس: پادشاهی یک نهاد کهنه است که شایستگی ادامه دادن ندارد؛ مردم انگلیس لیاقت انتخاب رئیس دولت خود را دارند.
باتوجه به پویش چند سال قبل اسکاتلند در موضوع برگزیت، هنوز تمایلات شدیدی در گلاسکو برای جدایی از لندن وجود دارد. بر اساس نتایج نظرسنجیهایی که در ماههای پایانی سال گذشته میلادی انجام شد، بیشتر رایدهندگان در اسکاتلند خواهان برگزاری همهپرسی جدایی از انگلیس شدند. براساس این نظرسنجی حس وطنپرستی انگلیسی در میان اقوام اسکاتلندی در سالهای اخیر به شدت افول کرده است. همچنین در واکنش به تلاش های «بوریس جانسون» برای حفظ تمامیت و انسجام بریتانیا، «نیکلا استرجن» سروزیر اسکاتلند تاکید کرد در موضوع همهپرسی استقلال اسکاتلند، بحث بر سر زمان برگزاری است نه اصل برگزاری. او خطاب به رهبران انگلیس گفته بود که مانع اراده مردم اسکاتلند نشوند و حق تعیین سرنوشت را به اهالی این منطقه واگذار کنند.
از طرف دیگر کارزار جمهوریخواهی ضدسلطنت در انگلستان هم از مدتها قبل فعال شده و تلاش گستردهای برای خلع خانواده سلطنتی به راه افتاده و این گروهها بر فعالیت خود همزمان با پایان دهه هفتم سلطنت الیزابت دوم و برگزاری جشنهای موسوم به پلاتینیوم افزوده است.
به نوشته روزنامه «scottishdailyexpress» این گروهها سعی دارند اطمینان حاصل کنند که بریتانیا با مرگ ملکه کنونی، سیستم سلطنتی موروثی را ادامه نمیدهد و قدرت و تاج و تخت را به شاهزاده چارلز منتقل نمیکند. گروههای ضدسلطنت کمپین «Not Another ۷۰» (نه به ۷۰ سال دیگر) ترتیب دادهاند تا مانع تعیین پادشاه دیگری بعد از ملکه الیزابت شوند. سازمانهای چپگرا در عوض می خواهند رئیس دولت جدیدی را برای جایگزینی خانواده سلطنتی انتخاب کنند.
«گراهام اسمیت» مدیر جنبش جمهوریخواه نیز اعلام کرد: درحالیکه یک اقلیت دارای قدرت میخواهد ۷۰ سال سلطنت ملکه را جشن بگیرد، همه ما باید به آینده نگاه کنیم. چشم انداز پادشاهی چارلز خوشحالکننده نیست و یک جایگزین خوب و دموکراتیک برای ارائه وجود دارد. زمان آن فرا رسیده است که درباره قانون اساسی خود بحث جدی داشته باشیم، بپذیریم که چارلز بهترین گزینه برای کشور نیست و ما به عنوان یک ملت قادر به انتخاب رئیس دولت خود هستیم.
وی تاکید کرد: پادشاهی یک نهاد کهنه است که شایستگی ادامه دادن ندارد. این نهاد بر خلاف اصول عمیق دموکراتیک کشور بوده و فاسد و پنهانکار بوده و برای دموکراسی بریتانیا مناسب نیست. اکنون زمان آن است که به آیندهای دموکراتیک نگاه کنیم، آینده ای بدون سلطنت.
منابع
https://www.cfr.org/in-brief/queen-elizabeth-ii-monarch-fifteen-countries-what-does-mean
https://www.dailysabah.com/life/ive-got-the-power-worlds-longest-reigning-monarchs/news
https://www.rd.com/list/queen-elizabeth-governing-power
https://www.baltimoresun.com/news/nation-world/ct-aud-nw-queen-elizabeth-۷۰-years-۲۰۲۲۰۲۰۴-gca۳xkxhyjapvfng۶ih۲rfdyzq-story.html
https://www.scottishdailyexpress.co.uk/news/scottish-news/anti-monarchy-group-launches-campaign-۲۵۹۱۴۱۵۲