از مبانی علم «مشاوره و روان‌شناسی» غفلت شده و می‌تواند خطرزا باشد

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی آثار حضرت آیت‌الله مصباح یزدی، رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در دیدار با جمعی از دانش‌پژوهان و فارغ‌التحصیلان رشته مشاوره مرکز تخصصی امام خمینی(ره) با اشاره به این‌که کاری که شما انجام می‌دهید، از ثمرات کوچک انقلاب اسلامی است که به برکت اخلاص حضرت امام(ره) و مجاهدت‌های یاران با اخلاص ایشان فراهم شده است، ادامه داد: در دوره پهلوی عزم جدی شده بود تا شجره دین و روحانیت به عنوان مروجان دین را بخشکانند؛ لذا مدارس دینی که موقوفه طلاب بود، تبدیل به انبار کالای بازاری‌ها شده بود. در شهر دارالعباده یزد که مدارس دینی متعدد وجود داشت، تعداد طلاب ورودی به حوزه، نزدیک به صفر بود. مجالس عزاداری هم که محل تلاقی روحانیت و مردم بود، ممنوع بود و لذا رابطه مردم نیز با روحانیون کمتر شد؛ در آن شرایط حتی لباس روحانیت نیز ممنوع بود.

آیت‌الله مصباح یزدی با بیان این‌که البته بعد از سال 1320 و فرار پهلوی اول و در حالی که نظم خاصی بر کشور حاکم نبود، برخی روحانیون توانستند موقعیت را غنیمت بشمارند و تا حدی دوباره حوزه‌های علمیه را احیا کنند، خاطر نشان کرد: یکی از مواریث نامیمون آن دوره، نگاه حداقلی به دین بود و نهایت چیزی که به عنوان دین تلقی می‌شد، فقه فردی بود. یعنی با تبلیغات گسترده چنین القا شده بود که دین، تنها در حوزه فقه و آن هم فقه فردی تعریف می‌شود؛ این همان چیزی است که با عنوان سکولاریسم شناخته می‌شود.

وی افزود: بر اساس این دیدگاه، دین چیزی است که بود و نبودش در زندگی اجتماعی انسان تأثیری ندارد، اما لزوم آزادی در جامعه ایجاب می‌کند اگر کسی خواست مسلمان باشد، با او مخالفت نشود؛ البته دین اسلام هم که در نظر آنها، فقط فقه است! شاید هنوز هم در برخی محافل دینی، علوم دینی منحصر در همین فقه بدانند. هدف از چنین دینی نیز این است که حاشیه زندگی انسان را سامان بدهد.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ادامه داد: بر اساس نگاه سکولار، دخالت یک روحانی در امور اجتماعی نیز هیچ توجیهی ندارد، اما با آغاز نهضت اسلامی توسط حضرت امام‌(ره) بود که برخی نگاه‌ها اصلاح و بعد از 14 سال به انقلاب اسلامی منجر و به نقطه عطفی در تاریخ معاصر تبدیل شد و امروز بعد از گذشت 40 سال از انقلاب اسلامی شاهد کارهایی هستیم که توسط روحانیت انجام می‌گیرد و در گذشته مطرح نبوده است؛ در واقع بعد از انقلاب روحانیت به عنوان یکی از اقشار مؤثر در جامعه قلمداد شد و وظایف متعددی بر عهده‌اش آمد.

وی ادامه داد: امام(ره) این حرکت را در دوره‌ای آغاز کرد که کتاب‌هایی مبنی بر این‌که دین افیون توده‌هاست نوشته شده بود و دین مانع پیشرفت تلقی می‌شد و موج چنین تفکری بعد از صدها سال به ایران هم رسیده بود. اما بعد از نهضت اسلامی، مشخص شد که روحانیت مهم‌ترین قشری است که می‌تواند در سرنوشت جامعه تغییر ایجاد کند و حتی اول شخص کشور باید ولی‌فقیه و روحانی باشد؛ تمام قوانین کشور باید بر اساس اسلام و زیر نظر اسلام‌شناسان یعنی روحانیت باشد؛ قوه قضائیه یعنی کل دستگاه قضایی باید زیر نظر روحانی باشد.

آیت‌الله مصباح گفت: این یعنی خداوند به وعده اش عمل کرد: “و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض ونجعلهم ائمه ونجعلهم الوارثین”؛ یکی از مصادیق این آیه به برکت انقلاب، در سال 57، عینیت یافت.

استاد اخلاق حوزه و دانشگاه خاطر نشان کرد: امروز وظیفه ما به عنوان وارث این انقلاب و دستاوردهای آن – که در سایه فداکاری‌ها و شکنجه‌ها و جان دادن‌ها حاصل شده – چیست؟ به نظر می‌رسد به حکم عقل دو نکته ضروری است: اول این‌که بدانیم چه کارهایی می‌توان در راستای رشد و بالندگی این انقلاب انجام داد و دوم این‌که بدانیم چه آسیب‌هایی ممکن است به این انقلاب وارد شود و راه جلوگیری از آن‌ها چیست. لذا دو نوع معرفت نیاز داریم.

وی با بیان این‌که مقدمه این معرفت‌ها این است که دین را در جامعیت آن بشناسیم، افزود: باید ببینیم آیا دین امری فردی است که در زندگی انسان نقشی ندارد و یا برعکس، مهم‌ترین نقش را در زندگی دارد و ما متصدیان اجرای این نقش هستیم؟

علامه مصباح ادامه داد: البته مفروض این است که ما واقعا باور داریم که دین راه رسیدن به هدف خلقت است و تمام ابعاد زندگی انسان را در برمی‌گیرد و از قبل تولد تا هنگام مرگ برای انسان برنامه دارد و البته همه این‌ها مقدمه‌ای برای زندگی اصلی و ابدی انسان‌هاست. اصلی‌ترین نهاد در زندگی انسان، دین است و آن است که باید راه و رسم زندگی را بیان کند. بر اساس این دیدگاه فقه، بخشی از دین خواهد بود، عقائد و اخلاق نیز بخش‌های دیگری از دین است؛ این در حالی است که تا مدت‌ها، دین در حوزه‌های علمیه دربخش فردی فقه خلاصه شده بود.

وی ادامه داد: این به معنای کوتاهی بزرگان ما در این زمینه نیست؛ بلکه در گذشته به‌خصوص در دوره پهلوی بر جامعه و علما تحمیل شده بود؛ حتی کار به جایی رسیده بود که مرحوم کاشانی که به همراه سید محمد تقی و سید احمد خوانساری سه شاگرد برجسته آقاضیاء بودند، فقط به خاطر این‌که وارد مسائل سیاسی شده، در جامعه جایگاه چندانی نداشت! هر چند در آن شرایط فردی مانند مدرس هم سر بلند کرد و گفت سیاست ما، عین دیانت ماست، اما تلقی عمومی این نبود و او را نیز به شهادت رساندند.

رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ادامه داد: افتخار این تحول که در جامعه اسلامی بلکه در عالم اسلام اتفاق افتاد، نصیب امام (ره) شد؛ کار ایشان به قدری بزرگ و با عظمت بود که هر چه در مورد اهمیت و وسعت برکات آن فکر کنیم، نمی‌توانیم همه آن را درک کنیم.

آیت‌الله مصباح با اشاره به وظیفه طلاب در برابر نعمت عظیم انقلاب اسلامی گفت: اولین کاری که باید انجام دهیم آن است که باید هم خودمان باور کنیم و هم سعی کنیم تا دیگران نیز درک کرده و باور کنند که دین تمام ابعاد زندگی انسان را دربرمی‌گیرد و هیچ کار انسانی، خارج از عرصه دین نیست. در وهله بعد ببینیم در جامعه ما، به کدامیک از بخش‌های دین یعنی عقائد، احکام و اخلاق بیشتر نیاز است و برای انتخاب یک رشته دینی جهت تحصیل و تحقیق، بر اساس حجت شرعی بین خود و خدا اقدام کنیم. شما نیز باید جایگاه رشته خود را بشناسید و با انگیزه الهی در این زمینه قدم بردارید.

وی ادامه داد: اگر انگیزه، الهی باشد، هر قدمی که بر می‌داریم و هر کاری اعم از مطالعه و تحقیق که انجام می‌دهیم، اجر و ثواب بسیاری دارد و سبب شادی قلب امام زمان (عج) و روح شهدا می‌شود.

آیت‌الله مصباح در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به این‌که رشته مشاوره در حوزه علمیه، نوپاست و لذا نمی‌توان توقع داشت این کار کاملا پخته باشد و مانند رشته‌هایی باشد که صدها سال روی آن‌ها کار شده است، ادامه داد: طبیعتا صرف ترجمه و مطالعه برخی کتب مشاوره‌ای که اروپایی‌ها با مطالعه و تحقیقات‌شان و بر اساس مبانی خودشان نوشته‌اند، کافی نیست. یک کار مهم به عنوان کار ضروری و اورژانسی این است که افرادی همان مطالب غربی را اسلامیزه کرده و بر اساس معارف اسلام، اصلاح کنند تا مورد استفاده قرار گیرد؛ البته باید توجه داشت چنین کاری، حالت فوق العاده و اوراژانسی دارد.

وی ادامه داد: آنچه از آن‌ غفلت کرده‌ایم و می‌تواند خطرزا باشد، مبانی این علم است. صرف این‌که بخش‌های مختلفی از روان‌شناسی و مشاوره را از غرب آموخته و رنگ و لعاب دینی هم به آن بدهیم، مشکل را حل نمی‌کند؛ مشاوره باید بتواند مشکلات زندگی انسانی افراد را حل کند و بیماری‌های انسانی را علاج کند؛ لذا باید از نظر مبنایی انسان را شناخته و به نقش انسان را در این عالم آگاه بود.

علامه مصباح یزدی با طرح سؤالاتی درباره چیستی انسان و نقش او در این عالم اظهار داشت: واقعیت این است که این سؤالات برای بسیاری از انسان‌ها، بی‌جواب، بلکه شاید بی‌معناست؛ اکثریت می‌گویند: پاسخ این سؤالات معلوم است؛ زندگی همین است که جریان دارد و ما هم باید بتوانیم زندگی راحت‌تر و بهتری برای خود بسازیم و مشاوره را نیز از همین جهت می‌خواهند؛ مثلا مشاوره خانواده برای این است که زن و شوهر، راحت‌تر و شادتر باشند. بر اساس نگاه مادی و غربی هدف مشاوره و روان‌شناسی، صرفا آسایش و رفاه و راحتی زندگی دنیاست؛ اما سؤال اصلی این‌ است که زندگی دنیا برای چیست؟

آیت‌الله مصباح یزدی با اشاره به این‌که از نگاه اسلام، ‌هدف خلقت انسان رشد، کمال و رسیدن به مقام خلیفه اللهی است، گفت: به عبارت بهتر خداوند انسان را به گونه‌ای خلق کرده است که بتواند به مقامی برسد که حتی برای فرشتگان قابل درک نیست. البته ویژگی انسان که می‌تواند به چنین مقامی برسند این است که با اختیار خود باید راه را بپیماید. انسان آفریده شد که با اعمال اختیاری خودش راهی را انتخاب کند و به جایی برسد که ملائکه خادم او باشند. چقدر فرق است بین این نگاه و نگاه مادی؟!

وی ادامه داد: اول باید این مسئله را برای خودمان حل کنیم؛ قدم اول همین شناخت است؛ تا این مسئله برایمان حل نشود، نیازمان به سایر مسائل را درک نمی‌کنیم؛ اما نباید در قدم اول بمانیم؛  لذا همانطور که گفته شد فعلا ضرورتی است و همان‌گونه که باید گاهی یک عمل اورژانسی برای مریض انجام داد تا زنده بماند و بعدا تحت معالجه اساسی قرار بگیرد، در این مورد نیز نیاز به اقدام اورژانسی است، اما نباید تلاش برای رسیدن به معالجه اصلی، متوقف شود.

وی با اشاره به این‌که گاهی بر اساس همین روان‌شناسی و مشاوره مبتنی بر نگاه مادی و غربی، به جای حل مشکلات بر مشکلات فرد، افزوده می‌شود، افزود: اما ما گاهی فکر می‌کنیم که نسخه معالجه اصلی همین است و لذا به جای منفعت، به دیگران ضرر می‌زنیم. برای این‌که به این آفت مبتلا نشویم، باید مبانی را به دست آوریم و آن‌ها را ملاک سنجش سلامت مشاوره قرار دهیم؛ این است که راه درازی در پیش داریم که باید آن را قدم به قدم طی کنیم.

آیت‌الله مصباح بر لزوم توسل به ائمه‌علیه‌السلام و گدایی از آن‌ها اظهار داشت: در گدایی خود صادق باشیم و بدانیم در صورت صادقانه بودن، حتما ما را کمک خواهند کرد.

گفتنی است دیدار علامه مصباح با جمعی از دانش‌پژوهان و فارغ التحصیلان رشته مشاوره مرکز تخصصی امام خمینی(ره)، 18 اسفندماه سال 1397 در مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) انجام گرفت.

 

برگرفته از تارنمای مناهج Manahej.ir

درباره ی nasimerooyesh

مطلب پیشنهادی

تداوم جهاد و حمایت از مظلومان از «دفاع از حرم» تا «وعده صادق» و «پویش ایران‌همدل»

همزمان با ۳۰ آبان، روز «قهرمان ملّی» و سالگرد پیروزی جبهه مقاومت و پایان سیطره‌ی …