زهرا عسگری، دانشآموخته دکترای زبان و ادبیات فارسی، در گفتوگو با ایکنا از قزوین، به مناسبت ۲۰ مهر روز بزرگداشت حافظ، گفت: حافظ محبوبترین و مردمیترین شاعر فارسی است که نهتنها در مرزهای جغرافیایی ایران بلکه در مرزهای فرهنگی کشورهای همسایه نیز شاعری شناختهشده و تأثیرگذار است بهگونهای که حتی در خارج از قلمروی زبان فارسی نیز سبب حیرت شاعران بزرگی چون گوته شده است.
وی ادامه داد: گوته شاعر بزرگ آلمانی، حافظ را «شاعر شاعران جهان» مینامد و آرزو میکند که کاش مریدی از مریدان وی باشد که این امر نشان میدهد شعر حافظ فارغ از زبان و ساختار در بحث معنا و محتوا نیز مرزهای زبانی را درنوردیده و با مضامین بدیع و بیتکرار سبب حیرت جهانیان شده است.
این استاد دانشگاه گفت: حافظ از جایگاه والایی در میان ایرانیان برخوردار است که این جایگاه را به سادگی میتوان در تعبیر «زیارت حضرت حافظ» رمزگشایی کرد که مردم ناخواسته برای دیدار آرامگاه حافظ این تعبیر را به کار میبرند که آرامگاه حافظ را با مفاهیم قدسی و مینوی پیوند میزند.
وی ادامه داد: غزلیات حافظ با بهرهمندی از مضامین قرآنی از دیرباز در نزد ایرانیان دارای وجه قدسی بوده، حضور این کتاب در کنار کلامالله مجید بر سفره هفتسین نوروزی، از جایگاه رفیع آن نزد مردم حکایت دارد و علاوه بر این ایرانیان از روزگاران کهن، در شبهای یلدا در کنار خواندن و روایت قصههای کهن شاهنامه، از باب تبرک به دیوان حافظ تفألها زده و از خواجه خیر و عافیت طلبیدهاند.
شعر حافظ روایتگر حال آدمی
این دانشآموخته دکتری زبان و ادبیات فارسی خاطرنشان کرد: همه مردم با هر سطحی از سواد و آگاهی و فارغ از جنسیت و سن و پیشه و مقام بر این باورند که شعر حافظ روایتگر حال آنهاست و از آنجا که بیشتر اشعار خواجه نیز غمزدا و امیدبخش است، در اغلب موارد از تفأل خرسند شده با خوشدلی از حافظ و غزلهایش یاد میکنند، اقبالی که بیتعارف هیچکدام از شاعران دیگر این مرز و و بوم از آن برخوردار نیستند.
وی گفت: شعر حافظ گویی ترجمان ذوقی و ادبی آیات وحی است که با روح و فرهنگ ایرانی آمیخته شده و به ساحت شعر و ادب مزیّن گشته است، اشعار حافظ اقبال و محبوبیت خود را از سرسپردگی و علاق ایرانیان به آیات خدا به دست آورده است و ریشههای این دلبستگی را باید در وجه قدسی قرآن و جایگاه آن در نزد مردم جستجو کرد که همین خصیصه سبب شده است شعر حافظ از دیرباز در نزد قشر مذهبی نیز دارای محبوبیت باشد و بارها اشعارش از منبرهای دینی در قالب خطابه شنیده شود.
عسگری یادآور شد: حافظ خوب میداند در حوزه شکل و ساختار و در بحث مضمون و معنا، بدیع و بیرقیب است؛ اما با این وجود خاضعانه اذعان دارد که هر چه کرده است همه از دولت قرآن بوده و اگر شعرش مقبول طبع همگان افتاده است، به این حقیقت بازمیگردد که این اشعار در بطن خود، وامدار کتاب بزرگ و انسانساز دیگری است که برای همگان نسخ سعادت پیچیده است که با پناه بردن به آن، میتوان در هر عصر و روزگاری به رستگاری رسید.
اشاره حافظ به مهارتهای قرآنی خود
وی بیان کرد: حافظ حتی در برشمردن فخریّههای شعرش نیز به مهارتهای قرآنی خود اشاره دارد و برای خروج دیگر سالکان از سرگردانی و حیرت، سرسپردگی و عشق را تجویز میکند و اینسان میسراید: عشقت رسد به فریاد، ار خود به سان حافظ/ قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: تنها اثر حافظ، دیوان اوست و با آنکه در آن سایر قالبهای شعری نظیر مثنوی و رباعی هم یافت میشود، بیشتر مردم از دیوان او تعبیر به دیوان غزلیات میکنند؛ زیرا اغلب اشعار حافظ در این قالب است و میدانیم که محبوبترین قالب نیز در نزد ایرانیان که به نوعی خود مبدع آن بودهاند، غزل است و بیتردید دلخواستهترین مضمون نیز عشق و دلدادگی است که حافظ در این میان با رندی و زیرکی ذاتی خود با برگزیدن محبوبترین قالب و مضمون و گرهزدن آن به وجه قدسی بزرگترین کتاب آسمانی، به شعر خود رنگ و بویی بیبدیل بخشیده که هم از درونمایههای ادبی و ذوقی سرشار است و هم مضامین دینی و مذهبی دارد.
وی افزود: حافظ صرفاً با ثبت یک کتاب در گنجینه ادب فارسی، شاعری تک اثر است که این موضوع نه تنها از وزن و ارزش این اثر نمیکاهد؛ بلکه نشان میدهد شعر حافظ آیینه وجودی اوست و همانطور که شاهنامه روایتگر روح فردوسی است، دیوان غزلیات حافظ نیز بسان عشقنامهای، بیتردید نمایانگر خودِ واقعی حافظ است که از نقاب و نفاق و ظاهر و دروغ در امان است.
عسگری ادامه داد: دیوان حافظ ترجمانی از اندیشه، باور، کردار و رفتار وی لست که گویی هنوز هم در هر دورهای در میان ایرانیان زیست میکند و در هر خانه و کاشانهای مأوا دارد. اشعار حافظ گواه نامیرایی اوست که در جستجوی راز جاودانگی برآمد و آن را یافت و اینگونه سرود که: هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شده به عشق/ ثبت است بر جریده عالم داوم ما.
این دکترای زبان و ادبیات فارسی در پایان گفت: حافظ برای همگان عشق آرزو دارد؛ زیرا به باور او تنها عشق است که از فرصت حیات آدم و آدمیان بر روی زمین، بر یاد عالم و عالمیان خواهد ماند و بیباکانه دل به این عشق میسپارد و چنین میسراید: از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر/ یادگاری که در این گنبد دوّار بماند/ به تماشاگه زلفش دل حافظ روزی/ شد که بازآید و جاوید گرفتار بماند.
خبرنگار: فریبا رحیمی
انتهای پیام
منبع