همزمان با اوج گرفتن ادبیات فمینیستی در ایران در دهه 70 و ایجاد چالشهای گسترده در نظامات فقهی- حقوقی و اجتماعی، جریانی به موازات آن در بدنه حاکمیت با هدف دفاع از گفتمان اسلامی و انقلابی در برابر این چالشها شکل گرفت که من آن را «گفتمان اصولگرایان» در حوزه زنان مینامم. این گفتمان میخواست بگوید که اسلام یک دین مترقّی و سازگار با مقتضیات زمان است و جایگاه زنان در اسلام آنقدر والا هست که نیازی به فمینیسم برای بهبود این وضعیت نیست.
این گفتمان برای آنکه قاپ زنان را بدزدد و مانع گرویدن آنها به جبهه فمینیسم شود، سعی کرد تا جایی که امکان داشت و دستش میرسید، شعارها و مطالبات فمینیستی را مصادره کرده و به زنان بگوید: «بسیاری از حرفهای امروز فمینیستها درباره زن را اسلام در 1400 سال پیش گفته است!» مثلا اگر فمینیسم حرف از مشارکت اجتماعی-سیاسی زنان، تحصیلات، اشتغال، استقلال مالی و… میزند، اسلام قبلا همه اینها را برای زنان به ارمغان آورده بود!
تقریبا به جز مواردی که با خطوط قرمز و صریح اسلامی در تعارض بود، درباره بقیه شعارها و مطالبات فمینیستی این رویکرد اتخاذ شد. اتفاقی که در عمل افتاد چه بود؟ یک مواجهه ایدئولوژیک و تحریفگر با تاریخ و ادبیات اسلامی برای بزک کردن دین. در ادامه این ادعا را توضیح میدهم. گفتمان اصولگرا برای آنکه بگوید اسلام با اشتغال، تحصیلات و… زنان نه تنها مشکلی ندارد بلکه به آن توصیه هم کرده است، رفت و در تاریخ گشت تا مصادیقی از زنانِ باسواد یا شاغل بیابد. روایاتی درباره علمآموزی زنان پیدا کند. موفق هم شد. چون در تاریخ و متون نمونه و مصداق برای این موضوعات به راحتی پیدا میشود. طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه. پس «دانشگاه» رفتن زنان در اسلام فریضه است! خدیجه، امسلمه، نصیبه، سعیده و… شاغل بودند پس «اشتغال» زنان جایز است. اما آن چیزی که این گفتمان به آن توجه نکرده بود(و اساسا فاقد چنین درکی بوده و هست) تمایز ماهویِ پدیده «دانشگاه» و «اشتغال» و «استقلال مالی» و «تجرد» و… با موضوعات مشابه خود در 14 قرن پیش است.
اشتغال زنان در دنیای امروز قابل تقلیل به «شاغل بودن چندتا زن» نیست که شما برای تایید آن از گزارشات تاریخی درباره شاغل بودن فلان زن شاهد میآورید! اشتغال زنان مُقوّم یک نظم جدید است که فراتر از مصادیق معنا مییابد. یا پدیده «تجرد» در دنیای جدید ماهیتی متمایز از تجرد حضرت معصومه(ص) دارد. «استقلال مالی» زنان در نظم مدرن با ثروت حضرت خدیجه قابل انطباق و مقایسه نیست! اُطلبوا العلم که از زبان پیامبر(ص) صادر شده با آموزش عالی که در اسناد سازمان ملل گنجانده شده است دو مقوله کاملا مجزا با دلالتها و تبعات کاملا متفاوت هستند. اینها مبتنی بر دو «الهیات» متفاوت و عمیقا ناسازگار هستند. گفتمان اصولگرا داشت از رهگذر «استثنائاتِ تاریخ» برای «رویهی امروز» توجیه و اعتبار دست و پا میکرد. در حالیکه اگر سیاستزده و عجول نبود، میفهمید که یا باید «اشتغال زنان به مثابه رویه» و نه به عنوان «موارد» را در دل تاریخ نشان دهد یا تاریخ را دستمایه توجیه مناسبات امروز قرار ندهد. نتیجه این مواجهه با تحولات جنسیتی در دنیای مدرن میشود وضعی که ما امروز داریم تجربه میکنیم که هم برای کنترل جمعیت بر محور تحصیل و اشتغال زنان تاکید میکنیم و هم برای افزایش جمعیت سراغ این دو محور میرویم. این یعنی عدم فهم درست از منطق دنیای جدید.
ابوالفضل اقبالی- جامعه شناس و پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده