یادداشت/ سخنگوی شورای نگهبان
از دوره دانشجویی او را میشناسم. متدین، متخلق، صمیمی، انقلابی، تکلیفمدار و البته مدیر. یک مدیر درجه یک! با این حال در سالهای اخیر نامش در ذهنم با دلسوزی برای مردم و تلاش برای حل مشکلات کشور گره خورده بود؛ برای خدمت در هر جایی که مشغول میشد، سر از پا نمیشناخت. برای حل مساله مکرر تماس میگرفت، پیام میداد، جلسه میگذاشت و تا کار به سرانجام نمیرسید از پا نمینشست.
از پیگیری لایحه منطقه آزاد سرخس که معتقد بود، منافع زیادی برای کشور و مردم خراسان دارد تا پیگیری افزودن صندوقهای اخذ رای برای برگزاری مرحله دوم انتخابات در شهر تبریز. همه جا پای کار بود، پای کار نظام و مردم و چه سرنوشت غبطهبرانگیزی که نهایتاً در حال خدمت به دیدار پروردگارش رفت.
این عزیزان به همه ما نشان دادند چه انسان زیباست، آنگاه که جان عزیزش را برای آرمانش فدا کند و چه هنری بالاتر از این برای انقلاب اسلامی که مهد تربیت چنین انسانهایی است.
پ. ن ۱: آخرین دیدارمان روز عید فطر بود. بعد از دیدار با رهبر معظم انقلاب و آخرین صحبت تلفنیمان یکی دو روز قبل از برگزاری مرحله دوم انتخابات.
پ. ن ۲: در روزهای اخیر که توفیق شد تا در منزل ایشان و وزیر خارجه فقیدمان حضور پیدا کردم و از نزدیک با خانواده آنها به گفتگو نشستم، آنها را مانند این عزیزان، محکم و استوار به آرمانهای انقلاب دیدم و این مسؤولیت امثال حقیر را مضاعف میکند.
انتهای پیام/ 241
منبع