کنعانیمقدم در گفتوگوی تفصیلی با ایکنا مطرح کرد:
رعایت اخلاق انتخاباتی همواره مورد تأکید مقام معظم رهبری بوده و هست؛ طوریکه ایشان در سخنرانی 14 خرداد ماه بار دیگر بر این موضوع اشاره کردند و به کاندیداهای انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری تأکید کردند که از تهمت، دروغ، تخریب و لجنپراکنی به شدت پرهیز کنند. رعایت اخلاق انتخاباتی هم موجب اعتمادآفرینی در جامعه و هم اینکه مانع ایجاد دوقطبی در کشور خواهد شد و در نهایت تصمیمگیری صحیح مردم و انتخاب اصلح را رقم میزند.
به همین منظور با حسین کنعانیمقدم، کارشناس مسائل سیاسی حول محور ارتباط رعایت اخلاق انتخاباتی از سوی کاندیداها و ستادهای آنها با مشارکت حداکثری و نقش احزاب و رسانهها بهویژه رسانه ملی در تحقق اخلاق انتخاباتی به گفتوگو نشستهایم که مشروح این گفتوگو را در ادامه با هم میخوانیم.
ایکنا- چرا نظام اسلامی نمیتواند به مقوله اخلاق انتخاباتی بیتوجه باشد و یا چرا باید میان شیوه برگزاری انتخابات در نظام اسلامی با نظامهای سیاسی سکولار تفاوت وجود داشته باشد؟
مقام معظم رهبری در انتخابات مجلس دوازدهم به چهار رکن سلامت، امنیت، رقابت و مشارکت اشاره فرمودند و بنده میخواهم به تأسی از سخنرانی اخیرشان در 14 خرداد رکن پنجمی را هم اضافه کنم و آن مربوط به رکن اخلاقمداری است. به نظر من این رکن پنجم خیلی اهمیت دارد و چهار رکن دیگر را تحت تأثیر خود قرار میدهد؛ یعنی نمیتوان سلامت انتخابات داشت بدون اینکه اخلاق اسلامی و اخلاق سیاسی را رعایت کنیم یا نمیتوان بدون توجه به رفتارهای تبلیغاتی و اصل اخلاق در تبلیغات، امنیت انتخاباتی را محقق کرد و یا بدون رعایت اخلاق اسلامی و سیاسی در مناظرات نمیتوانیم رقابت انتخاباتی را شاهد باشیم و یا اینکه به تعبیر مقام معظم رهبری وقتی در فضای انتخاباتی لجنپراکنی اتفاق بیفتد مردم تمایلی برای ورود به عرصه انتخابات نخواهند داشت. پس رکن پنجم رعایت اخلاق انتخاباتی است.
متأسفانه روشهایی که در مناظرات انتخاباتی از دهه 80 به بعد مدنظر قرار گرفت، چارچوبهای اخلاقی در آن تعریف نشده؛ درصورتیکه قواعد بازی در رقابتهای سیاسی در دنیا تعریفشده است و هرکسی که وارد این رقابت میشود باید این قواعد را رعایت کند. در سالهای قبل شاهد بودیم مناظرات انتخاباتی به منازعه تبدیل شدند و کاندیداها برای اثبات خود دست به تخریب طرف مقابل زدند ولی این روش کاملاً غلط است و در آیات و احادیث به شدت نفی شده و تأکید بر آن است افراد دچار خودشیفتگی، مطلقگرایی و تخریبگری نشوند.
موضوع دیگر اینکه در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری بارها مشاهده شده، برخی نامزدها موضوعاتی را مطرح میکنند که فراتر از توانشان است یعنی آنچه را میگویند که واقعاً نیستند و خصلتهایی را که فاقد آن هستند به رخ طرف مقابل میکشانند و دست به وانمودسازی میزنند ولی در نهایت اینگونه رفتارها به اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی آسیب وارد میکند. پیروز انتخابات باید مردم باشند و این یک اصل است پس کاندیداها با رعایت اصل اخلاق به تحقق این مهم کمک کنند. پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاق» من از آن جهت برانگیخته شدم که شرافتهای اخلاقی را کامل کنم.
یکی از موضوعات مهم در اخلاق اسلامی آن است، کسی که توانایی و لیاقت یک مسئولیت را ندارد به او مسئولیت دهیم و اگر چنین شود به معنای غش در معامله است و این از نظر اسلام کاملاً مذموم بوده و اگر به فرض آن فرد مسئول هم شود، جایگاه تصاحبشده را غصب کرده است. به نظر میرسد برای جلوگیری از این اتفاق، هم مردم باید مراقب باشند و هم رسانهها دیده بانی کنند و تذکر دهند و در اینجا امر به معروف و نهی از منکر خیلی حائز اهمیت است.
موضوع مهم دیگر این است که نامزدهای انتخاباتی باید با مردم صادق باشند و به جرئت میتوان گفت از دلایل موفقیت شهید رئیسی علاوه بر با مردم بودن و همراه مردم بودن، این بود که به نوعی صداقت در رفتار هم داشت و قدرت را برای اعمال قدرت نمیخواست بلکه قدرت را برای خدمت به مردم میخواست. از سوی دیگر نامزدهای انتخابات باید روحیه نقدپذیری داشته باشند و در برابر مخالف، آستانه تحمل خود را افزایش دهند.
ایکنا- برخی تصورشان این است رقابتهای سیاسی تا حدی نیاز به شور و هیجان عمومی دارد و امکان دارد در این بین برخی افشاگریها به عنوان چاشنی رقابتها و مناظرات مورد استفاده قرار گیرند، به نظر شما آیا در بلندمدت این شیوه کارکردی دارد یعنی با استقبال عمومی همراه خواهد بود؟
مردم ایران به بلوغ سیاسی رسیدهاند و انتخابات گذشته درک و فهمی را در مردم ایجاد کرده که شور، شوق و شعار باید با هم باشند؛ یعنی اگر میخواهیم شور ایجاد کنیم و شعار هم دهیم حتماً باید با شعور و منطق همراه باشند ولی اگر بخواهیم با تخریب دیگر درصدد اثبات خود برآییم قطعا رویه اشتباهی را در پیش گرفتهایم و اثر منفی و معکوسی به دنبال دارد. به نظر من نقد کردن کاری خوب و پسندیده است و باید کاندیداها نقد شوند ولی میان نقد و تخریب تفاوت وجود دارد و اینکه به اصطلاح مدام «بگم بگم» را مطرح کنیم امری مذموم و ناپسند است.
متأسفانه برخی نامزدها وعدههایی را سر میدهند که خارج از اختیارات قانونی ریاست جمهوری است. به باور من یک نامزد ریاست جمهوری، مجری و ناظر قانون اساسی است و باید ابتدا قانون اساسی را کاملاً خوانده و بر آن تسلط داشته باشد تا مبادا در مناظرات سخنانی را به زبان آورد که کل نظام را زیر سؤال برده و نتیجهای جز سیاهنمایی نداشته باشد. موضوع مهم دیگری که باید در مناظرات مدنظر قرار گیرد، خویشتنداری کاندیداهاست؛ به عبارت بهتر نامزدهای ریاست جمهوری باید در برابر اتهامات و تخریبها خویشتندار باشند و واکنش تند نشان ندهند و در این زمینه صداوسیما هم خیلی نقش مهم و کلیدی دارد.
همانطورکه اشاره کردم مردم به فهم و بلوغ سیاسی رسیدهاند و بررسی میکنند نامزدی که در انتخابات ریاست جمهوری حضور پیدا کرده آیا از تقوا، تخصص، تجربه، تحمل، تفکر، تقید و صداقت برخوردار است یا خیر؟
ایکنا- احزاب و ائتلافها چقدر در تحقق اخلاق انتخاباتی نقش دارند؟ آیا اصلاً از قدرت حاکم کردن اخلاق در انتخابات برخوردارند؟
در اینجا باید میان رفتار حزبی و رفتار جناحی تفکیک قائل شد. احزاب چون اساسنامه و مرامنامه دارند و تحت نظارت هستند به نوعی قاعدهمند عمل میکنند البته گاهی اوقات هم اتفاق افتاده خارج از چارچوبهای قانونی رفتار کنند ولی در کل قانونمدارتر از قبل شدهاند اما در مورد جناحهای سیاسی قضیه متفاوت است و با وجود اینکه احزاب در جناحهای سیاسی حضور دارند اما اتاقهای فکر در جناحهای سیاسی تشکیل شدهاند که اینها تصمیم میگیرند احزاب باید چه کار کنند و ائتلافهای انتخاباتی را شکل میدهند.
از سوی دیگر شاهد هستیم برخی شبکههای اجتماعی که در آستانه انتخابات شکل میگیرند گاهاً به شایعهپراکنیها دامن میزنند و با ارائه لیستهای انتخاباتی و افشاگریها نتایج انتخابات را تغییر میدهند و فضا را غبارآلود میکنند. متأسفانه نظارتی بر ائتلافها و شبکههای اجتماعی نیست و حتی فردی که از دل این ائتلافها رئیسجمهور میشود ارتباط خود را با آنها کتمان میکند و یا ائتلافها پاسخگوی عملکرد نامزدشان نیستند.
به نظر من باید ابزارهای قانونی بر جناحهای سیاسی حاکم شود و قوه قضائیه با توجه به قوانینی که وجود دارند لازم است با جناحهایی که مسئولیتپذیر نیستند و بیاخلاقی سیاسی میکنند برخورد قضایی کرده و بر عملکرد آنها نظارت داشته باشد.
هرچند در موضوعات مرتبط با انتخابات قوانین موسعی وجود داشته اما این قوانین مقداری با یکدیگر اندرکنش دارند یعنی قانون انتخابات، قانون احزاب و قانون جرم سیاسی سه قانونی هستند که با هم اندرکنش سیاسی، اجتماعی و قضایی دارند. مثلاً در قانون جرم سیاسی امکان دارد عملی جرم محسوب شود ولی در فعالیتهای حزبی این عمل جرم محسوب نشده است. من بارها خدمت نمایندگان مجلس گفتهام این سه قانون و اندرکنش آنها باید با هم دیده شوند و یک قانون جامع در این خصوص حاکم شود. به عبارت بهتر نمیتوان برای احزاب قانون نوشت بدون اینکه بحث قانون انتخابات و قانون جرم سیاسی را در آن نادیده گرفت.
ایکنا- نقدهایی به شیوه مناظرات وارد است و برخیها معتقد هستند باید در مناظرات از یک مجری کارشناس استفاده شود. آیا به نظر شما بهتر نیست شیوه مناظرات تغییر پیدا کند؟
من قبلاً هم گفتهام افرادی که در انتخابات ثبتنام میکنند و تأیید صلاحیت میشوند باید 6 یا 7 نفر از وزرای کلیدیشان را در معرض آرای عمومی قرار دهند و مردم باید بدانند نامزدی که قرار است رئیسجمهور شود، وزرای اصلی دولت او چه کسانی هستند. باید پذیرفت کار تیمی از اهمیت بسزایی برخوردار است و جزء اصول مدیریتی است.
از نظر من شیوه مطلوبی که میتوان در این مناظرات استفاده کرد این است که نامزد ریاست جمهوری به همراه دو یا سه وزیر کلیدی خود مقابل چند کارشناس خبره قرار گیرد و برنامههایش به بوته نقد کارشناسان گذاشته شود و در نهایت مردم در مقام قضاوت قرار گیرند و سپس در مرحله نهایی در مناظرات رو در رو از مجریکارشناس و کسی که توانایی به چالش کشیدن کاندیداها را دارد استفاده کرد. مجری نباید نقش مبصر را داشته باشد و مدام زمان را گوشزد کند. متأسفانه شیوه مناظرات فعلی اینگونه است که نامزدها یکدیگر را به چالش میکشند و برخی هم نقش نامزد پوششی را ایفا میکنند.
ایکنا- چقدر لازم است که در خلال مناظرات آگاهیهای لازم به مردم داده شود؟
اولاً رئیسجمهور باید وجیهالمله یعنی اصلح مقبول باشد و مقبولیت و مشروعیت رئیسجمهور با هم دیده شوند و نکته دیگر هم اینکه مردم در مقام مقایسه هم قرار دارند و بررسی میکنند آیا رئیسجمهوری که میخواهند به آن رأی دهند در تراز ریاست جمهوری قرار دارد؟ آیا قدرت و اقتدار ملی کشور را میتواند ارتقا دهد؟ و یا موجب عزت و افتخار ملی خواهد شد؟
ملاک مقایسه مردم، قیاس عملکرد و شخصیت نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری با عملکرد و شخصیت شهید رجایی، شهید رئیسی و مقام معظم رهبری در دوران ریاست جمهوریشان است.
ایکنا- شما به ضرورت اعلام اسامی وزرای کلیدی نامزدها اشاره کردید، دلیل اینکه نامزدها از انجام این کار پرهیز میکنند به خاطر محافظهکاری است یا اینکه از واکنش احتمالی جامعه و احزاب واهمه دارند؟
قاعده بر این است که احزاب دولتساز باشند؛ یعنی کادرسازی کنند و در مراحل مختلف افرادی را که تربیت کردهاند مورد ارزیابی و آزمون و خطا قرار دهند و در نهایت در خصوص آنها تصمیمگیری شود. اما وقتی احزاب ما دولتساز و کادرساز نیستند و متأسفانه عکس آن در کشور اتفاق میافتد یعنی دولتها احزاب را ایجاد میکنند با چنین مشکلاتی هم باید مواجه باشیم. وقتی مشاهده میکنیم نامزد ریاست جمهوری نمیداند چه کسی را وزیر کند و یا با چه کسی قرار است کار کند نشان از عمق مشکلی بزرگ دارد و نامزدهای ریاست جمهوری هم به این خلأ پی بردهاند و برای اینکه دستشان رو نشود و اصطلاحاً آبرویشان حفظ شود از اعلام اسامی وزرای کلیدی و ترکیب کابینه احتمالی خودداری میکنند چرا؟ چون گزینهای ندارند و به همین سبب شاهد هستیم تازه بعد از رئیسجمهور شدن وارد تعاملات و رایزنی با احزاب و اشخاص میشوند.
رئیسجمهوری که در زمان انتخابات از بیان اسامی وزرای کلیدی خود عاجز بوده، مردم را گرفتار دولت ناکارآمدی خواهد کرد که فقط رئیس آن به دنبال رئیس جمهوری بوده و بس؛ درصورتیکه مسئولیت رئیسجمهور بحث حکمرانی مطلوب است و رئیسجمهور هرچقدر هم فرد خوبی باشد ولی حکمرانی را نداند تمام امورات کشور را مختل خواهد کرد و هم خود را خراب میکند و هم ارزشها را از بین میبرد.
ایکنا- سه دوره انتخابات اخیر توقعات را در خصوص مشارکت حداکثری تا حدودی برآورده نکرد، به نظر شما در این دوره از انتخابات در کنار رعایت اخلاق سیاسی چگونه میتوان مشارکت را افزایش داد؟
مشارکت سیاسی با امنیت ملی و منافع ملی ما گره خورده و قطعاً مردم یکی از مؤلفههای قدرت در نظام جمهوری اسلامی ایران به حساب میآیند و به عنوان سرمایههای اجتماعی در انتخابات ظهور و بروز پیدا میکنند. وقتی رئیسجمهور در سازمان ملل و دیگر سازمانهای جهانی حضور مییابد سریعاً عقبه مردمی او را بررسی میکنند یعنی آیا آرای مردمیاش بالا بوده یا نه؟ و لذا آرای مردمی بر قدرت چانهزنی رئیسجمهور آینده تأثیرگذار است. مثلاً اگر دقت کنید روسیه توافقنامه 20 ساله با ایران را یکطرفه تعلیق کرد و دلیلش هم این بود که ببیند نتیجه انتخابات چه میشود و رئیسجمهور بعدی ایران کیست.
به هرحال نظام سیاسی باید یک رئیسجمهور داشته باشد و فرقی هم نمیکند حداقلی باشد یا حداکثری و کار خود را در دو حالت پیش میبرد اما اگر رئیسجمهور حداقلی روی کار آید با سختیها و موانع بسیاری روبهرو خواهد شد و یا حتی امکان دارد امنیت ملی را تحت تأثیر قرار دهد و لذا اصل باید افزایش مشارکت مردم در انتخابات باشد و مشارکت حداکثری به معنای پیروزی مردم و پیروزی مردم هم به معنای پیروزی نظام است.
متأسفانه بعضیها میگویند اگر مشارکت حداکثری اتفاق بیفتد ما رأی نمیآوریم و حساب صندوقها از دست ما خارج میشود و به طور کلی اینها خواستار مشارکت حداقلی مردم هستند ولی باید دانست اینگونه سخنان و تفکرات در تضاد با جمهوریت نظام است و اگر میخواهیم جمهوریت مردم را در نظام اسلامی حفظ کنیم حتماً باید مشارکت حداکثری اتفاق بیفتد.
نکته بعدی این است که جدا از کمیت باید سطح کیفیت آرا را هم افزایش داد. من معتقدم در انتخابات قبلی کیفیت آرا افزایش پیدا کرده بود و کسانی که رأی دادند برای دفاع از نظام پای صندوقها حاضر شدند، مطالبهگری داشتند، پای رأی خود ایستادند و دیدهبانی هم کردند. باید تلاش شود در این دوره از انتخابات هم کیفیت در کنار کمیت مدنظر قرار گیرد.
ایکنا- در جمعبندی اگر نکتهای باقی مانده بفرمایید.
در یک آزمون بسیار بزرگ یا به تعبیری در «مرصاد سیاسی» قرار داریم و دشمنان قسمخورده ما در تلاش هستند مشارکت حداکثری اتفاق نیفتد و به همین منظور از همه ابزارهای مرتبط با جنگ هیبریدی بهره گرفتهاند تا مقبولیت و مشروعیت نظام را زیرسؤال ببرند و سپس موجسواری سیاسی کنند. لذا باید به فردی رأی داد که هم گذشته خوبی دارد و هم در سکانداری هدایت دولت توانمند باشد.
گفتوگو از سعید امینی
انتهای پیام
منبع