به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، محمدعلی انصاری صاحب تفسیر مشکاة و مفسر قرآن، در نشست مجازی که امروز ۳۱ تیرماه، با موضوع «جبر الهی» برگزار شد، اظهار کرد: خداوند میتوانست جهانی بیافریند که انسانها در آن از ابتدای تولد تا لحظه مرگ، به شکل مادرزادی در صراط مستقیم الهی حرکت کنند و در نهایت به بهشت برین پای بگذارند. اگر خداوند می خواست، میتوانست انسانها را بهگونهای بیافریند که جز ایمان و عمل صالح از آنان سر نزند و استعداد و توانمندیهایشان را در راهی غیر از راه خیر صرف نکنند. نام این کار جبر الهی بوده است و در این صورت انسانها دیگر موجوداتی مختار نبودند، بلکه مجبور به انجام کارهای خیر و محکوم به حضور در بهشت میشدند.
وی ادامه داد: اما چنین تصویری از انسان و جهان، با فلسفه وجودی انسان و خواسته خداوند مبنی بر مختار بودن انسان سازگاری ندارد. نمیتوان جهانی را تصور کرد که هم انسانها مختار باشند و هم نتوانند غیر از کار خیر و نیکو فعالیت دیگری انجام دهند. لازمه جهانی که در آن انسان مختار حضور دارد، بروز و ظهور کارهای شر و ناپسند به دست برخی انسانها هم است، اینها انسانهایی هستند که از اراده و اختیار خود در جهت ظلم به خویش، خدا و دیگران استفاده میکنند.
صاحب تفسیر مشکاة باتوجه به اینکه ایمان، موجب تربیت انسان است، بیان کرد: ایمانآوری موجب تربیت انسان است. زیرا ایمان، سلسله برنامههایی است كه آدمیان با عمل كردن به آنها به هدف خلقت خویش میرسند و برای رسیدن به مقام «خَلِیفَۀُ اللَّهِی» گامهای موفقیتآمیز برمیدارند. اما تكمیل و تربیت نفوس، ساز و كار مكانیكی ندارد و جبر و زور بر آن كارساز نیست. به همین دلیل است كه خداوند ایمان جبری را برای هیچ كس نمیپسندد و آن را بیفایده میداند.
انصاری ادامه داد: ایمان و تربیت، موضوعی اختیاری و پذیرشی است و تحمیل، قهر، تكوین و مكانیک در آن راه ندارد. خداوند سبحان اگر اراده میکرد، میتوانست همه انسانها را مانند دیگر موجودات خلقت از ازل تا ابد مؤمن بیافریند؛ ایمانی مانند ایمان ماه و خورشید و بقیه موجودات یا دیگر جانداران. خداوند در آیه ۶ سوره «الرحمن» فرموده است: «وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ يَسْجُدَانِ؛ و گیاهان و درختان هم به سجده او سر به خاک اطاعت نهادهاند.» در این صورت آدمیان نیز بدون توان گزینش، مسیر حق را میپیمودند و بدون حركت و ارادهای برای نیكو زیستن، در زمره مؤمنان میبودند. اما این نوع ایمان به رشد و تربیت و تكامل بشر منتهی نمیشود و به دنبال آن پاداشی نمیآید، ثواب و پاداش تنها مخصوص كارهای نیكویی است كه با انتخاب و اختیار صورت میگیرد.
وی گفت: یکی از نخستین شبهاتی که در میان مسلمانان بهویژه طوائف اهل سنت مطرح شده است، موضوع جبر و اختیار بوده است. گروهی میگفتند که همان گونه که خورشید و گیاهان و دیگر پدیدههای طبیعی عالم، مجبورانه در هستی حرکت میکنند، افعال ما انسانها هم زاییده خود ما نیست و قهرا انجام میشود و آدمیان اختیاری در تولید اعمال خود ندارند. اعتقاد به جبر مطلق، به این معناست که انسان ایجادکننده اعمال و رفتار خود نیست و حکم عروسک خیمهشببازی دارد.
این مفسر قرآن کریم افزود: درمقابل، گروهی دیگر از اهل سنت میگفتند که خداوند ابدا در ایجاد اعمال ما نقشی ندارد، بلکه انجام تمام امور را به انسان واگذار کرده است و فقط بر عرش خود نشسته است و عملکرد بندگان خویش را نظاره میکند. این گروه که معتقد بودند خداوند تمام امور را به بندگان تفویض و واگذار کرده، اهل تفویض یا قَدَریمسلک نامیده میشدند.
انصاری تصریح کرد: اما به برکت نورانیت مکتب اهل بیت عصمت و طهارت، شیعیان در این وادی نیفتادند، چرا که سخنان نورانی اهل بیت راهگشای آنان شده است. امام صادق(ع) فرمود: «لَا جَبْرَ وَ لَا تَفْوِیضَ، بَلْ أَمْرٌ بَینَ أَمْرَینِ؛ نه جبر مطلق وجود دارد و نه تفویضِ محض، بلکه حالتی میانه و بینابین این دو وجود دارد.» خداوند، نیرو و توان را به انسان میدهد، اما این انسان است که نیروی خدادادش را به کار میگیرد و حضرت حق در این خصوص مداخلهای نمیکند. زیرا او به انسان نیرو بخشیده است و آدمی این نیرو را اعمال میکند، پس بر این مبنا که نیرو و توان از سوی خدا در اختیار انسان قرار میگیرد، باید قائل به جبر بود و از آن حیث که انسان بنا بر میل و صلاحاندیشی خود، این نیرو را به کار میبندد یا نه، باید قائل به تفویض و اختیار شد.
انتهای پیام
منبع