«حقالناس» مهمترین و پربسامدترین موضوع در دین اسلام است تا جایی که طولانیترین آیه قرآن(سوره بقره آیه ۲۸۲) نیز به همین موضوع اختصاص دارد و امیرالمؤمنین امام علی(ع) نیز میفرمایند «خدای متعال رعایت حقوق بندگانش را مقدمهای بر رعایت حقوق خودش قرار داده است.»
اوج تجلیگاه توجه به حقالناس در مکتب اسلام و اهلبیت(ع) را میتوان در شب عاشورا مشاهده کرد؛ هنگامی که امام حسین(ع) شرط پیکار با ظلم و همراهی با خود را بدهکار نبودن گذاشت و بیعت خود را از افرادی که حقی بر گردن دارند برداشت چراکه پرداخت حق مردم را مقدم بر حضور در جهاد با طاغوت میدانستند.
همین رویداد مهم و درسآموز از واقعه کربلا سبب شد تا ایکنا در ماه محرم و صفر امسال به موضوع مهم «حقالناس» بپردازد و بخشهایی از کتاب «حقالناس، ارتباط متقابل حقوق مردم و اخلاق اسلامی»، نوشته آیتاللهالعظمی مظاهری را به سمع و نظر مخاطبان خود برساند که در ادامه مشروح بخش بیستوهفتم با موضوع «حق ارتباط با حفظ احترام، عزت و کرامت» را میخوانید.
زمامداران و کسانی که مسئولیتی دارند باید به عنوان ادای حق و انجام تکلیف با مردم از نزدیک ارتباط داشته باشند و با اطلاع از مشکلات و نارساییها به حل آن بپردازند. امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند هر حاکمی که با فاصله گرفتن از مردم خواستهها و نیازهای آنان را تأمین نکند خداوند سبحان در قیامت حوائج او را برآورده خواهد کرد؛ «أَيُّمَا وَالِ احْتَجَبَ عَنْ حَوَائِجِ النَّاسِ احْتَجَبَ اللَّهُ عَنْهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَعَنْ حَوَائِجِه»
آن امام بزرگوار در منشور حکومت که برای مالک اشتر نوشتند، میفرمایند «از جانب خود وقتی را برای دیدار طبقه ضعیف جامعه و آنان که به تو نیاز دارند مقرر کن، ملاقات آنان در وقت فراغت تو از سایر کارها و اشتغالات باشد. از آنها در مجلس عمومی و با تواضع و فروتنی پذیرایی کن و لشکریان و یاران از پاسبانان و محافظان خود را از این مجلس برکنار دار تا سخنگوی نیازمندان بدون ترس و نگرانی و لکنت و تردید با تو سخن بگوید.»
حق دیگر مردم در این راستا آن است که زمامداران شخصیت آنها را گرامی بدارند به آنان احترام بگذارند و از هرگونه تحقیر و بیاعتنایی به آنها خودداری کنند. خداوند متعال در قرآن تواضع و فروتنی در برابر مردم را میخواهد «وَاخْفِضْ جَناحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ»
به طور کلی کوچک شمردن و ندیده گرفتن دیگران و نیز اهانت و کوبندگی شخصیت علاوه بر آنکه گناه بزرگی است اثرات منفی و مخربی دارد. پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) با رفتارهایی که سبب تحقیر دیگران میشد به شدت مخالف بودند و از آن نهی میفرمودند. جناب ابوذر نقل میکند که روزی سلمان خودش را روی قدمهای پیامبر(ص) انداخت؛ پیامبر(ص) او را از این کار منع کرده و فرمودند «رفتارهایی که عجمان با شاهان خود دارند را نسبت به من نداشته باشید؛ من بندهای از بندگان خدا هستم و خوراک من و نشست و برخاست من مثل سایر مردم است.»
در برخی از کتب تاریخی از قول عکرمه نقل شده است که روزی عباس، عموی پیامبر(ص) به ایشان گفت «ایکاش بر تختی مینشستید، زیرا مردم شما را آزار میدهند.» از ظاهر روایت چنین برمیآید که آن حضرت ایستاده در بین مردم به حوائج آنها رسیدگی میکردهاند. گویا بعضی از آنان برای جلب توجه و تقدم بر دیگران، عبای پیامبر(ص) را نیز میکشیدهاند؛ از این جهت عباس به ایشان میگوید: اجازه بدهید تختی برای شما فراهم کنیم تا روی آن بنشینید و مردم گرداگرد آن تخت اجتماع و با شما گفتوگو کنند. پیامبر اکرم(ص) در پاسخ به او و در رد پیشنهادش فرمودهاند «به خدا قسم تا وقتی که زنده هستم همواره در بین مردم خواهم بود تا از هر سو عبای من را بکشند و گرد و غبار آنها بر من بنشیند.»
امیرالمؤمنین(ع) خطاب به فرمانداران حکومت خود میفرمایند «اگر کسی به واسطه زمامداری مقامی برتر یافت نباید رفتارش تغییر یابد، بلکه لازم است به شکرانه آن موقعیت، بیش از گذشته به مردم نزدیک و با آنان مهربان شود.»
آن حضرت در مسیر حرکت به سمت شام در شهر انبار با بزرگان و دهقانهای آن شهر مواجه شدند. آنها از مرکبهای خود پیاده شدند و در رکاب امیرالمؤمنین(ع) شروع به دویدن کردند امام(ع) پرسیدند «چرا چنین میکنید؟» گفتند «رسم ما این است و بدین وسیله به بزرگداشت امیران خود میپردازیم.» امیرالمؤمنین(ع) با بیان اینکه این کار برای امیران شما سودی ندارد، فرمودند «إِنَّكُمْ لَتَسْقُونَ عَلَى أَنْفُسِكُمْ فِي دُنْيَاكُمْ وَتَشْقَوْنَ بِهِ فِي آخِرَتِكُمْ؛ شما بدين وسیله خود را در دنیا به رنج و زحمت میاندازید و در آخرت نیز سبب بدبختی شما خواهد بود.» سپس در جملهای حکیمانه که باید سرمشق همه قرار گیرد، فرمودند «چه زیان بار است مشقتی که به دنبال آن کیفر الهی است و چه سودمند است آسایشی که به همراه آن ایمنی از آتش جهنم است!»
در روایت دیگری میخوانیم امیرالمؤمنین(ع) سوار بر اسب به راه افتادند و افرادی پیاده دنبال ایشان حرکت کردند. آن حضرت به آنان فرمودند «حاجتی دارید؟» گفتند «خیر ما دوست داریم همراه شما پیاده بیاییم.» امام(ع) آنان را از ادامه حرکت نهی کرده و فرمودند: «اگر پیادهای همراه سوارهای برود، اسباب تباهی و فساد سواره است و خواری و ذلت پیاده را به همراه خواهد داشت.»
راوی میگوید «من در سفری همراه امام رضا(ع) بودم در بین راه و موقع غذا خوردن همه اهل کاروان و نیز خدمتگزاران و کارگران از سیاه و سفید را بر سر یک سفره نشاندند. من به ایشان عرض کردم اگر برای خادمان سفره جداگانهای قرار میدادید شایستهتر بود. آن حضرت فرمودند «ساکت باش! پروردگار متعال ما یکی است، دین واحد است و از یک پدر و مادریم و پاداش و کیفر به اعمال است.»
هنگامی که پیامبر اکرم(ص) معاذ بن جبل را برای تبلیغ اسلام و قضاوت بین مردم به یمن فرستادند سفارشهایی به او داشتند از جمله فرمودند «من تو را سفارش میکنم به تقوا، صداقت وفای به عهد، ادای امانت، ترک خیانت، سخن گفتن با زبان نرم و با مهربانی، ابتدای به سلام، رعایت همسایه، مهربانی با یتیم، خوش رفتاری و تواضع و فروتنی.»
انتهای پیام
منبع