گروه بینالملل دفاعپرس: تجربه بشر در تاریخ معاصر نشان میدهد که جنگ و درگیری نظامی الزاما به فاجعه زیست محیطی منجر میشود. همچنین مطالعه رفتار ارتشهای مدرن نشان میدهد که تخریب محیط زیست به دست آنها یک هدف اساسی و از پیش تعیین شده است، نه یک عارضه جانبی.
اکوسیستم سیاره زمین دیگر گنجایش نظامیگری را ندارد. بسیاری از شهروندان جامعه جهانی بالاخره به صورت اجتنابناپذیر این حقیقت را درک کردهاند. اکثر آنها با مشاهده توحشی که ظرف ده ماه اخیر در غزه جریان دارد، متوجه شدهاند که با وجود رقابت تسلیحاتی، وقوع جنگ اجتنابناپذیر است و در صورت تداوم جنگ و خونریزی حفاظت از محیط زیست در سیاره زمین امکانپذیر نیست.
کشف رابطه معکوس میان نظامیگری و پایداری آب و هوا برای کسانی که زندگی خود را در صلح و امنیت نسبی میگذرانند، امری جدید است. اما همین مسئله برای افرادی که سالهاست، زیر سایه جنگ و تهدید دائمی بمباران زندگی میکنند، بدیهی به نظر میرسد.
تجربه تمام جنگهای مدرن نشان داده که هدف ارتشهای اشغالگر صرفا در از بین بردن نیروی انسانی دشمن، خلاصه نمیشود. بلکه توانایی سرزمین دشمن برای زیستپذیری و حیات مورد تهاجم واقع میشود. برای نمونه میتوان به اشغال اندونزی توسط ارتش امپراطوری ژاپن در جریان جنگ جهانی دوم اشاره کرد. مردم «پاپوآی غربی» علاوه بر سرکوب و خشونت سیاسی توسط ارتش اشغالگر ژاپن، هدف «نسلکشی» آهسته نیز قرار گرفتند. از قضا جنگلهای پاپوا صاحب بیشترین تنوع زیست محیطی در سراسر سیاره زمین بود. پاپوآی غربی همچنین میزبان یکی از بزرگترین معادن مس و طلا در جهان محسوب میشد. اشغالگران در این منطقه کوشیدند به صورت تدریجی مناطق جنگلی را از بین ببرند. با گذشت هفتاد سال، زندگی مردم این منطقه همچنان متاثر از جنایات زیست محیطی ارتش اشغالگر است.
ارتشهای جهان سالانه ۵.۵ درصد از تولید گازهای گلخانه را به خود اختصاص میدهند. این رقم بیشتر از مجموع گازهای گلخانهای است که صنایع حمل و نقل هوایی و کشتیرانی تولید میکنند. نتایج یک تحقیق در دانشگاه کوئین مریلند نشان داد که میزان انتشار گازهای گلخانهای ظرف ۱۲۰ روز اول نخست حمله به غزه به تنهایی از میزان گازهای گلخانهای تولید شده توسط ۲۶ کشور مستقل بیشتر بوده است. بر اساس تخمین محققان، میزان گازهای گلخانهای که در پروژه بازسازی غزه به صورت فرضی تولید میشود، بیشتر از ۱۳۵ کشور جهان است.
این مسئله تا حدودی نشاندهنده شدت وحشیگری رژیم صهیونیستی در تهاجم به غزه است. اما حتی این آمارهای تکان دهنده نیز نمیتواند ارتباط عمیق بین خشونت نظامی و نابودی محیط زیست را روشن کند. تأثیر جنگ و اشغالگری بر اقلیم صرفاً یک عارضه جانبی یا پیامد ناگوار نیست و نمیتوان کشتار مردم غزه را از کشتار محیط زیست آنها تفکیک کرد.
در جنگ ویتنام، استفاده از مواد شیمیایی سمی از جمله عامل نارنجی، بخشی از استراتژی عمدی آمریکاییها برای از بین بردن ظرفیتهای کشاورزی مردم ویتنام بود. این استراتژی مردم را مجبور به ترک سرزمین خود کرد. جنگلهایی که توسط ویتکنگها بهعنوان پوشش و محل اختفا استفاده میشد، توسط ارتش آمریکا ریشهکن شد تا ظرفیت مقاومت مردمی کاهش یابد. این همان کاری است که همه ارتشهای اشغالگر به طرق مختلف، در عملیاتهای نظامی خود انجام میدهند. آنها ظرفیت جمعیت دشمن را برای زندگی پایدار و حفظ خودمختاری در منابع آب و غذای کاهش میدهند یا به طور کامل حذف میکنند.
از سال ۲۰۱۴ بولدوز انداختن به جان خانههای فلسطینیها و دیگر زیرساختهای ضروری با یک جنگ شیمیایی تکمیل شد. سمومی که توسط نیروی هوایی ارتش اسرائیل روی زمینهای غزه پاشیده شد، بسیاری از زمینهای قابل کشت را نابود کرد. غزه از مدتها پیش از ۷ اکتبر در معرض استراتژی زیستبوم کُشی قرار داشت. نیروهای نظامی اشغالگر سالهاست که برای کاهش و در نهایت از بین بردن زیستپذیری غزه در تلاش هستند. هدف نهایی از جنگی که پس از هفت اکتبر آغاز شده، تبدیل کردن غزه به یک منطقه غیرقابل سکونت است.
تانکها و تراکتورهای رژیم صهیونیستی حداقل ۵۰ درصد از زمینهای کشاورزی و اغلب باغهای باستانی زیتون را در غزه ریشهکن کرده و بمباران گسترده هوایی تاسیسات گلخانهای نوار غزه را از بین برده است. این جنایات تلاشی عمدی برای ناتوانسازی سرزمین غزه از حفظ زندگی و حیات انجام شده است، نه به صورت سهوی و تصادفی.
تخریب تاسیسات تامین آب و سیستم فاضلاب غزه و تحمیل مداوم گرسنگی بر مردم به هیچ وجه پیامدهای ناخواسته جنگ محسوب نمیشود. این موارد، تاکتیکهای عمدی جنگ است. ارتش اسرائیل در حمله بیامان خود به مردم غزه از قطع دسترسی به آب و غذا به عنوان سلاح استفاده میکند. البته هیچ یک از این اعمال شیطانی برای فلسطینیها جدید نیست. اسرائیل سالهاست از همین تاکتیک برای حفظ مناطق اشغالی، تحت فشار قرار دادن فلسطینیها برای ترک سرزمینهای خود و توسعه شهرکسازی استفاده کرده است. از ۷ اکتبر به بعد اسرائیل فقط شدت این تلاشها را تشدید کرده و با فوریت بیسابقهای میکوشد تا آخرین ظرفیت حیات در غزه را از بین ببرد.
آسیب فوری جنگ در غزه مردم فلسطین هرگز از آسیب طولانی مدتی که به سیاره زمین وارد میشئذ، قابل تفکیک نیست. به همین دلیل هر کسی که علاقهمند به پایان یافتن رنجهای بشری و جلوگیری از فجایع زیست محیطی در آینده بسیار نزدیک است، باید با نظامیگری، جنگافروزی و اشغالگری در هر شکل و شمایل و با هر بهانهای مخالفت کند.
انتهای پیام/ 944
منبع