«طریق»؛ برنامه‌ای برای مواجهه با خود 


به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، در برنامه «طریق» انسان با گناهان و درون خود روبرو می‌شود. اما در اینجا این مواجهه با نمونه‌های دیگر متفاوت است. در جامعه غربی شخص گناهکار و نادم به کلیسا رفته و در خلوتی که حتی کشیش قادر به دیدن چهره او نیست به گناهان خود اعتراف می‌کند. اما در اینجا آدمی در مقابل دوربین و روبه‌روی همه افراد جامعه اعتراف کرده و استغفار می‌کند. در مقابل دوربینی که این مواجهه را تا ابد ضبط کرده و در فضای اینترنت برای همیشه زنده نگه می‌دارد. همین مساله باعث می‌شود که خلوصی درون مهمانان برنامه دید و آن را می‌توان جدی گرفت.

اینانلو از محله سرآسیاب و جنگ و جدل‌های دوره کودکی و نوجوانی خود می‌گوید. دعوا برای ناموس، برای لذت، رفاقت و هرچیز دیگری است. حالا اما او متفاوت از قبل است. اینانلو به کربلا رفته، زمانی که نوجوانی بیش نبوده و همان سفر هم پنهانی و به قول مجری برنامه قاچاقی بود. اما زیارت ارزش این تخلف را داشت. خودش می‌گوید که داشت و شکی به آن ندارد. حالا جنگ‌های دوران نوجوانی برای او جز خام‌فکری و شرارت معنایی ندارد و این حلالیت طلبی در مقابل دوربین خالصانه است. موهبتی که نصیب هرکسی نمی‌شود و متعلق به کسی است که معنای قیام حسین(ع) را درک کرده باشد. اینجا مساله دیگر جرات نیست بلکه ایمان است. ایمانی که از طریق برنامه طریق به دست می‌آید.

اما «طریق» تنها برنامه‌ای برای اعتراف کردن نیست. مهمانان این برنامه هم به یک طیف خاص خلاصه نمی‌شوند. در یکی از اپیزودها مهمان برنامه دکتری‌ است که می‌توان لقب نخبه را برای او به کار برد. دکتری که سال‌ها نذر هیات خانگی و سفر کربلا را حفظ کرده و در این راه قدم گذاشت. می‌گوید در کودکی دوبار مرگ ناگهانی بر اثر حمله قلبی را تجربه کرده‌است. مرگی چند دقیقه‌ای که پزشکان قصد صدور گواهی فوتش را داشته‌اند. با دعای پدر و توسل به امام حسین کودک به زندگی بازمی‌گردد. چیزی شبیه معجزه؛ همین اتفاق موجب می‌شود که باقی عمرش را عاشقانه با حسین سر کند. او که در کودکی به گفته خود پر از شرارت و خشم بود حالا تبدیل به انسانی متفکر شده، به درجه دکترا در علم رسیده و قلبش همچنان پر شور برای حسین (ع) می‌تپد.

مهمان دیگر برنامه برای ما شخص آشنایی‌ است. سامان گوران ورزشکار و هنرمند که همه او را با لطیفه و استندآپ کمدی می‌شناسند. هر بار که مقابل دوربین نشسته مخاطب را خندانده اما در این برنامه او قرار نیست نقابی از طنز به چهره بزند. او بی‌پروا بعد دیگری از شخصیت خود را به مخاطب نشان می‌دهد. بعدی عرفانی و مذهبی که همیشه همراهش بوده است. چیزی فراتر از طنز و سرگرمی. می‌گوید وقتی به زیارت می‌رود همیشه افرادی هستند که عکس یادگاری از او بخواهند اما از این امر سر باز می‌زند چرا که مکان‌های زیارتی تقدسی والا برای او دارند و این تقدس با هیچ چیز قابل مقایسه نیست.

در «طریق» با انسان به مثابه یک موجود در گذر زمان مواجه می‌شوید. موجودی که با موهای سپید و چشمانی سرخ مقابل دوربین می‌نشیند و از چیزهایی سخن می‌گوید که جای دیگری امکان بازگو کردن آن را ندارد. مهمانان «طریق» با صحبت‌های خود قسمتی از وجود خود را نمایش می‌دهند که حاصل تجربه و زیست آن‌هاست. تجربیاتی که برای هر انسانی سودمند است و پر از نکته و حرف‌های گفته نشد.

در بخش‌هایی از برنامه صحبت‌ها آنقدر شخصی می‌شود که طرفین به گریه می‌افتند. فضای عرفانی برنامه انقدر خوب ساخته و پرداخته شده که مخاطب نیز از پشت دریچه تلویزیون با آن‌ها همراه شده و به راحتی پس از تماشای آن احساس سبکی دلپذیری می‌کند. گاهی مهمانان برنامه مدیحه سرایی می‌کنند و گاهی بی‌اختیار تحت تاثیر فضا سکوت‌های ممتد می‌کنند. فضا میزانسنی ترکیبی دارد. ترکیب سقاخانه‌های سنتی و مسیری ملکوتی به دریچه‌ای روشن و سبز.

«طریق» می‌تواند استرس و دلمشغولی روزانه مخاطب را به راحتی بزداید و حال و هوای معنوی را مهمان خانه مخاطب کند.

این برنامه به مناسبت اربعین حسینی هرشب از شبکه یک سیما پخش شد و حالا چند قسمت از آن باقی مانده است تا فصل دومش به پایان برسد. آیا باقی این روایات به فصل سوم می‌رود؟


منبع

درباره ی nasimerooyesh

مطلب پیشنهادی

بررسی مشکلاتِ موسیقی کشور دستور کار مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ

به گزارش ایرنا از روابط عمومی دفتر موسیقی، امیرحسین سمیعی مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ …