گروه جامعه ایرنا – طبق آمار اعلام شده تمامی ۱۰ نفر اول رشته علوم تجربی، ۶ نفر از ۱۰ نفر دارای رتبه برتر در رشته علوم انسانی و ۶ نفر از ۱۰ نفر برگزیده رشته ریاضی، دانش آموزانی هستند که در مدارس استعدادهای درخشان تحصیل کردهاند.
با انتشار نتایج کنکور ۱۴۰۳، برخی عنوان کرده اند که تمرکز بالای رتبههای برتر در مدارس استعدادهای درخشان و شهرهای بزرگ، نابرابریهای جدی در نظام آموزشی کشور را نمایان میسازد و این در حالی است که تنها یک درصد کوچک از رتبههای برتر از مدارس دولتی عادی و مناطق محروم فارغالتحصیل شدهاند.
در پاسخ به این ابهامات باید گفت که کسب رتبه های برتر از میان دانش آموزان مدارس سمپاد و اینکه ۷۳ درصد برترین های کنکور در ۳ رشته علوم انسانی، تجربی و ریاضی را سمپادی ها تشکیل می دهند، اتفاق تازه ای نیست و طی سال های مختلف نیز شاهد به دست آمدن چنین نتایجی بوده ایم.
ورود به مدارس سمپاد شرایط خاص خود را دارد، دانش آموزان پایه ششم برای تحصیل در پایه هفتم باید نمرات “خیلی خوب” و دانش آموزان پایه نهم برای ورود به پایه دهم این مدارس باید حداقل معدل ۱۹ داشته باشند و از همه اینها مهم تر اینکه در آزمون شرکت کرده و حد نصاب لازم را به دست آورند.
سوالات در آزمون مدارس استعدادهای درخشان به گونه ای برنامه ریزی شده که صِرف دارا بودن یک سری اطلاعات ریاضی کفایت نمی کند و فرد باید از هوش و ذکاوت بالایی نسبت به همسالان خود برخوردار باشد تا بتواند پس از موفقیت، وارد این مدارس شود و ادامه تحصیل دهد.
البته صرفا قبولی در آزمون ورودی نمی تواند تمامی قفل ها برای ورود به مدارس سمپاد را باز کند چراکه اگر دانش آموز از هوش کافی برخوردار نباشد در طول سال تحصیلی از آنجا که توان رقابت با همکلاسی های خود را ندارد سرخورده و افسرده شده و مدرسه نیز بنابر شرایط و ضوابط افرادی که دارای معدل پایین باشند و نتوانند همپای دیگر دانش آموزان معدل بالا کسب کنند را به مدارس عادی بازمی گرداند و همین مساله چالش ها و مشکلات بسیاری را برای خانواده ها و دانش آموزان به دنبال دارد.
اما آنچه این روزها تامل برانگیز است اینکه برخی خانواده ها با چشم و هم چشمی و با هدف اینکه فرزندشان از دیگر همسالان خود در میان دوستان و آشنایان عقب نماند، اصرار دارند تا دانش آموز صرف نظر از میزان توانایی و هوش و ذکاوت در آزمون ورودی مدارس استعدادهای درخشان شرکت کرده و در این مدارس درس بخواند و با مشاهده نتایج کنکور و قرار گرفتن دانش آموزان مدارس سمپاد در میان رتبه های برتر کنکور حسرت داشتن چنین جایگاهی را دارند، حال آنکه ممکن است ضریب هوشی و توانمندی آن دانش آموز به آن اندازه مورد انتظار برای تحصیل در میان دانش آموزانی که از هوش بالایی بهره مند هستند، نباشد و به طور طبیعی صدمات و آسیب های روحی آن به مراتب بیشتر از اعمال سلیقه و انتخاب ناآگاهانه است.
شاید در نگاه اول موفقیت دانش آموزان مدارس سمپاد در آزمون سراسری خیره کننده باشد و این شائبه را ایجاد کند که امکانات و شرایط متفاوت باعث موفقیت این گروه از داوطلبان شده است، هر چند این دیدگاه را نمی توان نادیده گرفت اما توجه به این نکته هم لازم است که دانش آموزانی که در این مدارس تحصیل می کنند از ضریب هوشی بالاتری برخوردار هستند و با سختکوشی و تلاش فردی در کنار امکانات مدرسه توانسته اند به این سطح از برتری برسند.
مسئولان و کارشناسان آموزشی بارها اعلام کرده اند که مدارس سمپاد به دنبال تربیت ربات نیست بلکه مثل هر مدرسه دیگری بنا دارد که انسان تربیت کند و افراد را برای زندگی کردن پرورش دهد و در سند تحول نظام تعلیم و تربیت کشور، تاکید بر تربیت همه جانبه ساحتهای شش گانه است و نباید دانش آموزان را در معرض موضوع صرف علمی قرار داد.
آنها تاکید دارند که اگر تعدادی از افراد را انتخاب کردیم و تنها به آنها تست زدن، خرید کتاب کمک آموزشی و درس خواندن برای معدل بالا آموزش دادیم، مسیرمان را غلط رفته ایم بنابراین اگر بتوانیم با افراد دارای استعدادهای ویژه جامعه که ۲ تا ۳ درصد جمعیت هر جامعه ای را تشکیل میدهند، کار ویژه انجام دهیم، آن وقت نخبه تربیت کرده ایم.
سمپاد چگونه شکل گرفت؟
سابقه فعالیت مدارس تیزهوشان به پیش از انقلاب و سال ۱۳۴۷ باز میگردد، در واقع این مدارس پس از تشکیل اداره کل امور کودکان و دانشآموزان استثنایی در وزارت آموزش و پرورش روی کار آمدند.
اولین دبستان تیزهوشان ایران به نام «هشدار» با ۱۴ دانشآموز دختر و ۶ پسر در سال ۱۳۴۷ کار خود را آغاز کرد.
اما سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان در سال ۱۳۵۵ شکل گرفت که دارای سه مرکز در تهران و دو مرکز در مشهد و کرمان بود و به صورت مخفف «سمپاد» (معاونت پرورش استعدادهای درخشان) خوانده میشد.
پس از مدت زمانی مدارس تیزهوشان تهران در هم ادغام و تفکیک جنسیتی انجام شد. تقریباً از سرنوشت مدارس استعدادهای درخشان کرمان و مشهد نیز اطلاعات بسیاری در دسترس نیست.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با موافقت وزیر آموزش و پرورش وقت یعنی شهید رجایی در سال ۵۹ جریان تازهای به راه افتاد که مدارس تیزهوشان دوباره دانش آموز پذیرش کنند، اولین ورودهای این مدارس پس از انقلاب در سال ۶۲ بود. مدارس تیزهوشان همچنان زیر پوشش دفتر کودکان استثنایی کار میکردند و تا سال ۶۶ در مجموع ۸۰۲ دانش آموز داشتند.
در آن سالها روز به روز به تعداد دانش آموزان این مدارس افزوده میشد، در سال ۱۳۷۰ این سازمان در ۵۰ مرکز، ۹ هزار و ۶۸۲ دانشآموز داشت.
در واقع میتوان گفت سالهای ۶۶ و ۶۷ به دلیل تصویب دو مصوبه نقاط عطف سازمان ملی پرورش استعداد درخشان محسوب میشد، در سال ۶۷ ماده واحدهای در شورای عالی فرهنگی تصویب شد که مدارس سمپاد دوباره احیا شوند. در سال ۷۷ نیز اساسنامه سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان به تصویب رسید که اولین اتفاق در این راستا تأسیس مدارس استعدادهای درخشان در سایر شهرها بود.
رشد روزافزون مراکز سمپاد به گونهای بود که در سال ۱۳۸۴، ۹۹ مرکز راهنمایی و ۹۸ دبیرستان در ۴۴ شهر ایران، زیر پوشش این سازمان قرار گرفتند و تعداد دانشآموزان سمپادی بالای ۳۵ هزار نفر و تعداد داوطلبان سالانه ورود به مراکز آن، بالای ۲۰۰ هزار نفر اعلام شده بود.
همچنین در مهرماه سال ۸۸ تعداد ۳۳۸ مدرسه استعدادهای درخشان در کشور فعال بودند که این تعداد در مهرماه ۸۹ به ۳۵۸، در مهرماه ۹۰ به ۴۳۹ و در مهرماه ۹۱ به ۵۳۸ مدرسه افزایش یافت.
اکنون ۷۰۰ مدرسه سمپاد با ۱۲۰ هزار دانش آموز در سراسر کشور فعالیت دارند و هر ساله ۳۰۰ هزار دانش آموز با هم رقابت میکنند که ۳۰ هزار نفر پذیرفته میشوند.
عدالت آموزشی کلید واژه فعالیت سمپاد
عدالت آموزشی کلید واژه ای است که سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان (سمپاد) همواره به آن استناد و برای تحقق آن تلاش کرده است تا دانش آموزان نیازمند اما با بهره هوشی بالا بتوانند ادامه تحصیل داده و مدارج مختلف علمی را طی کنند از جمله این اقدامات پرداخت هزینه ثبتنام و شهریه دانشآموزان چهار دهک اول درآمدی و راهاندازی مدارس سمپاد عشایری در دولت سیزدهم با دستور شهید رئیسی بود که باعث شده ۴۵ درصد به جمعیت این دانش آموزان اضافه شود.
از دیگر فعالیت های این سازمان طی سال های اخیر می توان به شناسایی بیش از ۶۵۹۷ هزار دانش آموز در پایههای چهارم، پنجم و ششم ابتدایی و تکمیل نمون برگ مربوط و بارگذاری در سامانه سیدا به منظور معرفی به بنیاد ملی نخبگان به عنوان دانشآموزان دارای استعداد برتر در قالب طرح شهاب اشاره کرد.
تاسیس مدارس عشایری سمپاد به منظور شناسایی و جذب دانشآموزان دارای استعداد برتر در جمعیت عشایری استانهای فارس و خراسان رضوی از اقداماتی است که طی چند سال گذشته در راستای تحقق عدالت آموزشی انجام شده است.
آنگونه که مسئولان وزارت آموزش و پرورش اعلام کرده اند، کمک به دانشآموزان مناطق کمتر برخوردار جزو سیاست ها و برنامه های سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان است که در این رابطه تلاش کرده اند تا تعداد مدارس شبانه روزی را گسترش دهند.
مساله دیگری که منتقدان به آن اشاره می کنند شهریه مدارس سمپاد است که بنا به گفته رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان در سال گذشته در تهران حدود ۱۲ و نیم میلیون تومان بوده که در مقایسه با شهریه مدارس غیردولتی که در برخی موارد به ۱۰۰ میلیون تومان هم می رسد، بسیار ناچیز است و با این میزان شهریه نمی توان عدالت آموزشی در مدارس سمپاد را زیر سوال برد و این شائبه را ایجاد کرد که تنها افراد متمول قادر به تحصیل در این مدارس هستند والبته دلیل اصلی، بهره هوشی بالای افرادی است که در این مدارس درس می خوانند.
سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان همچنین برای دانش آموزانی که شامل این گروه ها نمی شوند، تخفیف های جدی و تقسیط شهریه در نظر گرفته است که با توجه به نظر مدیر و شورای مالی مدرسه اعمال می شود.
این سازمان در راستای تحقق عدالت آموزشی، شناسایی استعدادهای برتر و نخبه پروری با کمک بنیاد ملی نخبگان و بهره مندی همه افراد از امکانات مناسب تحصیلی و آموزشی اقدام به اجرای طرح شهاب کرد. طرح شهاب یا همان طرح «شناسایی وهدایت استعدادهای برتر» طرحی است که در بهمن ماه ۸۶ در راستای تحول بنیادین آموزش و پروش به تصویب هیات امنای بنیاد ملی نخبگان رسید و پس از تصویب اولین مرحله آن به صورت آزمایشی در سال تحصیلی ۹۲ – ۹۱ و در هفت استان برای هفت درصد دانشآموزان در پایههای چهارم و پنجم ابتدایی، دوم سوم راهنمایی و اول، دوم و سوم متوسطه اجرا شد.
این طرح زیر نظر «شورای راهبردی طرح شهاب در بنیاد ملی نخبگان» به ریاست معاون برنامهریزی و نظارت بنیاد ملی نخبگان و «ستاد مرکزی اجرایی طرح شهاب در وزارت آموزش و پرورش» به ریاست رئیس مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان و دانشپژوهان جوان، توسط ستادها و کارگروههای استانی، شهرستانی و آموزشگاهی در سال تحصیلی ۹۲ – ۹۱ به صورت محدود در هفت استان و به صورت آزمایشی اجرایی شد .
هدف از اجرای این طرح شناسایی، هدایت و حمایت آموزشی، تربیتی و معنوی صاحبان، استعدادهای برتر از دوره ابتدایی تا پایان دوره آموزش متوسطه و زمینهسازی برای استمرار حمایتها در مراحل مختلف آموزش عالی، پرورش استعدادهای برتر و سرآمد و ایجاد سازوکارهای مناسب برای رشد و بالندگی آنان به عنوان سرمایههای ملی و خدادادی، تقویت و درونی کردن هویت دینی و ملی واجدان استعدادهای برتر در دورههای تحصیلی مختلف آموزش عمومی به منظور احساس مسئولیت برای ایفای نقش سازنده در اعتلای کشور و حمایت تربیتی و معنوی از دانشآموزان دارای استعداد برتر به منظور بهرهمندی از توانمندیها و قابلیتهای آنها در تعالی و پیشرفت کشور تعیین شده بود.
تکمیل چکلیستهای شناسایی، بررسی چکلیستها در کارگروه مدرسه، ورود اطلاعات به سامانه، مستندسازی و بایگانی اسناد، تقویت روحیه تلاشگری و سختکوشی دانشآموز مستعد برای هدایت استعداد خاص او، جدیت دانشآموز مستعد در راه و خط مشی هدایت استعداد، تقویت روحیه پایداری و استقامت در راه هدایت استعداد در دانشآموز مستعد، رشد یکپارچگی شخصیتی و شناختی در دانشآموز مستعد، پیشگیری از آسیبهای اجتماعی نظام هدایت استعداد، توسعه خدمات مشاورهای و بهداشت روانی و هدایت در بستر طبیعی تربیتی دانشآموز و پرهیز از جداسازی/ الگوی تلفیق/ فراگیر از جمله فرایندهایی بود که برای شناسایی استعدادهای برتر و هدایت آنها در طرح شهاب در نظر گرفته شده بود.
اجرای این طرح از آنجایی قوت گرفت که مسئولان نظام آموزشی در دولت یازدهم نسبت به افزایش بی رویه مدارس استعدادهای درخشان انتقاد کرده و خواستار تعدیل در تنوع مدارس شدند. آنها عنوان کردند که در آموزش و پرورش به شدت نتیجهگرا شدهایم و به فرآیند آموزش و یادگیری توجه نداریم. از این رو تصمیم به حذف آزمون ورود به پایه هفتم مدارس استعدادهای درخشان گرفته شد تا این مدارس به تدریج از دوره اول متوسطه رخت بربندد.
با وجود دفاع تمام قد وزارت آموزش و پرورش از تصمیم به حذف آزمون مدارس تیزهوشان، نمونه دولتی و غیردولتی و حمایت شماری از فرهیختگان کشور از این اقدام در اسفند سال ۱۳۹۶ ، اما فضای آموزشی کشور شاهد نظرات مختلف کارشناسان درباره محاسن و معایب این تصمیم بود.
از جمله نگرانیهای مطرح شده در بحث حذف مدارس سمپاد ، راهی شدن دانشآموزان تیزهوش به سمت مدارس غیردولتی بود و در این میان عده ای نیز با راه اندازی کمپینی خواستار تجدیدنظر درباره مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش شده و از رئیس جمهور وقت تقاضا داشتند تا این مصوبه را تایید نکند.
این اعتراضات صرفا به خانواده ها محدود نشد و ۱۶۰ نماینده مجلس شورای اسلامی نیز در نامه ای به رئیس جمهور وقت درباره انحلال مدارس استعدادهای درخشان و نمونه دولتی اعتراض کردند و نتیجه این شد که همچنان برگزاری آزمون راه اصلی ورود به مدارس سمپاد است.
با وجود گذشت ۱۲ سال از اجرای طرح شهاب، این طرح هنوز نتوانسته به اهداف ترسیم شده دست پیدا کند چرا که معلمان فرصت کافی برای بررسی دانش آموزان در هشت دسته هوشی تعریف شده شامل استعدادهای اجتماعی، کلامی، علوم، حرکتی، ریاضی، هنری، فرهنگ دینی و فضایی را ندارند و علت دیگر این است که با وجود تلاش های بسیار برای جمع آوری اطلاعات از میزان هوش و استعداد دانش آموز با پایان دوره ابتدایی، در دوره متوسطه توجهی به این گزارش نمیشود و عملا اهداف طرح تحقق پیدا نمیکند.
البته در این میان مسئولان نظام آموزشی هم نسبت به عملکرد مدارس سمپاد و گرایش به سمت کنکور محوری همواره انتقاد داشته و به دنبال تدوین الگوی راهبری مدارس پرورش استعدادهای درخشان هستند تا این رویه اصلاح شود اما هنوز گویی عزم راسخی برای این مهم وجود ندارد و تا زمانی که اهداف ترسیم شده برای این مدارس و مدیریت واحد برای استعدادیابی از طریق طرح شهاب به عنوان یک اصل مدنظر قرار نگیرد این چالش ها و انتقادها وجود دارد.
در پایان ذکر این نکته هم ضروری است که شاید هنوز مدارس سمپاد با هدف نهایی و مطلوب که شناسایی استعدادهای برتر است فاصله دارد اما توانسته تا حدود زیادی در هدایت تحصیلی نخبگان دانش آموزی موثر باشد تا استعدادهای آنها فارغ از اینکه کجا و با چه سطحی از امکانات زندگی می کنند، هدر نرود.
منبع