[ad_1]
به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، مرور زندگی و شیوه کار یکی از جاسوسان مهم موساد در دهههای گذشته جالب توجه است، جاسوسی که پس از گذشت بیش از ۵۵ سال از اعدامش هنوز هم محل توجه است.
کوهن یکی از مهمترین جاسوسهای رژیم صهیونیستی در قرن بیستم به شمار میرفت که اطلاعات خطرناک و مهمی را طی چهار سالی که در پایتخت سوریه حضور داشت به تلآویو مخابره کرده بود و در مجلس سوریه ضد رژیم صهیونیستی شعار و شبها به تلآویو اطلاعات میداد.
وی در سال ۱۹۶۵ در دمشق لو رفت و توسط اعضای سرویس اطلاعات سوریه بازداشت و در ۱۸ می همان سال اعدام شد.
وی برای آنکه زمینه نفوذش فراهم شود چند سال به عنوان یک تاجر سوری ثروتمند که عاشق بازگشت به کشورش است در آرژانتین زندگی کرد. در آنجا با سفارت سوریه و برخی مقامات سوری روابط مستحکمی ایجاد کرد و به این عنوان که میخواهد ثروتش را در میهن خود سرمایهگذاری کند وارد سوریه شد.
نام جعلی او در سوریه کمال امین تعابت بود. با بسیاری از مقامات از جمله وزیر دفاع سوریه و رئیس جمهور آینده این کشور، روابط نزدیکی برقرار کرد و به سمت مشاور وزارت دفاع برگزیده شد.
این کتاب به نام «تنها در دمشق» در سال ۱۹۹۷ توسط مرکز پژوهشهای راهبردی خلیج فارس در لندن از زبان عبری به عربی ترجمه و موسسه انتشاراتی البیان در دبی آن را به چاپ رسانده است.
انتشارات ذکر نیز در سال ۱۳۷۶، هشت فصل این کتاب را به نام جاسوس اسرائیلی با ترجمه داوود وفایی به چاپ رسانده بود.
این کتاب با عنوان Our Man in Damascus: Elie Cohn در سال ۱۹۶۹ در ۱۹۲ صفحه منتشر شد.
قسمتی از متن کتاب
شیخ از کوهن خواست تا چند روزی را در منزل شیخ بگذراند. طابس، این پیشنهاد را با ادب و نزاکت رد کرد. اقامتش در هتل، مناسبتر به نظر میرسید. شیخ ماجد با اصرار گفت: – در این صورت، لااقل در هتل یکی از دوستانم بمان. طابس مخالفتی نکرد. پس از ورودشان به دمشق، اتومبیل در مقابل یکی از بهترین هتلهای شهر، یعنی هنل «سمیرامیس» توقف کرد. شیخ گفت: امیدوارم در اینجا راحت باشی. هتل سمیرامیس هتل زیبایی نبود. در اوایل قرن ساخته شده و همچنان باقی مانده بود. رنگ روغن قهوهای روی دیوار، در بعضی جاها ریخته شده بود.
اتاقی که به قول مدیر هتل، بهترین اتاق هتل به شمار میرفت، بزرگ بود، اما مبلهایش به سختی روی پا بند بودند. گذشته از آن، حمام کناری اتاق، هیچ تمیز نبود. در هنگام پر کردن فرم مربوط به پلیس، گذرنامه آرژانتینی را که در جیب داشت، درآورده و به کارمند پذیرش هتل داد. بلافاصله، پس از آنکه به اتاقش رفت، یکی از ساکهایی را که در دست داشت، بازکرد. بعد از اینکه چند چیز مورد را نیز برداشت، در ساک را بست.
او از فردا باید سعی میکرد که یک خانه اجارهای بیابد. با اینکه مسافرتی سخت و خستهکننده را پشت سرگذاشته بود، اما هیجان در دمشق بودن، باعث شد که ساعتها بر روی تخت از این پهلو به آن پهلو شود. صبح روز بعد، به شیخ تلفن زد و به او گفت که شب گذشته را در هتل دوست وی به خوبی گذرانده است. اما برای اقامت مجبور است حتیالامکان در زمان کوتاهی خانهای اجاره کند. شیخالعارد گفت که بعد از ظهر با وی تماس خواهد گرفت. کوهن نیز پس از پایان کارش در هتل، برای گشت و گذار کوتاهی به داخل شهر رفت. (صفحه ۸۸ و ۸۹)
کتاب الی کوهن، نفوذی و جاسوس اسرائیلی نوشته بن حنان و ترجمه محمدمهدی سیدناصری در قطع رقعی، در ۱۶۸ صفحه، با شمارگان هزار نسخه و با کاغذ حمایتی منتشر شده است.
منبع