به گزارش ایکنا، رسول قلیچ، پژوهشگر گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، اول مهرماه در نشست علمی «تحلیل مقایسهای سیره سیاسی امام حسین(ع) با سایر ائمه(ع)» با بیان اینکه سیره آیا با یکبار رخدادن چیزی سیره میشود یا باید مستمراً تکرار شده باشد، گفت: برخی از آقایان بر استمرار تأکید زیادی دارند ولی در خیلی از موارد برخی امور فقط یکبار رخ داده است و باز ما آن را سیره در نظر میگیریم، مثلاً امام حسین(ع) فقط یکبار قیام فرمودند و قیامشان استمرار نداشته است، از جمله اینکه امام(ع) علیه معاویه قیام نفرمودند لذا فقط برای همین یکبار هم قابل استناد است.
وی، افزود: یکی از اصول اساسی و بنیادی در بررسی سیره سیاسی ائمه(ع) قیام با حمایت مردمی است، یعنی لولا حضور الحاضر و قیام الحجه … و این مسئله در زندگی انسان 250 ساله وجود دارد؛ به تعبیر دیگر هر کجا به سراغ ائمه(ع) رفتهاند و ائمه(ع) هم مقبولیت عمومی را دیدهاند، به سمت گرفتن قدرت سیاسی حرکت کردهاند و هر کجا نبوده است، ساکت نداشتهاند.
قلیچ ادامه داد: مثلاً امام علی(ع) وقتی رفتار سقیفه را دیدند در منزل نشستند و حتی وقتی به ایشان رجوع هم شد باز چون حضور جدی مردم را ندیدند فعالیتی نداشتند و البته با زور مجبور به بیعت هم شدند و این رفتار تا دوره خلیفه سوم تداوم یافت تا اینکه بعد از مرگ عثمان روند تغییر یافت و وقتی حضور الحاضر را ملاحظه فرمودند، خلافت را پذیرفتند. این فشار عمومی آنقدر زیاد بود که امام(ع) در نهجالبلاغه دارند که نزدیک بود فرزندانم زیر دست و پا له شوند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه اضافه کرد: در دوره امام حسن(ع) هم شاهد این رفتار بودیم و امام(ع) با حمایت مردم به امامت تداوم بخشیدند و خلافت را بر عهده گرفتند ولی وقتی جلوتر میرویم و شاهد خیانت نزدیکان در مواجهه با معاویه و سستی اراده مردم شدند مجبور به پذیرش صلح شدند و خلافت را واگذاشتند. در دوره ائمه بعدی هم به خصوص امام صادق(ع)، ایشان از قیام نفی فرمودند و چون حضور مردم را ندیدند، مراجعات اندکی به ایشان بود و میپرسیدند چرا شما قیام نمیکنید ولی ایشان ضمن نهی هر قیامی خودشان هم فرمودند که من یاری ندارم.
قلیچ با بیان اینکه زمان امام رضا(ع) هم این روند وجود داشت و البته ایشان با زور ولایتعهدی را پذیرفتند، گفت: امام(ع) شرط فرمودند که من فقط عنوان ولایتعهدی را میپذیرم و در عزل و نصبها دخالتی ندارم زیرا زمانه، زمانهای نبود که بخواهند قیام علیه خلیفه داشته باشند و از قیام شیعیان هم نفی فرمودند. در سایر ائمه بعدی هم این وجه مخالفت با قیامها بود و خودشان هم اقدامی سیاسی در این مسیر نکردند.
سیره امام حسین(ع) در برخورد با معاویه و یزید
وی با بیان اینکه سیره امام حسین(ع) هم به دو بخش دوره معاویه و یزید قابل تقسیم است، تصریح کرد: امام(ع) در برخورد با معاویه شبیه امام حسن(ع) رفتار فرمودند ولی وقتی به یزید میرسیم یک استثنا در تاریخ رخ میدهد و آن اینکه امام(ع) با وجود اینکه حمایت جدی مردم را دارند باز دست به قیام میزنند؛ برخی شاید بگویند اینجا تعارض وجود دارد ولی به نظر بنده این تفاوت در بین سیره ائمه(ع) فقط به شرایط زمانه بستگی دارد.
قلیچ با بیان اینکه نظریات مختلفی در مورد چرایی قیام امام حسین(ع) وجود دارد، اظهار کرد: هدف امام حسین(ع) چه بوده است که در دوره سایر ائمه(ع) این کار نشده است یعنی اگر مراد، امر به معروف است چرا در زمان سایر ائمه(ع) رخ نداد؛ آیا سایر ائمه(ع) قائل به این کار نبودند؟ نکتهای که برای حل ماجرا وجود دارد اول شرایط خاص سال 61 هجری قمری است زیرا تا سال 60 قمری تقریباً هیچ صحابی قریشی نامداری جز سعد بن ابی وقاص وجود نداشت که او هم در سال 55 با توطئه معاویه کشته شد. عبدالله بن عمر و ابن زبیر و افرادی از این دست وجود داشتند که خطر برای جانشینی یزید محسوب میشدند.
وی افزود: البته ابن عمر علاقهای به خلافت نداشت، سعید بن عثمان هم از سوی معاویه تطمیع شد و او به نفع یزید کنار کشید. پسر عبدالرحمان عوف هم در زمره طرفداران ابن زبیر بود؛ پسر طلحه هم در جمل از دنیا رفت.
قلیچ ادامه داد: در این میان ابن زبیر و امام حسین(ع) خطر جدی برای بعد از معاویه هستند؛ ابن زبیر هم مدعی بود و هم امکانات و نیرو هم داشت؛ وقتی خبر مرگ معاویه به مدینه رسید و پیام بیعت یزید آمد او از مدینه به سمت مکه فرار کرد و در مکه با امام مواجهاتی داشته است و از امام هم خواست که از مکه بروند تا جای قدرت برای او باز شود.
قلیچ بیان کرد: امام(ع) با وجود منع خیلی از افراد برای رفتن به سمت کوفه ولی ایشان به درستی این حرکت را انتخاب کرد زیرا امام(ع) به سمت کوفهای حرکت کردند که والی آن نعمان بن بشیر بود نه عبیدالله و نعمان کسی نبود که بخواهد با امام(ع) مقابله کند. ائمه بعدی اما دست به اقدام سیاسی نزدند زیرا میدانستند ثمر چندانی ندارد.
تعارض بین سیره امام حسین(ع) و ائمه(ع) نیست
وی اضافه کرد: در زندگانی هیچ یک از ائمه بعد از امام حسین(ع) این جایگاه که در مظان خلافت باشند شکل نمیگیرد و فقط برای امام حسین(ع) این شرایط ایجاد شد؛ لذا عاشورا در طول تاریخ سایر ائمه تکرار نشد بنابراین تعارضی در بین سیره امام حسین(ع) و سایر ائمه(ع) نیست.
قلیچ افزود: یکی از مسائلی که مورد تأیید همه منابع است اینکه امام قصد داشتند بعد از ماجرای مسلم از مسیر کوفه برگردند ولی مانع شدند؛ بنابراین این شبهه که چرا امام حسین(ع) بدون نیرو قیام کردند ولی امام مجتبی(ع) با وجود آن همه نیرو صلح، درست نیست زیرا امام حسین(ع) هم در شرایطی اقدام فرمودند که آن همه نامه برای ایشان آمده بود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه اظهار کرد: امام حسین(ع) وقتی با ماجرای مسلم مواجه شدند عملاً قصد برگشت را کردند و در کربلا هم با عمر سعد مذاکراتی داشتند؛ نقل است که سه پیشنهاد داده شده است؛ یکی برگشت به مدینه، رفتن به مرز و مبارزه با کفار و در نهایت رفتن به شام و بیعت با یزید ولی عملاً بیعتی صورت نگرفت و امام حاضر به بیعت با یزید نشد.
وی با بیان اینکه امام علی(ع) در شرایط سختی که داشتند و حتی امام حسین(ع) با معاویه در صلح بود، اضافه کرد: اگر مبنا را در اینجا بر پذیرش پیشنهادات بگیریم یعنی امام حسین(ع) هم سیره مشابهی با سایر ائمه(ع) را دنبال کردهاند و اگر این فرض را نپذیریم یعنی ایشان به خاطر آن که یزید را فردی ناشایست برای خلافت اسلامی میدانستند حاضر به بیعت نشدند. ضمن اینکه نوع انتخاب یزید هم با هیچ روشی سازگاری نداشت نه شورایی بود و نه رأی عمومی و صرفاً پادشاهی و موروثی بود.
قلیچ با بیان اینکه پیشنهاد امام حسین(ع) پیشنهاد جامعی بوده است گفت: امام حسین(ع) در این پیشنهاد هم قصد داشتند که از محدوده سلطه عبیدالله خارج شوند و در عین حال که جانشان را حفظ میکنند بیعتی هم با یزید نداشته باشند ولی عبیدالله با خباثت و تحریک شمر مانع این مسئله شد. جامع پیشنهادات این بود که امام(ع) اگر به مرز میرفتند یا به شام و یا مدینه از محدوده قدرت عبیدالله خارج میشدند. امام(ع) به حفظ جان واقعاً باور داشتند لذا نظریه شهادت، درست نیست و مستندات زیادی بر خلاف آن وجود دارد. حتی در عاشورا هم امام(ع) شروعکننده نبودند و لشکر مقابل قصد جان امام را کردند.
قلیچ افزود: برخی قائل به این هستند که حتی اگر نظریه شهادت و جهاد را بپذیریم، تصمیم امام(ع) کاملاً درست بوده است زیرا نباید تسلیم آن شرایط و انتخاب فردی میشد که شایسته حکومت نبود و طبق هیچ مبنای عامهپسند و مشروعی انتخاب نشده بود. در مجموع به نظر بنده تفاوتی میان سیره امام حسین(ع) و سایر ائمه(ع) وجود نداشت و آنچه رخ داد به خاطر تفاوت در زمانه و شرایط بود و حتی یک مورد هم نمیتوان یافت که نشانگر تعارض باشد.
انتهای پیام
منبع