اسرائیل را چطور باید مهار کرد؟

رژیم صهیونیستی پس از خودداری از پذیرش آتش‌بس در جنگ غزه، با گسترش اقدامات تروریستی، حمله به جنوب لبنان و خط و نشان کشیدن برای جمهوری اسلامی ایران، تنش‌ها در منطقه را به اوج خود رسانده است.

در ارتباط با تحولات منطقه، «نیکنام ارشدنیا» کارشناس مسائل بین‌الملل و «سیدجلال ساداتیان» کاردار سابق ایران در انگلیس و تحلیلگر مسائل منطقه پاسخگوی پرسش‌های پژوهشگر ایرنا شده‌اند که در ادامه مشروح آن را می‌خوانید:

ساداتیان: تلاش‌های ایران برای خنثی کردن اثرات اقدامات مخرب اسرائیل از طریق تقویت برخی جریانات در منطقه صورت گرفته است اما متأسفانه بیشتر سخت‌افزاری برخورد شده در حالی که در دنیای امروز توجه به افکار، اعم از نخبگان و افراد خاص تا توده مردم در سطوح مختلف، بسیار مهم و اثرگذار است

در طول یک سالی که از طوفان‌الاقصی می‌گذرد، زد و خوردهای گسترده‌ای بین اسرائیل و جبهه مقاومت در جریان بوده است. دلیل کشدار شدن تنش‌های خاورمیانه و نرسیدن طرف‌های درگیر جنگ غزه به آتش‌بس چیست؟

ارشدنیا: در ادبیات سیاسی و مدیریت بحران این گزاره مطرح است که آغازگر بحران لزوما پایان‌دهنده بحران نیست. به تعبیر علمی و متدولوژیک، بحران‌ها با توجه به دامنه، طیف و گستره بازیگران می‌توانند عمق پیدا کنند. در واقع به هر میزان که سطح دخالت و ورود عناصر و متغیرهای جدید در بحران زیاد باشد به همان نسبت احتمال تطویل بحران افزایش پیدا می کند. از این منظر یکی از مهم‌ترین فاکتورهای گسترش و تطویل بحران و جنگ میان رژیم صهیونیستی و گروه مقاومت حماس، به دامنه بازیگران و جاه‌طلبی‌های رژیم صهیونیستی باز می‌گردد.

قبل از هر چیز مایلم به این نکته اشاره کنم که اسرائیل همواره از بحران و جنگ به مثابه ابزاری برای توسعه‌طلبی سرزمینی استفاده کرده است. این موضوع در طول چهار دوره جنگ‌های اسرائیل با اعراب هم مشاهده و تجربه شده است. بر همین اساس، یکی از مهم‌ترین دلایل کشدار شدن بحران، بهره‌جویی‌های استراتژیک و ژئوپلیتیک رژیم صهیونیستی به منظور توسعه‌طلبی‌های ارضی است؛ موضوعی که هم اکنون در حمله محدود زمینی به جنوب لبنان هم مطرح است که سران صهیونیستی به دنبال ایجاد منطقه حائلند.

موضوعی که در ادامه مساله اول هم قابل طرح است، «جنگ‌های دوره‌ای» از سوی رژیم صهیونیستی است. این اصطلاح ناظر به این واقعیت است که صهیونیست‌ها با جنگ‌های دوره‌ای به دنبال نوعی قدرت‌نمایی، تثبیت موقعیت و تجدید ایدئولوژی و آرمان‌ برای بقای سیاسی خودشانند. به بیانی دیگر با جنگ‌های دوره‌ای به دنبال جلب حمایت‌های نظامی و سیاسی از سوی دولت‌های غربی به خصوص آمریکا هستند.

ساداتیان: عملاً هیچ کشوری حاضر نیست منافع مردم خودش را که همان منافع ملی است، برای دیگران هزینه کند، مخالفان و منتقدان به نظام جمهوری اسلامی هم حرفشان این است که نظام ابتدا وظیفه دارد منافع مردم خودش را تامین کند و اگر به اندازه کافی قوی باشد، مازاد آن را صرف دیگران کند، اما از آنجا که نظام بر اساس اصول ایدئولوژیک خویش، برابر اجحافات و ظلم‌های فاحش غاصبان سرزمین فلسطین و سبعیت و جنایات بی‌شمار آنان نسبت به مردم بی‌پناه فلسطین احساس مسئولیت و تکلیف می‌کند، بنابراین به اشکال مختلف درگیر شده و عمده فشارهای غاصبان متوجه ایران شده است.

اسرائیل به رهبری نتانیاهو چه چشم‌انداز یا خط قرمزی را در تشدید تنش‌ها پیش روی خود ترسیم کرده است؟

ارشدنیا: طوفان‌الاقصی بزرگترین شکست اطلاعاتی رژیم صهیونیستی بود و تعداد گروگان‌ها و تلفات در این عملیات نشان داد که برخلاف تبلیغات و مانور رسانه‌ای صهیونیست‌ها روی رصد دقیق فعالیت گروه‌های مقاومت، در صحنه عمل اشراف کامل روی برنامه‌ها و راهبردهای جریان مقاومت ندارند. برهمین اساس نتانیاهو با آگاهی از شکست اطلاعاتی در عملیات طوفان‌الاقصی تمام تلاش خود را معطوف به مهار کامل جریان مقاومت حماس در نوار غزه کرده است.

نیکنام ارشدنیا تحلیلگر مسائل بین‌الملل

نباید از نظر دور داشت که به تعبیر فوکویی در پس هر قدرتی، مقاومتی نهفته است. این موضوع این پیام را می‌دهد که حملات و اقدامات ضدانسانی صهیونیست‌ها در نوار غزه به شکل‌گیری هسته‌های جدید مقاومت در میان ساکنان فلسطینی خواهد انجامید. از این جهت نتانیاهو با دو راهی دو سر باخت در صحنه غزه مواجه است؛ از یک سو ادامه حملات به انزجار بیشتر افکار عمومی جهان و تحت فشار قرار گرفتن رهبران غربی برای تجدید رویکرد در حمایت از اسرائیل خواهد انجامید و شمایی از این واقعیت با تحریم تسلیحاتی فرانسه عیان شد. از سوی دیگر، ادامه عملیات باعث روی آوردن فلسطینی‌ها به مقاومت با قالب‌ها و ساختار جدید خواهد شد.

ارشدنیا: یکی از مهم‌ترین دلایل کشدار شدن بحران، بهره‌جویی‌های استراتژیک و ژئوپلیتیک رژیم صهیونیستی به منظور توسعه‌طلبی‌های ارضی است؛ موضوعی که هم اکنون در حمله محدود زمینی به جنوب لبنان هم مطرح است و سران صهیونیستی به دنبال ایجاد منطقه حائلند

ساداتیان: نتانیاهو و کابینه جنگی ائتلافی او هم در داخل سرزمین‌های اشغالی از سوی مردم و احزاب رقیب تحت فشار است و هم در سرتاسر جهان، به ویژه از سوی فعالان سیاسی و اجتماعی و نیز دانشگاهیان. همچنین به واسطه رای دیوان عالی بین‌المللی لاهه مبنی بر غیرقانونی بودن فعالیت شهرک‌سازی در کرانه باختری رود اردن،‌ بیت‌المقدس شرقی و غزه. در همین حال، بخاطر ضربه دریافتی از حماس در ۷ اکتبر سال ۲۰۲۳ میلادی، اسرائیل در تلاش برای جبران، دست به جنایات عدیده زده و از همه معیارها و خطوط قرمز عبور کرده و افراد غیرنظامی و بی‌پناه مثل کودکان و زنان و سالمندان را شهید و مجروح ساخته و بیش از ۸۰ درصد محیط زیست انسانی و زیربناها را به کلی ویران ساخته است. قدرت‌های جهانی، بخصوص غربی‌ها با این همه سبعیت و وحشیگری با مسامحه برخورد کرده، تحت عنوان حق دفاع از خود، اسرائیل را با دادن سلاح و پول و اطلاعات، حمایت می‌کنند.

بسیاری در بحبوحه منازعات ایران و اسرائیل از مفاهیمی چون بازدارندگی سخن می‌گویند و بحث ایجاد موازنه میان رژیم صهیونیستی و جبهه مقاومت مطرح است. ناکارآمدی «گنبد آهنین» اسرائیل در رهگیری موشک‌های ایرانی در جریان وعده صادق۲ نشان داد رژیم صهیونیستی قادر به ایجاد بازدارندگی نظامی مقابل حملات ایران نیست و در عوض ترور سران گروه‌های منطقه در تهران و بیروت، ضربه‌پذیری محور مقاومت را برابر مزیت‌های اطلاعاتی و تکنولوژیک رژیم صهیونیستی عیان ساخت. در این فضا بازدارندگی چه تعریفی می‌یابد؟

ارشدنیا: با گذشت زمان و پیچیده‌تر شدن بحران، بازدارندگی معنا و مفهوم خود را از دست داده است. در واقع بازدارندگی به مفهوم کلاسیک یعنی ترس از دریافت ضربه دوم. روند اتفاقات و تحولات طی شش ماه اخیر به نوعی این ترس را در میان طرفین از بین برده است. وقتی حمله و اقدامی صورت می‌گیرد دیگر بازدارندگی معنایی ندارد. البته باید به این واقعیت توجه داشت که جنگ و درگیری یک مسیر بی‌انتها است و نتیجه و خروجی آن نابودی سرمایه انسانی و هدررفت ظرفیت مادی و معنوی است.

بر همین اساس با درک موقعیت خطیر فعلی نباید گذاشت بحران از کنترل خارج شود. در این بستر نهادهای بین‌المللی به خصوص شورای امنیت سازمان ملل به عنوان حافظ صلح و امنیت جهانی باید به رسالت تاریخی خودعمل کنند و با محکومیت جنایت‌های رژیم صهیونیستی به عنوان بازیگرا آشوب ساز در خاورمیانه اجازه ندهند که منطقه بیش از این وارد چرخه درگیری و جنگ شود. تجاوزات آشکار رژیم صهیونیستی به استقلال و تمامیت ارضی لبنان موضوعی کاملا مبرهن است و این موضوع باید از سوی شورای امنیت سازمان ملل به صورت قطعنامه محکوم شود.

ساداتیان: رژیم صهیونیستی رسماً و علناً تروریسم دولتی اِعمال می‌کند و از گذشته تاکنون هر جنایتی را مرتکب شده و نه تنها مورد تقبیح قرار نمی‌گیرد، بلکه از حمایت‌های آشکار و پنهان قدرت‌های غربی، بخصوص آمریکا بخاطر گروه‌ بسیار پرقدرت طرفدار صهیونیسم یعنی آیپک برخوردار است و همه اقداماتش را با قلدری و حمایت آمریکا ادامه می‌دهد. اسرائیل خود را برخلاف ضوابط و معیارهای بین‌المللی به هیچ کس پاسخگو نمی‌داند. کدام موجودیت دیگری، اعم از دولت‌ها یا حتی گروه‌ها چریکی و زیر زمینی چنین‌اند و به این گونه رفتار می‌کنند؟

اسرائیل را چطور باید مهار کرد؟
سیدجلال ساداتیان دیپلمات پیشین

تلاش‌های ایران برای خنثی کردن اثرات اقدامات مخرب اسرائیل که ضدصلح و امنیت مردم منطقه است، معطوف به مقابله از طریق تقویت برخی جریانات در منطقه شده است اما متأسفانه بیشتر سخت‌افزاری برخورد شده در حالی که در دنیای امروز توجه به افکار، اعم از نخبگان و افراد خاص تا توده مردم در سطوح مختلف، بسیار مهم و اثرگذار است. اگر این بخش کار را نرم‌افزاری بخوانیم از توجه لازم برخوردار نشده است.

ساداتیان: برای مدیریت بحران کنونی در خاورمیانه نباید از ظرفیت‌های دیپلماسی عمومی غافل شد

چه تحلیلی از این تحولات از منظر معادلات میان قدرت‌های بزرگ و فرامنطقه‌ای دارید؟

ارشدنیا: قدرت‌های بزرگ و فرامنطقه می‌توانند نقش کاتالیزوری در مدیریت و کاهش تنش در خاورمیانه ایفا کنند. نشانه‌های این امر در رویکردهای اخیر دولت فرانسه دیده شده است. مکرون با درک شرایط منطقه و جایگاه لبنان در سیاست‌های خاورمیانه‌ای به سهم خود به دنبال جلب حمایت‌های جهانی به منظور کاهش و مدیریت تنش است. در این راستا رئیس‌جمهوری فرانسه به دنبال برگزاری کنفرانس جهانی برای جلب حمایت‌های جهانی جهت کمک انسانی به مردم لبنان است. حال این عزم نیازمند قدرت و تشریک مساعی دیگر بازیگران نظیر انگلیس، آلمان و سایر قدرت‌های شرقی به ویژه روسیه و چین است. به هر حال در فضای بحران و ناامنی همه بازیگران به اندازه خود متضرر می‌شوند.

پیشتر در تحولات عربی و جنگ داخلی در سوریه و قدرت‌گیری داعش، جهانیان نظاره‌گر بحران انسانی در منطقه و گسیل بخش عظیمی از بی‌خانمان‌ها به سمت قاره سبز شدند. این موضوع پناهندگی و راه افتادن به سمت مناطق امن در فضای جدید خاورمیانه کاملا محسوس است. بر همین اساس، این وظیفه بر دوش قدرت‌های جهانی به خصوص اتحادیه اروپا قرار دارد تا با تعیین سازوکار و مکانیسم‌های عملیاتی اجازه کشدار شدن بحران و افزایش ناامنی را در خاورمیانه ندهند.

ساداتیان: کشورهای منطقه تابع منافع خود، حداکثر از حمایت کلامی و گاهی هم کمی کمک مالی فراتر نرفته‌اند و در برابر حمایت‌های بی‌دریغ غرب، بخصوص آمریکا و بریتانیا منفعل بوده و مقابل اقدامات ضدانسانی اسرائیل در کشتار و بی‌خانمان ساختن فلسطینی‌ها و اخراج آنان از سرزمین و خانه‌هایشان و همچنین کشتار وسیع و عملیات وحشیانه اسرائیل در غزه و اخیراً در جنوب لبنان، سکوت کرده‌اند. دبیر کل سازمان ملل و اکثریت کشورهای عضو مجمع عمومی بر حقوق فلسطینیان برای داشتن دولت رسمی و عضویت رسمی در سازمان ملل تاکید کرده با اکثریت آراء رای داده‌اند، اما قدرت‌های دارای حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل، هنوز بر حقوق فلسطینان برای داشتن دولت مستقل به اجماع نرسیده‌اند و حتی در برابر تجاوزات اسرائیل از اقدامات مخرّب صهیونیست‌ها حمایت می‌کنند.

چه بایسته‌هایی پیش روی جمهوری اسلامی ایران در مدیریت منازعات منطقه می‌بینید؟

ارشدنیا: مدیریت منازعه متاثر از مولفه‌هایی نظیر توانمندی اقتصادی، سیاسی و نظامی است. در واقع هر کشوری که از عناصر مادی و معنوی قدرت نسبت به رقیب بیشتر برخوردار باشد به همان نسبت برای مدیریت و سمت و سو دادن به بحران موقعیت مناسبتری دارد.

ارشدنیا: قدرت‌های بزرگ و فرامنطقه مانند فرانسه باید نقش کاتالیزوری در مدیریت و کاهش تنش در خاورمیانه ایفا کنند

در وضعیت کنونی منازعه، جمهوری اسلامی ایران می‌تواند راهبرد فعال ساختن ظرفیت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای را به منظور ایزوله کردن اسرائیل به کار گیرد. سفر رئیس جمهوری محترم پس از عملیات وعده صادق ۲ به کشور قطر و مذاکرات فشرده دیپلماتیک در قطر با روسای مختلف کشورهای منطقه از جمله اقدامات ارزشمند و موثر در مدیریت منازعه و جلوگیری از ماجراجویی ‌ای اسرائیل بود. دکتر پزشکیان با انجام به موقع این سفر و تبیین رویکرد دفاعی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران، این پیام را در سطح منطقه و جهان مخابره کرد که بازیگر آشوب‌ساز منطقه رژیم صهیونیستی است. بر همین اساس پیگیری راهکارهای دیپلماتیک و اجماع‌سازی منطقه ‌ی می تواند به سهم خود در انزوای صهیونیست‌ها و جلوگیری از تنش آفرینی‌های جدید موثر واقع شود.

ساداتیان: دیپلماسی قوی‌تر در این زمینه می‌تواند چاره‌ساز باشد. در سفرهای رسمی مقامات دولتی به سایر کشورها یا در اجلاس‌های منطقه‌ای و بین‌المللی این دیپلماسی می‌تواند جریان یابد؛ ضمن اینکه نباید از ظرفیت دیپلماسی عمومی حتی سفرهای روسای جمهوری سابق مانند رئیس دولت اصلاحات به کشورهای عربی غافل بود. استفاده از دیپلمات‌های برجسته و کارآزموده شاغل و در کنار آنان افراد دارای توانمندی‌های سخن‌گفتن بخصوص افراد دارای تسلط بر زبان کشورهای مقصد می‌تواند کارگشا باشد و به روشنگری و توجیه افکار دولت‌ها و افکار عمومی برای اجماع‌سازی کمک کند. در این میان، سازمان‌هایی مانند اتحادیه عرب و اعضای کنفرانس اسلامی می‌توانند مقصد رایزنی‌های دیپلماتیک باشند.

علاوه بر تلاش‌های گسترده‌ای که همزمان برای برقراری مناسبات متوازن با غرب در کنار تقویت روابط با شرق باید به کار بست، تقویت قدرت ژئوپلیتیکی میزان تأثیرگذاری در جریانات مختلف را افزایش می‌دهد. کاستن از حمایت بی‌دریغ غرب از اسرائیل و افزایش همبستگی و همراهی بیشتر کشورهای منطقه با فلسطین که خود متضمن افزایش قدرت ژئوپلیتیکی ایران خواهد شد، خطر درگیری و افزایش تنش در منطقه و بخصوص تبادل آتش بین ایران و اسرائیل را که آرزوی نتانیاهو است مهار می‌کند.


منبع

درباره ی nasimerooyesh

مطلب پیشنهادی

صفحهٔ درخواستی شما یافت نشد.

احتمالاً آدرس را اشتباه تایپ کرده‌اید. شما به طور خودکار به صفحهٔ اول هدایت خواهید …