جلسهای را به صورت منظم در نمازخانهی روایت فتح بین بچهها برگزار میکرد. در یکی از آن جلسات به روایت دوربین، تکیه زده بر دیوار، با میکروفونی روبروی صورتش برای بچهها تعریف میکند که یکبار دوستی آمد ملاقاتم و گفت فلانی: شما کار خاصی نمیکنید، در فضای جبهه هرکس دوربین را روشن کند همینها را میگیرد. راست هم میگفت، ظاهر امر همینگونه بود که هر فیلمبرداری در جنگ، لاجرم همین تصاویر را خواهد گرفت. بعد رو به بچهها ادامه میدهد که با قبول این فرض، پس چرا یک خروجی میشود روایت فتح و خروجی دیگر چیزی متفاوت میشود؟
این سؤال را به شیوههای مختلف از بچهها میپرسد ولی جوابی نمیشود. دست آخر یک نفر میگوید: خود شما! آقا مرتضی لبخندی میزند و میگوید این جواب کامل نیست. ولی کاملترین جواب همین بود. فوتبالیها خوب میدانند که خیلی از کارشناسان و اهالی فن اعتقاد دارند، اریگو ساکی، مربی شهیر ایتالیایی، فوتبال دنیا را بعد از خودش متحول کرد. او میلان را بعد از چند دوره ناکامی قهرمان ایتالیا و لیگ قهرمانان اروپا کرد و با تیم ملی ایتالیا نیز نتایج قابل قبولی گرفت. همان توپ، همان زمین، همان بازیکنها… اما اریگو ساکی فوتبال را با این موجودیها عوض کرد.
اریگو به فوتبال دنیا نشان داد که این مهم است که چه تفکری پشت امکانات و بازیکنها قرار بگیرد تا نتیجهی مطلوب حاصل شود. آقا مرتضی انگار اریگو ساکی روایت فتح بود. آقا مرتضی به سراسر سیستم رسانه ای آن سالها نشان داد که مهم است چه کسی و با چه تفکری تیم سازنده را رهبری کند.
مرتضی عاشق مبارزه بود و همین عشق را به گروه منتقل میکرد. برای مرتضی جنگ یک اتفاق تاریخی نبود که روزی تمام شود و ردش را از کتابهای تاریخ بگیرند، برای او جنگ نقطهی تحول انقلاب اسلامی و دریچهای عظیم برای تحول انسانی بود. پس بین تصویربردار مرتضی با تصویربرداران دیگر که به نیت ضبط و ثبت صرف اتفاقات تاریخی به جنگ میآمدند تفاوت بسیاری وجود داشت.
مرتضی مربی تیم روایت فتح بود نه مدیر آن. برای مرتضی حالات روحی انسانها در جنگ مهم بودند نه توپ و… چون مرتضی بر سلوک جنگ تمرکز داشت نه اخبار پیشروی و شکستها. آقا مرتضی آوینی و اریگو ساکی هرچند از لحاظ کاری دور از هم، اما دنیای کاری خودشان را متحول کردند. به ما نشان دادند مهم است چه کسی و با چه تفکری از ابزار استفاده کند. آن فرد که میان جمعیت گفت فرق بین ما و آنها شمایید، راست میگفت.
منبع: مجله مجازی واو