گزارشگری ورزشی یا راه رفتن روی اعصاب بیننده؟

یکی از مهمترین عوامل جذابیت در دیدن مسابقه‌های ورزشی به ویژه فوتبال، گزارشگری این بازی‌هاست. تماشای بازی از تلویزیون بدون صدای گزارشگر از نظر هیجان و جذابیت باعث می‌شود علاقمندان به ورزش حس کنند که چیزی کم دارند. در واقع گزارشگری در هنگام انجام بازی باعث می‌شود همگام با مخاطب، بار عاطفی رخدادهای بازی را زیاد کند و با فراز و فرود صدا، تغییر در لحن، بازی با کلمات و ارائه اطلاعات، لذت تماشاگر را افزایش ‌دهد. البته همه این‌ها به حرفه‌ای بودن و رعایت نکات اساسی در فن گزارش نیز بستگی دارد.

البته آنچه در سال‌های اخیر مشاهده می‌شود، نوعی حاشیه‌پردازی برخی گزارشگران ورزشی است و این مساله هم شنونده و هم بیننده را نه تنها عصبانی، بلکه از روند بازی و شور و هیجان آن دور می‌کندالبته آنچه در سال‌های اخیر مشاهده می‌شود، نوعی حاشیه‌پردازی برخی گزارشگران ورزشی است و این مساله هم شنونده و هم بیننده را نه تنها عصبانی، بلکه از روند بازی و شور و هیجان آن دور می‌کند. شما کافی است به یک گزارش انگلیسی گوش دهید تا بفهمید تفاوت از کجا تا کجاست.

گزارشگری بازی از داخل استودیو، بسیار متفاوت از گزارشگری در فضای ورزشگاه است. چون گزارشگری بازی آن هم از داخل استودیو بیشتر بر مبنای اطلاعات و دانسته‌های شخصی و رخدادهای است که از تلویزیون قابل مشاهده است اما وقتی گزارشگر از داخل ورزشگاه بازی را ‌بیند، در بیان او، حال و هوای دیدن یک بازی زنده، افزایش یافته و مواردی اشاره می‌کند که از چشم دوربین هم مخفی مانده باشد.

نخستین انتظار بیننده تلویزیونی از گزارشگر، روراست بودن و صداقت اوست؛ در واقع گزارشگر بازی باید اشتباه‌هایش را بپذیرد و بلافاصله ضمن اصلاح، در صورت لزوم از بیننده پوزش بخواهد. هر چند عذرخواهی باعث می‌شود تعداد بیشتری از مخاطبان متوجه اشتباه گزارشگر شوند اما هیچ چیزی از صداقت بالاتر نیست و گزارشگر حرفه‌ای و کم ‌اشتباه نباید ترسی از این موضوع داشته باشد.

ممکن است یک گزارشگر در طول بازی چند بار حوادث پیش‌رو را تحلیل می‌کند و حتی چند پیش‌بینی‌اش درست باشد اما باید بداند تأکید دائمی روی یک پیش‌بینی درست و تلاش برای اثبات خود، نه تنها با استقبال بیننده تلویزیونی همراه نمی‌شود، بلکه فضای حاکم بر اصل گزارشگری را به حاشیه برده و به قولی، روی اعصاب بیننده راه می‌رود زیرا در فوتبال هیچ چیزی قابل پیش‌بینی دقیق نیست. تماشای بدون تأخیر مسابقه در نمایشگر دوم، اطلاعات گزارشگر را افزایش و او را مسلط‌تر نشان می‌دهد اما انجام این کار و تحویل هیجان مصنوعی از صحنه‌ای که چند ثانیه پیش دیده، با اصل صداقت در تناقض است.

وقتی گزارشگر با مخاطب ارتباط برقرار می‌کند، باید پابه‌پای بیننده حرفه‌ای و صاحب اطلاعات پیش برود و دانش فوتبالی خود را نشان دهد. منظور از ارائه اطلاعات، داده‌های دانش‌نامه‌ای در مورد بازیکن‌ها نیست. اشاره به ملیت بازیکنانی که در لیگ کشور خودشان بازی می‌کنند نیز اهمیتی برای بیننده ندارد زیرا با کمی جست‌وجو در مورد هر بازیکن می‌توان اطلاعات شاخص و تازه‌ای به دست آورد اما پیش از آن‌که کارگردان تصویر بسته او را نشان دهد، ارائه اطلاعات، کاری حرفه‌ای قلمداد نمی‌شود.

برای بیننده تلویزیونی بیان یک حادثه خاطره‌انگیز یا جنجالی در تقابل یک داور و یک تیم جذاب‌تر از این است که «این تیم در ۲۰ بازی با قضاوت این داور ۱۲ برد کسب کرده.» داده‌های ارائه ‌شده توسط گزارشگر باید شاخص، دقیق، موثق و به‌موقع باشد و بتواند در فرصت مناسب برای بیان بسیاری از اطلاعات جمع‌آوری ‌شده پیش از گزارش خود اقدام کند.

از وظایف اولیه گزارشگر این است که باید آمار عملکرد تک‌تک‌ بازیکن‌ها را تا پیش از آغاز بازی در اختیار داشته باشد تا در هنگام زدن گل، آمار و رکورد جدید را بیان کند و منتظر سایت‌های خبری نماند. گزارشگر باید اهل کتاب باشد، دانش ضمنی خود را افزایش دهد و به عنوان مثال متوجه باشد در مورد نام تیم‌ها و بازیکن‌ها، معیار اصلی تلفظ به زبان بومی خود بازیکن یا محل تأسیس آن باشگاه است؛ البته تا زمانی که چارچوب‌های صوتی زبان اجازه دهد.

نکته دیگر اینکه برخی گزارش‌گران تصور می‌کنند اگر در گزارش‌های خود، فریاد بلندی بکشند، به هیجان گزارش می‌افزایند اما در واقع، جملات احساسی و فریادهای گزارشگر تا زمانی قابل قبول است که تمرکز بیننده را از بازی دور نسازد ؛ لحظه‌ای که بیننده تلویزیونی به جای حوادث درون بازی به جملات گزارشگر توجه کند، گزارش از مسیر عادی خود خارج شده است.

گزارشگر باید بر حوادث درون زمین سلطه کامل داشته باشد و بعد از شنیدن سوت داور، به سرعت تشخیص دهد بازی به دلیل آفساید یا خطا متوقف شده یا به پایان رسیده است. گزارشگر وقتی بازی فوتبال را گزارش می‌کند نباید خود را جای مدیرعامل یا سرمربی باشگاه بگذارد و در مورد علل کاستی‌ها یا نقاط قوت تیم، دلایل خاص خودش را بدهد. نخستین اصل گزارشگری، بی‌طرف بودن است و نباید با حرف‌های بی‌مورد و بی‌ربط، بیننده تلویزیونی را آزار دهد و او مجبور به بستن صدای تلویزیون و تماشای بازی بدون صدا کند.

اشتباه بیشتر گزارشگران کنونی فوتبال در کشور این است که تفاوت بین گزارشگری، مفسری و کارشناسی را رعایت نمی‌کنندکارشناسان رسانه، از جمله نکات کلیدی برای گزارشگری را «نکته‌بینی و نکته‌سنجی، تسلط بر چند زبان خارجی، اطلاع از رویدادهای دنیای ورزش، نداشتن غرور و مطالعه کافی» بیان کرده‌اند؛ اما برخی از گزارشگران ورزشی، فکر می‌کنند نابغه‌اند و در دنیا بهترین هستند و هیچ انتقاد و نقدی را نمی‌پذیرند.
یک گزارشگر باید به‌گونه‌ای رفتار کند که به احساسات بیننده و شنونده لطمه وارد نکند، از اظهارنظرهای شخصی در رسانه ملی خودداری کرده و به فنون و اصول رشته مورد گزارش مسلط باشد. برای تیم‌ها، بازیکن‌ها، کادر فنی و تماشاگرها احترام قائل باشد، حد انصاف را رعایت کند، از سخنان تبعیض‌آمیز و غلوآمیز خودداری کند، در مسابقات ملی احترام ویژه برای پرچم و کشور قائل شود، نقد منصفانه را انجام دهد، ضمن داشتن اطلاعات و دانش به‌روز، اخلاق‌مدار باشد و از منابع و مأخذهای موثق و با صلاحیت استفاده کند.

اشتباه بیشتر گزارشگران کنونی فوتبال در کشور این است که تفاوت بین گزارشگری، مفسری و کارشناسی را رعایت نمی‌کنند؛ تحلیل و تفسیر یک گزارش کار گزارشگر نیست. کار گزارشگر همانگونه که از نام ان مشخص است، چیزی جز گزارش بازی نیست؛ ضمن این‌که برخی از گزارشگران بیش از اندازه اسیر احساست شده و از مسیر حرفه‌ای خارج می‌شوند.

با توجه به این موارد، انتظار می‌رود متولیان امر در صداوسیما با بررسی عملکرد گزارشگران ورزشی به ویژه در فوتبال، نقاط ضعف را واکاوی کرده و اقدامات لازم را برای پرهیز از به حاشیه رفتن گزارشگری و تکرار رویه‌های نادرست انجام دهند.


منبع

درباره ی nasimerooyesh

مطلب پیشنهادی

شهادت یحیی؛ آثار و پیامدها

شهید سنوار در سال ۱۹۶۲، در اردوگاه خان‌یونس به دنیا آمد. او مجاهد، مبارز، نویسنده، …

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ