به گزارش ایکنا، مهدی فدایی مهربانی؛ نویسنده و پژوهشگر حوزه فلسفه، 30 مهرماه در نشست علمی «ادوارد سعید و رویکردهای جدید به شرقشناسی» که از سوی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد با بیان اینکه ادوارد سعید از این جهت که یک فلسطینی است باید مورد مطالعه بیشتر قرار بگیرد، گفت: به تعبیر یکی از شاعران افغانی بیوطن کسی نیست که در غربت زندگی میکند بلکه کسی است که در وطن خودش هست و باز بیوطن است. کل کتاب شرقشناسی ادوارد سعید و دغدغه او هم همین است لذا اهمیت اندیشه ادوارد سعید این است که وقتی از روشنفکر سخن میگوید او را تحت این مفهوم بحث میکند؛ او دغدغه دارد که ما با روشنفکرانی مواجهیم که در وطن، بیوطن هستند.
این پژوهشگر افزود: اهمیت اندیشه سعید این است که وقتی از روشنفکر سخن میگوید را ذیل مفهوم شرقشناسی درک میکند و میفهمد؛ همچنین در نگاه سعید درباره روشنکفری، مسائل انضمامی را به روشنفکری پیوست میدهد لذا برای او مسئله فلسطین جزء این بحث قرار میگیرد؛ او رفته و سنگ پرتاب میکند زیرا نماد مقاومت محسوب میشود؛ آن گفتمان شرقشناسانه آنقدر قوی بود که حتی پرتاب سنگ در برابر جنایتکاران اسرائیلی را هم کار تروریستی تلقی میکرد.
فدایی مهربانی با بیان اینکه ادوارد سعید روشنفکری را در نسبتی با دانش تعریف میکند، گفت: از دید وی این بحث جدی است که چطور دانش و آکادمی استعماری میشود؟ با نگاه او ما در وطن خودمان نشستهایم ولی در عمل شاید با گفتمان شرقشناسانه مسائل را تحلیل میکنیم یعنی ادوارد سعید قصد دارد بگوید روشنفکر وجدان بیدار جامعه است و باید نسبت به جامعه خود متحد باشد و احساس مسئولیت کند.
فدایی مهربانی گفت: شرقشناسی در نگاه ادوارد سعید شیوه تسلط بر شرق است؛ او میگوید استمرار گفتمان شرقشناسی غربمحور به این معناست که ما یک غربی داریم که در جایگاه فاعل شناسا است و یک شرقی را در برابر غرب داریم که بقیه دنیاست و سوژه غرب در مطالعه است. از نگاه ادوارد سعید شرقشناسی یک گفتمان است و شرق خارج از این گفتمان نمیتواند فهم شود.
وی با بیان اینکه به عبارت دیگر شرق هویت مستقلی ندارد، اظهار کرد: ادوارد سعید توضیح داده است که چگونه این گفتمان در شرق، جنبه آکادمیکی پیدا کرده است؛ درد ادوارد سعید این است که این سنت آکادمیک غربی به شرق هم راه پیدا کرده و شرقشناسان به مطالعات شرقی با همان روش و زاویه میپردازند.
روشنفکر بی وطن در نگاه ادوارد سعید
این نویسنده و پژوهشگر اظهار کرد: ادوارد سعید میگوید روشنفکر است که میتواند موضوعات انضمامی جامعه را فهم کند به شرط اینکه در گفتمان شرقشناسی به مسائل نپردازد؛ او روشنفکران را به دو دسته روشنفکران سازگار و ناسازگار تقسیم میکند؛ از دید او روشنفکران ناهمساز روشنفکران بیوطن هستند یعنی در وطن جغرافیایی خود هم که هستند متعلق به وطن غربی به لحاظ فکری و اندیشهای هستند.
فدایی مهربانی بیان کرد: کل پروژه فکری این افراد به زعم ادوارد سعید، شرقشناسانه است یعنی روشنفکران سرزمین شرق، شرقشناسانه و غربی به مطالعه شرق میپردازند. از منظر وی شرق از منظر شرقشناسان غربی، حوزه فاقد عقلانیت است و ما همانطور که مجانین را مورد مطالعه قرار میدهیم شرق را هم باید مطالعه کنیم.
همچنین عبدالله کریمزاده، پژوهشگر فلسفه در این نشست در سخنانی با بیان اینکه ایده ادوارد سعید این است که دانشگاهیان چگونه همدست با استعمارگران بودهاند، گفت: دانشگاهیان در شرق گاهی در دام شرقشناسان گرفتار شده و پروژههای فکری آنان را بازتاب و پرورش داده و خواسته و یا ناخواسته به آنان خدمت کردهاند.
وی افزود: در روایتی که مبتنی بر تقابلهای دوگانه است یکسری نسبتها به شرقیان داده شده است و هدف هم تولید کلیشه بوده است؛ این کلیشهها قدرت بازتعریف را از شرقیان گرفته است؛ یکی از کارهایی که ما نتوانستهایم انجام دهیم و روایت خود را داشته باشیم ولی دیگران ما را روایت کردهاند تولید همین کلیشههای منفی در مورد شرق است.
این پژوهشگر فلسفه، گفت: ادوارد سعید این روایات را در عرصههای مختلف یعنی ادبیات و هنر، سینما، تاریخنگاری و سفرنامهنویسی و …نشان داده است که نتیجه آن تثبیت این کلیشهها است و آنقدر این کلیشهها بازتعریف و بازتاکید شده است که خودمان هم باور کردهایم.
وی افزود: شرقی که سعید تصویر میکند در حقیقت ساخته و پرداخته خیال متفکران غربی است و ما هم خودمان را در این فهم روایتپذیر میدانیم و روایت میکنیم؛ بنابراین شرقشناسی مجموعه کلیشهها برای چگونگی سلطه انسان غربی بر شرقی است.
کریمزاده ادامه داد: ایشان از ترجمههای قرآن شروع کرده است و میگوید قصد شرقشناسان درک قرآن نبود بلکه میخواستند از متن قرآن مواردی برای تایید کلیشههای خود بیابند مثلا اسلام را دینی خشن و متوحش نشان دهند؛ یا در ترجمه هم مصادیقی در تایید کلیشههای خود پیدا کردند؛ برن جونز ترجمهای انجام داده است که پاورقی آن از خود متن بیشتر است.
کریمزاده با بیان اینکه یکی از نمونههای مورد توجه آنان این است که یک سیاهپوست همسر خودش را کتک میزند، اظهار کرد: همین مورد را در پاورقی مورد اشاره قرار داده و میگوید این صحنهها در جهان اسلام امری روزانه و عادی است. نکته دیگر اینکه قصد دارد نشان دهد که شرقیها افرادی غیرمنطقی و غیرعقلانی هستند و شرق با عقل بیگانه است.
این پژوهشگر با اشاره به نظریات حافظه به مکانیزم ضدحافظه اشاره و اضافه کرد: استعمارگر تلاش میکند در روایت موضوعات تاریخی و فرهنگی را سرکوب کند تا از مکانیزم ضدحافظه استفاده کند؛ همین دیروز مقالهای در مورد غزه میخواندم که در مورد درستی و غلطی عملیات طوفانالاقصی بحث کرده بود. از نظر غرب، شروع روایت خیلی مهم است که از کجا باید شروع شود؛ در انگارههای غربی همه داستان اسرائیل و غزه را به هفتم اکتبر برمیگردانند و نه چندین دهه اشغالگری اسرائیل.
وی افزود: حتی کلمه فلسطین را هم به کار نمیبرند و از حماس و اسرائیل استفاده میکنند که بگویند حماس، گروه تروریستی است و در برابر آن دولت اسرائیل است که به عنوان منجی مسیحیان عمل میکند تا مسیحیان را با خود همراه کند و طوری وانمود میکنند که اگر غربیها نباشند شرق نخواهد توانست به زندگی خود ادامه دهد.
کریمزاده تاکید کرد: این نوع نگرش در بازیهای رایانهای و در محتواهای گوناگون فضای مجازی و در سینمای هالیوود و … جاری است لذا شرقشناسی گویا پروژه ناتمامی است که هدف آن عمدتا تغییر روایات به نفع استعمار است.
انتهای پیام
منبع