به گزارش ایکنا به نقل از عربی 21، مجله فارین افرز مقالهای از آودری کرث کرونین (Audrey Kurth Cronin)، مدیر موسسه استراتژی و فناوری کارنگی ملون (The Carnegie Mellon Institute for Strategy & Technology) منتشر کرده است که در آن مینویسد: سنوار مرده است، اما حماس زنده خواهد ماند.
این نویسنده معتقد است که مرگ سنوار نقطه عطفی در جنگ اسرائیل و درگیری شدید در سراسر خاورمیانه بود و برخی مرگ او را جشن گرفتند. اما اکنون سوال این است که آیا حماس با مرگ او به پایان میرسد؟
وی در ادامه نوشت: هدف اعلام شده از کارزار اسرائیل این بود: از بین بردن تواناییهای نظامی و سیاسی حماس، بازگرداندن قدرت بازدارندگی و تامین امنیت برای شهروندان اسرائیلی. کرونین میافزاید که تواناییهای نظامی حماس به دلیل عملیات نظامی اسرائیل آسیب زیادی دیده است و اسرائیل ادعا میکند که بیش از 17000 جنگجوی حماس را از بین 25000 تا 35000 جنگجو از بین برده است.
شکست راهبرد «بریدن سر» در مورد حماس
این محقق در ادامه تحلیل خود نوشت: راهبرد «بریدن سر»، یعنی شکست دادن گروه تروریستی با کشتن رهبران آن، تأثیرگذار و مؤثر است اما تحقیقات من بر روی 457 کمپین و سازمان انشان میدهد گروهها و شبکههای قدیمیتر و بههمپیوستهتر میتوانند خود را سازماندهی کنند و زنده بمانند.
وی پیش از این هم مقالهای در فارن افرز نوشت که در آن گفته بود استراتژی «بریدن سر» در مورد حماس صدق نمیکند. این یک سازمان فشرده با یک برنامه سیاسی دقیق است که از حمایت بینالمللی برخوردار است. حماس همچنین یک گروه جاافتاده است که بیش از چهل سال قدمت دارد و دفاتری در خارج از غزه دارد که به بقای آن کمک میکند. به بیان ساده، اسرائیل رهبر حماس را در غزه کشته است اما این گروه و مرام سیاسی آن زنده خواهند ماند.
این محقق تأکید کرد که اگر حماس مشمول استراتژی «بریدن سر» میشد، قبلاً شکست میخورد. در دهههای گذشته، اسرائیل رهبران حماس را ترور کرده است. از ترورهای قدیمی با هدف قرار دادن یحیی عیاش (در سال 1996)، بنیانگذار گروه احمد یاسین (در سال 2004) و جانشین او عبدالعزیز الرنتیسی (در سال 2004) تا قتلهای اخیر در سال جاری که صالح العاروری را هدف قرار داد و مروان عیسی، اسماعیل هنیه، محمد الضیف و دیگران؛ اما این گروه از زمان تأسیس خود در سال 1987 تسلیم نشده است و اکنون نیز چنین نخواهد شد.
به ادعای این نویسنده حماس در فرآیند جانشینی رهبری تجربه دارد، و الگوی تکرار شونده این بوده است که فرد جانشین، افراطیتر و خطرناکتر ازقبلی بوده است.
این نویسنده معتقد است که کشته شدن بسیاری از رهبران حماس در سال گذشته جایگاه و اهمیت سنوار را در این سازمان تقویت کرده است. قتل او مطمئناً ضربه بزرگی به این گروه خواهد بود. اما یکی از مهمترین ویژگیهای او این است که در جریان جنگ جان خود را از دست داد و نه در اثر هدف قرار گرفتن از سوی ارتش اسرائیل. این امر چهره او را به عنوان یک رزمنده تقویت شهید که همراه با نیروهایش جان باخت، تقویت میکند. انتظار میرود که محمد برادر سنوار جای او را بگیرد.
افزایش محبوبیت حماس پس از جنگ غزه
کرونین در ادامه نوشت که منبع قدرت حماس در این روایت است که تاکید میکند در برابر تجاوزات اسرائیل مقاومت میکند و منافع واقعی فلسطین را نمایندگی میکند. این تصویر از حماس در سراسر جهان در حال فراگیر شدن است و تعداد بیشتری از آمریکاییها نسبت به دولت بنیامین نتانیاهو و کارزار اسرائیل در غزه نظر منفی دارند تا نظرات مثبت. بنابراین، ترور رهبران، پاسخ مؤثری به یک مشکل اساسی سیاسی و استراتژیک نیست.
وی در پایان چنین نتیجهگیری کرده است: با کشتن سنوار، اسرائیل ممکن است نه تنها در شکست دادن حماس شکست خورده باشد، بلکه گزینههای خود را نیز کاهش داده و باعث شده است که بدون داشتن هدف استراتژیک به جنگ ویرانگر خود در غزه ادامه دهد. این به معنای ادامه چرخه جنگی است که کسانی که بعد از او خواهند آمد از آن بهره برداری میکنند.
انتهای پیام
منبع