حجتالاسلام علیرضا قبادی، جامعهشناس و کارشناس در ادامه یادداشتهایی که با محور پرسشگری در قرآن کریم برای ایکنا ارسال کرده است، طی یادداشتی به تحلیل پرسشهای مطرح شده در سوره انشقاق پرداخته است که این یادداشت را با هم میخوانیم.
مانند بسیاری از پرسشهایی که تاکنون از سورههای پایانی قرآن کریم قرائت و بررسی شد، پرسش سوره انشقاق نیز پس از سوگندهای مکرر طرح شده است. پرسش در سوره انشقاق، گویا یکی از اساسیترین، مهمترین و متداولترین پرسشهای دیروز و امروز مردم جامعه است که: چرا آنان (بخشی از مردم/ کافران) ایمان نمیآورند؟ و چرا هنگامی که قرآن خوانده میشود سجده نمیکنند؟
سیاق آیات و نحوه پرسش در این سوره نشان میدهد که این پرسش، تعجبی یا توبیخی است. یعنی درصدد بیان پاسخ سوال مزبور نیست بلکه میخواهد با این شیوه زبانی و بیانی، ایمان نیاوردن و سجده نکردن کافران را توبیخ و سرزنش کند. از این رو نحوه استفهام هم با لفظ غایب آمده است، یعنی خداوند آنها (کافران و ناسپاسان) را مخاطب قرار نداده است و عدم ایمان آنان را در خطاب به پیامبر(ص) به پرسش کشیده است، که چرا آنان ایمان نیاوردند؟
انسانی که پیوسته در تلاش است و در نهایت با خدای خویش ملاقات میکند، سزاوار نیست که به رب خویش بیایمان باشد و هنگامی که قرآن خوانده میشود، سجده نکند. به نظر میرسد قرآن کریم در خصوص اینکه کافران و ناسپاسان چه توجیهی برای بیایمانی خود نسبت به پروردگارشان ارائه میکنند پاسخ صریحی، لااقل در این سوره نداده است و گویا میخواهد هر انسانی در آن تامل کند و خود پاسخش را دریافت کند و فراتر از پاسخ به پرسش مزبور، خود را از چنین سرزنش و توبیخی برهاند.
اما با تامل در آیات قبل و بعد یعنی آیات ۲۰ و ۲۱ این سوره، معارف گفتمانی ذیل مورد تأکید قرار گرفته است که برخی مردم به بازگشت سوی پروردگارشان گمان نمیبرند و انکار و تکذیب را جزء روحیه و شخصیتشان قرار دادند از این رو کافران را تکذیبکنندگان شمرده است. یعنی کافران و ناسپاسان با وجود آیات روشن در آفاق و انفس و … از آنها چشم میپوشند و به خلاف فطرت خویش آنها را تکذیب میکنند.
مستقل از پاسخ غیر صریح قرآن کریم در عدم ایمان کافران در این سوره، شما چه دلائلی را برای عدم ایمان برخی مردم در نظر دارید؟ ممنون میشوم پاسختان را به اشتراک بگذارید.
انتهای پیام
منبع