به گزارش ایرنا، امروز دیگر خبری از آن روزها نیست و تب فیلم سازی آذربایجان غربی را نگاههای متفاوت، نبود بودجه، نگاه از بالا به پایین پایتخت و عوامل مختلف دیگر پایین آورده است؛ دیگر حسن محمد زاده نیست تا با ساخت ملک خاتون مردم را به سینما بکشاند و پس از آن پای تلویزیون بنشاند.
اولین سینمای آذربایجان غربی در سال ۱۳۱۰ در خوی با نام سینما ایران راه اندازی شد و تاریخ نمایش نخستین فیلم در آذربایجان غربی به سال ۱۳۱۰ بر می گردد؛ زمانی که سینما ایران خوی با ۳۱۵ صندلی به عنوان نخستین سینمای استان آغاز به کار کرد.
شهرستان ارومیه هم ۳۰ سال پس از این تاریخ صاحب سینما شد به طوری که سینما آزادی ارومیه درسال ۱۳۴۰ شمسی با نام تخت جمشید، سینما انقلاب درسال ۱۳۴۲ و سینما ایران درسال ۱۳۳۰ هجری شمسی فعالیت خود را آغاز کردند.
بعدها سینماهای فرهنگ و تربیت در ارومیه، قدس در اشنویه، وحدت در بوکان، فرهنگ در پیرانشهر، میهن و آسیا در خوی، قدس در سردشت، سعدی در سلماس، بهمن در شاهین دژ، قدس در ماکو، تربیت در مهاباد، انقلاب در میاندوآب و سینماهای فرهنگ و ایران درنقده کار خود را با ظرفیت بالای ۱۱ هزار نفر صندلی آغاز کردند.
اما همگام با کاهش قابل توجه صندلی های سینمایی در شهرستان های مختلف استان و بسته شدن درب سینماها، استانی که روزگاری پیشتاز در عرصه فیلم سازی بوده و شهری که مامن فیلمسازان توانمندی بود، امروز دیگر بی نصیب از این وضعیت شده؛ گویی همگام با کاهش دوره «فیلم بینی»، دوره فیلمسازی در همان دهه های ۶۰ و ۷۰ متوقف شده است.
برای اینکه روایت فیلمسازی آذربایجان غربی را بشنویم و بخوانیم و بدانیم چه شد که ارومیه دیگر نتوانست قطب دوم فیلمسازی کشور باشد؟ و چرا روند فیلم سازی ادامه نیافت پای صحبت ” فضل الله فعال نوری، کارگردان و فیلم ساز برجسته و پیشکسوت استان” نشستیم.
ایرنا: لطفا خودتان را معرفی کرده و بفرمایید چه زمانی وارد عرصه سینما شدید؟
نوری: من اول مهر ۱۳۳۳ در ارومیه متولدشده ام؛ پس از اخذ مدرک دبیرفنی در رشته مکانیک به استخدام آموزش وپرورش در آمده و با تدریس دروس فنی درهنرستان صنعتی شهید پناهی سلماس آغاز به کارکردم.
فعالیت هنری بنده به دوران دبیرستان برمیگردد؛ علاقه وافری به بازیگری و نویسندگی داشتم و کارگردانی؛ نمایشنامه های متعددی نوشته و کارگردانی کردم، البته درسطح مدارس و در تئاتر شهر نیز به عنوان بازیگر فعالیت می کردم چنان که درنمایش “پیرمرد و شکارچی” به کارگردانی استاد غلامرضا عزیزی نقش اول (شکارچی) و نقش اسیر درنمایش “اسیر” به کارگردانی آقای عزیزی را بازی کردم.
ایرنا: چه تعداد سینما در ارومیه وجود داشت چگونه فعالیت می کردند؟
نوری: اوایل انقلاب ۶ سینمای فعال در ارومیه به نمایش آثارسینمایی پرداخته و روند پخش فیلم از رونق خوبی برخوردار بود؛ بزرگترین سینمای شهر (کریستال) بازسازی و فعال شد اما به زودی با موافقت ارشاد تغییرکاربری داد و به پاساژ تبدیل شد.
سال ۱۳۵۹ همه سینماهای ارومیه واگذار شدند؛ سینما تربیت نیز دراختیار هلال احمر بود زمانی که سینما ها صاحبان اصلی بودند، برحسب ذائقه تماشاچی فیلمهایی باژانرهای متفاوت همانند فیلم های خانوادگی، حادثه ای و پلیسی نمایش داده و درجذب تماشاچی بیشترباهم رقابت میکردند و همین مرموحب رونق سینماها می شد.
ایرنا: چرا روند فعالیت سینما و سینماها تغییر یافت؟
نوری: اما زمانی که اداره سینماها به دست دولت افتاد، رقابت و انگیزه برای جذب تماشاچی و رونق اقتصادی کم کم رنگ باخت.
بعد از چندین سال تغییری در بازسازی و به روزرسانی انجام نگرفت و چرخش اقتصادی سینماها به مرور ضعیف و ضعیف تر شد؛ طوری که درآمد سینما ها کفاف حقوق پرسنلی و هزینه های نگهداری و بازسازی را نداد و رفته رفته یکی پس ازدیگری تعطیل شدند به طوریکه درحال حاضر باتوجه به رشدجمعیت نسبت به سال ۵۸ تنها سه سینما فعال است.
سال ۱۳۶۰ یکی از مسوولان بخش فرهنگی از من خواست تا فیلمی داستانی برای بنیاد بسازم؛ فیلمنامه “حصار” را که آماده داشتم، ارائه کردم و مورد قبول واقع شد و قرارشد به صورت ۱۶میلی متری بسازم؛ آن موقع آقای محمدزاده یک دستگاه دوربین ۱۶ آریفلکس داشت رفتیم تا از او اجاره بگیریم گفت بهتراست شما مسولیت فیلمبرداری را به عهده بگیرید و کارگردانی را به من بسپارید چون همزمان فیلمبرداری و کارگردانی برایت سخت خواهد شد من هم قبول کرده وشروع به ساخت کردیم.
داستان فیلم به زندگی خانواده روستایی می پرداخت که مسوولیت خانواده درغیاب پدرش به دوش محمد تنها پسر۱۳ساله میافتد؛ مادر سخت بیمار است و پدربزرگ هم توجهی به وضع وحال آنها ندارد. هرچند ابتدای کار قرار بود فیلم داستانی ۴۵دقیقه ساخته شود، اما مدیر تولید وکارگردان اصرارداشتند زمان فیلم را با اضافه کردن سکانسهای بیشتر در قالب فیلم سینمایی درآورند و درنهایت این تصمیم عملی شد و “حصار” به ۳۵ میلی متری تبدیل شد و مجوز اکران گرفت؛ فیلم به دوزبان ترکی و فارسی دوبله شد و توانست در”ایران اول “سرمایه اولیه خودرا برگشت داده و به سوددهی برسد.
ایرنا: چه زمانی تب فیلم سازی در ارومیه بالا رفت؟ و چگونه قطب دوم فیلمسازی کشورشد؟
نوری: تهیه کننده بنیادمستضعفان آذربایجان غربی، علاقمندشد فیلمسازی را ادامه بدهد به دنبال آن فیلم “مترسک” را ساخت که این فیلم درواقع عروج سینمای ارومیه شد.
فیلم مترسک، توانست درسومین جشنواره سراسری فجر جایزه بهترین فیلم را از آن خودکند و “جیران شریف” به عنوان بهترین هنرپیشه نقش دوم زن و بازیگرخردسال محمدرضا مرسلی دیپلم افتخار وجوایزجشنواره را ازآن خودکنند.
آوازه فیلمسازی ارومیه و انعکاس موفقیت گروه فیلمسازی شهرستان ارومیه در رسانه ها توجه مسوولان و تهیه کنندگان را به خودجلب کرد؛ فیلمهای اتوبوس و ایستگاه به تهیه کنندگی بنیاد مستضعفان و فیلمهای ساوالان، دمرل و سارای توسط تهیه کنندگان خصوصی ساخته واکران شدند.
تب فیلمسازی درارومیه بالا گرفت علاقمندان فیلمسازی و دست اندرکاران تئاتر با تشکیل تعاونیهای فیلمسازی از وام تبصره ۳ استفاده و ارومیه را به قطب دوم فیلمسازی کشور تبدیل کردند.
بین سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۰ قریب ۲۷ فیلم سینمایی با استفاده از وام تبصره ۳ استان تولید شد؛ اما تمامی تعاونی ها فقط توانستند یک فیلم بسازند و به جزچند فیلم غالبا موفق به برگشت سرمایه و تسویه بدهی وام نشدند.
ایرنا: چرا تعاونی های فیلم سازی موفق به تسویه بدهی وام خود نشدند؟
نوری: بیشتر اعضای تعاونی های فیلمسازی از دور به موضوع نگاه کردند و این کار را سهل و راحت تصور کردند اما در عمل دیدند که فیلمسازی کار بسیار مشکل و تخصصی است و کوچکترین اشتباه در انتخاب فیلمنامه، کارگردان و عوامل بازیگری جبران ناپذیر خواهدبود.
بسیاری از تعاونی های فیلمسازی سرمایه و وام خود را دست کارگردانهایی دادند که تجربه کافی نداشتند و بعضی ها هم اولین فیلم خود را باسرمایه این تعاونیها ساختند و فیلمشان موفق نشد.
همه تقصیرها رانمی توان گردن تعاونیها انداخت؛ امورسینمایی کشور هم دراین خصوص ورود نکرد و این قضیه را ساماندهی نکرد.
دفاتر فیلمسازی تهران، تهیه کنندگان و کارگردان ها سرمایه های تعاونیهای فیلمسازی ارومیه را شکار کردند و اغلب فیلمهای ساخته شده خروجی مناسبی نداشت و سرمایه ها به باد فنا رفت؛ بدهی تعاونی ها به بانک ها به علت شکست تجاری فیلمهای تولیدشده روز به روز افزایش یافت و اکثر تعاونیها ورشکست شدند و دیگر فیلمسازان دست از کارکشیده و به طور کلی فیلمسازی تعطیل شد.
ایرنا: درحال حاضر ارومیه می تواند فیلم سینمایی بسازد؟
نوری: درحال حاضر یک فیلم سینمایی با فروش ۱۰۰ میلیارد تومان قادر به برگشت سرمایه خود نمی شود با این توصیف چگونه یک تعاونی فیلمسازی درارومیه میتواند به فکرتولید فیلم سینمایی باشد که بتواند در مقابل سایر فیلمهای تولیدشده که از پشتوانه حمایتی ویژه برخوردارند، موفق شود.
به گزارش ایرنا، اگرچه امروز انجمن سینمای جوان سالانه اقدام به تولید فیلم های کوتاه کرده و چه بسا روانه جشنواره های ملی و فرا ملی می کند و یا حوزه هنری آذربایجان غربی هم در زمینه تولید فیلم کوتاه گامهای خوبی برمی دارد اما با این اوصاف جای ساخت فیلم سینمایی در استانی که عنوان قطب دوم فیلم سازی را داشت بسیار خالی است.
باید کارگردان و سینماگر از بودجه و حمایت لازم برخوردار باشد تا اثری تولید کند که قدرت رقابت داشته، ذائقه مخاطب را در نظر گرفته و همانند دهه های ۶۰ و ۷۰ مردم را به سوی خود فراخواند اما با تاسف باید گفت با گذشت چندین دهه هنوز بودجه و حمایت لازم صورت نگرفته است.
درحالیکه آذربایجان غربی از ظرفیت های بالقوه ای برای تولید فیلم سینمایی در حوزه های مختلف برخوردار است.
دوران طلایی ساخت فیلم بلند درآذربایجان غربی به بیش از۲۰ سال پیش باز می گردد؛ دورانی که حسن محمدزاده، یدالله صمدی، محرم زینال زاده و کارگردانان دیگری دست به تولید فیلم های سینمایی فاخری زدند.
مترسک، حصار، اتوبوس، دمرل، گل مریم، گل ها و گلوله ها، زندان دیو و شکوه زندگی از جمله فیلم های سینمایی بود که در آن سال ها در آذربایجان غربی تهیه شد.
البته درسال گذشته نیز فیلم درآغوش درخت با کارگردانی بابک لطفی از ارومیه و بازیگرانی از این استان به جوایزی در جشنواره فجر دست یافت و حتی امسال نماینده ایران در اسکار شد ولی باید توجه داشت که این فیلم ها باید بیشتر و بیشتر شود و این امر نیز به حمایت سرمایه گذاران نیاز مبرم دارد.
منبع