اگرچه در تمامی ادیان و مکاتب، اعم از الهی و غیرالهی، در زمینه ظهور مصلح و منجی جهان کم و بیش مطالبی به چشم میخورد اما براساس دلیلهای متقن و معیارهای درستی که وجود دارد این حقیقت به اثبات رسیده است که کاملترین و قابل اعتمادترین اطلاعات در مورد شخصیت و ابعاد گوناگون زندگی موعود جهانی نظیر تولد، غیبت، ظهور، حکومت و… در مجموعه روایات اهل بیت علیهمالسلام ارائه شده است اما سوالاتی نیز همواره قابل طرح بوده و نیاز به تحلیل و تفسیر دارد.
آنچه که در طول تاريخ عصر غيبت مطرح بوده و هست اين است كه چرا امام زمان(عج) غايب شد و ما با آن حضرت ارتباط نداريم؟ چه فرقى بين اين عصر و عصرهاى گذشته است؟ آيا وظيفه امام هدايت بشر نيست؟ اگر هست، پس چرا او را نمی بينيم؟ از این رو خبرنگار ایکنا از همدان گفتوگویی با حجتالاسلام مرتضی عباسی، پژوهشگر حوزه مهدویت در همدان در باب تحلیل و تفسیر چرایی غیبت امام زمان(عج) داشته است که مشروح آن را در زیر میخوانید:
ایکنا _ جایگاه امام زمان در قرآن و کلام معصومین چیست؟
غلبه اسلام بر ساير اديان در متون اسلامى اعم از قرآن کریم و حديث اشاره هاى متعددى بر اين مسئله شده است كه در آخرالزمان، دين اسلام بر تمام اديان غلبه كرده و عدل و داد و حكومت الهى و توحيدى سرتاسر گيتى را فرا خواهد گرفت. خداوند میفرمايد «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ اوست خدايى كه رسول خود را با دين حقّ به هدايت خلق فرستاد تا بر همه اديان عالم تسلط و برترى دهد …». (توبه / آیه 33)
استدلال به اين آيه در صورتى تمام میشود كه ضمير «ليظهره» را به دين حق برگردانيم نه «رسول» و صحيح هم همين است. همچنین در زمینه تغيير مصالح به تغير حالات شيخ مفيدمی فرمايد «مصالح بندگان با اختلاف حالات آنها تغيير میكند، انسانى كه حكيم است تدبير و تربيت اولاد و دوستان و اهل و خدمتكاران و … خود را به عهده گرفته و آنها را معرفت و آداب آموخته و وادار بر اعمال حسنه میكند تا در ميان مردم عزيز شده و مستحق مدح و ثنا و تعظيم گردند. همچنين چگونگى تجارت صحيح را به آنها می آموزد و …
حال اگر آنان به دستورها و اهداف تربيتى او عمل كردند آن شخص حكيم هدايتهايش را ادامه داده و راه صحيح را براى آنان هموار میكند. ولى اگر از دستورات او سرپيچى كرده و تحت تربيت او قرار نگرفته و راه سفاهت و ظلم و لهو و لعب را پيشه كردند، در اين هنگام آن شخص حكيم مصلحت را در قطع موقتى رحمت از آنها میبيند تا به خود آمده و قدر نعمت را بدانند، و اين عمل هيچگونه تناقض و تضادى با اغراض و تدبيرهاى انسان حكيم و عاقل ندارد.
علاوه بر این بیشك هر كار اجتماعى كوچك يا بزرگ احتياج به آماده شدن ظرفيتهاى مناسب دارد تا چه رسد به اين كه آن امر اجتماعى انقلاب جهانى و فراگير در تمام زمينه ها اعم از عقايدى، سياسى، اخلاقى و اقتصادى باشد. به عبارت ديگر انقلابى كه در طول تاريخ نمیتوان براى آن نمونهاى يافت.
واضح است كه چنين قيامى نياز به آمادگى و استعداد در ميان مردم دارد كه از آن جمله پيشرفت بشر از حيث ظرفيت دينى و اسلامى، ولو در طبقه خاصى از آنها و همچنین پيشرفت بشر در تكنولوژى براى بسط و گسترش حكومت در سطح عالم نياز است.
بیترديد دين غالب در عصر ظهور، احتياج به رهبر و امامى غالب دارد كه داراى شرايطی باشد آن هم اینکه عالم به جميع قوانينى باشد كه بشر به آنها محتاج است، قدرت خارق العاده داشته باشد وهمچنین از گناه و اشتباه و گمراهى به دور باشد.
ایکنا _ آیا به وجود امام دوازدهم از طریق روايات میتوان استناد کرد؟
پيامبر اكرم(ص) بنابر رواياتى كه از طريق شيعه و سنى رسيده امامان و خلفاى بعد از خود را تا روز قيامت دوازده نفر معرفى كرده است، بخارى به سندش از جابر بن سمره نقل كرده كه من از پيامبر(ص) شنيدم كه فرمود «بعد از من دوازده امير خواهد بود». بنابراین ضرورت وجود حجت در روى زمين از مجموعه روايات و ادله عقلى استفاده می شود كه بقاى امام معصوم و حجت خدا در روى زمين تا روز قيامت از امور ضرورى است. مانند حديث ثقلين يكى از اسباب گوشه نشين شدن انبيا و رسل، خوف از قتل به جهت حفظ جان و به اميد نشر شرايعشان بوده است، خداوند متعال از زبان حضرت موسى(ع) میفرمايد «فَفَرَرْتُ مِنْكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ پس از ميان شما گريختم، هنگامى كه از شما ترسيدم».
خداوند متعال از زبان شخصى از بنى اسرائيل خطاب به حضرت موسى(ع) میفرمايد «گفت: اى موسى رجال دربار فرعون در كارت مشورت میکنند تا تو را به قتل رسانند». بنابراین خوف يكى از اسبابى بود كه موسى بن عمران را مجبور به فرار از مصر كرد و او را به سوى شعيب رسانيد.
امام مهدى منتظر(عج) نيز با نبود اسباب عادى براى نصرت و ياريش، و قوت و قدرت دشمنانش خوف حبس بلكه قتل و به دار آويختن براى او بوده است، لذا از ابتدا برايش چارهاى جز اعتزال و غيبت نبود تا اينكه امر خدا صادر شود و ظهور او مقدّر گردد.
از همين رو در روايتى كه صدوق به سندش از امام صادق(ع) نقل كرده آمده است «براى قائم غيبتى است قبل از قيامش. زراره می گويد: به حضرتش عرض كردم: به چه جهت؟ فرمود: زيرا او به جهت قتل بر خود میترسد».
ایکنا _ طبق روایات نحوه برخورد امام زمان با حاکمان عصر چگونه خواهد بود؟
يكى از اسباب و عوامل غيبت امام زمان عليه السّلام كه در روايات به آن اشاره شده، بيعت نكردن آن حضرت با حاكمان عصر خود است. شيخ صدوق در كمال الدين به سندش از امام صادق(ع) نقل میکند كه فرمود «قائم(عج) قيام خواهد كرد، در حالى كه بيعت كسى بر گردن او نخواهد بود». و نيز به سندش از امام على بن موسى الرضا(ع) نقل میکند كه فرمود «گويا حال شيعه را هنگام فقدان و غيبت فرزند چهارم خود میبینم؛ يعنى غيبت امام مهدى (عج) كه چگونه مردم به دنبال او رفته و او را طلب میكنند، ولى او را نمیيابند. آنگاه حسن بن فضال به آن حضرت عرض كرد: اى فرزند رسول خدا! جهتش چيست؟ حضرت فرمود: تا اين كه هنگامى كه قيام به شمشير میکند، براى كسى بر گردن او بيعتى نباشد».
ایکنا _ آیا در نبود ظاهری امام زمان میتوان از هدايت ایشان بهره مند شد؟
هدايت بر چهار نوع است؛ هدايت فطرى، خداوند متعال میفرمايد «پس تو اى رسول [با همه پيروانت] مستقيم رو به جانب آيين پاك اسلام آور و پيوسته از طريق دين خدا كه فطرت خلق را بر آن آفريده است پيروى كن كه در خلقت خدا هيچ تغييرى نبايد داد. و اين است آيين استوار حقّ و لكن اكثر مردم از حقيقت آن آگاه نيستند».
هدايت تشريعى؛ این نوع هدايت به معنای راهنمايى كردن كه متفرّع بر حضور امام در ميان جامعه است. خداوند میفرمايد «فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ پس خداوند رسولان را فرستاد كه نيكان را مژده دهند و بدان را بترسانند.» (بقره / آیه 213)
هدايت تكوينى؛ كه همان تصرف و تدبير در نظام آفرينش است. خداوند میفرمايد «آن كس كه به علم كتاب الهى دانا بود [آصف بن برخيا يا خضر يا سليمان] گفت: من پيش از آن كه چشم برهم زنى تخت او را به اينجا می آورم [و همان دم حاضر كرد]. چون سليمان سرير را نزد خود مشاهده كرد؛ گفت: اين توانايى از فضل خداى من است …».
هدايت باطنى (ايصال به مطلوب)؛ كه بخشی از ولايت تكوينى است. اين نوع هدايت متفرع بر وجود امام زمان(عج) است نه حضور او. خداوند متعال به اين نوع هدايت اشاره دارد آنجا كه میفرمايد «آنان انبياء را پيشواى مردم قرار داديم تا خلق را به امر ما هدايت كنند.»
انتهای پیام
منبع