نوجوانی را میتوان پرچالشترین دوره زندگی هر فرد در نظر گرفت؛ زیرا دورهای از گذار زیست انسانی از کودکی به جوانی است یعنی فرد هنوز هم کودک است و هم نیست و هم جوان است و هم نیست. این جمع نقیضین که در کلام هم گران میآید در زندگی بسی گرانتر است و به همین علت این دوره پرچالش است.
گذار سلامت از این دوران نیازمند شناخت است؛ هرچه والدین، نظام تعلیم و تربیت و جامعه شناخت خود را از دوره نوجوانی ارتقا دهد گذار از این دوران به ترتیب ابتدا برای خود نوجوان سپس خانواده و جامعه آسانتر خواهد بود و شاهد چالشها، اختلالات و معضلات کمتری خواهیم بود.
ایکنا برای پرداختن به موضوع «شناخت چالشهای روانشناختی نوجوانان» گفتوگویی با فائزه پریشان، دانشآموخته روانشناسی تربیتی و روانشناس کودک و نوجوان، متخصص فرزندپروری و رواندرمانگری کودک انجام داده است. پریشان در این گفتوگو پنج چالش مهم و پرتکرار را که عموماً بیشتر والدین در اتاقهای مشاوره بیان میکنند را مطرح کرده است و برای هر یک راهکاری ارائه داده است که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
نوجوانی دوره آمادگی برای زندگی کردن است؛ بنابراین یکی از مهمترین دورانهای زندگی هر فرد است که باید خیلی خوب بدانیم با نوجوانانمان چگونه رفتار کنیم. نوجوانی در واقع دوره گذار بین کودکی و بزرگسالی است. تحقیقی در سالهای اخیر درباره بررسی ابعاد رشد دوره نوجوانی شده است که آن را به سه دوره متمایز تقسیم کردهاند؛ اوایل نوجوانی بین ۱۱ سالگی تا ۱۴ سالگی، اواسط نوجوانی بین ۱۴ تا ۱۷ سالگی و اواخر نوجوانی بین ۱۷ تا ۲۱ سالگی است. در دوره نوجوانی تغییرات زیادی شکل میگیرد که میتوان به رشد جسمی، روانی، اجتماعی و شناختی اشاره کرد که باعث میشود عدهای آن را بحران نوجوانی بنامند.
بیشتر بخوانید
نوجوان در این دوره از زندگی سعی میکند در محیطهای مختلف اجتماعی بیشتر ایده دهد و بهتر عمل کند. نوجوان در این دوره به دنبال استقلال است تا به هویت بزرگسالی خود دست پیدا کند؛ بنابراین دوست دارد تا خودش تصمیمگیری کند و مسئولیتهای بیشتری را بر عهده بگیرد تا اعتماد به نفس و توانمندیهایش بروز و ظهور پیدا کند. با وجود همه تغییراتی که بیان شد ممکن است نوجوان چالشهایی نیز داشته باشد که امروزه دغدغه بسیاری از والدین است که با این چالشها چطور برخورد کنند و بهترین رفتار چیست؟
چالش اول؛ اعتیاد به فضای مجازی و رسانهها
مهمترین چالشهای والدین با نوجوانان که امروزه بسیاری از والدین به ما روانشناسان مراجعه میکنند و میخواهند تا رفتار صحیح را بدانند چند مورد است که اولین آن «اعتیاد به فضای مجازی و رسانهها» است. استفاده بیرویه از فضای مجازی نه تنها در تمرکز و توجه نوجوان تأثیر میگذارد بلکه باعث کمبود خواب، پرخوری، کاهش فعالیتهای بدنی و دوری از خانواده میشود.
اگر میخواهید نوجوانتان از لحاظ روانشناختی کیفیت بهتری داشته باشد و هویت موفقتری برای او شکل بگیرد حتماً با او وقت بگذرانید و موضوع مشترک برای گفتوگو و ارتباط با او پیدا کنید. به او اعتماد کنید تا زمانی که خودتان را از او جدا ببینید و نقش خود را در مشکلات و چالشهای او در نظر نگیرید او هم به شما اعتماد نمیکند
همیشه به والدین توصیهای میکنم که ابتدا خودتان الگوی خوبی برای فرزندتان باشید؛ زیرا فرزند ما آئینه تمام عیار ما هستند. همیشه از والدین این سؤال را میپرسم که «چقدر برای نوجوان خود وقت میگذارید؟ آیا برای نوجوان خود در خانه محیط شاد و دوست داشتنی فراهم کردهاید یا زمان مدام به نصیحت و تذکر میگذرد؟»
فراهم کردن محیط گرم و دوست داشتنی و ارتباط برقرار کردن با نوجوان با تفریحهای مورد علاقهاش میتواند او را با خانواده همسو کند. تشویق فرزندان برای شرکت در فعالیتهای دسته جمعی خانوادگی مثل پیادهروی خانوادگی و استخر رفتن با والد همجنس میتواند در این زمینه راهگشا باشد.
چالش دوم؛ تغییرات رفتاری و تصمیمگیری آنی نوجوانان
«تغییرات رفتاری و تصمیمگیری آنی نوجوانان» دومین چالش والدین با فرزند نوجوان است. دنیای نوجوانی دنیای «من میتوانمها» و «من میدانمها» است و نباید با آن درگیر شد و با تحقیر، سرزنش و بدرفتاری کردن خودتان را از آنها دور کنید.
بهترین کاری که به عنوان والد میتوانیم انجام دهیم این است که در کنار فرزند خود باشیم و کمک کنیم تا آسیبها و خطرپذیریها کمتر شود. سؤالی که معمولاً والدین میپرسند این است که «چگونه در کنارش باشیم و به او کمک کنیم؟» باید به سه نکته در این زمینه دقت کنیم؛ ابتدا باید به گونهای با فرزند خود رفتار کنیم که او به ما اعتماد داشته باشد برای این کار باید مراقب بود تا حرفهای ما دو گونه نشود و به او دروغ نگوییم و او را تهدید نکنیم. باید به فرزند خود اعتماد داشته باشیم تا او نیز به ما اعتماد کند.
نکته دوم اینکه در کنار فرزندمان باشیم و رابطه خود را با او قطع نکنیم و به او بیتوجهی نکنیم و بگوییم «هر کاری که دلت میخواهد انجام بده». نکته سوم اینکه اجازه دهیم چیزهایی که برای او آسیبزا نیست را تجربه کند. بهتر است که بدانیم بسیاری از انتخابهای اکنون نوجوانان گذرا و موقتی است پس باید اجازه تجربه داد حتی اگر با سبک و سلیقه ما همسو نیست. نکته آخر اینکه نباید سبک و سلیقه خودمان را به نوجوان تحمیل کنیم زیرا باعث میشود که موضوعی در ذهن نوجوان بیشتر تثبیت شود و انتخاب خود را وارد دنیای بزرگسالی کند یا حتی ممکن است از والدین پنهان کند و در خفا کاری را انجام دهد.
چالش سوم؛ دوستیهای دوره نوجوانی
سومین چالش، «دوستیهای دوره نوجوانی» است که بسیاری از والدین با آن درگیر هستند. نوجوانان ممکن است تحت تأثیر فشار گروه همسالان و نیاز به پذیرش اجتماعی توسط دوستان خود با دوستان ناباب دوست شوند و با افرادی معاشرت کنند که با ارزشهای خانوادگی شما مغایر است و شما از این بابت احساس خطر کنید که آنها به فعالیتهای خطرناک و آسیب زننده دست نزنند. نظریه توافق به ما میگوید اگر شما به دوست یا چیزی که مورد علاقه فرزندتان است بیاحترامی کنید، دوست داشتن او نسبت به آن فرد و چیزی که علاقه دارد یک برابر و دوست داشتن او نسبت به شما دو برابر کمتر میشود؛ بنابراین به هیچ وجه با بیاحترامی یا گفتن صفتهای منفی یا حتی بیارزش کردن دوست او، نوجوان خود را به سمت آن چیزی که میخواهید سوق ندهید.
کاری که میتوان در اینجا انجام داد این است که طی گفتوگویی همراه با احترام، نظرات فرزند خود را بشنویم و نظرات خود را به آنها بگوییم و در کنار آن با خانوادههای دیگری که در چارچوب ارزشی ما هستند و از نظر سنی با فرزندمان همسن هستند در رفت و آمد باشیم و تعامل کنیم تا فرزندمان دوست خود را با دیدگاه ارزشی ما پیدا کند.
چالش چهارم؛ احساس انزوای نوجوان و عدم برقراری ارتباط با اطرافیان
«احساس انزوای نوجوان و عدم برقراری ارتباط با اطرافیان» چهارمین چالش دوره نوجوانی است. در این دوره به دلیل تغییرات سریع، نوجوانان دوست دارند که تنها باشند و زمان خود را در خلوت سپری کنند اما گاهی نوجوان اصلاً دیده و شنیده نمیشود و احساس میکند در خانواده اصلاً درک نمیشوند و خانواده متوجه توانمندیها و احساسات او نیست؛ بنابراین مدام دوست دارد تنها باشد و به خلوت برود.
همیشه به والدین توصیهای میکنم که ابتدا خودتان الگوی خوبی برای فرزندتان باشید؛ زیرا فرزند ما آئینه تمام عیار ما هستند. همیشه از والدین این سؤال را میپرسم که «چقدر برای نوجوان خود وقت میگذارید؟ آیا برای نوجوان خود در خانه محیط شاد و دوست داشتنی فراهم کردهاید یا زمان مدام به نصیحت و تذکر میگذرد؟»
بهترین توصیهای که در این شرایط به والدین میکنم این است که به نوجوانان خود توجه کنید و آنها را ببینید و بشنوید. نوجوان امروز در زمینههای مختلف اطلاعات زیادی دارد و بسیاری از نکات را میداند که والدین میتوانند از اطلاعات نوجوان خود استفاده کنند. باید در حوزهها و موضوعات مختلف از تواناییهای نوجوان کمک گرفت و از تواناییهای او تعریف کرد. هر چه نوجوان را ببینید و بشنوید و از خصلتها و ویژگیهای خوب او استفاده کنید او بیشتر به خود اعتماد میکند و هویت موفقتری از خود میسازد.
نکته دیگری که خالی از لطف نیست بیان شود این است که میتوان از نظرات نوجوان استفاده کرد و او را در امور خانواده سهیم کرد؛ مثلاً وقتی میخواهیم به مسافرت برویم در مورد اینکه «کجا برویم، چگونه برویم و چه چیزهایی با خود ببریم» از او سؤال کنیم و نظر او را بپرسیم و با او گفتوگو کنیم.
چالش پنجم؛ پرخاشگری در میان نوجوانان
آخرین و مهمترین چالش خانوادهها که امروزه رواج دارد «پرخاشگری در میان نوجوانان» است که میتوان به آن اشاره کرد. نوجوانان در این سن به دلیل هورمونها و تغییرات ناگهانی ممکن است پرخاشگری کنند که تا حدودی میتواند طبیعی باشد. من همیشه از والدین این سؤال را میپرسم که «در زمان پرخاشگری نوجوان، وقتی شما هم عصبانی و ناراحت بودید آیا مقصرانه رفتار کردید یا مسئولانه؟» بیایید ۴۰ روز این تمرین را با خود انجام دهیم که به جای اینکه بگوییم «تقصیر تو بود» بگوییم «به نظر تو الان باید چه کار کنیم؟»
سؤال دیگری که میپرسم این است که «آیا در آن لحظه رفتار ضربتی و واکنشی نسبت به نوجوان خود انجام دادهاید که نوجوان اینگونه با شما پرخاشگری کرد؟ مثلاً بر سر او داد زدید؟ گوشی را از دست او گرفتید؟ یا اینترنت را قطع کردید تا متوجه کارش شود؟ یا در زمان عصبانیت بر نقطه ضعفهای نوجوان دست گذاشتید و شخصیت او را تخریب کردید؟» این رفتارها نه تنها اثربخش نیست بلکه بیاحترامی تلقی میشود و او نیز متقابلاً به شما بیاحترامی میکند و دیگر حاضر به برقراری ارتباط خوب با شما نیست.
بهترین کاری که والدین میتوانند در این مواقع انجام دهند این است که از احساسات خود حرف بزنند؛ اگر نوجوان پرخاشگری کرد یا حتی ناسزا گفت به جای اینکه دائماً به او تذکر دهیم و او را بیکفایت بدانیم، از احساسات خود بگوییم؛ از اینکه چقدر ناراحت میشویم و میرنجیم از اینکه او با صدای بلند و با بیاحترامی با ما صحبت میکند بگوییم. هر چقدر بیشتر از احساستان صحبت کنید ارتباط شما با او مؤثرتر خواهد بود.
جمعبندی
دوره نوجوانی دورهای است که هویت فرد کامل میشود. هویت یعنی هر آن چیزی که باعث تمیز فرد از دیگران میشود؛ اگر میخواهید نوجوانتان از لحاظ روانشناختی کیفیت بهتری داشته باشد و هویت موفقتری برای او شکل بگیرد حتماً با او وقت بگذرانید و موضوع مشترک برای گفتوگو و ارتباط با او پیدا کنید. به او اعتماد کنید تا زمانی که خودتان را از او جدا ببینید و نقش خود را در مشکلات و چالشهای او در نظر نگیرید او هم به شما اعتماد نمیکند. باید برای نظام ارزشی او احترام قائل شد و از تحقیر سرزنش بیاحترامی به هویت مستقل او خودداری کرد.
رهایی و روان بودن به این معنا نیست که موضوع را به کلی رها کنید؛ مثلاً فرزند شما به اخلاق و دین پایبند نیست و شما کلاً او را رها کنید و بگویید که ما نباید با تو کاری داشته باشیم بلکه از تذکرها، درگیر شدن و سعی در قانع کردن او با بیاحترامی و بد اخلاقی دوری کنید. باید در کنار او بود و با احترام و خوش برخوردی و روان بودن در مورد موضوع با هم گفتوگو کرد.
باید او را شنید نه از روی قضاوت کردن بلکه میتوان با ایجاد زمینه و بستر مناسب آن چیزی را که میخواهیم، بسازیم. حضرت علی(ع) میفرمایند «دل نوجوان همچون زمین خالی است که هرچه در آن افکنده شود میپذیرد» پس برای اینکه اولین کسی باشید که زودتر این بذر را در درون نوجوان خود بکارید عجله کنید.
گفتوگو از فاطمه بختیاری
انتهای پیام
منبع