روایت رنج‌های ناتمام جنگ در «نمی‌شناسی‌ام ای دوست»

سمانه جوانبخت، بازیگر نمایش نمی‌ شناسی‌ ام ای دوست

تماشاخانه مهر شهرکرد این روزها صحنه اجرای تئاتر «نمی‌شناسی‌ام ای دوست» به کارگردانی ملیحه سلیمانی از هنرمندان فعال عرصه نمایش در چهارمحال‌وبختیاری است، نمایشی با موضوع دفاع مقدس که توانست از بین 426 نمایش‌نامه متقاضی شرکت در بخش مسابقه صحنه‌ای نوزدهمین جشنواره بین‌المللی تئاتر مقاومت، انتخاب و به مرحله بازبینی این رویداد راه یابد و پس از مرحله بازبینی و رقابت با 73 اثر حاضر در این بخش نیز توانسته با نظر موافق داوران در جمع 14 اثر نهایی جشنواره بین‌المللی مقاومت قرار گیرد. 

«نمی‌شناسی‌ام ای دوست» به نویسندگی محمدرضا سمیع، روایتگر یک زندان‌بان عراقی است که پس از سال‌ها برای گرفتن حلالیت از یک اسیر ایرانی راهی ایران می‌شود اما این سفر برای او و دیگرانی که هم‌داستانش هستند، سفری پر ماجراست.

برای آشنایی بیشتر با سیر داستان و جزئیات نمایش نمی‌شناسی‌ام ای دوست، گفت‌وگویی با سمانه جوانبخت، بازیگر این نمایش انجام شده است که تقدیم مخاطبان گرامی ایکنا می‌شود.

ایکنا – لطفاً خودتان را بیشتر معرفی کنید.

بنده حدوداً از سال ۱۳۷۴ یعنی از حدود ۱۲ سالگی به عرصه تئاتر خارج از مدرسه وارد شدم و در سن ۱۹ سالگی که ازدواج کردم حدود شش سال از تئاتر دور بودم اما مجدداً به این عرصه وارد شدم و مقام‌هایی را نیز در سطح استانی کسب کردم. امسال برای نخستین بار در یک جشنواره خارج از استان یعنی نوزدهمین جشنواره تئاتر مقاومت حضور دارم. 

بنده تحصیلاتی در زمینه تئاتر ندارم و این هنر را صرفاً به‌صورت تجربی آموختم که در سطح مدارس نیز به‌عنوان کارگردان تئاتر کار کردم و چندین رتبه استانی داشتم به‌ویژه در سال‌های اخیر توفیقاتی حاصل شده است. 

ایکنا- با داستان نمایش نمی‌شناسی‌ام ای دوست چقدر ارتباط گرفتید؟

زمانی که این نمایشنامه حوزه دفاع مقدس را خواندم و به‌ویژه با کاراکتر همسر شهید آشنا شدم در ابتدا یک داستان بسیار ساده و واقعی به نظرم آمد که می‌توان به سادگی آن‌را اجرا کرد، اما وقتی وارد اجرا شدم و روی صحنه قرار گرفتم، دشواری و ظرافت‌های کار و این نقش نمایان شد که بازی‌ها باید دقیق باشد.

این بانو در نمایش نمی‌شناسی‌ام ای دوست، مادر دو فرزند است که همسرش در زمان جنگ اسیر شده بود و از طرفی در دوران اسارت تهمت خیانت به وطن و آدم‌فروشی به وطن به او زده بودند. زمانی که آزادگان سرافراز به میهن باز می‌گردند، این اسیر دفاع مقدس نه تنها مورد استقبال و خوشامدگویی قرار نمی‌گیرد بلکه بازداشت می‌شود و با همسر او تماس می‌گیرند تا وثیقه‌ای فراهم کرده و شوهرش را آزاد کند. 

نمی‌شناسی‌ام ای دوست روایت این مرد است که به علت این تهمت‌ها و رفتارها، افسرده و خانه‌نشین می‌شود، خانواده‌اش مورد اذیت و آزار قرار می‌گیرد و بعد از مدتی که بر اثر آسیب‌های ناشی از جنگ و دوران اسارت جان خود را از دست می‌دهد، او را شهید اطلاق نمی‌کنند. این نمایش می‌خواهد بگوید افرادی هم بودند که هم در جنگ تحمیلی و هم بعد از جنگ دچار آسیب شدند.

ایکنا- در خصوص نقش خودتان در این نمایش بیشتر بگویید.

این مادر علاوه بر تحمل غم و سختی حاصل از شش سال اسارت همسرش، از سوی مردم جامعه نیز آسیب‌های فراوان و جدی متحمل شده اما با عشق به زندگی خود ادامه داده و دو فرزند خردسال خود را با امید به بازگشت شوهرش بزرگ کرده است. همین امید و انتظار برای بازگشت همسری که هیچ خبری از او ندارد، این بانو را سر پا نگه می‌دارد و می‌تواند فرزندانش را آن‌گونه که باید، پرورش دهد. 

وقتی که همسرش از اسارت باز می‌گردد، زندگی این بانوی صبور به علت حرف و حدیث‌های مردم به هم می‌ریزد. به نظرم همسران و مادران شهدا و اسرا و رزمندگان حقیقتاً صبور و مقاوم و قابل ستایش هستند و بردباری به خرج دادند. البته این موضوع را باتوجه به اینکه پدر خودم نیز در جبهه حضور داشته است، به خوبی درک کردم و در خاطرات مادرم و خواهر بزرگ‌ترم جلوه‌های این صبر و مقاومت را مشاهده کرده‌ام.

تصور کنید وقتی پدر یا پسر خانواده برای مدت طولانی از خانه دور باشند و به دل خطر بروند بی‌آنکه مثل امروز وسایل ارتباطی در دسترس باشد تا خانواده خبری از آنها بگیرد، مادر یا همسر چه شجاعتی دارند که این شرایط دشوار را تحمل می‌کنند و بار سنگین زندگی را بر دوش می‌کشند.

ایکنا- چرا عنوان نمی‌شناسی‌ام ای دوست برای این نمایش انتخاب شده است؟ 

البته این پرسشی است که نویسنده نمایش‌نامه بهتر می‌تواند به آن پاسخ بدهد اما برداشت شخصی‌ام این است که شخصیت اسیر در این نمایشنامه وقتی آزاد می‌شود و به میهن باز می‌گردد همواره این تفکر را با خودش دارد که مردم او را درست نشناختند و این انتظار را دارد که همه اطرافیان و مردم که او آنها را «دوست» خطاب می‌کند، او را خوب بشناسند و بعد قضاوتش کنند.

ایکنا- ضرورت بازنمایی مضامین دفاع مقدس و مقاومت با زبان نمایش چیست؟ 

تئاتر این خاصیت را دارد که حوادث را به‌صورت زنده و مستقیم مقابل دیدگان تماشاگران قرار دهد تا در فاصله‌ای اندک با بازیگران و هنرپیشگان شاهد ماجرا باشند و آن را با تمام وجود حس کنند. فیلم این خاصیت را ندارد زیرا آن‌را از قاب تلویزیون یا اکران سینما می‌بینیم و بعد از مدت کوتاهی از ذهن بیننده خارج می‌شود. برای درک بهتر موضوع، تصور کنید تأثیرپذیری شما از مشاهده اصابت دو خودرو به هم از تلویزیون بیشتر است یا مشاهده یک سانحه تصادف در خیابان؟

ایکنا- وضعیت تئاتر دفاع مقدس را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

به‌نظرم در حوزه تئاتر دفاع مقدس کم کار شده که بسیار جای کار وجود دارد و جامعه ما به علت مشکلاتی که با آن دست و پنجه نرم می‌کند، اغلب به سمت کمدی سوق دارد، لذا این دست کارهای جدی حوزه دفاع مقدس نیاز به حمایت همه‌جانبه دارد. نوجوانان و جوانان امروز باید با تاریخ کشورشان در هشت سال دفاع مقدس آشنا شوند و بدانند چه اتفاقاتی در این دوران افتاد و چه رشادت‌ها و حماسه‌ها و جانفشانی‌ها صورت گرفت. نسل جوان شهر من و استان من باید بدانند که آرامش و امنیت امروز ما مرهون دلاورمردان و دلاورزنان و البته خانواده‌های زیادی است که سال‌های سال رنج‌ها و آسیب‌های جدی متحمل شدند و این رنج‌ها هنوز ادامه دارد. 

ایکنا- تأثیر حمایت از تئاتر دفاع مقدس در شکوفایی این هنر چیست؟

طبیعتاً اگر حمایت نهادهای مربوط صورت گیرد، اهالی تئاتر به سمت این مضامین جذب می‌شوند و آثار بیشتر و بهتری روی صحنه می‌رود. 

ما از سوم تا ۱۷ آذرماه در تماشاخانه مهر شهرکرد اجرا داریم اما متأسفانه تبلیغ چندانی برای دعوت از خانواده‌ها صورت نگرفته و هیچ پلاکاردی در سطح شهر نصب نشده است، یا هیچ نهادی از ما حمایت چندانی نداشته است. این در حالیست که اگر یک کار کمدی روی صحنه برود به نظرم حمایت‌های بیشتری صورت می‌گیرد.

اکنون زمان آن است که نهادهای فرهنگی خاصه نهادهای مرتبط با موضوع دفاع مقدس و خانواده به تکاپو بیفتند و در این دو هفته که یک تئاتر فاخر با این موضوع روی صحنه است، خانواده‌ها و نوجوانان و جوانان را به سالن هدایت کنند. قطعاً اگر تئاتر با حمایت همه‌جانبه نهادها موفق شود رسالت خود را در انتقال و اشاعه ارزش‌ها و دستاوردهای انقلاب و دفاع مقدس به نسل جوان انجام دهد، سطح آگاهی و بصیرت جامعه ارتقا خواهد یافت و برخی آسیب‌ها و ناهنجاری‌ها تقلیل می‌یابد که متأسفانه این حمایت‌ها را کمتر می‌بینیم. 

مسئولان و کارشناسان همواره از کمبود آثار فاخر هنری در حوزه‌های مختلف فرهنگی از جمله ارزش‌های دفاع مقدس گلایه دارند اما وقتی یک کار هنری خوب شکل می‌گیرد و نیاز به حمایت و پشتیبانی پیدا می‌کند، در عمل حمایتی نمی‌کنند. گروه‌های هنری وقتی این انرژی و وقت را می‌گذارند و با جان و دل نمایشی را تولید می‌کنند و روی صحنه می‌برند اگر حمایتی نبینند، طبعاً بعد از مدتی دلسرد می‌شوند و دیگر سراغ مضامین دفاع مقدس نمی‌روند. 

ایکنا- استقبال تماشاگران از تئاتر نمی‌شناسی‌ام ای دوست چگونه بوده است؟ 

استقبال خوبی از این نمایش شده که هم مردم عادی هم اهالی هنر و تئاتر برای تماشا می‌آیند و یقین بدانید حتی اگر یک تماشاگر هم به سالن بیاید، گروه با تمام انرژی و توان اجرای خود را روی صحنه می‌برد. با اینحال نمایش نمی‌شناسی‌ام ای دوست اثری است که برای اولین بار از استان به جشنواره بین‌المللی مقاومت راه می‌یابد و از بین بالغ بر ۴۰۰ نمایش‌نامه و بالغ بر ۱۰۰ اجرا توانسته در جمع برترین‌ها قرار گیرد لذا تصورم این است که این ۱۵ روز اجرای نمایش در شهرکرد باید به‌صورت ویژه دیده شود و فرصتی مغتنم برای همه آحاد مردم به‌ویژه خانواده‌ها باشد که به سالن بیایند و یک اثر هنری خوب و آموزنده را به تماشا بنشینند. 

ایکنا- چه افقی برای فعالیت خودتان در عرصه تئاتر تعریف کردید؟ 

باید بگویم که هنرمندان تئاتر به نوعی نمک‌گیر این هنر می‌شوند و بنده هم با وجود مشغله فراوان، وقتی یک نمایشنامه به دستم می‌رسد که نقش آن را دوست داشته باشم و کارگردان خوبی پای کار باشد، ناخودآگاه می‌پذیرم و با شور و شوق تمرین‌ها را می‌روم و کار را با تمام قوا دنبال می‌کنم. 

بنده کارهای کمدی و مضامین اجتماعی را دوست دارم و خیلی دوست دارم که یک تئاتر خیابانی با موضوع اجتماعی را کار کنم که همه بتوانند ببینند و استفاده کنند. تجربه تئاتر خیابانی را بارها داشتم که بسیار برایم دلنشین و دلچسب بوده است چرا که هنرمند در ملأ عام قرار دارد و رهگذرانی هم که عبور می‌کنند کنجکاو می‌شوند و می‌توانند تماشاگر کارت باشند، لذا این نوع نمایش نیاز به تبلیغات و اطلاع‌رسانی خاصی ندارد و همه مردم مخاطبان آن هستند. 

ایکنا- وضعیت تئاتر چهارمحال‌وبختیاری را چگونه ارزیابی می‌کنید.

جمعیت مخاطب تئاتر و چهره‌های جدید و جوان که باید مشتاقانه و با انگیزه به این عرصه ورود کنند و کار را ادامه دهند، روز به روز کاهش می‌یابد. بنده به یاد دارم زمانی که به تئاتر وارد شدم برای دادن تست بازیگری صف می‌بستیم و این در حالی بود که هنوز جامعه و بسیاری از خانواده‌ها نگاه خوبی به بازیگری زنان نداشتند اما امثال بنده با عشق و علاقه وافر می‌رفتیم و تست بازیگری می‌دادیم.

امروز اما نوجوانان و جوانان ما در این عرصه کمتر علاقه‌ نشان می‌دهند و حتی اخیراً که فراخوانی برای فیلم کوتاه داشتیم باوجود تبلیغات وسیع و گسترده، به ندرت برای ثبت‌نام آمدند. 

امروزه نمایش‌درمانی یکی از شیوه‌های معمول روان‌درمانی به شمار می‌رود و فرد می‌تواند در تئاتر هر احساساتی که دارد آزادانه بروز دهد و بحران‌های روحی و روانی فرد از این طریق حل شده و بهبود پیدا می‌کند، به نظرم مخاطبان تئاتر در استان اندک است و روند نزولی دارد که امیدواریم متولیان امر چاره‌ای بیندیشند. 

همچنین امیدوارم برنامه‌ریزی بهتری در حوزه تئاتر صورت گیرد تا بتوانیم کودکان و نوجوانان و جوانان را برای ساعاتی از فضای مجازی دور نگه داریم و پای تئاتر بنشانیم. یک بلیط نمایش تئاتر به قیمت چند گیگ اینترنت است که فرزند ما در فضای مجازی آن را در عرض چند ساعت استفاده می‌کند و چه بسا ثمری برایش ندارد. 

کلام پایانی…

تئاتر تا زمانی که بشر به حیات خود ادامه می‌دهد، زنده است، امروز بر اثر تهاجم فرهنگی و رواج بیش از پیش سبک زندگی و زیست غربی بسیاری از ارزش‌ها و فرهنگ‌ و سنن اعم از هنر نمایش ما رنگ باخته‌اند. تئاتر این فرصت را به نوجوانان و جوانان ما می‌دهد که از فضای نه چندان خوشایند و سالم مجازی دور شوند و پای نمایش بنشینند و ارتباط بگیرند و چه بسا در مورد آن بحث و گفت‌وگو کنند و مطالب جدید یاد بگیرند.

انتهای پیام


منبع

درباره ی nasimerooyesh

مطلب پیشنهادی

حضرت زهرا(س) در فضای اجتماعی حاضر بودند

گفت‌وگو با مهران اسماعیلی/ ۵ مهران اسماعیلی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در گفت‌وگو …

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ