تبعات دوری از مدرسه؛ از «لالی عاطفی» تا اختلالات جسمی و اجتماعی

[ad_1]

حدود دو سال از آمدن کرونا به کشورمان و دیگر کشورها می‌گذرد. در این مدت حوزه‌های مختلف دستخوش آسیب‌ها و تغییرات بعضا جبران ناپذیری شده‌اند که یکی از مهمترین آن‌ها حوزه آموزش است؛ زیرا در نخستین گام، آموزش حضوری که سالیان سال شکل غالب آموزش بود، متوقف و به جای آن آموزش مجازی متداول شد. هر چند مشکل آموزش به شیوه مجازی مرتفع شد، اما با این حال این شیوه آموزش مورد ارزیابی و نقدهای بسیاری قرار گرفت؛ به طوری که برخی معتقد بودند این شیوه آموزشی به تنهایی کافی نیست و باید در کنار آموزش حضوری مورد استفاده قرار بگیرد.

برای مثال انور حاجی‌زاده، قادر عزیزی و جواد کیهان در پژوهشی با عنوان «تحلیل فرصت‌ها و چالش‌های آموزش مجازی در دوران کرونا، رهیافت توسعه آموزش مجازی در پسا کرونا» اشاره کردند که پاندمی کرونا از یک طرف باعث افزایش مهارت و تجربه آموزشی کلیه ذینفعان شده و از طرفی دیگر آسیب‌های جسمانی، روانی، افت تحصیلی، فرسودگی شغلی را به بار آورده است، اما با پیش‌بینی الزامات و نیازها، برنامه‌ریزی و سیاستگذاری و بازنگری جدی در منابع انسانی، مالی و پشتیبانی می‌توان آموزش مجازی را توسعه داد و در آینده به عنوان مکمل آموزش حضوری به نحو احسن از آن بهره جست.

مسایل و مشکلات این شیوه آموزشی به تدریج منجر به بازگشایی مدارس شد که نخستین اقدام در این زمینه آبان سال ۱۴۰۰ بود، اما متاسفانه در این زمان به دلیل شروع پیک ششم کرونا به نام «امیکرون» بار دیگر آموزش حضوری متوقف شد. اقدام دیگر برای بازگشایی مدارس پس از تعطیلات نوروز ۱۴۰۱ بود که تاکنون هم ادامه یافته‌ است. هر چند بازگشایی مدارس به سبب اهمیت آموزش حضوری اقدام مبارکی است، اما بازگشایی یکباره بدون توجه به برخی ساختارها، امکانات و برنامه‌ریزی‌ها در این زمینه، می‌تواند پیامدهایی به همراه داشته باشد.

اهمیت توجه به این موضوع و واکاوی ابعاد آن، سبب شد پژوهشگر ایرنا با «سحر پهلوان نشان»، روانشناس تربیتی و مدرس دانشگاه و «مونا فدایی»،روانشناس و مدیر گروه روانشناسی موسسه راز رویش، به گفت و گو بنشیند.

مشروح این گفت و گو را در ذیل می‌خوانید:

معایب آموزش مجازی

پهلوان‌نشان در خصوص آموزش مجازی و معایب آن می‌گوید: تعامل چهره به چهره می‌تواند یکی از ارکان تضمین موفقیت و یادگیری به ویژه پیرامون موضوعاتی مانند آموزش الفبا، ریاضیات و آگاهی واج‌شناختی  در مقاطع ابتدایی باشد. اما در آموزش مجازی وقتی کودکان فضای تعامل با معلم و همسالان را کمتر و متفاوت‌تر تجربه کردند، بخش زیادی از یادگیری که مستلزم مواجه شدن با موارد عینی و ملموس بود، با دشواری و کندی رو به رو شد که همین امر در کیفیت آموزش و انتقال درست مفاهیم، بر این گروه سنی تاثیر منفی گذاشت.

وی می‌افزاید: عواملی مانند ارزیابی تکالیف به واسطه نمایندگان گروه‌ها، فشردگی و حجم تکالیف، عدم دریافت به موقع بازخوردها، تاکید بر زمان خاص ارسال تکالیف با توجه به فاصله زمانی کمی از آموزش روزمره، باعث ترویج شتاب‌زدگی یا اهمال‌کاری در انجام تکالیف توسط دانش‌آموز، دریافت کمک بیشتر از دیگران و حداقل مشارکت او می‌گردید که این موارد نیز علاوه بر زیر سوال بردن «روایی تکالیف» (معیاری برای سنجش اصیل آموخته‌ها)، برخی هیجانات منفی از قبیل اضطراب، خشم و درماندگی را نیز در آن‌ها و خانواده تقویت می‌کرد.

این روانشناس تربیتی ادامه می‌دهد: عوامل دیگری مانند رویت‌نشدن دانش‌آموزان توسط معلم، میزان زمان حضور و مشارکت فعال دانش‌آموز را در کلاس کمتر از حالت حضوری می‌کرد و از آنجا که امکان دسترسی به اطلاعات به صورت آفلاین میسر بود یا همواره یکی از والدین مانند مادر در دسترس دانش‌آموز بود، ضرورت حضور به موقع در کلاس و یادگیری همزمان، معنایش را از دست می‌داد و ارتباط مادر و فرزندی نیز رنگ دیگری به خود می‌گرفت و دانش‌آموز  از پرسیدن سئوالات از معلم در کلاس اجتناب می‌کرد؛ چراکه مادر را جایگزین معلم و همیشه در دسترس در نظر می‌گرفت.

او می‌افزاید: در سطح دانشگاه‌ها هم قطع و وصلی اینترنت، باعث کندی انتقال مفاهیم در زمان مشخص می‌شد. بنابراین دانشجویان مجبور می‌شدند زمانی را بگذارند تا فایل آفلاین آن کلاس را دریافت کنند و به یادداشت‌برداری از آن بپردازند که همین امر نوعی دوباره‌کاری برای آنها محسوب می‌شد.

این روانشناس تربیتی اظهار می‌کند: هر چند دانشجویان به دلیل رشد شناختی لازم، مشکلی در دریافت مفاهیم به صورت مجازی یا اصلا نداشتند و یا کم داشتند، اما به دلیل شرایط شغلی ناشی از فراغت آموزش حضوری، مجبور بودند در محیط غیر درسی در کلاس آنلاین شوند که نتیجه چنین موقعیتی عدم توجه و تمرکز از سوی آنها بود. همچنین در زمان امتحانات، از یک سو محدودیت زمانی و اجرایی میزان اضطراب دانشجویان را بالا می‌برد و از سوی دیگر صحت‌سنجی آزمون‌های اجرا شده با توجه به مسایلی مانند تقلب، با مشکلاتی برای مدرس و نارضایتی برای دانشجویان مواجه بود.

فدایی نیز در این باره می‌گوید: در دو سال گذشته که به دلیل همه‌گیری ناشی ازکرونا مدارس تعطیل و آموزش مجازی جایگزین آموزش حضوری شد، مشکلات متعددی پیش آمد که برآیند آن پایین آمدن کیفیت آموزشی بود. برای مثال در مدارسی که صرفا از صوت و نه تصویر برای ارائه متون استفاده می‌شد، میزان یادگیری، تمرکز و انگیزه دانش‌آموزان پایین آمد و در چنین زمانی، انرژی دانش‌آموزان هم برای دریافت مفاهیم تقلیل پیدا کرد. 

 در مدارسی که صرفا از صوت و نه تصویر برای ارایه متون استفاده می‌شد، میزان یادگیری، تمرکز و انگیزه دانش‌آموزان پایین آمد و در چنین زمانی، انرژی دانش‌آموزان هم برای دریافت مفاهیم تقلیل پیدا کرد      تقلب و چالش ارزشیابی عادلانه

وی می‌افزاید: همچنین این نوع آموزش در دانش‌آموزان مقاطع اول و دوم ابتدایی احتمال آسیب و مشکلاتی در مهارت‌های گفتاری و شنیداری را افزایش داد. در حالی که اگر در مدرسه حضور می‌داشتند، این مشکل چندان نمی‌توانست بروز کند؛ زیرا آموزگاران مانند متخصصان گفتار درمانی سعی می‌کنند نحوه خروج واج‌ها و حروف را از دهان به دانش‌آموزان نشان دهند.

این روانشناس ادامه می‌دهد: وقتی حروف اشتباه شنیده ‌شوند، اشتباه هم نوشته می‌شوند و این یکی از مهمترین مسایل و مشکلات دانش‌آموزان خصوصا در مقاطع اول و دوم ابتدایی است.

وی می‌گوید: یکی دیگر از مشکلات در زمینه انتقال مفاهیم، کوچکی تصویر حاصل از صفحه موبایل یا کامپیوتر  است. این مشکل سبب می‌شود برخی مفاهیم مانند طول و عرض و یا محیط و مساحت که نیاز به نشان دادن شکل و تصویر دارند، به درستی محقق نشود.

این روانشناس اظهار می‌کند: همچنین به دلیل تصویری نبودن کلاس‌ها و عدم نظارت معلمان، انگیزه بسیاری از دانش‌آموزان برای حضور به موقع در کلاس کاهش یافت و در نتیجه مسئولیت‌پذیری و قانونمندی آنها نیز به شدت تحت تاثیر قرار گرفت.

 به دلیل تصویری نبودن کلاس‌ها و عدم نظارت معلمان در آموزش مجازی، انگیزه بسیاری از دانش‌آموزان برای حضور به موقع در کلاس کاهش یافت و در نتیجه مسئولیت‌پذیری و قانونمندی آنها نیز به شدت تحت تاثیر قرار گرفتفدایی می‌افزاید: یکی دیگر از مشکلات آموزش مجازی، انتقال مفاهیم انتزاعی بود. اگرچه این امر برای مقاطع تحصیلی بالاتر چندان مشکل زا نیست، اما در مقاطع تحصیلی اول و دوم ابتدایی که لازم است آموزش به صورت شهودی و مستقیم صورت بگیرد، انتقال مفاهیم به شکل انتزاعی سبب می‌شود درک درست و مناسبی از امور روی ندهد. همچنین این نوع آموزش، بر بازی‌های گروهی هم تاثیر گذاشت. «بازی‌های گروهی» یکی از شیوه‌های آموزشی مبتنی بر خلاقیت معلمان است که سبب می‌شود دانش‌آموزان در حین بازی، مطالب را بیاموزند. بنابراین آموزش مجازی و غیر حضوری زمینه برچیده شدن این آموزش مفید را نیز فراهم ساخت. 

این روانشناس ادامه می‌دهد: در آموزش مجازی، ارزشیابی دروس هم با آسیب‌ها و آفت‌هایی رو به رو شد. از آنجا که امتحانات به صورت تصویری برگزار نمی‌شدند، برخی مواقع، والدین و یا دیگر اعضاء خانواده در امتحانات شرکت می‌کردند و چنین امری سبب می‌شد ارزشیابی عادلانه و مناسبی در میان دانش‌آموزان رخ ندهد. به علاوه، این نوع ارزشیابی و کمک اطرافیان سبب می‌شد بسیاری از دانش‌آموزان دچار برخی مشکلات رفتاری مانند مسئولیت‌پذیری و اخلاق مداری شوند.

تبعات دوری از مدرسه؛ از «لالی عاطفی» تا اختلالات جسمی و اجتماعی

کرونا و تشدید هیجانات منفی

پهلوان‌نشان درباره ویژگی‌های خلقی و هیجانات منفی دانش‌آموزان در دوران کرونا می‌گوید: در این مدت علاوه بر چالش‌های آموزشی، پیامدهای هیجانی منفی مانند اضطراب، افسردگی، خشم، مدیریت زمان و تنش بین دانش‌آموزان و والدین نیز افزایش یافت. به طوریکه در مقاطع ابتدایی، افزایش شمار دانش‌آموزان دارای ناتوانی‌های یادگیری و مشکلات توجه، تمرکز  و دانشجویان با نشانگان اضطراب، وسواس و افسردگی در بازه زمانی کوتاه خود را بیش از گذشته نشان داده و همین امر بر میزان مراجعه مخاطبان به کلینیک‌ها و مراکز روانشناسی و مشاوره نیز تاثیر گذاشته است.

در مدت آموزش مجازی، افزایش شمار دانش‌آموزان دارای ناتوانی‌های یادگیری و مشکلات توجه و تمرکز  و دانشجویان با نشانگان اضطراب، وسواس و افسردگی  خود را بیش از گذشته نشان دادوی می‌افزاید: به نظر می‌رسد تقویت توانایی‌هایی مانند تاب‌آوری، ارتقاء توانش‌های شناختی و شخصیتی همراه با استفاده از فعالیت‌های مفرح در ترکیب با فضای دیجیتال در قالب‌های فردی و اجتماعی بتواند بهترین راهکار در کاهش مشکلات ذکر شده باشد.

فدایی نیز در این باره می‌گوید: یکی دیگر از تاثیرات آموزش مجازی، افزایش پرخاشگری در میان دانش‌آموزان بود. نوسانات اینترنت و قطعی ناگهانی آن به هنگام درس و یا ارائه درسی، از جمله اموری بودند که به میزان خشونت و پرخاشگری دانش‌آموزان و دانشجویان دامن می‌زد. زیرا  بسیاری از آن‌ها به هنگام قطعی برق، احساس ناکامی و شکست را تجربه می‌کردند.

وی می‌افزاید: همچنین با توجه به آموزش مجازی و درگیری والدین به ویژه مادران در امر آموزش فرزندان، میزان تنش‌های میان والدین و فرزندان هم در این دوره افزایش یافت، به طوریکه در این مدت مادران بسیاری به دفاتر مشاوره مراجعه کردند.

وی ادامه می‌دهد: معلمان نیز در اکثر موارد آگاهی و شناخت درستی از شیوه آموزش مجازی نداشتند و در نتیجه وقتی مشاهده می‌کردند نمی‌توانند مفاهیم خود را به درستی به دانش‌آموزان انتقال دهند، دچار عصبانیت می‌شدند و عصبانیت خود را به اشکال مختلف مانند فریادزدن و یا خواستن حجم زیادی از تکالیف نشان می‌دادند.

فدایی می‌گوید: در حالت معمولی افسردگی دانش‌آموزان خود را به شکل پرخاشگری نشان می‌دهد، بنابراین ضمن افزایش اختلالات رفتاری، افسردگی دانش‌آموزان نیز افزایش یافت. از طرفی در بسیاری از مواقع، کودکان و دانش‌آموزان به دلیل ترس از ابتلا به کرونا، حق خروج از منزل را نداشتند، در نتیجه این استرس و اضطراب هم از دیگر مشکلات روانشناختی بود که به اختلالات خلقی آنها اضافه شد.

 این روانشناس می‌افزاید: یکی از توانمندی‌های گفتاری، ابراز مشکلات خود بدون پرخاشگری است. اما از آنجا که در آموزش مجازی دانش‌آموزان در کنار یکدیگر نبودند، بنابراین به طور طبیعی نمی‌توانستند از حق و حقوق خود هم دفاع کنند و  در بسیاری مواقع جرات بیان و ابراز مشکلات خود را نداشتند. 

آموزش قوانین به دانش‌آموزان در مقاطع تحصیلی ابتدایی بسیار ضروری است. آنها به اندازه کافی در محیط مدرسه حضور نداشتند و از بسیاری از قوانین مدرسه بی‌اطلاع هستند. بنابراین آموزش گام‌به‌گام و نه کوبنده و سریع می‌تواند موثر باشدفدایی می‌گوید: در این مدت، توانمندی رهبری دانش‌آموزان هم دچار مشکل شد. زیرا اصلا گروهی تعریف نشد که بخواهد رهبری‌ برای آن تعریف شود. در حقیقت، خلاقیت و مشارکت آنها در امور و حتی بازی‌ها به شدت کاهش یافت.

«لالی عاطفی» در دانش‌آموزان ابتدایی

پهلوان‌نشان در خصوص بروز «لالی عاطفی» در دانش‌آموزان مقاطع اول و دوم ابتدایی می‌گوید: اولین ورود کودکان به فضای تعاملی با گروه وسیعی از همسالان در ابتدا از طریق مهدهای کودک و بعد مدارس محقق می‌شود. در این فضا مفاهیم بسیاری از قبیل مشارکت، شهروندی مسئولانه، رعایت نوبت، اجتماعی‌شدن، کمک، همدلی، مراقبت، نظم و قانونمندی و رفتارهای اجتماعی فراگرفته می‌شود.

وی می‌افزاید: ضمن اینکه آموزش این مفاهیم برای دانش‌آموزان به ویژه مقاطع اول و دوم ابتدایی به سبب جایگزین شدن آموزش مجازی با تاخیر رو به رو شد، مشکلات بسیاری مانند اضطراب اجتماعی، چسبندگی و لالی عاطفی هم به وفور مشاهده شد که به منظور رفع این مشکلات، شرکت در برخی فعالیت‌ها و موقعیت‌های اجتماعی، دریافت مداخلات روانشناختی و تقویت سواد سلامت در حوزه ارتباطات توصیه می‌شود.

افزایش چاقی دانش‌آموزان

فدایی درباره افزایش چاقی دانش‌آموزان در دوران کرونا می‌گوید: «اختلال در خواب» یکی دیگر از مشکلاتی بود که به سبب مجازی شدن آموزش رخ داد. تصویری نبودن آموزش و حضور و غیاب سبب شد دانش‌آموزان شب‌ها دیر خوابیده و صبح‌ها دیر بیدار شوند و در نتیجه حضور فعال و به موقعی در کلاس نداشته باشند که همین امر نیز مساله «اختلال در خوراک» و «چاقی» را به همراه داشت. زیرا کاملا وعده‌های غذایی دانش‌آموزان دچار تغییر شده بود.

یکی از پیامدهای آموزش مجازی، بروز اختلال در خواب و در نتیجه آن «اختلال در خوراک» و «چاقی» بوده زیرا کاملا وعده‌های غذایی دانش‌آموزان دچار تغییر شده است

وی می‌افزاید: علاوه بر اختلال در خوراک، مساله کم تحرکی هم در بروز چاقی در میان دانش‌آموزان نقش داشت. اگر پیش از این در مدارس ساعاتی برای ورزش و تحرک در نظر گرفته می‌شد، اینک این واحد درسی به دلیل مجازی بودن آموزش و کاهش تعداد ساعات کلاسی، حذف شد و نتیجه آن بروز چاقی شدید بود.

بازگشایی یکباره مدارس

پهلوان‌نشان پیرامون مشکلات ناشی از بازگشایی یکباره مدارس می‌گوید: بازگشایی یکباره مدارس پس از تعطیلات نوروز بدون هیچ پیش‌پنداره‌ای، مسائل خاصی را به همراه داشت. از یک سو بسیاری از سرویس‌های مدارس به دلیل عدم سودآوری در دو ماه باقی مانده سال، از خدمات‌دهی خودداری کردند، در نتیجه در این زمان، بر وظایف والدین افزوده شد و آن‌ها مجبور بودند ساعاتی را برای آوردن و بردن فرزندان اختصاص دهند و گاه ساعات طولانی پشت ترافیک بمانند. این امر برای آن دسته از والدینی که هر دو (پدر و مادر) شاغل بودند و حامیانی نداشتند، مشکلات بیشتری به همراه داشت. علاوه بر این نگرانی والدین از بابت رعایت پروتکل‌های بهداشتی و خطر ابتلا به بیماری فرزندانشان بیشتر شد. این احساس خطر به ویژه در میان دانش‌آموزان مقاطع اول و دوم ابتدایی بیشتر احساس می‌شد.

وی می‌افزاید: نبود فضای کافی و امکاناتی نظیر تهویه نیز از دیگر مشکلاتی بود که در این مدت خود را نشان داد. چون از قبل در خصوص بازگشایی مدارس اطلاع رسانی نشده بود، بسیاری از مدارس آمادگی لازم را به لحاظ فضا و امکانات نداشتند.

این روانشناس تربیتی خطاب به آموزگاران می‌افزاید: دانش‌آموزانی که مشکلاتی در خواندن، نوشتن و ریاضی داشتند و والدین و یا خواهر و برادر بزرگتر به آن‌ها کمک می‌کردند، ممکن است اکنون این نگرانی را داشته باشند که از سوی معلم یا همکلاسی‌هایشان مورد تمسخر قرار بگیرند. همچنین دانش‌آموزانی که کندی حرکتی در نوشتن داشتند و دانش آموزانی که خجالتی و کم رو بودند، ممکن است در کلاس عملکرد درستی نداشته باشند و از آنجا که معمولا این گروه از دانش‌آموزان، مهارت‌های دوست‌یابی و ارتباطات اجتماعی را ندارند، ممکن است در کلاس حضوری با مسائلی مانند «لالی عاطفی» رو به رو شوند و از برقراری روابط با دیگران اجتناب کنند.

وی می‌افزاید: در دانشگاه‌ها هم حضور فیزیکی سبب می‌شود دانشجویان شاغل، نگران از دست دادن شغل و درآمدزایی خود شوند. همچنین اختصاص نیافتن خوابگاه به برخی از دنشجویان و نیز نگرانی به جهت ابتلا به بیماری کرونا و چگونگی رعایت پروتکل‌های بهداشتی در خوابگاه از دیگر مشکلاتی است که به سبب آموزش حضوری رخ می‌دهد.

فدایی نیز در این خصوص می‌گوید: بازگشایی مدارس پس از دو سال آن هم در شرایطی که هنوز ویروس کرونا ریشه‌کن نشده، نیاز به مقدمات و ملزوماتی دارد که بی‌توجهی به آن‌ها می‌تواند مشکلات و مسایل دیگری را رقم بزند.

بازگشایی مدارس پس از دو سال آن هم در شرایطی که هنوز ویروس کرونا ریشه‌کن نشده، نیاز به مقدمات و ملزوماتی دارد که بی‌توجه به ‌آن‌ها می‌تواند مشکلات و مسایل دیگری را رقم بزند از این نظر که در بسیاری از مدارس، فضا و امکانات تهویه مناسبی وجود ندارد و حتی بهداشت فردی به صورت مناسب رعایت نمی‌شود، بنابراین در چنین شرایطی خطر بیماری و همه گیری می‌تواند وجود داشته باشد.

وی می‌گوید: طبق بخشنامه آموزش و پرورش که از مدارس خواسته شده بود هفته اول به دانش‌آموزان سخت نگذرد و بیشتر به تفریح و بازی بگذرد که به نظر من مدارسی که این دستور را رعایت کرده بودند دانش‌آموزان شادتر، پر انرژی‌تر و با انگیزه بیشتری برای یادگیری نسبت به مدارس دیگر داشتند.

وی می‌افزاید:آموزش قوانین به دانش‌آموزان در مقاطع تحصیلی ابتدایی بسیار ضروری است. زیرا آن‌ها به اندازه کافی در محیط مدرسه حضور نداشتند و از بسیاری از قوانین مدرسه بی اطلاع هستند. بنابراین آموزش گام‌به‌گام و نه کوبنده و سریع می‌تواند موثر باشد.

تبعات دوری از مدرسه؛ از «لالی عاطفی» تا اختلالات جسمی و اجتماعی

نتایج برخی تحقیقات انجام شده

پهلوان‌نشان درباره نتایج برخی تحقیقات انجام شده پیرامون آموزش مجازی می‌گوید: مطالعات در زمینه اثربخشی آموزش حضوری و مجازی به اشکال متفاوت و در حوزه‌های مختلف اتفاق افتاده‌ است و در مجلات معتبر به صورت پژوهشی و ترویجی به ثبت رسیده‌ است. با این حال آموزش مجازی گرچه پیش از این در برخی از دانشگاه‌ها مانند تهران و شهید بهشتی و در برخی مقاطع مانند ارشد و دکترا استفاده می‌شد، اما بیماری کرونا سبب شد این سبک آموزشی در سایر مقاطع تحصیلی هم مورد توجه قرار بگیرد.

وی می‌افزاید: هر چند به طور کلی از مزایای این شیوه آموزش، صرفه‌جویی در زمان و هزینه و حذف برخی محدودیت‌های زمانی و مکانی برای برخی افراد است، اما در تحقیقات مختلف این نتایج به طور متفاوت منعکس شده‌ است.

این روانشناس اظهار می‌کند: بسته به اینکه جامعه یا نمونه آماری کدام گروه باشد، نتایج می‌تواند متفاوت باشد. به طوریکه مدافعان رویکرد آموزش حضوری بر این عقیده هستند که بخش اعظمی از آموزش در محیط یادگیری واقعی از طریق تعامل چهره به چهره بین معلم و دانش‌آموز اتفاق می‌افتد و در نتیجه آموزش مجازی سبب می‌شود بسیاری از مفاهیم به دانش‌آموزان انتقال نیابد و آن‌ها نیز با بسیاری از رفتارها و مناسک آشنا نشوند. بنابراین، تشخیص این نکته که نمونه آماری از میان چه گروهی، چه پایه‌ای و چه جنسی انتخاب شود، بسیار مهم است. همچنین شرایط مختلف جغرافیایی، دسترسی به امکاناتی نظیر اینترنت و طبقه اجتماعی نیز از جمله عوامل و فاکتورهایی هستند که بر نتایج تحقیق تاثیر می‌گذارند.

پیشنهاد چیست؟

پهلوان‌‎نشان با اشاره به راهکارهای اثربخشی آموزش‌ها می‌گوید: در ابتدا باید سعی کنیم میزان ترس و  اضطراب دانش‌آموزان از ابتلا به بیماری را کاهش دهیم. به جای سرکوب این نوع از احساسات باید در جهت فهم و درک متقابل آن‌ها تلاش کنیم. از اجبارهای افراطی که ممکن است سطح تنش دانش‌آموز و خانواده را بالا ببرد، جلوگیری کنیم و درخصوص کسانی که ممکن است مشکلی برای حضور در کلاس داشته‌ باشند، انعطاف‌پذیری بیشتری اعمال کنیم.

در ابتدا باید سعی کنیم میزان اضطراب دانش‌آموزان از ابتلا به بیماری را کاهش دهیم. به جای سرکوب این نوع از احساسات باید در جهت فهم و درک متقابل آنها تلاش کرد و از اجبارهای افراطی که ممکن است سطح تنش دانش‌آموز و خانواده را بالا ببرد، جلوگیری نمودوی ادامه می‌دهد: همزمان با آموزش حضوری، باید ظرفیت‌هایی را برای تولید محتوای آفلاین در نظر بگیریم تا اگر دانش‌آموزی بیمار شد، از آموزش عقب نماند. سعی شود آمادگی ذهنی لازم به دانش‌آموزان داده شود که با انجام واکسیناسیون و رعایت پروتکل‌ها خطر این بیماری می‌تواند به حداقل ممکن کاهش یابد. در سطح رسانه نیز ساخت برنامه‌هایی با موضوعات فوق می‌تواند موثر باشد.

پهلوان‌نشان می‌افزاید: ارتقای مهارت‌های ارتباطی و اجتماعی و مولفه‌هایی مانند امید و تاب‌آوری در کنار استفاده از متخصصانی که در حوزه‌های مرتبط آموزش دیده‌اند، نیز می‌تواند موثر باشد.

این روانشناس تربیتی اظهار می‌کند: بررسی‌های میدانی نشان می‌دهد احساس بازگشت به فضای آشنا یا تجربه یک موقعیت متفاوت همیشه می‌تواند سطحی از رضایت، شادی و نشاط را ایجاد کند. به طوری که مجموعه‌ای از آن‌ها که به عنوان عوامل عاطفی شناخته می‌شوند، همیشه می‌تواند تاثیرات به شدت مثبتی را بر ابعاد مختلف عملکرد محصلان در فضای تحصیلی داشته باشد.

وی می‌گوید: اگرچه زمان کمتری به پایان ترم و سال تحصیلی باقی مانده‌ است، اما از آن‌جا که این سبک از تعامل و فضای ارتباط مستقیم و چهره به چهره برای بسیاری از مخاطبان مهم بوده و هست، امید داریم که تاثیرات بسیاری را بر عملکردهای شناختی ایجاد کند.

آموزش مجازی روش مکمل است

پهلوان‌نشان می‌افزاید: آموزش مجازی را در این مدت نباید به فراموشی بسپاریم. این شیوه همواره باید به عنوان یک شیوه مکمل در کنار فضای آموزشی قرار بگیرد تا در صورت بروز مشکلات مشابه با چالش رو به رو نشویم. همچنینبرای داشتن هردو نوع آموزش در کنار هم باید به بسترسازی بپردازیم و از تجربیات متخصصینی مسلط به هر دو شیوه آموزشی بهره‌مند شویم و از یاد نبریم همگام شدن با تغییرات و تحولات رخ داده شده در بستر زندگی می تواند عامل موثری در تسهیل و تسریع تحول مثبت برای افراد در تمام ابعاد زندگی باشد.

آموزش مجازی همواره باید به عنوان یک شیوه مکمل در کنار فضای آموزشی قرار بگیرد تا در صورت بروز مشکلات مشابه با چالش رو به رو نشویمفدایی نیز در این باره می‌گوید: یکی از توصیه‌های بسیار مناسب، می‌تواند برگزاری اردوهای دانش آموزی باشد. در واقع، آموزش و پرورش می‌تواند با توجه به حضوری شدن آموزش، تعداد اردوهای دانش‌آموزی بیشتری به راه اندازد تا در خلال آن‌ها، دانش‌آموزان بتوانند با یکدیگر تعامل بیشتری داشته و روابط محکمی میان خود ایجاد کنند. همچنین در این اردوها یک روانشناس یا مشاور هم می‌تواند حضور داشته باشد تا از نزدیک مسایل و مشکلات میان دانش‌آموزان را شناسایی و اقدام به رفع آن‌ها کند. 

وی می‌افزاید: یکی دیگر از توصیه‌ها خصوصا در دو ماه آخر سال تحصیلی در خصوص نحوه ارزشیابی است. با توجه به اینکه در برخی مقاطع مانند مقاطع اول و دوم ابتدایی، نقش والدین خصوصا مادر در آموزش پر رنگ بود و وابستگی بیشتری میان مادران و فرزندان از نظر آموزشی به وجود آمد، شاید لازم باشد هنگام امتحانات پایانی سال، مادران هم در کنار فرزندان حضور داشته باشند تا آن‌ها بتوانند با آرامش بیشتری ارزشیابی خود را بگذرانند.

پهلوان نشان توصیه می‌کند: آمادگی برای ارزشیابی می‌تواند گام به گام صورت بگیرد. برای مثال ابتدا بخشی از ارزشیابی در منزل و سپس بخشی در مدرسه صورت بگیرد تا کم‌کم دانش‌آموزان با شیوه ارزشیابی رسمی آشنا شوند و استرس کمتری را متحمل شوند. اگرچه پیشنهاد می‌شود آموزش مجازی هم در کنار سایر روش‌های آموزشی وجود داشته باشد اما باید در نظر داشت این شیوه آموزش برای مقاطع تحصیلی اول و دوم ابتدایی چندان مناسب نیست و نمی‌توان از این طریق به انتقال درست مفاهیم به دانش‌آموزان پرداخت. اما در صورتی که در آینده هم نیاز به این شیوه آموزش احساس شود، می‌توان از طریق یک برنامه ریزی توام با جسات حضوری، از میزان مشکلات و تبعات آن کاست.

[ad_2]
منبع

About nasimerooyesh

Check Also

۵۰۰ هزار میلیارد تومان در نهضت ملی مسکن هزینه شد/ بانک‌ها کمتر از یک چهارمِ تعهد خود را عمل کردند – خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان

[ad_1] به گزارش خبرگزاری مهر، محمدرضا مهدیار اسماعیلی مدیرعامل صندوق ملی مسکن با اشاره به …