آن حضرت در خطبه فدکیه و در سخنانشان در روزهای پایانی عمر، خطاب به زنان مدینه نکات مهمی بیان فرمودند که باعث جاودانگی شیعه شد و لازم است که آن سخنان مورد کنکاش و پژوهش بیشتر قرار بگیرد.
ایکنا ـ برخی در حوادث مرتبط با شهادت حضرت زهرا(س) خدشه ایجاد میکنند، چقدر این تردیدها ریشه در واقعیت دارد؟
حضرت زهرا(س) در خطبه فدکیه تعبیراتی دارند و در خطبه با نساء مدینه هم سخنان مهمی فرموده و واقعیات را بیان کردند ولی متاسفانه برخی خودیها هم منکر آن شدهاند در حالی که از کتب خود اهل تسنن هم مسئله قابل اثبات است؛ اینکه هیزم تا در خانه آوردند در کتب خودشان بیان شده است؛ وقتی عبدالله بن زبیر، محمدبن حنفیه را زندانی کرد (در ماجرای مختار) به او گفت اگر تن به خواسته من ندهی همه شما را میسوزانیم کما اینکه قبلا هم این کار را کردیم که اشاره به احراق بیت دارد؛ فاطمه زهرا(س) در خانه افتاده و نساء مدینه اصلا یاد ایشان نبودند؛ فاطمهای که همراه با امیرمؤمنان(ع) 40 شب به در خانه انصار رفت و از آنان کمک خواست و مسائل غدیر را برای آنان بیان کردند ولی هر کسی بهانه آورد و گفتند ما تنها هستیم و یک دست صدا ندارد.
حتی ایشان به منزل معاذ بن جبل از صحابی بزرگ پیامبر(ص) رفت و وقتی حضرت را یاری نکرد، فاطمه(س) به او گفت که من تا آخر عمر با تو حرف نمیزنم و وقتی پسر معاذ ماجرا را شنید او هم به پدرش گفت من هم تا آخر عمر با تو حرف نمیزنم. مردان مدینه هم اینطور بودند.
زنان مدینه در روزهای آخر خبردار شدند که فاطمه(س) بیمار شده است لذا سراغ حضرت رفتند و حضرت کلماتی خطاب به آنان فرموه است که عجیب است؛ فرمودند پدر و شوهران و مردان شما کسانی بودند که با شهامت به یاری پیامبر(ص) رفتند و به دل دشمن زدند ولی این شمشیرها الان کند شده است و منتظر بمانید که شمشیرهای آخته بالای سر شما قرار بگیرد و افراد ظالم با استبداد بر شما حکومت کنند. این انذاری که فاطمه زهرا(س) دادند در دوره معاویه و یزید محقق شد.
یزید وقتی امام حسین(ع) را شهید کرد و خبر به مدینه رسید بهم ریختگی و انقلابی ایجاد نشد و فقط عدهای به استقبال حضرت زینب(س) رفتند و مقداری گریه کردند؛ یکی از اهالی مدینه که به شام رفته بود دیده بود که یزید شراب میخورد و سگبازی میکند، وقتی این مرد گزارش کارهای او را به مردم مدینه داد قیام کوچکی در برابر یزید شکل گرفت یعنی شهادت امام حسین(ع) برای آنان مهم نبود؛ یزید هم وقتی به مدینه حمله کرد چنان جنایات و جسارتی کرد که تا سالیان متمادی شرط بکارت را از ازدواج برداشتند. چقدر طول کشید تا حجاج بن یوسف ثقفی روی کار آمد؟ حتی وقتی امام حسین(ع) شهید شد و اصل اسلام منحرف شد خونشان به جوش نیامد ولی در برابر شرابخواری یزید غیرتی شدند.
ایکنا ـ ریشه واقعی موضعگیریهای حضرت زهرا(س) احیای ولایت و امامت بود ولی برخی آن را به مسئله فدک و .. تقلیل میدهند، دیدگاه حضرت عالی چیست؟
مسئله فراتر از این حرفها است. در تفکر سقیفه عدالت موضوعیت ندارد و قاضی و امام جماعت و خلیفه مسلمین و خدا لازم نیست عادل باشند و عدالت از قاموس جامعه اسلامی حذف شد؛ وقتی عدالت حذف شد دیگر معاویه و خلفا لازم نبود عدالت را رعایت کنند و عادل باشند لذا در کتب کلامی اهل سنت داریم که اگر ولی امر گناه کبیره هم بکند اطاعت از او لازم است ولی در فرهنگ شیعه ظالم حق قضاوت و امامت جماعت و مرجع تقلید و رهبری جامعه را ندارد لذا عدل از اصول مذهب شیعه است.
لذا آنچه فاطمه زهرا(س) برای آن فریاد زد این بود که ای مردم متوجه باشید: اعلموا انی فاطمه و ابی رسول الله؛ اى مردم! بدانيد كه من فاطمهام و پدرم رسول خداست. پايان و آغاز سخنم يكى است، نابجا سخن نمىگويم و به كار ياوه و بيهوده نمىپردازم. به حقيقت پيامبرى از ميان خودتان برخاست كه رنجهاى شما بر او دشوار بود و به ـ هدايت و اصلاح ـ شما حريص و بر مؤمنان دلسوز و مهربان بود. ای مردم به هوش باشید این شتری که بار بر دوش او گذاشتید بار را به منزل نمیرساند و در دره سقوط خواهد کرد… ولی مردم در خواب بودند و قصور این مردم بیشتر از خلفاست: لعن الله امه سمعت بذلک و رضیت به. این همه آیات قرآن و روایات نبوی داریم که از ظالم اطاعت نکنید؛ آیا فقط رسالت پیامبر(ص) این بود که آمد بگوید اگر از ظالم اطاعت کردید در آخرت هم عذاب مضاعف خواهید داشت؟ یا اینکه اساسا با حکومت ظالم مخالف بود؟
فاطمه زهرا(س) آنچه در خطابهها عرضه کرد ابلاغ این معناست که این تفکر که جاهلیت را با اسلام تلفیق میکند و از دل سقیفه میجوشد باطل است و اسلام اصیل همان تفکر شیعی علوی و فاطمی است و فاطمه(س) اتمام حجت با همه کرد. در روایت داریم که فرمودند ما ائمه حجت بر مردم هستیم و مادر ما فاطمه حجت بر ما هستند. در حدیث کساء هم محور، فاطمه است؛ هم فاطمه و ابوها و بعلها و بنوها؛ زیرا اصالت اسلام به فاطمه است ولی برخی نفهمیدند و برخی هم فهمیدند و سکوت کردند ولی تفکر شیعه به لطف خدا و مجاهدت ائمه(ع) باقی مانده است و امروز به بیشتر نقاط عالم که بروید تفکر شیعه وجود دارد و این مدیون زحمات دو ماهه حضرت فاطمه(س) است آن هم در شرایطی که مردم حمایت نکردند و حتی مانع هم بودند.
ایکنا ـ در تاریخ نقل است حضرت زهرا(س) بعد از رحلت پدر بسیار گریه میکردند، مواجهه مردم و حکومت با گریههای ایشان چگونه بود؟
وقتی فاطمه(س) گریه میکرد معترض بودند که یا روز گریه کن و یا شب؛ مرگ برای اهل بیت(ع) موضوعی حل شده است و گریه ندارد؛ بلکه گریه برای مردمی است که اینگونه زحمات پیامبر(ص) را به باد دادند و مخاطب این آیه بودند که: وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ ۚ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَىٰ أَعْقَابِكُمْ ۚ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلَىٰ عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا ۗ وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ؛ فاطمه به بیت الاحزان در بقیع و یا بر سر قبر حمزه عموی پیامبر(ص) میرفتند و گریه میکردند ولی گریه او را هم تحمل نکردند و بیتالاحزان را تخریب کردند.
امروز به برکت فاطمه(س) است که ما میتوانیم اسلام اصیل را از اسلام انحرافی تشخیص دهیم لذا تاریخ فاطمه(س) نشاندهنده مظلومیت 1400 ساله شیعه است و نشان مظلومیتی که شیعه حتی تا یکی دو قرن قبل هم داشت و عثمانیها شیعیان را میکشتند. کربلا گوشهای از مظلومیت فاطمه(س) است؛ علی(ع) در راس این جریان است لذا فاطمه(س)، علی(ع) را محور شیعه قرار میدهد ولی متاسفانه کسی را که در همه عمر در کنار پیامبر و با ایشان بوده است رها کردند و سراغ کسانی رفتند که اسلام را نمیشناختند. لذا الیوم اکملت لکم دینکم را فاطمه تجلی و بروز داد و این فریاد در عرصه تاریخ و در طول روزگار رفت تا به امروز رسید.
فریاد شیعه حتی به مرزهای شیعه منحصر نماند و به کتب اهل سنت هم راه یافت؛ ابن ابی الحدید در شرح نهجالبلاغه گفته است که من نزد استادم نشسته بودم و از او پرسیدم که آیا فاطمه زهرا(س) صدیقه بود یا خیر؟ استادم سر برگرداند و با ناراحتی گفت این چه سؤالی است، اگر گویم فاطمه صدیقه نبود با آیه تطهیر چه کنم؟ و اگر صدیقه بود چرا کسی گوش به حرف او نداد. حتی عالم کلامی اهل سنت از سؤال ابن ابی الحدید معتزلی فرار میکند.
ایکنا ـ چرا بعد از 1400 سال که از اتفاقات صدر اسلام میگذرد هنوز باید فاطمیه را زند نگاه داشت؟
روایات را ببینید، امام صادق(ع) به خداوند قسم خوردند که سبب رحلت فاطمه(س)، شمشیر قنفذ بود؛ رکزها بضرب السیف. بعد هم دفن شبانه؛ یک دختر از پیامبر(ص) باقی مانده است و به جای تکریم چرا باید شبانه دفن شوند و آنقدر غریبانه؟ لذا ندای فاطمه(س) از درون همین خطبهها در لابهلای سالیان طولانی تاریخ تابیده است و به امروز رسیده است بنابراین اگر گفته میشود باید عزاداری فاطمیه را احیا کنیم به این دلیل است که اساس تفکر شیعه است و نقطه آغاز تفکر شیعه عدم انحراف از نبوت پیامبر(ص) است و اینکه ولایت باید در مسیر خود جاری میشد ولی برخی نگذاشتند. حضرت زهرا(س) در راه حمایت از ولایت جان خود را فدا کرد.
علی بن ابیطالب(ع) همه اسلام بود ولی کار به جایی رسید که مردم به او سلام که نمیکردند بلکه جواب سلام ایشان را هم نمیدادند و این مظلومیت شیعه است.
انتهای پیام
منبع