درباره الگوی سوم؛ بخش سوم: عنصر محوری الگو

الگوی سوم زن چه ویژگی‌ها و مولفه‌هایی دارد؟ پرسشی که در ادامه مباحث گذشته قرار است به آن بپردازیم. صراحتا عرض می‌کنم که مهمترین ویژگی و محوری‌ترین وجه تمایز الگوی سوم با دیگری‌های خود، «تکلیف‌مداری» است. الگوی سوم دائرمدار تکلیف شرعی و انقلابی است و لاغیر. براین اساس الگوی سوم طرح نظری انقلاب اسلامی برای انسان اعم از زن و مرد است.
یعنی همانطور که رفتار زنِ انقلاب اسلامی در عرصه فردی، خانوادگی و اجتماعی مبتنی بر تکلیف شرعی و انقلابی اوست، درباره مرد نیز این قاعده صادق است. انسان انقلاب اسلامی قیام و قعودش حساب و کتاب دارد. منطقی را که من در این پست با مرکزیت «تکلیف شرعی» توضیح می‌دهم را با ادبیات «جهاد» هم می‌توان ارائه داد که به دلایلی انتخاب من همین مفهوم تکلیف شرعی و انقلابی است.
برای رفع اتهامِ زن شرقی(که بی‌پروا به من زده میشود!) با صراحت عرض می‌کنم که از نظر من هیچ بعید نیست که تکلیف برای یک زن مسلمان انقلابی اقتضاء کند که برای پیگیری رسالت‌های اجتماعی خود، با وجود موقعیت‌های مناسب، ازدواج نکند و یا حتی بدون رضایت و اذن شوهر از خانه و کاشانه‌اش هجرت کند و… زیرا از نظر من تکلیف شرعی فراتر از تمام اینهاست.
نکته دیگری را باز با صراحت عرض کنم. از نظر من هیچ دور از ذهن نیست که برای مردِ انقلاب اسلامی، تکلیف شرعی اقتضاء کند که پیروی و پادوئی همسرِ نخبه‌‌اش را برای کمک به انجام رسالت‌های اجتماعی او بکند. تکلیف شرعی و انقلابی از نظر من تا این حد تعیین کننده است زیرا عمل نکردن به آن باعث عقوبت است.
مابقی ویژگی‌ها و مولفه‌های الگوی سوم را (که از بیانات رهبری استخراج کرده‌ام) در پست‌های بعدی به بحث می‌گذارم. اکنون بیایید با هم درباره «تکلیف شرعی» صحبت کنیم. جاییکه مرز میان من و مدعیانِ فانتزیِ الگوی سوم است! من همانقدر که بر سر تکلیف شرعی با کسی شوخی ندارم! و تا این حد پای کار آن هستم، بر سر «تشخیص» آن هم مطایبه نمی‌کنم.
تکلیف شرعی و انقلابی زن و مرد مسلمان و معتقد به انقلاب اسلامی از یک سو تابع ضرورت‌ها و کارهای روی زمین مانده انقلاب است و از سوی دیگر نسبت وثیقی با ظرفیت‌ها و امکان‌های فردی ما دارد. لذا هر تشخیصی از سوی فرد فردِ ما باید برای این دو مقوله توضیح قانع کننده داشته باشد. صرفا و الزاما وجود هر دو مقوله ذکرشده در بالا، در تشخیص ماست که می‌تواند الگوی سوم را محقق سازد.
در غیر این صورت هر تشخیصی محکوم به شکست و افتادن در ورطه زن شرقی و زن غربی است. یعنی اهتمام به ضرورت‌های انقلاب بدون داشتن ظرفیت متناسب و مرتبط با آن ضرورت، مصداقِ الگوی زن غربی و پرداختن به ظرفیت‌ها و امکان‌ها و تمایلات فردی بدون لحاظ ضرورت‌های انقلاب، غلتیدن در ورطه الگوی زن شرقی خواهد بود.
با این تفاسیر، آیا روش مطمئن و تضمینی برای رسیدن به تشخیص صحیح و معتبر در مقیاس فردی برای ما وجود دارد؟ بله! ضرورت‌های انقلاب اسلامی را که به صراحت می‌توان در بیانات امامین انقلاب تشخیص داد. انبوهی از رسالت‌های علمی، هنری، سیاسی، فرهنگی، آموزشی، تربیتی، اقتصادی و… متوجه زنان است که به هیچوجه قابل چشم‌پوشی نیستند.
از سوی دیگر، رجوع به مبانی هستی‌شناسی، انسان‌شناسی و به طور ویژه، زن‌شناسی در نگاه اسلامی و نیز بیانات رهبری معظم انقلاب و کمی تسلط بر اندیشه اجتماعی اسلامی می‌تواند تصویر معتبر و متقنی از ظرفیت‌ها و امکان‌های زنانه در اختیار ما قرار دهد. غور کافی در این دو عرصه برای ما «اجتهاد در تشخیص» تکلیف شرعی و انقلابی به همراه خواهد داشت.

✍️ابوالفضل اقبالی
مطالب مرتبط:

درباره ی nasimerooyesh

مطلب پیشنهادی

اطلاع‌نگاشت | اصلاح معیشت مردم، اولویت مسئولان

اطلاع‌نگاشت | اصلاح معیشت مردم، اولویت مسئولان منبع