گزارش ایکنا از هجدهمین جشنواره «سینما حقیقت»
هجدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند «سینما حقیقت» روز گذشته به پایان رسید. این رویداد مستند تلاش کرد تا محلی برای دیده شدن این ژانر باشد و البته تا حدی در رسیدن به این خواسته نیز موفق بود هرچند مشکلات خاص خود را هم داشت. در همین رابطه ایکنا با در گزارشگفتوگویی به فرازوفرودهای این فستیوال پرداخته و از نظرات کارشناسان این حوزه نیز بهره برده است.
نکته اصلی اینجاست که جشنواره «سینما حقیقت» عنوان بینالمللی را یدک میکشد اما متأسفانه مانند همه جشنوارههای ایرانی این عنوان بینالمللی کارکرد واقعی ندارد زیرا با این توجیه که فیلمی خارجی در جشنواره به نمایش درمیآید نمیتوان به آن عنوان بینالمللی دارد و ضروری است برای عملی شدن چنین عنوانی، عوامل ساخت مستندهای خارجی در جشنواره حضور پیداکرده و به سؤالات مطروحه درباره کارشان پاسخ دهند؛ اتفاقی که عملاً شاهد آن نیستم. در تمامی جشنوارههای بینالمللی خارجی، جدا از فیلمسازان، منتقدان و اهالی رسانه دیگر کشورها هم حاضر هستند ولی در «سینما حقیقت» این موضوع دیده نمیشود هرچند در فستیوال فجر نیز که مهمترین اتفاق سینمایی کشور است هم اوضاع چنین است. بخشی از این نقصان را میتوان به مسائل مادی ربط داد اما بههرحال این نمره منفی را جشنواره «سینما حقیقت» میگیرد.
نکته دیگر به مسئله مطالبهگری این جشنواره برمیگردد. بخشی از فیلمهای این دوره تلاش کردهاند به معضلات موجود در جامعه نظر کنند و این اتفاقی خوشایند است اما به شرطی که صرفاً آثار مربوطه روایتگر آنچه رخداده نباشد بلکه مستند باید کمبودها ریشهیابی کرده و به چرایی اتفاقات رخداده بپردازد. این خواسته اقدامی جسورانه است چون کمتر فیلمساز جوانی تمایل به تصویرگری چراییها دارد و ممکن است برایش به لحاظ حرفهای بازتابی مطلوب نداشته باشد. اینجاست که نقش نهادهایی که ادعای حمایت از تولیدات مستند را دارند بسیار جدی میشود زیرا آنها قادرند با حمایتهای خود فیلمساز را برای ساخت کارهای تأثیرگذار تشویق کنند.
نکته بعدی که از آن به عنوان نقص میتوان یاد کرد، محل برگزاری جشنواره است. جدا از در دسترس بودن «چارسو» اینکه این رویداد سینمایی در یک مرکز تجاری که بورس فروش موبایل است برگزار شود با ذات فرهنگی این رویداد همخوانی ندارد. فستیوال سینمایی نیاز دارد تا تمامی فضایی که در اختیارش است به امورات فرهنگی اختصاص داشته باشد نه اینکه فیلمساز، منتقد یا خبرنگاری که میخواهد به محل برگزاری جشنواره رود ابتدا از ازدحام خریداران گوشی و دیگر وسایل برقی عبور کرده تا به سالنهای نمایش برسد! تازه اگر مثل اتفاقی که امسال افتاد در پارکینگ برای پارک خودروی مدعوین بسته نباشد!
از اینها گذشته، پیرامون کیفیت معنایی و اجرایی جشنواره «سینما حقیقت»، ایکنا با سه نفر از منتقدان سینمایی گفتوگو کرده که در اولین قدم با سخنان سعید الهی کارشناس فرهنگی و تهیهکننده سینما همراه میشویم.
سعید الهی، ارزیابی خود را پیرامون جشنواره با پرداختن به بخش غزه آغاز کرد و گفت: یکی از ویژگیهای هنرمندان در حوزه مسئولیتهای اجتماعی، اهمیت دادن به موضوعات و پدیدههای فرابخشی است. بیتفاوتی هنرمندان به پدیدهها و موضوعات اجتماعی آفت بزرگی برای آنها محسوب میشود. هنرمند باید به اتفاقات و رویدادهایی که پیرامونش رخ میدهد بیتفاوت نباشد چرا که یک کنشگر مؤثر در جامعه است. بنابراین اگر میبینید در جشنواره بخشی تحت عنوان «غزه» وجود دارد نشان از احساس مسئولیت هنرمندان دارد.
وی افزود: اتفاقات غزه همه دنیا را تحت تأثیر خود قرار داده است و بیتوجهی به آنچه در غزه رخ میدهد جفای بزرگی به مظلومان فلسطین است. فیلمسازی در این عرصه در حقیقت همدردی با مردم غزه محسوب میشود. بخش غزه اتفاقی ضروری است که باید در سالهای بعد نیز ادامه پیدا کند زیرا موضوع فلسطین تا زمان آزادسازی سرزمینهای اشغالی باید از اولویتها باشد.
غزه، موضوعی کاملا انسانی است
وی درباره انتقادات پیرامون سفارشی بودن برخی مستندهای بخش غزه بیان کرد: اینکه گفته میشود ممکن است از موضوعات مربوط به غزه استفاده نمایشی شود شیطنت رسانهای است و از سوی برخی معاندان یا برخی محفلها مطرح میشود. مغرضان و معاندان موضوعاتی نظیر غزه را نمیپسندند و فیلمسازان را از این فعالیت در این حوزه پرهیز میدهند درحالیکه این امر یک اتفاق کاملاً انسانی بوده و در آن سیاسیکاری جایی ندارد. پس مستندسازان ایرانی و جشنواره سینما حقیقت باید نسبت به غزه منفعل نبوده و با جدیت آن را پیگیری کنند.
وی درباره مستندهای پرتره جشنواره نیز چنین توضیح داد: جمهوری اسلامی در پنج دهه گذشته چهرههایی دارد که برخی از آنها در قید حیات بوده و تعدادی دیگر نیز به شهادت رسیده یا از دنیا رفتهاند پس ضروریست مستندسازان در این رابطه کار کرده تا نسل جدید با چهرههای تأثیرگذار کشور خود آشنا شوند. این امر به دو طریق میتواند رخ دهد. روش اول ساخت مستندهای بیوگرافی است. روش دوم پرداختن به سیره و رفتار شخصیتهایی است که به آنها در آثار مستند توجه میشود. در ساخت مستند پرتره حتماً باید پژوهش و تحقیق کافی صورت گیرد تا فیلمساز سلیقه شخصی خود را جلوی دوربین نبرد و دوربین وی باید جستوجوگر باشد تا بتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند.
در مستندهایی که پیرامون شهدا یا دیگر شخصیتها ساختهشده، فیلمسازان جوان در پی القای نظر خود به مخاطب هستند؛ رویکردی که مطلوب نیست هرچند ممکن است این دست آثار به صورت لحظهای تأثیرگذار باشند اما به مرور این شکل مستندسازی ماندگار نبوده و سطح کیفی اثر را پایین میآورد. همچنین نگاه سلیقهای به مستندهای پرتره آسیبی دیگر در این عرصه است. اگر مستندی درباره شهدا ساخته میشود حتماً باید شأن شهید در آن مورد توجه قرار گیرد.
نگاه نامناسب به پرتره در آثار جشنواره هجدهم
تهیهکننده مستند «قویدل» با اشاره به اینکه تصویرسازی از شخصیتهای سیاسی، اجتماعی یا فرهنگی باید بدون افراطوتفریط باشد، گفت: در پرداختن به چهرههای معاصر باید همه وجوه شخصیت مورد نظر قرار گیرد تا از تصویرسازی افراطی دوری شود ولیکن در جشنواره این دوره، یک یا دو اثر بودند که چنین ضعفی را داشتند. در این کارها نگاهی کانالیزه شده و شخصی صورت گرفته تا مخاطب به سمتی خاص هدایت شود.
این کارشناس فرهنگی در پاسخ به این سؤال که خصیصه مطالبهگری را تا چه حد در آثار جشنواره مشاهده کرده، گفت: در این جشنواره، مستندی که بتوان به آن به عنوان اثری مطالبهگر و عدالتخواه نام برد برنخوردم. این امر نیز شاید به واسطه محافظهکاری باشد که مستندسازان درگیر آن هستند. البته نبود همکاری سازمانهای مرتبط با فیلمساز نیز در به وجود آمدن این وضعیت دخیل است اما در بحث روشنگری، فیلمسازان توانستند بانی آثار خوبی باشند.
الهی اضافه کرد: مخاطب سینمای مستند تنها در پی ساختار خوب و حرفهای نیست بلکه میخواهد اثر موردنظرش مطالبهگر بوده و مسئله روز را بیان کند تا دغدغه خود را در مستند مشاهده کند. پس باید موانع پیش روی مستندهای مطالبهگر برداشته شود و در همین رابطه جشنوارهها فرصت خوبی فراهم میآورند تا مستندسازان آثارشان به سمت مطالبهگری هدایت شود.
وی در بخشی دیگر از سخنان خود شکل اجرایی جشنواره را مطلوب توصیف کرده و بیان کرد: در ارزیابی یک رویداد فرهنگی نظیر جشنواره مستند سینما حقیقت، باید به دو عنصر مهم توجه داشت. ابتدا مدیریت اجرایی و دیگری محتوای بخش مسابقه و بخشهای جانبی. در جشنوارههایی نظیر «سینما حقیقت» با توجه به مدیریت باسابقهای که بر آن حاکم است و با توجه به نظارتهای دقیق و تجربههای گذشته اتفاق خوبی رقم خورده و به لحاظ اجرا ضعف چندانی ندارند. در عرصه محتوای آثار نیز باید گفت؛ جشنواره سینما حقیقت امسال از تنوع بیشتری سود برده بهنحویکه در گونهها و عرصههای مختلف اثر وجود دارد. این مسئله نگاه از بینش جامع مدیران جشنواره به ویژه آقای حمیدی مقدم دبیر جشنواره دارد. مسئولان جشنواره اجازه دادند همه نگاهها در این رویداد مستند حضور داشته باشد.
ایجاد انگیزه برای سینماگران جوان
الهی، جشنواره «سینما حقیقت» را محلی برای تجمع عامه هنرمندان دانست و تصریح کرد: باید فضایی ایجاد شود تا هنرمندان بدون دغدغه آثار خود را به جشنواره ارائه داده تا مربوطه مورد ارزیابی قرار گیرد. جشنوارههای سینمایی به پرورش استعدادها کمک میکند در این میان «سینما حقیقت» در تلاش است تا فیلمسازان جوانتر را به سوی خود بکشاند تا فردا روزی فیلمسازی مدعی نباشد تا امکان نمایش کارش فراهم نبوده است. همچنین حضور فیلمسازان جوان در این رویداد باعث میشود تا جوانان دیگر نیز با انگیزه بیشتری در حوزه مستند شروع به کار کنند.
تنوع موضوعی
رضا منتظری منتقد و کارشناس سینما نیز در ارزیابی اجمالی از ساختار جشنواره «سینما حقیقت» گفت: اکثر آثاری که در جشنواره به نمایش درآمده را دیدهام. تنوع موضوعی در این رویداد مطلوب نظر است. در جشنواره هجدهم، هم آثار پرتره وجود داشت هم تولیداتی که در آن به معضلات و اتفاقات چند سال اخیر توجه شده است. یکی از این آثار «سنگر هفت تپه» نام دارد که در آن به اعتراضات کارگردان کارخانه هفت تپه پرداخته میشود و به لحاظ ساختار کیفیتی مطلوب دارد. درباره شکل اجرایی جشنواره جز دو مورد نمیتوان ایراد چندان پررنگی گرفت. نقد اولم به محل برگزاری جشنواره است. پردیس چارسو سالنهای خوبی دارد اما این مکان در محلی تجاری قرار دارد، اتفاقی که در هیچ فستیوالی هنری باب نیست که محل برگزاری رویداد در پاساژ تجاری باشد. به این مشکل مسئولان برگزاری جشنواره حتماً باید نگاهی جدی داشته و برای «سینما حقیقت» یک محل دائمی و مناسب در نظر گیرند.
وی افزود: نقد دیگرم به عنوان بینالمللی برمیگردد که جشنواره برای خود انتخاب کرده است. آیا به صرف عنوان و نمایش چند فیلم خارجی میتوان به فسیتوالی بینالمللی گفت؟ من جشنواره خارجی بسیاری را رفتهام. در آنجا فیلمسازان خارجی و همچنین روزنامهنگاران و منتقدان کشورهای مختلف حضور دارند اما در جشنوارهای که به صورت آنلاین فیلم دریافت میشود دلیلی برای قرار دادن عنوان بینالمللی پیش روی آن نیست. در همین رابطه سؤالم این است که چه ایرادی دارد ما جشنواره ملی داشته باشیم و به درستی آن را اجرا کنیم به جای اینکه با عنوانهای بیمورد بخواهیم کیفیت آن را زیر سؤال ببریم. نقدی که مطرح کردم نیز تنها مختص به سینما حقیقت نیست بلکه به تمامی جشنوارههای داخلی ازجمله فیلم فجر هم تعمیم پیدا میکند.
این کارشناس رسانه درباره خصیصه مطالبهگری جشنواره توضیح داد: من در این رابطه فیلم چندان جریانسازی را ندیدم. البته کارهای خوشساختی نظیر «سنگر هفت تپه» وجود داشت که به یکی از اتفاقات رخداده در سالهای اخیر توجه داشت اما در این مستند، تنها روایت اتفاقی که رخداده را شاهدیم اما این مسئله موردنظر قرار نگرفته که آیا در زمان حال نیز برای معضلاتی که باعث اعتراضات شده، فکری اندیشیده شده است؟ آیا آن معضلات هنوز وجود دارد یا اینکه با اعتراضات پیشآمده، مسئولان آن را مرتفع کردهاند.
منتظری در خاتمه سخنانش تأکید کرد: مستندسازانی که ادعای مطالبهگری را دارند باید در عمل چنین امری را در کارشان مد نظر قرار دهند. در کلامی دیگر باید در عمل ادعای خود را ثابت کنند نه اینکه بخواهند هر دو طرف (مخاطب و مسئول) را راضی نگاه دارند. دلیل محافظهکار بودن مستندسازان را در یک امر میتوان تعریف کرد آنهم اینکه مستندها بیشازحد ارگانی شده است.
در انتهای این گزارش، محمود گبرلو منتقد و کارشناس سینما نیز پیرامون بخش غزه در جشنواره فجر گفت: قرار دادن فیلمهایی درباره جنایات و اتفاقات غزه از برنامههای استراتژیک جشنواره حقیقت است چون حوزه مقاومت یکی از بخشهای ثابت جشنواره «سینما حقیقت» طی سالیان گذشته بوده و در قالب جایزه شهید آوینی مورد توجه قرار گرفته است. قرار گرفتن غزه در قالب یک بخش ویژه هم باید گفت میزان و شدت فاجعه رخداده در آن این نیاز را ایجاد کرد در قالب بخشی مجزا به این حوزه پرداخته شود تا بتوان جریانسازی بیشتری به دست آورد.
وی افزود: نباید این حوزه (غزه) حالت فرمایشی و یا فرسایشی داشته باشد بلکه روند تأثیرگذاریاش حتی در ابعاد جهانی باید زبانزد باشد البته لازمه جریانسازی این بخش، حضور آثار درخشان و تأثیرگذار با ساختار درست و حرفهای است. فاصله گرفتن از گزارشهای معمولی و دمدستی به ظاهر مستند درباره جنایات غزه و قرار دادن آثاری که به افشاگری و تحلیل عمق جنایات و عاملان اصلی و پشت پرده آن میپردازد، میتواند در ابعاد جهانی مورد توجه قرار گرفته و مخاطب داشته باشد و طبیعتاً به وجاهت و اعتبار جشنواره میافزاید.
این کارشناس درباره مستندهای پرتره هم تصریح کرد: هدف از ساخت مستند پرتره به خصوص درباره شخصیتهای تاریخی و یا شهدای سالهای جنگ تحمیلی ایران باید با هدف معرفی ابعاد تحلیلی مؤثر و مفید و عبرتآموز شخصیتهای مورد نظر باشد تا تماشاگر با دیدن آن بتوانند به درک روشن و شفافتری از آن موضوع تاریخی و یا شخصیتهای خاص برسند. در این مسیر، پژوهش دقیق و موشکافانه و روایت درست و بیطرفانه لازمه یک اثر ماندگار است.
وی ادامه داد: «مطالبهگری» یکی از ویژگیهای اکثر فیلمهای مستند امسال به خصوص در میان قشر جوان است. حقطلبی و بیان عریان دردها و مشکلات اجتماعی و نبود رسیدگی و توجه متولیان امور و حتی شفافسازی برخی مسائل سیاسی، تاریخی بدون ترس و واهمه و با شجاعت از ویژگی برخی فیلمسازان جشنواره این دوره است. امیدوارم این روند دچار محافظهکاری و سانسور و حذف قرار نگیرد و اجازه دهند سینمای مستند در مسیر آسیبشناسی مسیر توسعه و پیشرفت این سرزمین نقش خود را به خوبی ایفا کند.
وی در انتهای سخنانش درباره ساختار و اجرای جشنواره همچنین توضیح داد: این رویداد از لحاظ اجرایی و ساختاری، حرفهایتر منظمتر و دقیقتر شده است. همچنین امکانات لازم برای فیلمسازان، خبرنگاران و تماشاگران برای حضور و دیدن فیلمها است. شبیه پاتوقهای دلنشین فرهنگی هنری که در آن نسل جوان فیلمسازان مستند در کنار پیشکسوتان و سایر متخصصان قرار میگیرند. برای گسترش پخش و دیده شدن بهتر فیلمهای مستند، ضرورت دارد بازارهای فیلم داخلی و خارجی مجهزتر مهیا شود تا فرهنگ مستند دیدن گسترش یابد. مستند باید بیشتر مورد حمایت بخش خصوصی، نهادها و ارگانها قرار گیرد.
گزارش از داوود کنشلو
انتهای پیام
منبع