به گزارش خبرنگار ایرنا، برای یافتن اینکه چرا عروسک های دستساز بومی و ایرانی در بازار نیست و آسیبشناسی این مساله مهم راهی بازارهای مختلفی شدم.
ابتدا در جستوجوی نمونههایی از عروسکهای محلی راهی بازار در شهرهای مختلفی شدم تا شاید در یکی از انبوه مغازههای اسبابفروشی شهرها بتوانم یکی از عروسکهای محلی استان را پیدا کرده و آن را خریداری کنم.
چندین مغازه اسبابفروشی را سر زدم اما هیچ اثری از عروسکهای محلی استان ندیدم و حتی برخی از فروشندگان از اینکه چرا دنبال عروسکهای دستساز هستم تعجب میکردند.
فروشگاهها پر بود از عروسکهای غیر ایرانی که شاید برخی از آنها دارای سبک و سیاق زندگی غربی است؛ از «باربی» گرفته تا عروسکهای چینی و روسی. هر یک از این عروسکها نمادی از الگوها، افسانهها و داستانهای دیگر کشورهای دنیا هستند عروسکهایی که حتی انیمیشن و کارتون آنها نیز به راحتی قابل دسترسی کودکان است.
پس از مواجهه با این وضعیت با نگرانی بسیار با خود مرور کردم که چرا باید رویاهای کودکانه فرزندان ایران زمین که میراثدار فرهنگ غنی این مرز و بوم هستند با این ابزارهای فرهنگ غربی شکل گیرد و پرورش یابد.
در جای جای این سرزمین کهن، عروسکهای بومی محلی زیادی برای شناسایی فرهنگ و هنر پیشینیانمان به نسلهای جدید وجود دارد که اما از این فرصت چرا استفاده نمیشود؟! چرا امروز کودکان ما اسامی و شخصیتهای کارتونی و عروسکی فرهنگ بیگانه را بسیار بهتر و بیشتر از شخصیتها ملی، وطنی و حماسی کشور میشناسند و اینچنین خردهفرهنگهای مناطق کشور در فرهنگ غربی استحاله میشود عروسکهایی با تولید انبوه که رویکرد تجاری بالایی دارند.
اتاق فرزندانمان پر از انواع عروسهای باربی، میکی ماوس، خرس تدی، اسب شاخدار، مرد عنکبوتی، بره ناقلا، سیندرلا و دیگر شخصیتهای کارتونی شده است و زمانی که از پدر، مادرها پرسیده میشود چرا عروسکهای غربی که بسیاری از آنها با فرهنگ بومی ما در تعارض است را برای فرزندان خود خریداری میکنند؟ پاسخ میدهند که انتخاب دیگری برای آنها وجود ندارد و نمونه عروسکهای ملی، ایرانی و بومی در بازار وجود ندارد.
اما به نظر میرسد این یک رابطه دوسویه و طرفه است به این صورت که وقتی از احوالات بازار عرضه خبر گرفته میشود، فروشندگان عنوان میکنند چون تقاضایی برای عروسکهای بومی وجود ندارد آنها اقدام به عرضه عروسکهای غربی میکنند و به واسطه جذابیت عروسکهای خارجی فروش بیشتری در این خصوص دارند.
این رویه زنگ خطر جدی نه تنها برای خردهفرهنگهای اقوام بلکه برای فرهنگ ملی ایران است در حالی که میتوانستیم از ظرفیت عروسکهای بومی و محلی کشور برای تقویت هویت ملی بهرهگیری کنیم.
عروسکهای بومی، محلی نه تنها ابزاری برای بازی و سرگرمی بلکه حامل پیامها و نمادهای عمیق فرهنگی هستند.
هر عروسک داستانی برای گفتن دارد، از قصههای اسطورهای گرفته تا نمادهای ملی و محلی و در این میان چهارمحال و بختیاری به واسطه تعدد اقوام و خردهفرهنگها از ذخایر خوبی در این خصوص برخوردار است اما در طول با گذر زمان حضور این عروسکها در خانههای مردم رخت بربسته و بسیاری از آنها به دست فراموشی سپرده شدهاند.
در سالهای گذشته کودکان با در دست داشتن این عروسکهای بومی و محلی میتوانستند به یادگیری مهارتهای اجتماعی، خلاقیت و تقویت تخیل بپردازند و در واقع این عروسکها ابزاری برای انتقال فرهنگ و ارزشها به نسلهای جدید بود.
در دنیای امروز با ظهور عروسکهای جدید که از فرهنگهای بیگانه وارد کشور شده است، اقبال به عروسکهای بومی کمتر شده و در این میان با وجود اینکه برخی از این عروسکها به همت مردم محلی و دغدغهمندان ثبت ملی شده است اما باز هم به دلایل مختلفی اثری این عروسکها در خانهها، اسباببازی فروشیها و حتی در نمایشگاههای صنایعدستی دیده نمیشود.
عروسکهای ثبت ملی؛ از لیلی رقصان تا چُمچهگلین
عروسکهای محلی بسیاری از دوران گذشته وجود داشته است که بسیاری از آنها به دست فراموشی سپرده شده و در حال حاضر تنها چهار عروسک در چهارمحال و بختیاری به همت هنرمندان استان به ثبت ملی رسیده است.
کارشناس ثبت میراث ناملموس ادارهکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی چهارمحال و بختیاری در همین خصوص به خبرنگار ایرنا گفت: از میان عروسکهای بومی و محلی استان تاکنون چهار عروسک در فهرست آثار ملی ثبت شده است که شامل “بازبازک” (لیلی رقصان)، “لال بُهیک”، “چُمچه گلین” و “خاری” عروسک دستساخته مردم شهر گندمان است.
فریده احمدی افزود: “لال بُهیک” یکی از گویاترین دستساختههای عشایر استان به شمار میرود که در بردارنده باورهای کهن این منطقه به ویژه بخش بازفت است.
وی تصریح کرد: در این منطقه به عروس “بُهیک” گفته میشود و لال بهیک یعنی عروس خاموش که در باور مردم آن گستره در طلب باران به یاری مردم میشتافته است.
به گفته این کارشناس میراث فرهنگی، در باور عشایر بازفت، لال بُهیک در رویارویی با رویدادهای زیانبار آنها را کمک میکرد و به این سبب به آن خاموش میگفتند که عروس در فرهنگ آنها به پاس شرم و آزرمی که دارد ساکت و خاموش است و از سوی دیگر لباس لال بُهیک برگرفته از پوشش زیبا و رنگارنگ زنان و دختران عشایر شامل مینا (روسری)، شلوار و دامن بلند است.
احمدی یادآور شد: این عروسک به عنوان بخشی از میراث معنوی کشور به شماره ۱۱۲۵ در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده است.
وی به دیگر عروسک محلی ثبت ملی استان اشاره کرد و گفت: “خاری”، عروسک دستساز مردم شهر گندمان شهرستان بروجن است که با آن آیینهای فرهنگی و دینی منطقه بازسازی میشود و به این دلیل به آن خاری گفته میشود که دماغ عروسک از خار و خاشاک بیابانی ساخته میشود.
کارشناس ثبت میراث ناملموس ادارهکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی چهارمحال و بختیاری در ادامه به اشاره به ثبت ملی عروسک بازبازک، اظهار داشت: بازبازک یا عروسک لیلی رقصان، علاوهبر اینکه نوعی سرگرمی و بازی برای کودکان مناطق بختیارینشین استان به شمار میرفت، آموزش گونهای از رقص سنتی نیز است.
احمدی افزود: “بازباز” در گویش مردم منطقه به کسی گفته میشود که با دستمالهای رنگین در دست، پایکوبی میکند و شادی را برای دیگران به ارمغان میآورد و مادران این منطقه این عروسک را برای کودکان خود میساختند تا فرزندان خود را با آیینی شادیبخش آشنا کنند.
عروسکهای محلی استان با آیینهای این منطقه پیوند عمیقی خورده و هر یک نمایانگر بخشی از هویت و آداب و رسوم مردمان استان است.
وی با اشاره به اینکه عروسکهای محلی استان با آیینهای این منطقه پیوند عمیقی خورده است، به عروسک طلب باران یا “چُمچه گلین” اشاره کرد و گفت: چمچه گلین عروسک محلی مردم شهر بن از مناطق ترکنشین استان است که با ملاقه و پارچههای دورریختنی به ویژه از سوی مادربزرگها ساخته میشده است.
وی افزود: مردم منطقه برای طلب باران از خداوند، با در دست دادن عروسکها به تکتک خانهها میرفتند و با خواندن شعر «چُمچهگلین نه ایسیر، قاشق قاشق یاق ایسیر، دن گله خرمن ایسیر یکه دگیرمان ایسیر» از مردم مواد اولیه برای تهیه آش بارانخواهی را طلب میکردند.
اگرچه انتظار میرفت با ثبت این عروسکها در فهرست میراث معنوی کشور، گامهای موثری برای حفظ این ذخایر هویتبخش با تولید و عرضه این عروسکها برداشته شود اما اقدام قابل توجهی در این خصوص صورت نگرفته است و اگرچه اقداماتی از سوی هنرمندان و جوامع محلی به صورت محدود انجام شده اما میطلبد تا در این خصوص اقدامات گسترده و بیشتری به ویژه از سوی دستگاههای متولی انجام گیرد.
آخرین تلاشها برای احیای عروسکهای محلی؛ امیدآفرین اما ناکافی
در سالهای اخیر یکی از استادان رشته هنر چهارمحال و بختیاری اقدام به شناسایی و بازسازی ۳۵۰ نمونه عروسک بومی مناطق مختلف کشور کرده و قرار است آن را در مجموعهای که از سوی ادارهکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی مجوز آن را صادر کرده است نگهداری و در معرض دید عموم قرار دهد.
ناهید جعفری دهکردی پژوهشگر حوزه هنر و فرهنگ عامه و عضو هیات علمی دانشگاه هنر شهرکرد در همین خصوص به خبرنگار ایرنا گفت: در قالب یک پروژه دانشگاهی شامل مطالعات میدانی و کتابخانهای و سلسه پژوهشهایی شامل رساله و مقاله بخش زیادی از عروسکهای محلی کشور شناسایی و نمونهبرداری شده است و علاوهبر آن کتابی با عنوان راهنمای عروسکهای بومی استان چهارمحال و بختیاری در شرف چاپ است.
وی تصریح کرد: به سبب اهمیت موضوع، کار بزرگ دادهنگاری و نمونهبرداری از عروسکهای محلی کشور را از سالهای اخیر آغاز کردم و توانستم در این مدت ۳۵۰ نمونه از عروسکهای اقوام مختلف را شناسایی و نمونه آن را بسازم و در همین راستا پروانه مجموعهداری این عروسکها در تاریخ ۱۵ آبان امسال از سوی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی برای این مجموعه صادر شد.
بیشتر بخوانید:
پژوهشگر شهرکردی ۳۵۰ عروسک محلی کشور را شناسایی و بازسازی کرد
این کارشناس رشته هنر یادآور شد: عروسکها ابزارهای فرهنگی هستند که از نخستین دورههای تشکیل هستههای اجتماعی انسانی تا جهان مدرن حضور خود را در زندگی انسان حفظ کردهاند و در طول تاریخ بشر از بعد روانشناختی و اجتماعی نقش مهمی برای کودکان و بزرگسالان ایفا کردهاند و نمایانگر ذوق هنری، عواطف، نیازها، احساسات و دردهای روحی فرد یا جامعه هستند که میطلبد این ذخایر معنوی حفظ و به نسلهای بعدی نیز منتقل شود.
عروسکهای محلی چه جایگاهی در هویت جوامع دارند؟
جعفری به اهمیت نقش و کارکرد عروسکهای بومی در هویتبخشی به جوامع اشاره کرد و گفت: این برداشت نادرست در مورد عروسکها وجود دارد که آنها بازیچههایی کودکانه هستند و حتی به دلایل روانشناختی، در فضای کودکانه نیز آن را جدی نمیگیرند و سعی میکنند به سرعت آن را از محیط پرورشی کودک حذف کرده و چنین وانمود کنند که کودکشان مراحل رشد را به سرعت طی کرده و از این بازیچه فاصله گرفته است، در حالیکه این امر در فرهنگ جوامع دیگر وجود ندارد و عروسکها تا سنین پیری نیز در زندگی صاحبانشان نقش دارند که در همین خصوص به طور مشخص میتوان به فرهنگ ژاپنی اشاره کنم.
وی با بیان اینکه عروسکها دارای جنبههای روانشناختی و فرهنگی بسیار قوی هستند، آنها همه تجارب زیسته یک قوم را در خود دارند که شامل پوشاک، ویژگیهای فیزیولوژیکی (یا همان نژاد)، آرزوها، رسوم و سنتها، جغرافیا و باورهای قوم هستند. افزونبر اینها، من و در مواردی با همکارانم به این نکته بسیار مهم نیز اشاره کردهایم که چگونه مراحلی از تاریخ را نیز در خود دارند.
این پژوهشگر رشته هنر در پاسخ به این سوال که چرا حضور عروسکهای محلی کمکم از جامعه امروزی رخت بربسته و عروسکهای غربی جایگزین آن شده است؟ اینچنین پاسخ داد: با تغییرات سریع اجتماعی بسیاری از عناصر فرهنگی از بین رفتند و این امر تنها در مورد عروسکها صدق نمیکند.
به گفته وی، اندوخته بسیار پرباری از ذخایر مردمشناختی مانند ترانههای قومی، لالاییها، سوگسرودهها، ضربالمثلها، بازیها، داستانها، چیستانها و حتی رجزها (اشعاری که قبل از دعوا خوانده میشد) از بین رفتهاند، چرا که این تصور عمومی غالب شده بود که برای نو شدن باید هر آنچه را که قدیمی است دور اندازیم و این در بسیاری از جوامع بشری رخ داده است.
این محقق ایرانی گفت: اگر در ارتباط با فرهنگ خودمان بخواهیم اشاره کنیم، میتوانیم بگوییم که چون بسیاری از امواج توسعه و تغییر فرهنگی در دوره معاصر از بیرون از کشور آمده و شکلی وارداتی داشته است، عناصر و مفاهیم فرهنگی بومی کشورمان را تحت تاثیر(تحتالشعاع) خود قرار داده و از صحنه خارج کرده است و جایی که نوگرایی به ما القا میکند که یکی از عوامل(فاکتورها)ی مهم بهروزشدن، داشتن حیوان خانگی است و نه عروسکهای مادرانمان در گذشته، باید بگویم که عروسکهای محلی یکی از قربانیان بزرگ این دگرگونی بودهاند.
جایی که نوگرایی به ما القا میکند که یکی از فاکتورهای مهم بهروزشدن، داشتن حیوان خانگی است و نه عروسکهای مادرانمان در گذشته، باید بگویم که عروسکهای محلی یکی از قربانیان بزرگ این دگرگونی بودهاند.
جعفری در خصوص اینکه چرا عروسکهای ثبت ملی استان نیز به مرحله تولید انبوه نرسیده و یا برای آن تقاضایی وجود ندارد نیز توضیح داد: در کنار موانع و مشکلاتی که به آن اشاره شد باید یک مشکل دیگر نیز به این موضوع اضافه کرد و باید گفت به دلایل غیرقابل قبول، مدیران اجتماعی ما مانع از بهروز کردن عروسکها میشوند و این امر باعث پیدایش یک گسست بین عروسکها و فرهنگ جدید شده است
به گفته وی، نتیجه آن، نبود جذابیت آنها در بین مردم شده و برخی از مدیران هم تصور میکنند پرداختن به چنین موضوعاتی دون شأن است از همین رو اگر دید ما به این مفهوم تغییر یابد، شکل اولیه عروسک ثبت میشود و پس از آن امکان بهروزرسانی، تغییر و رویاپردازی ادبی و هنری هم در موردشان مهیا میشود.
وی تاکید کرد: نظر من این است که اگر نگاه جامعه تغییر کند به طور حتم تقاضا برای داشتن آن و در نتیجه تولید آن به وجود میآید.
این عضو هیات علمی دانشگاه شهرکرد پیشنهاد داد تا خود بانوان در این زمینه گام بردارند و نمونههای عروسکهایشان را تولید کرده و در بازارچههای استانی و جشنوارهها ارئه کنند و بهویژه از قابلیت بسیار خاص شبکههای اجتماعی نیز میتوانند بهره ببرند، عروسکهایشان را تولید کرده و به همراه یک برگه شناسنامه که شامل مشخصات و باورها و داستانهای مرتبط با آنهاست به فروش برسانند.
جعفری همچنین به بیان راهکارهایی برای ترویج عروسکهای محلی و جایگزینی آن به جای عروسکهای غیربومی در کشور پرداخت و گفت: برای ترویج عروسکهای محلی و جذب همه اقشار جامعه به خصوص جوانان به عروسکها، باید آنها را از تاریکخانه فراموشی یا به تعبیر خیام از صندوق عدم بیرون بیاوریم و این باور غلط را از بین ببریم که اینها موضوعاتی شایسته توجه نیستند، برای این کار، باید در سطوح بالاتر به آنها پرداخته شود، جشنواره برگزار کنیم؛ برخی آیینهای محلی مرتبط با عروسکها را دوباره احیا کنیم؛ اجازه تولید انبوه آنها و صدورشان به خارج از کشور را بدهیم.
چگونه عروسکهای بومی را برای نسلهای جدید جذاب کنیم؟
پیشنهاد میشود برخی از عروسکهای بومی خود را با عروسکهای سایر ملل خواهرخوانده کنیم تا بتوانیم آن را به یک موج جهانی تبدیل کنیم، به این شکل که برخی از عروسکهای بومی جهانی از نظر داستان و آیین مرتبط با آنها با نمونههای بسیار دور خود در دیگر نقاط جهان خویشاوند هستند.
وی ادامه داد: من در این خصوص پیشنهاد خاصی دارم که فکر میکنم برای اولینبار در سطح جهانی مطرح میشود و در حال تدوین چنین طرحی هستم، اینکه برخی از عروسکهایمان را با عروسکهای سایر ملل خواهرخوانده کنیم تا بتوانیم آن را به یک موج جهانی تبدیل کنیم، به این شکل که برخی از عروسکهای بومی جهانی از نظر داستان و آیین مرتبط با آنها با نمونههای بسیار دور خود در دیگر نقاط جهان خویشاوند هستند. آنها بازگوکننده یک حس، یک آرزو، یک رنج یا یک گشایش روحی هستند.
به گفته وی، اگر عروسکی با نمونه دیگر از خود در دیگر نقطه جهان ارتباط داشته باشد، باعث میشود نگاهها را به خود جلب کرده و زمینهای برای همدلی بین ۲ ملت را نیز ایجاد کند و فواید این کار هم برای ما و هم برای فرهنگ جهانی بسیار چشمگیر خواهد بود.
این پژوهشگر هنر و فرهنگ عامه افزود: همچنین برای جلوگیری از نابودی این اندوخته پربار فرهنگی، باید ضمن ایجاد بانک و موزه عروسکی در سطح کشوری، آنها را به مراکز تخصصی عروسکی جهانی معرفی کنیم چرا که در جهان موزههای بزرگی هستند که اینها را از سراسر جهان گرد میآورند و مورد توجه قرار میدهند، تا آنجا که من بررسی کردهام نمونههای ایرانی در بین آنها وجود ندارند و بایستی از طریق مبادی فرهنگی و ارتباطات جهانی در این مورد کاری کرد و با توجه به اینکه خودم مجموعهای از ۳۵۰ عدد از عروسکهای بومی را گردآوری کردهام، در این مورد طرحهایی داشته و در نظر دارم نمونه عروسکهای بسیار زیبای ایرانی در میان نمونههای دیگرِ جهانی جایگاه شایسته خود را نشان دهند.
وی تصریح کرد: فکر میکنم با اقداماتی از این دست بتوان جاذبه و زیبایی عروسکها را به نسل جوان معاصر نشان داد و به باروری فرهنگی جامعه یاری رساند.
اما در کنار فعالیتهای محدود علمی از سوی پژوهشگران استان، در طول این سالها فعالیتهایی جسته گریخته در خصوص احیا و آموزش عروسکهای بومی و محلی در استان انجام شده اما این فعالیتها بیشتر به صورت خودجوش و به همت جوامع محلی و یا هنرمندان شکل گرفته و نهادهای دولتی در این خصوص اقدامی نداشته و یا در خصوص جذب سرمایهگذار در خصوص ایجاد کارگاههای عروسکسازی حرکتی صورت نگرفته است.
بیشتر بخوانید:
آواز عروسک های رقصان از کُنج گنجه ها
این در حالی است که فعالیتهای محدودی که از سوی مردم محلی برای حفظ این عروسکها و ترویج آن انجام میشده نیز اگر امیدآفرین بوده اما به دلایلی رو به تعطیلی گذاشته است.
از تولید عروسک در روستای گِلسفید تا عرضه آن در تهران
تاجماه حیدریان یکی از بانوان اهل روستای گِلسفید چهارمحال و بختیاری کسی است که توانست عروسک لیلی رقصان (بازبازک) را به نام این استان به ثبت ملی برساند.
بیشتر بخوانید:
عروسک بازبازک چهارمحال وبختیاری ثبت ملی شد
وی پس از اینکه این عروسک به ثبت ملی رسید اقدام به ایجاد کارگاه عروسکسازی در روستا میکند و دختران و زنان روستایی مشغول فعالیت شدند و به گفته وی درآمد حاصل از این کار نیز قابل توجه بود و با نخستین درآمدی که از این راه کسب کرده بود به سفر مکه میرود اما پس از شیوع کرونا فعالیت کارگاه رو به تعطیلی میگذارد و در حال حاضر فعالیتی در این خصوص ندارد.
این هنرمند چهارمحال و بختیاری با بیان اینکه در سالهای اخیر تقاضا برای خرید عروسکهای محلی بسیار کاهش یافته است، اظهار داشت: در سال ۹۷ که به صورت گروهی در روستا اقدام به تولید عروسک میکردیم با استقبال به نسبت خوبی روبرو شدیم و اگرچه در استان تقاضایی برای این عروسک نبود اما فروش خوبی در تهران داشتیم.
دغدغههای احیاکننده عروسک بازبازک
حیدریان در گفتوگو با خبرنگار ایرنا افزود: اما پس از شیوع کرونا و پس از آن افزایش تورم و تنگناهای اقتصادی مردم و اولویت آنها برای تامین نیازهای اولیه، سبب شد تا فروش عروسکهای تولیدی ما کاهش داشته باشد و در حال حاضر هم تقاضایی برای آن وجود ندارد و عروسکها نیمهکاره در کارگاه رها شدهاند.
پس از شیوع کرونا و همچنین به دلیل تورم و تنگناهای اقتصادی، اولویت مردم تامین نیازهای اولیه شده و همین موضوع سبب شد تا فروش عروسکهای تولیدی ما کاهش داشته باشد.
احیا کننده عروسک بازبازک به نحوه ثبت ملی این عروسک محلی نیز اشاره کرد و گفت: در سالهای گذشته یک تیم تحقیقاتی برای احیای جنگلهای زاگرس از تهران به منطقه هلن اعزام شدند و آنها در خصوص آداب و رسوم منطقه و شیوه زندگی مردم نیز پیگیر شدند و من در این گفتوگو به وجود یک عروسک محلی منسوخ شده در منطقه اشاره کردم و آنها من را تشویق کردند که اقدام به احیای آن کنم.
وی ادامه داد: من عروسک رقصان لیلی (بازبازک) را فقط یک بار آن هم زمانی که خیلی کم سن و سال بودم دیده بودم و آن را پدرم برای ساخته بود و پس از آن دیگر عروسکی به این شکل در منطقه ندیدم از همین رو تصمیم گرفتم با راهنمایی برادر و خواهر بزرگتر اقدام به بازسازی این عروسک کنم.
حیدریان تصریح کرد: پس از ساخت عروسک که از تکههای چوب و پارچههای دورریختنی ساخته میشود تلاش زیادی کردم تا این عروسک به نام استان که خاستگاه اصلی آن بود ثبت شود و رفت و آمدهای بسیاری به تهران داشتم و کارشناسان وزارت میراث فرهنگی را به منطقه دعوت کردم و آنها پس از بررسیهای لازم موافقت کردند که این عروسک محلی بختیاری به نام استان چهارمحال و بختیاری ثبت شود و در نهایت در سال ۱۳۹۴ به شماره ۱۰۹۵ در فهرست آثار ملی کشور ثبت شد.
وی در پاسخ به این سوال که چگونه میتوان عروسکهای محلی را برای کودکان امروز جذاب و از این طریق بتوان بازار فروش برای آن ایجاد کرد اظهار داشت: عروسکهای بومی محلی بیشتر با تکههای چوب و پارچه ساخته میشوند و ارزش آنها به همین اصالت و سادگی آنهاست و اگر بخواهیم پلاستیک و یا موهای مصنوعی در ساخت آن به کار گیریم عروسک از حالت اولیه خود خارج میشود.
این بانوی هنرمند ابراز امیدواری کرد که با تبلیغات و حمایت مسئولان بتوان این میراثهای ارزشمند به جا مانده از گذشته را حفظ و به نسلهای جدید انتقال داد.
غفلت دستگاههای اجرایی از عروسکهای بومی
اگر چه برخی مردم محلی به صورت خودجوش اقدام به ساخت عروسکهای بومی منطقه خود میکنند اما تاکنون ارادهای از سوی دستگاههای اجرایی برای ساخت و ترویج این دستساختههای ارزشمند صورت نگرفته است و برای مثال نهادهای مرتبط از جمله صنعت، معدن و تجارت، میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، آموزش و پرورش، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و ادارهکل آموزش فنی و حرفهای در این خصوص اقدام موثری نداشتهاند.
یکی از مربیان ادارهکل فنی و حرفهای چهارمحال و بختیاری در گفتوگو با خبرنگار ایرنا گفت: این نهاد کلاسهایی برای ساخت عروسکهای غیربومی برگزار میکند اما در خصوص آموزش عروسکهای بومی و محلی تاکنون هیچ برنامهای نداشته است.
فریبا اسدالهی افزود: این در حالی است که تقاضا برای آموزش عروسکهای بومی و محلی و نمادین از سوی علاقهمندان وجود دارد اما تاکنون موفق به برگزاری هیچ دورهای در این خصوص نشدهایم.
وی تصریح کرد: با توجه به اهمیت موضوع و تقاضاهایی که وجود دارد امید میرود از سال آینده دورههای آموزشی ساخت عروسکهای محلی را در برنامههای این نهاد قرار دهیم.
یک مربی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان نیز در همین پیوند به خبرنگار ایرنا گفت: این نهاد تاکنون اقدامی و برنامهای برای آموزش ساخت عروسکهای بومی و محلی به کودکان و یا معرفی آن ندارد.
ژیلا مهندس افزود: برای اینکه سنتها، ارزشها و فرهنگ و هویت اصیل خود را حفظ کنیم باید از هریک از ظرفیتهای موجود در این خصوص بهره گیریم اما در خصوص عروسکهای بومی و محلی هیچ بهرهای در این خصوص نگرفتهایم.
وی تصریح کرد: کودکان در آشنایی با عروسکهای محلی بهتر میتوانند نوع پوشش محلی، آداب و رسوم، نوع دوخت و دوز در گذشته و نحوه معیشت پیشینیان را درک کنند اما این مهم مورد بیتوجهی قرار گرفته است.
این مربی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پیشنهاد داد تا دستگاههای فرهنگی و آموزشی با همکاری یکدیگر برنامهای را برای شناسایی، ساخت و ترویج استفاده از عروسکهای محلی در بین کودکان تهیه و بر اساس یک پروژه میدانی و علمی و تعیین جامعه هدف آن را عملیاتی و چنانچه بازخوردهای خوبی از آن گرفتند آن را به دیگر مناطق تعمیم دهند.
سخن آخر؛
به نظر میرسد اگر اهمیت عروسکهای بومی و محلی برای مردم تبیین شود و خانوادهها نسبت به این موضوع آگاهی پیدا کنند که این عروسکها فقط ابزاری برای بازی و سرگرمی نیستند و حامل پیامها و نمادهای عمیق فرهنگی هستند بتوان جایگاهی برای این احیای این ریشههای فرهنگی در خانهها ایجاد کرد.
در کنار آن انتظار میرود دستگاههای فرهنگی در این خصوص نقش فعالانهای ایفا کرده و در کنار اجرای برنامههای اثرگذار با حمایت از پژوهشگران، هنرمندان و زنان روستایی در خصوص احیای عروسکهای بومی و ترویج آن در جامعه تسهیلگری کنند.
راهاندازی موزه عروسک، برگزاری نمایشگاهها، جشنوارهها و دورههای آموزشی نیز میتواند در این خصوص نقش مهمی داشته باشد و حمایت از ایدههای مطرح شده از سوی پژوهشگران و اساتید دانشگاهی نیز در این خصوص میتواند راهگشای خوبی باشد.
به گزارش ایرنا، چهارمحال و بختیاری با ۱۲ شهرستان و بیش از یک میلیون نفر جمعیت دارد که هر یک از اقوام استان آداب و رسوم، سنتها و هویت بومی مخصوص به خود را دارند.
منبع