به گزارش خبرنگار فرهنگ دفاعپرس، دیدار هزاران نفر از زنان و دختران با رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح روز گذشته (سهشنبه) در حسینیه امام خمینی (ره) برگزار شد.
در هر نوبت از دیدارهایی که معظمله با اقشار مختلف مردم دارند، افرادی که نماینده گروهی هستند، پشت تریبون میآیند و سخنان خود را خطاب به رهبر معظم انقلاب اسلامی بیان میکنند.
یکی از این افراد، «لیلی عاج» نویسنده و کارگردان فیلم «سرهنگ ثریا» بود؛ وی در گفتوگو با خبرنگار دفاعپرس در مورد این دیدار اظهار داشت: من از تملق کردن خوشم نمیآید؛ چون فکر میکنم اثر معکوس خواهد داشت. برای همین، چون دلم نمیخواهد و کامل نمیتوانم احساسم را توصیف کنم؛ انگار بویی از تملق بهخود میگیرد، ترجیح میدهم آن لذت را خیلی خصوصی و شخصی برای خودم نگه دارم. از این جهت ترجیح میدهم در مورد آن صحبت نکنم.
وی در ادامه با اشاره به اظهاراتش در دیدار با رهبری گفت: من در آنجا تمام حرفهایم را زدم و هرچه باید در آنجا میگفتم را گفتهام.
مشروح سخنان این کارگردان سینما در دیدار با رهبری به شرح زیر است:
«بسیار خوشحالم با شما صحبت میکنم؛ چون شما لذت ادبیات و جادوی کلمات را درک کردهاید. شما آثار خیلی از نویسندگان جهان را مطالعه کردهاید و علاقهمندی شما به شعر و ادبیات بر کسی پوشیده نیست.
غلبه سلیقه نازل بر برخی از آثار نمایشی در حوزه تئاتر و سینما
امروزه نگرانیهایی در مورد غلبه سلیقه نازل بر برخی از آثار نمایشی در حوزه تئاتر و سینما وجود دارد؛ گویی این سلیقه بازاریِ دمِدستی، مجالی برای نفس کشیدن به آثار اندیشهورز نمیدهد؛ موضوع، حذف جنبههای سرگرمی نیست؛ بلکه غلبه یک سلیقه نازل است!
به گمانم علیرغم نیتهای خیر و تلاشهای صورتگرفته، متأسفانه مدیران فرهنگی ما گاه چنان درگیر رتق و فتق امور روزمره دستگاههای مربوطه خودشان هستند که یا از این مهم غافل میشوند یا به دلایلی با این سلیقه نازل کنار میآیند! گاهی اوقات نیز کاسهوکوزه را سرِ نویسندگان میشکنند که «ما در حوزه تولید متون فاخر در زمینه نمایشنامه و فیلمنامه ضعیف هستیم.» به گمانم کار را باید از سرچشمه آباد کرد. جایی که باید شأن قلم نمایشنامهنویس ایرانی رعایت شود.
شاهد ترجمه آثار ضعیفی هستیم که نه تناسبی با فرهنگ ما دارد، نه حرف جدیدی برای گفتن
امروزه شاهد ترجمه آثار بسیار ضعیفی؛ تأکید میکنم ضعیف! از نویسندگان خارجیِ گمنام هستیم که این اثر نه تناسبی با فرهنگ ما دارد، نه حرف نویی برای گفتن و از همه بدتر، از باب اسلوب درامنویسی، آثار عقبافتاده و ضعیفی هستند، ولی متأسفانه منتخب کارگردانان ما برای اجرا هستند. چون کارگردان ما میخواهد در مسیر به صحنه بردن اثر نمایشی، کمترین چالش را با شورای نظارت و ارزشیابی داشته باشد و کمکم صدای آن سلیقه نازل شنیده میشود.
به گمانم حضور و فعالیت مدیران فرهنگیِ کاربلد و جامعالاطراف برای خلق فضایی جهت تضارب آراء و اندیشهها بهدور از تکصدایی قطعاً راهگشا خواهد بود. مدیری که بتواند ارزش قلم نمایشنامهنویس ایرانی را فهم کند. قطعاً بخشی از این فهم کردن به مسائل مالی برمیگردد.
آثار نمایشی بر روح و جان مخاطب تأثیرگذارند
علیرغم توصیههای حضرتعالی، با درد خدمت شما عرض میکنم که همواره «سینما» نور چشمی وزارت «فرهنگ و ارشاد اسلامی» و «تئاتر» فرزند ناتنی بوده و هست. بر هیچکس پوشیده نیست که آثار نمایشی چه تأثیری بر روح و جان مخاطب دارند و باز بر کسی پوشیده نیست که این آثار نمایشی در حوزه بانوان و خانواده در مسائل مهمی مانند فرزندآوری، تربیت فرزندان، تحکیم بنیان خانواده قطعاً تأثیرگذار خواهند بود و از همه مهمتر تأثیری است که آثار نمایشی بر زاویه دید و افق نگاه بانوان سرزمینم بهعنوان بخش قابل توجهی از مخاطبان این آثار دارند.
از همه مهمتر میدانیم و بدیهی است که تولید این آثار توسط هنرمندان و فیلمسازان خانم قطعاً نتیجه شگفتی خواهد داشت، اما علیرغم همه این بدیهیات، همچنان راه پرپیچوخم و درهای بسته بسیاری پیشِروی فیلمسازان خانم ما قرار دارد.
نمونههایی از نادیده گرفتن بانوان هنرمند ایرانی
دفتر یکی از مدیران سینمایی جهت ارائه فیلمنامه رفته بودم. تختهای پشتِسر وی بود که اسامی تهیهکنندگان و کارگردانان آقا جهت دعوت به همکاری برای ساخت آثار سینمایی از زندگی شهدای شاخص هر استان یادداشت شده بود. وقتی به اسامی نگاه کردم، به آن مدیر گفتم که شهدای عزیز ما در بستر خانواده و روابط با مادران و همسرانشان لحظات ناب عاطفی و عاشقانههای نابی داشتند. _مانند کتاب «پاییز آمد» که حضرتعالی تقریظ کردید._
چطور میشود که شما به یک کارگردان، فیلمنامهنویس و تهیهکننده خانم فکر نکردید. از اولین دوره جشنواره تئاتر و فیلم فجر تا همین جشنوارههای پیشِرویی که امسال خواهیم داشت، هرگز یک دبیر جشنواره خانم نداشتیم. در تمام این سالها دبیران آقا تلاشهایی داشتند و دستاوردهایی هم داشتند. یک بار این عرصه خدمت، به خانمها سپرده نشد؛ چه بسا در مدیریت هزینهها، زیباییشناسی و مدیریت جشنواره کارآمدتر باشند.
اینها تنها نمونههایی از نادیده گرفتن بانوان هنرمند سرزمینم بود. بله؛ میدانم گامهایی برداشته شده و کارهایی انجام شدهاند و از آغاز انقلاب اسلامی تا همین الآن، فیلمسازان درجهیکی داشتیم که در حقیقت آثار شاخصی هم در زمینه انقلاب اسلامی و هم در زمینه مسائل مربوط به خانواده ارائه کردهاند. میدانم که با تمام این اتفاقاتی که افتاده، همچنان نسبت به ظرفیتی که در بانوان هنرمند کشورم وجود دارد، این اقدامات ناکافی است.
ایمان دارم هرگاه شما در مورد موضوعی اشاره و تأکید دوباره داشتید، حساسیت و عملگرایی مدیران ما دوچندان شده است؛ بنابراین با امید، خواهان توجه و حمایت از نمایشنامهنویسان و هنرمندان تئاتر بهعنوان سرچشمههای آثار نمایشی، توجه به ظرفیت بانوان هنرمند، فیلمساز و سختکوش و متعهد کشور، شکلگیری ارادهای برای تولید آثار نمایشی با محوریت و تأکید بر دغدغههای زنان و خوانواده البته؛ با سلیقهای متعالیتر هستم.
چفیه و انگشتر نمیخواهم؛ نصیحت و پند میخواهم
لحظات آخر، همه از شما چفیه و انگشتر میخواهند، اما حضرت آقا! من از شما چفیه و انگشتر نمیخواهم. شما که لذت ادبیات و جادوی کلمات را درک کردید، در جهان پرتعارض و این جهان پرابهام و پیچیدگیها، به من نصیحتی هدیه بدهید و مرا پندی میهمان کنید.»
انتهای پیام/ 118
منبع