ما گفتیم مجلس انقلابی! یک عدهای خوششان نیامد. خب ولی ما حقیقت را گفتیم حالا بعضیها خوششان میآید، بعضیها خوششان نمیآید، عیبی ندارد؛ حقیقت همین بود که این مجلس با شعارهای انقلاب تشکیل شد. مردم نگاه کردند گزینههایی را انتخاب کردند که حرکتشان، جهتگیریشان، شعارشان، حرفشان حرف انقلاب بود.
شعارهای انقلاب بهنفع کشور است، برخلاف کسانی که میخواهند وانمود کنند که آقا انقلاب دردسرِ برای کشور است، نه بعکس انقلاب و شعارهای انقلابی و آرمانهای انقلابی -که البته هنوز به آرمانها نرسیدیم هنوز اما- توجه به این آرمانها و رفتن به سمت این آرمانها دوای درمان دردهای کشور است؛ دردسر نیست، رفع دردسر است.
البته یک نکتهی اساسیای انقلابی ماندن است. برادران عزیز! خواهران عزیز! بنده الان کاملاً جلوی چشمم است، کسانی بودند که سال ۵۸ مثلاً که بنده عضو شورای انقلاب بودم، آن وقت آنها -هنوز رئیسجمهور هم نبودم- میآمدند پیش ما مینشستند، -ما که حالا خودمان جزو بچههای انقلاب بودیم وبا سوابق مبارزاتی- حالا مثلاً فلان حرفهایی میزدند تند، داغ، آتشین که ما چشممان خیره میماند که اینها که هستند دیگر، اینها اینقدر یعنی باصطلاح به تعبیر فرنگی مابها سوپر انقلابی، خب بعد برگشتند همانها، انقلابی نماندند، همان افراد با آن شیوهی برخورد، با آن شیوهی نگاه نتوانستند خط را ادامه بدهند طاقت نیاوردند. مشکلتر از انقلابی بودن و گرایش انقلابی داشتن، انقلابی ماندن است، چه فرد، چه جمع، چه کل مجلس باشد.
یکی از مشکلات کشور ناهماهنگی بوده، ناهماهنگی مسئولان سه قوه و بدنهی سه قوه. حالا گاهی مسئولان هم باهم رفیقاند مینشینند دور هم و توافق میکنند، بدنه توافق نمیکند، این اشکال ایجاد میکند در ادارهی کشور. این دیگر یک تجربهی سالهای متمادی ما است. باید همکاری صمیمانه وجود داشته باشد. گروکشی نباید وجود داشته باشد، معارضهی بیمعنا نباید وجود داشته باشد. همکاری صمیمانه با دولت با دستگاه قضایی با دیگران حالا هرکسی که به نحوی سروکار دارد همکاری کنند برای پیشرفت کارهای درست کشور، البته اگر چنانچه خطایی در آن طرف آدم مشاهده میکند، باید صریح آن خطا را متذکر بشود. اما آنجایی که واقعا جای همکاری است، همکاری کند.
یک مسئله هم مسئلهی آبروی افراد است، مراقب آبروی افراد باشید. گاهی اوقات انسان میبیند، فرض کنید در یک صحبتی، در یک نطقی در مجلس که بلندگوی مجلس با مثلاً فلان پایگاه اینترنتی و نمیدانم فضای مجازی فرق دارد، اینجا یک مرکز مهم مسئول است، از این بلندگو گاهی اوقات راجع به یک کسی یک چیزی گفته میشود که تحقیق نشده است. خب این وزر و وبالش پاک شدنی نیست. اگر بعد ثابت شد برای خودتان که این خلاف بوده -مثلاً فرض کنید این حرف- چهجوری میخواهد آدم جبران کند؟ خیلی مشکل است. یعنی حالا البته ممکن هست جبرانش، اما بسیار مشکل است مراقب باشید این انجام نگیرد.
یک سفارش مؤکد هم بکنم، البته آقای قالیباف حالا که میآمدیم، به من گفتند که «شما یکی از این سالها راجع به اینکه نمایندگان درمورد انتصابها و اینها دخالت کنند یک چیزی گفتید، بعضی از همکاران ما ناراحت شدند»؛ بنده ناراحتی شما را که اصلاً نمیخواهم و نمیپسندم، اما شما را هم خیلی دوست دارم، مصلحت شما را میخواهم؛ واقعاً نباید دخالت کنید در انتصابات!
شما وقتی که فرض کنید راجع به فلان مدیرکل، راجع به فلان فرماندار و حتی راجع به استاندار چه مثلاً به آن وزیر مربوط پیشنهاد میکنید یا احیاناً مثلاً خدایی ناکرده فشار وارد میکنید این موجب میشود که اگر چنانچه آن مأمور بد عمل کرد، آدم نداند یقهی چه کسی را باید گرفت، نه مردم بدانند، نه دستگاه قضایی بداند، یقهی آن وزیر را باید گرفت که چرا این را گذاشتید؟ یقهی این نماینده را باید گرفت که چرا فشار آورده؟
چرا این کار را بکنید؟ یکی از مسائل مهم قانون اساسی همین مسئلهی تفکیک قوا است یعنی شما بگذارید او کار خودش را بکند، شما کار خودتان را بکنید، البته من توصیهام به دولتیها هم این بوده همیشه قبلاً هم همیشه توصیه کردم حالا هم توصیه میکنم از نظرات نمایندگان استفاده کنند.