عاشقانه «پاییز آمد » در ارومیه رونمایی شد

به گزارش ایرنا، رییس حوزه هنری آذربایجان غربی روز دوشنبه در آیین معرفی و رونمایی کتاب « پاییز آمد» که با حضور «گلستان جعفریان» نویسنده کتاب برگزار شد، بر اهمیت موضوع ادبیات پایداری و توجه خاص به فرمایشات مقام معظم رهبری در ثبت و معرفی وقایع و چهره‌های تاثیرگذار دوران دفاع مقدس اشاره کرد و گفت: کتاب پاییز آمد یکی از کتاب‌های موفق و قابل تامل حوزه ادبیات پایداری است.

هادی سعیدی فرد افزود: این کتاب خاطرات همسر شهید سردار احمدیوسفی را به صورتی هنرمندانه صحنه پردازی کرده و به شکلی جذاب به خواننده منتقل می‌کند.

مدیر کل نهاد کتابخانه‌های عمومی آذربایجان غربی نیز در این مراسم با تاکید بر علاقه شخصی مقام معظم رهبری و خانواده ایشان به مقوله کتاب و کتابخوانی و تاکید ایشان بر گسترش فرهنگ خواندن کتاب در جامعه اظهار کرد: یکی از مهمترین ویژگی‌های کتاب پاییز آمد نگارش آن توسط یک بانوی هنرمند است.

خدیجه معصومی اضافه کرد: نگارش کتابی با موضوع ادبیات پایداری توسط یک نویسنده زن در ادبیات ایران کمتر به چشم می‌خورد.

عاشقانه «پاییز آمد » در ارومیه رونمایی شد

به گزارش ایرنا،در این کتاب به زندگی خصوصی فخرالسادات موسوی و شهید یوسفی، آشنایی و عشق آن‌ها پرداخته می‌شود، اتفاقی که در کتاب‌های مشابه کمتر رخ می‌دهد.

گلستان جعفریان در سال ۱۳۵۲ در مشهد متولد شد ولی به شهر کرج کوچ کرد؛ تحصیلاتش را تا مقطع کارشناسی الهیات (گرایش تاریخ و تمدن ملل اسلامی) ادامه داده است.

او کار تالیف را با کتاب «چنده لا تا جنگ است» آغاز کرد. جعفریان به مدت ۲ سال معاون پژوهش دانشگاه علوم انتظامی بوده و با روزنامه های قدس و خراسان، دوهفته نامه کمان (دفتر ادبیات و هنر)، موسسه روایت فتح (بخش تحقیق)، بسیج جامعه پزشکی و ماهنامه سوره همکاری داشته است. او در مسابقات استانی و دانشجویی صاحب جوایزی شده است.

وی در توضیح علت نگارش این کتاب گفته است: محتوای این کتاب چگونه شکل گرفت و عنوان کتاب برچه اساسی انتخاب شد؟ کار نوشتن کتاب «پاییز آمد» از زمانی آغاز شد که تعدادی مصاحبه به‌دست من رسید و از من خواسته شد آن‌ها را مطالعه کنم و نظر دهم.

مصاحبه‌ها مربوط به همسر شهیدی بود که در سن جوانی (۲۴ سالگی) همسرش را در دوران دفاع مقدس از دست می‌دهد و دو پسر دارد. خانم موسوی جزو کسانی بوده که خودش به سپاه زنجان می‌رفت و آنجا آموزش نظامی می‌دید. نکته‌ای که در خاطرات نظر من را جلب کرد این بود که این پاسدار که معلم این خانم بوده از لحظه‌ای که روبه‌روی ایشان می‌نشیند و از خانم فخرالسادات موسوی در حالی که ۱۰ سال از ایشان بزرگ‌تر بوده خواستگاری می‌کند، این نکته را هم می‌گوید که من می‌روم و شهید می‌شوم و در این شک نکن، چون این هدف و آرمان من است و اگر پیشنهاد من را قبول کنی، در واقع با کسی ازدواج می‌کنی که ممکن است او را از دست بدهی و در خوشبینانه‌ترین حالت ممکن است من قطع نخاع شوم و تو تا آخر عمر مجبور شوی که بار من را بدوش بکشی.

فخرالسادات موسوی هم پیشتر در مورد قصه زندگی‌اش و ماجراهای آمده در این کتاب بیان کرده است: سال‌های زیادی از شهادت همسرم می‌گذرد و خاطرات تلخ و شیرینی زیادی دارم که همه این سال‌ها از یادم نرفته‌اند و با آن‌ها زندگی کرده‌ام. همیشه دوست داشتم خاطراتم را از روزهای انقلاب و جنگ تحمیلی بگویم و جایی ثبت شوند.

این کار می‌تواند به نسل جوان الگوهایی واقعی ارائه کرده و نشان دهد روزگار بر نسل‌های قبل چگونه گذشته و ازچه چیزهای عزیزی گذشته‌اند تا پای اعتقاداتشان و وطنشان بایستند.

درست است که جنگ فروکش کرده اما همچنان آتش این فراق در دل همسران و فرزندان شهدا شعله‌ور است اما این امید را دارند که عزیزشان در راه درستی حرکت کرده و جانش را در دفاع از وطن و عقیده از دست داده و شهید شده است.

وی درباره دلیل نام‌گذاری کتاب هم گفته است: چون آشنایی من با شهید در پاییز صورت گرفت و زمان شهادت ایشان هم مصادف شد با پاییز و ششم مهر هم سالگرد شهادتشان است، نام کتاب را «پاییز آمد» گذاشتیم.

در بخشی از این کتاب آمده است«پتو را از روی صورت هاجر کنار زدم. صورتش سفید سفید بود. عادی نبود. ترسیدم، بدون این که یک کلمه حرف بزنم به احمد نگاه کردم. احمد بی‌صدا اشک می ریخت.گفت: «تمام شد. هاجر را از دست دادیم».

چیز دیگری یادم نمی‌آید. وقتی چشم‌هایم را باز کردم.خانه مادرم بودیم. مامان لعیا و خواهرهایم دورم را گرفته بودند. بی وقفه اشک می‌ریختم. زبانم بند آمد. همه گریه می‌کردند. مامان لعیادست به سر و صورتم می‌کشید و می‌گفت: «بمیرم برایت دختر نازنینم… دختر سختی کشیده من».

تمام آن شب باران بارید. خواهرم اشرف که پرستار بود، چند ساعت یکبار آمپول آرامبخش تزریق می‌کرد تا بخوابم. کمی خوابم می‌برد. بیدار می‌شدم دست می‌زدم کنارم، دنبال هاجر می‌گشتم. می‌دیدم نیست یادم می‌آمد چه شده و دوباره گریه می‌کردم (ص.۱۵۲).

کتاب پاییز آمد در ۲۳۸ صفحه و شمارگان هزار و ۲۵۰ نسخه در اختیار علاقمندان به ادبیات داستانی قرار گرفته است.

«پاییز آمد »یکی از تولیدات انتشارات سوره مهر حوزه هنری در بخش ادبیات پایداری است.

عاشقانه «پاییز آمد » در ارومیه رونمایی شد

رهبر معظم انقلاب در آذر سال ۱۴۰۱ براین کتاب تقریظ نوشتند.


منبع

درباره ی nasimerooyesh

مطلب پیشنهادی

سلماس؛ خانه‌هایی که نباید دوباره خراب شوند

به گزارش خبرنگار ایرنا، تاریک ترین زمان شبانه روز دقیقا نیمه شب در اواسط اردیبهشت …

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ