اوضاع و احوالی که زنان را به مرز خودکشی می‌کشاند

کتاب‌ها و منابع تاریخی پر است از روایت اوضاع و احوال چهره‌های نام‌آور، صاحبان قدرت و ثروت، دانشمندان، مکتشفین، روحانیون سرشناس و … که در مقاطع گوناگون، خواست و تصمیمشان منجر به فراز و فرودهایی در زندگی صدها هزار تن از رعایا شده و احتمالا بعدها حیات میلیون‌ها نفر را از خود متاثر کرده است؛ میلیون‌ها انسانی که کمتر شرح حالشان در کتاب‌ها آمده مخصوصا زنانی که در زمان حیاتشان هم حکایت زندگیشان مستور می‌ماند. با این حال معدودی از منابع به شرح حال زنان پرداخته و گوشه‌هایی از زندگی آنان را خصوصا در تاریخ معاصر روایت کرده‌اند.

«دیشب زن میرزا ابوالقاسم گیلانی با شوهرش نزاع نموده، قدری تریاک می‌خورد. حالتش منقلب گردیده، هر قدر معالجه و مداوا می‌نمایند، سودی نکرده، فوت می‌کند»؛ این تصویری از سرنوشت یک زن در دوره قاجاریه است که در گزارش‌های نظمیه در عصر ناصری انعکاس یافته است.

«محمدحسین شریفی ساعی» دکترای جامعه‌شناسی دانشگاه تهران در مقاله‌ای با عنوان «تفاوت‌های جنسیتی در خودکشی و همسرکشی در عصر قاجار» [۱] بررسی در زمینه خودکشی زنان بر مبنای این گزارش‌ها داشته که در ادامه بخش‌هایی از آن را می‌خوانیم:

نگاهی به محتوای گزارش‌های روزانه نظمیه

در ۱۹۵ گزارش روزانه به جای مانده از دوره ناصری، ۵۰ گزارش خودکشی از زنان ثبت شده است. طبق گزارش‌های نظمیه در عصر ناصری، تقریبا هر چهار روز یک زن در تهران اقدام به خودکشی می‌کرد. البته بسیاری از این اقدام به خودکشی‌ها منجر به مرگ نمی‌شد و تنها سه مورد از ۵۰ مورد خودکشی زنان منجر به مرگ آنها شده است

در ۱۹۵ گزارش روزانه به جای مانده از دوره ناصری، ۵۰ گزارش خودکشی از زنان ثبت شده است؛ به عبارتی طبق گزارش‌های نظمیه در عصر ناصری، تقریباً هر چهار روز یک زن در تهران اقدام به خودکشی می‌کرد. البته بسیاری از این اقدام به خودکشی‌ها در بین زنان منجر به مرگ نمی‌شد. تنها سه مورد از ۵۰ مورد خودکشی زنان منجر به مرگ آنها شده است و مابقی توسط اطرافیان نجات می‌یافتند. به عبارتی ۶ درصد از زنانی که اقدام به خودکشی کرده بودند در نهایت جان خود را از دست داده‌اند.

تحلیل گزارش‌های نظمیه در عصر ناصری نشان می‌دهد عوامل خودکشی زنان در آن دوران متفاوت بود. البته تمام موارد خودکشی زنان ناشی از تجربه خشونت خانگی بوده است که از طرف افراد متعددی بر آنها اعمال می‌شد. در این بین بیشترین علت خودکشی زنان ناشی از خشونت خانگی توسط شوهر بوده است. ۸۲ درصد زنانی که اقدام به خودکشی کرده بودند (۴۱ نفر از ۵۰ نفر) بعد از نزاع و درگیری با شوهر خود به خودکشی مبادرت ورزیده‌اند. عوامل دیگر در مجموع کمتر از ۲۰ درصد از دلایل خودکشی زنان در عصر ناصری را تشکیل می‌دهند.

از طرفی بیشترین موارد اقدام به خودکشی زنان در دو محله عودلاجان (۱۵) نفر و چاله میدان (۱۴) نفر بوده است. یکی از دلایل این رقم قابل توجه، حجم جمعیت ساکن در این دو محله است که از پر جمعیت‌ترین محلات تهران در عصر ناصری محسوب می‌شدند. این دو محله در کنار محله سنگلج، محل سکونت رعایا و مردم عادی تهران بوده است. از طرفی محله دولت که محله اشراف‌نشین تهران قلمداد می‌شد به دلیل اینکه کمترین جمعیت ساکن را در خود جای داده بود کمترین موارد خودکشی نیز از همین محله گزارش شده است.

خودکشی با طعم افیون

تمام موارد خودکشی زنان از طریق خوردن تریاک بوده است. ظاهراً در آن دوران تریاک در خانه‌های ایرانیان به وفور یافت می‌شد. به همین دلیل زنانی که قصد خودکشی داشتند با خوردن تریاک تلاش می‌کردند که به زندگی خود پایان دهند. خودکشی زنان در عصر قاجار نشانه آشکاری از استیصال آنها در خانواده بود که هیچ راه گریزی جز پایان زندگی برای خود نمی‌یافتند.

بیش از ۹۰ درصد از خودکشی زنان، مربوط به زنان متاهل بود و در خانه شوهر اتفاق می‌افتاد (۴۶ مورد از ۵۰ مورد). تنها چهار مورد گزارش خودکشی مربوط به دختران مجرد در خانه پدر بوده است. این وضعیت بدین علت بود که اساساً بسیاری از زنان در سنین بسیار پایین ۱۰ تا ۱۲ سالگی به خانه شوهر فرستاده می‌شدند. آنها تا می‌خواستند دنیای پیرامون خویش را درک کنند، متأهل شده بودند. لذا طبیعی است که اغلب خودکشی‌های زنانه در عصر قاجار، در بین زنان متأهل به وقوع می‌پیوست.

غالب خودکشی دختران در خانه پدر نیز ناشی از اختلاف با زن بابا بوده است. این شرایط هنگامی بود که دختران مادر خود را به دلیل طلاق یا فوت از دست می‌دادند و با پدر و زن جدیدش زندگی می‌کردند. این وضعیت گاه منجر به وقوع خشونت‌های خانگی شدید و حتی کنش‌هایی چون اقدام به خودکشی توسط دختران می‌شد.

به طور مثال در یکی از گزارش‌ها آمده است: «دیشب دختر حاجی علی با زن پدرش نزاعشان شده دختره جزئی تریاک می‌خورد. کسانش مستحضر گردیده، او را معالجه و مداوا نموده تا اواخر شب بهبودی حاصل نموده صلح می کنند».

دلایلی که زنان دست به خودکشی می‌زدند

نزاع زنان با شوهر

همچنان که اشاره شد، خودکشی در بین زنان شوهردار بسیار بیشتر رخ می‌داد و دلایل متنوعی داشت. مهم‌ترین عامل خودکشی در زنان شوهردار، تجربه نزاع و خشونت خانگی بوده است که غالباً توسط شوهر انجام می‌گرفته است. خشونت خانگی شامل اعمال یا تهدید به اعمال هر نوع آزار فیزیکی، جنسی، عاطفی، اقتصادی، اجتماعی یا روانی بود که زنان را آماج تهدید و فشار مداوم قرار می‌داد.

مهم‌ترین عامل خودکشی در زنان شوهردار، تجربه نزاع و خشونت خانگی بوده که غالبا توسط شوهر انجام می‌گرفته است

نزاع با شوهر و تجربه خشونت خانگی که منجر به خودکشی زنان می‌شد به دلایل متعددی رخ می‌داد یکی از این موارد افشای رابطه شوهران با روسپیان بود و منجر به نزاع خانگی زن با شوهر و سرانجام خودکشی زنان می‌شد. در این راستا گزارش‌های نظمیه گویای آن است که در برخی موارد، هنگامی که زنان با خبر می‌شدند که همسر آنها با روسپی رابطه جنسی داشته است چنان دچار شوک و آسیب روانی می‌شدند که دست به خودکشی می‌زدند. در یکی از گزارش‌ها آمده است: «آقا رضا سرباز به واسطه رابطه‌ای که با ضعیفه بدکاره داشته با عیالش نزاعشان شده، ضعیفه مقداری تریاک می‌خورد. کسانش هر قدر معالجه و مداوا می‌کنند، سودی نکرده هلاک می‌شود».

در برخی موارد دیگر نیز خودکشی زن به دلیل اطلاع یافتن او از این بود که شوهرش زن دوم گرفته است. در موارد متعدد در گزارش‌های نظمیه آمده است که برخی زنان هنگامی که مطلع می‌شدند شوهر آنها همسر دومی اختیار کرده است با او وارد درگیری و نزاع شده و سپس از سر ناچاری، دست به خودکشی می‌زدند. بر مبنای یکی از گزارش‌ها «دیشب عیال مشهدی رحیم با شوهرش برای زنی که شوهرش تازه گرفته است. نزاعشان شده مشارالیها قدری تریاک می‌خورد. اهل خانه ملتفت شده او را معالجه و مداوا کرده بهبودی حاصل می‌نماید».

نزاع و درگیری با مادر شوهر یا هوو

یکی دیگر از دلایل خودکشی زنان ناشی از نزاع و درگیری با مادر شوهر بوده است. در دوران قاجار مادر شوهر از اقتدار بالایی برخوردار بود. در موارد متعدد، پسران بعد از ازدواج در خانه پدری زندگی می‌کردند و دختر در واقع به پسر داده نمی‌شد بلکه به خانواده شوهر سپرده می‌شد. به همین دلیل، بسیاری از مادرشوهران تمایل داشتند که دخترانی کم سن و سال را برای ازدواج پسران خود انتخاب کنند تا بتوانند آنها را از کودکی باب میل خود تربیت کنند.

در این شرایط، هنگامی که درگیری و اختلاف زن با مادر شوهر بالا می‌گرفت، به دلیل اینکه زن گریزی از ازدواج و شرایط موجود نداشت، گاه برای رهایی از این فشار به خودکشی متوسل می‌شد. در یکی از گزارش‌های نظمیه می‌خوانیم: «عیال مشهدی جمعه بروجردی با مادر شوهر خود نزاعشان شده، مشارالیها مقداری تریاک خورده که خود را هلاک کند کسانش مستحضر گردیده او را معالجه و مدارا نموده بهبودی حاصل می‌کند».

یکی دیگر از دلایل خودکشی ناشی از نزاع زن با هووی خود در خانه بوده است. غالب هووها اگر چه در نزد شوهر، با یکدیگر به ظاهر رابطه آرامی داشتند ولی در خفا و پنهانی، به دلیل کینه‌ای که بین آنها وجود داشت از ضربه زدن به یکدیگر و خارج کردن دیگری از عرصه زندگی، از هیچ تلاشی مضایقه نمی‌کردند.

گاه بین این زنان که هووی یکدیگر بودند، اختلاف و نزاع بالا می‌گرفت و معمولا آن زنی که از جایگاه و حمایت کمتری نزد شوهر برخوردار بود دست به خودکشی می‌زد. در یکی از گزارش های نظمیه آمده است: «ملااسدالله مکتب دار دو زن دارد. دیروز زن‌ها علی‌الرسم به واسطه کینه که داشتند با هم نزاع کرده، یکی از آنها مقداری تریاک خورده مشرف به هلاکت بوده، کسانش در صدد معالجه برآمده بهبودی حاصل می‌نماید».

خودکشی زنان به دلیل آزار اجتماعی

هنگامی که مردان بعد از جدایی و طلاق، فرزند را از مادر می‌گرفتند، گاه مادران با چنان شوکی مواجه می‌شدند که فرجامش اقدام به خودکشی بود

در برخی موارد نیز خشونت خانگی از جنس آزار اجتماعی زنان بود؛ بدین طریق که مردان زنان خویش را از دیدن دوستان و خانواده‌شان محروم می‌کردند و اجازه نمی‌دادند که آنها فعالیت‌هایی را که دوست دارند انجام دهند. در همین راستا یکی دیگر از دلایل خودکشی زنان در عصر قاجار به دلیل خروج زن از خانه بدون اذن شوهر و نزاع و درگیری بعد از آن بوده است.

گزارش‌های متعددی از زنان در آن دوران ثبت شده است که زنان به دلیل خروج از خانه بدون اذن شوهر از او کتک خورده‌اند. گاه حتی خانواده شوهر نیز به خود این اجازه را می‌داد که زنی را که بدون اجازه از خانه خارج شده است، کتک بزند.

در چنین بستر فرهنگی، بسیاری از زنان بدون اجازه شوهر نمی‌توانستند از خانه خارج شوند. آنها برای رفتن به خانه والدین و اقوام خود و حتی رفتن به مسجد و هیأت نیز باید حتماً از شوهر خود اجازه می‌گرفتند. در چنین شرایطی گاه زنان برای رهایی از این فشار مردسالارانه حاکم بر آنها، گزینه خودکشی را انتخاب می‌کردند. در یکی از گزارش‌ها آمده است: «دیروز عیال مشهدی اکبر بدون اذن شوهرش به خانه یکی از اقوام خود رفته بود. بعد از مراجعت شوهرش از او مواخذه کرده نزاعشان شده، بنای زد و خورد را گذارده بودند که همسایه‌ها آنها را ساکت می‌نمایند. بعد ضعیفه مقداری تریاک می‌خورد. اهل خانه ملتفت شده او را معالجه و مداوا نموده تا اینکه بهبودی حاصل می‌کند».

خودکشی زنان به دلیل عدم طلاق و جدایی از فرزند

یکی دیگر از دلایل خودکشی زنان عدم طلاق توسط شوهر بوده است. در مواردی زندگی در خانه شوهر برای زنان عصر قاجار چنان سخت و تنگ می‌شد که آنها به هر نحوی می‌خواستند از این زندگی خارج شوند. تنها راه مشروع خروج از رابطه هم طلاق بود.

اختیار طلاق نیز به طور کامل به دست مردان بود و زنان حقی برای جدایی نداشتند. در این موارد، گاه مردان از این اهرم برای فشار به زن استفاده می‌کردند. لذا در برخی موارد هنگامی که زنان احساس می‌کردند که راهی برای طلاق و خروج از خانه شوهر ندارند به خودکشی اقدام می‌کردند.

یکی دیگر از دلایل خودکشی زنان در عصر قاجار جدایی زنان از فرزند خود بعد از طلاق بود. این وضعیت گویای آن بود که مردان پس از جدایی و طلاق نیز همچنان صاحب قدرت بودند و می‌توانستند مادر را برای همیشه از فرزند جدا کنند. این وضع، داغ طلاق را برای زنان دو چندان می‌کرد. در این بین، هنگامی که مردان بعد از جدایی و طلاق فرزند را از مادر می‌گرفتند گاه مادران با چنان شوکی مواجه می‌گردیدند که فرجامش اقدام به خودکشی توسط آنان بود.

بر اساس یکی از گزارش‌های نظمیه «شهاب‌الملک که صیغه داشتند چندی است رهایش کرده‌اند. دختر هفت ساله‌ای از او دارند که نزد مادرش بوده، میرزا فضل‌الله خان پیشکار معزی‌الیه به ایشان در شمیران اظهار می‌دارد به بعضی ملاحظات شایسته نیست دختر شما نزد ضعیفه باشد. معزی‌الیه هم حکم کرده دختر را از مشارالیه‌ها می‌گیرند. ضعیفه به این واسطه مقداری تریاک می‌خورد که خود را هلاک کند او را معالجه و مداوا نموده، بهبودی حاصل می‌نماید».

تهدید به خودکشی برای زنان گاه به مثابه یک ابزار قدرت عمل می‌کرد. به همین دلیل همواره توسط برخی زنان تکرار می‌شد زیرا نتایج عملی آن می‌توانست رضایت‌بخش باشد؛ حتی اگر مردی با تهدید به خودکشی نیز تسلیم خواسته زن خود نمی‌شد

خودکشی‌های نمایشی زنان

با این همه، تحلیل گزارش‌های نظمیه نشان می‌دهد که ظاهراً در برخی موارد خودکشی‌های زنان در عصر قاجار الزاماً به قصد مرگ صورت نمی‌گرفت بلکه بیشتر نمایش خودکشی بود و نه یک خودکشی تمام عیار. در این شیوه از خودکشی نمایشی، زن در واقع قصدی جدی برای خودکشی به قصد مرگ نداشت بلکه با اقدام به خودکشی کنترل شده بی‌آنکه جانش در خطر باشد تلاش می‌کرد که اهمیت خواسته‌اش را به شوهر خود یادآور شود که اگر شوهرش در موضوعی که مورد مطالبه زن است، کوتاه نیاید زن به احتمال زیاد خود را خواهد کشت.

خودکشی‌های نمایشی یکی از ابزارهای زنان برای مقاومت در مقابل مردسالاری فراگیر در عصر قاجار بوده است. آنها از این طریق می‌توانستند عزم خود را برای دریافت برخی آزادی‌های اجتماعی مانند خروج از منزل بدون اذن شوهر به دست آورند. تهدید به خودکشی برای زنان گاه به مثابه یک ابزار قدرت عمل می‌کرد. به همین دلیل همواره توسط برخی زنان تکرار می‌شد؛ زیرا نتایج عملی آن می‌توانست رضایت‌بخش باشد؛ حتی اگر مردی با تهدید به خودکشی نیز تسلیم خواسته زن خود نمی‌شد.

نمایش اقدام به خودکشی توسط زن می‌توانست ابزاری باورپذیرتر برای این دسته از مردان تلقی شود که خطر خودکشی زن بسیار جدی است و لذا باید به خواسته زن تن دهند و گرنه او را به زودی از دست خواهد داد. در برخی گزارش‌ها از آن دوران آمده است که ظاهراً چنین راهبردی تا حدی جواب می‌داده است. در یکی از گزارش‌ها آمده است: «دیشب زن کریم با شوهرش برای اینکه مشارالیه اجازه نمی‌داد به جهت دیدن مراسم تعزیه از خانه بیرون برود نزاعشان شده بنای زد و خورد را می‌گذارند. اهل خانه آنها را ساکت می‌کنند. بعد ضعیفه برای تهدید شوهرش جزئی تریاک می‌خورد. کسانش او را معالجه و مداوا نموده بهبودی حاصل کرده، آخرالامر شوهرش را مجبور به اجازه دادن برای رفتن او به تکایا می‌کنند».

جمع‌بندی

خودکشی زنان در عصر قاجار بیش از آنکه صرفاً تلاشی برای پایان دادن به زندگی باشد، روشی اعتراضی برای مقابله با ساختار مردسالارانه و خشونت خانگی به شمار می‌رفت. از نزاع با شوهر و مادرشوهر گرفته تا محرومیت از فرزندان پس از طلاق، همه این عوامل زنان را به چنان استیصالی می‌رساند که راهی جز خودکشی یا حتی نمایش آن نمی‌یافتند. این گزارش‌ها نمادی از مقاومت خاموش زنانی است که در جهانی ناعادلانه به دنبال شنیده شدن بودند.

منبع

[۱] محمدحسین شریفی ساعی، «تفاوت‌های جنسیتی در خودکشی و همسرکشی در عصر قاجار»، پژوهشنامه مددکاری اجتماعی، سال هشتم، شماره ۲۹، ۱۴۰۰

منبع

درباره ی nasimerooyesh

مطلب پیشنهادی

برای این که بازار پلاسکو۲ نشود!

بعد از حادثه پلاسکو (۳۰ دی‌ ماه ۱۳۹۵) شاهد چندین آتش‌سوزی مهیب دیگر بودیم که …

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ