فیلم «اوپنهایمر» از دیدگاه اندیشه اسلامی تحلیل و بررسی شد

ترویج یهود و فاشیست توسط کارکتر اوپنهایمربه گزارش ایکنا از قم، به نقل از روابط عمومی فضای مجازی هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چهارمین جلسه از سلسله نشست‌های اکران، تحلیل، بررسی و ایده‌پردازی تولید فیلم از دیدگاه اندیشه اسلامی که به بررسی فیلم « اوپنهایمر» اختصاص داده شد، حامد جلالی پژوهشگر و نویسنده و نمایش نامه‌نویس در خصوص بخش فنی فیلمنامه، اظهار کرد: این اثر یک شاهکار سینمایی است که فراتر از یک بیوگرافی ساده، به عمق شخصیت و تناقضات درونی جی. رابرت اوپنهایمر می‌پردازد. 

جلالی با اشاره به ساختار روایی غیرخطی فیلم تأکید کرد: نولان از مخاطب می‌خواهد تمام پیش‌داوری‌های خود درباره‌ی اوپنهایمر را کنار بگذارد و با محصول سال‌ها تحقیق و پژوهش او همراه شود.  

دو روایت موازی در فیلم اوپنهایمر

وی فیلم را متشکل از دو روایت موازی دانست و گفت: یکی روایت علمی و تاریخی که به پروژه‌ی منهتن و ساخت بمب اتم می‌پردازد، و دیگری روایت شخصی و روانی که جلسات استماع امنیتی دهه‌ی ۱۹۵۰ و تأثیرات اخلاقی ساخت بمب اتم بر اوپنهایمر را بررسی می‌کند، این دو روایت در تعامل با یکدیگر، به نقطه‌ای می‌رسند که انرژی هسته‌ای و بمب اتم به عنوان دو روی یک سکه نمایان می‌شوند.  

جلالی همچنین به روحیه‌ی علم‌طلبی اوپنهایمر اشاره کرد و افزود: نولان به خوبی نشان می‌دهد که اوپنهایمر چگونه تحت تأثیر فشارهای علمی و سیاسی، به سمت ساخت بمب اتم سوق داده شد، جمله‌ی معروف او در زمان آزمایش بمب اتم، 《اکنون شدم نابودگر دنیا》، که از متون سانسکریت الهام گرفته شده، به خوبی عذاب وجدان و تناقضات درونی او را نشان می‌دهد. 

اوپنهایمر تکنولوژی هسته‌ای را به جهان هدیه داد

این نویسنده و پژوهشگر با تأکید بر پیام اخلاقی فیلم، ابراز کرد: نولان در این فیلم می‌خواهد بگوید که تکنولوژی به خودی خود نه خوب است و نه بد، بلکه نحوه‌ی استفاده از آن است که تعیین‌کننده‌ی ارزش آن است، اوپنهایمر تکنولوژی هسته‌ای را به جهان هدیه داد اما این انسان‌ها بودند که از آن به عنوان یک سلاح استفاده کردند. 

جلالی به شخصیت‌پردازی عمیق اوپنهایمر در فیلم اشاره کرد و گفت: نولان با استفاده از دیالوگ‌های قدرتمند و صحنه‌های نمادین، شخصیتی خلق کرده که مخاطب با او همذات‌پنداری می‌کند، حتی اگر با تصمیماتش موافق نباشد. سکوت اوپنهایمر در اواخر فیلم نیز نشان‌دهنده‌ی شکاف شخصیتی ایجاد شده در اوست؛ شکافی که نتیجه‌ی عذاب وجدان و فشارهای روانی ناشی از ساخت بمب اتم است. 

وی در ادامه با اشاره به نقش‌آفرینی کیلین مورفی در نقش اوپنهایمر، گفت: مورفی با بازی بی‌نظیر خود، توانسته است تمام ابعاد پیچیده‌ی شخصیت اوپنهایمر را به تصویر بکشد، از نبوغ علمی گرفته تا عذاب وجدان و سکوت مرموز او در اواخر عمرش، همه‌ی این‌ها با ظرافت و دقت بالا توسط مورفی اجرا شده‌اند.  

چالشی برای مخاطبان فیلم

«اوپنهایمر» به کارگردانی کریستوفر نولان، با بازی کیلین مورفی در نقش جی. رابرت اوپنهایمر، یکی از پرحاشیه‌ترین فیلم‌های سال ۲۰۲۳ بوده و جوایز متعددی را از آن خود کرده است، این فیلم نه تنها یک اثر تاریخی و علمی، بلکه یک درام روان‌شناختی عمیق است که مخاطب را به تفکر وامی‌دارد.  

در پایان، جلالی تأکید کرد: «اوپنهایمر» تنها یک فیلم درباره‌ی بمب اتم نیست، بلکه داستانی است درباره‌ی انسان‌ها، انتخاب‌هایشان و پیامدهای اخلاقی این انتخاب‌ها؛ نولان با این فیلم، مخاطب را به چالش می‌کشد تا درباره‌ی مسئولیت‌های اخلاقی خود در قبال علم و تکنولوژی تفکر کند، این فیلم یک اثر سینمایی است که باید آن را دید، تحلیل کرد و از آن درس گرفت.

اشاره فیلم به هولوکاست

در بخش دیگری از این جلسه امیر اهوارکی، پژوهشگر و منتقد سینما، در خصوص بخش محتوایی اندیشه‌ای اظهار کرد: یکی از زیرمتن‌های فیلم به مسئله هولوکاست اشاره دارد، از سال ۱۹۴۵ تاکنون بیش از ده فیلم مستند و داستانی در این رابطه ساخته شده است و کتاب اوپنهایمر، که مبنای ساخت این فیلم بوده، توسط شروین و با همکاری نویسنده‌ای دیگر در مدت ۲۵ سال و با نگارش ۵۰ هزار صفحه اطلاعات به رشته تحریر درآمده است، این کتاب در سال ۲۰۰۵ منتشر شد و جایزه پولیتزر را دریافت کرد.

پژوهشگر و منتقد سینما افزود:  فصل‌بندی کتاب با آنچه در فیلم دیده می‌شود تطابق دارد؛ یعنی با مرگ اوپنهایمر شروع می‌شود، سپس به محاکمه او پرداخته می‌شود و در نهایت به صورت فلش‌بک به قصه اصلی که ساخت بمب اتم است، بازمی‌گردد. هولوکاست این موضوع دروغی است که بیش از ۴۰ محقق و نویسنده در اروپا و آمریکا با تحقیق بر روی آن، با انتشار مقالات خود نسبت به این مسئله انتقاد کرده و بیان کرده‌اند که هولوکاست سابقه متنی ندارد.

وی همچنین به ماهیت علوم تجربی و علم غربی اشاره کرد و افزود: رنسانس جنبشی بود برای کنار زدن دین تا به وسیله آن علمی را به دست آورند که با آن فرعونیت داشته و در این فیلم، شخصیت اوپنهایمر با مشورت‌های نادرست به فاجعه نابود کردن هیروشیما و ناکازاکی کمک می‌کند، همزمان با این فیلم، مستندی با حضور نویسنده دوم کتاب و بازی کریستوفر نولان ساخته شده است که پیشنهاد می‌شود آن را تماشا کنید. نکته دیگر در مورد نقد فیلم این است که کارگردان هیچ تصویری از ژاپن نمایش نمی‌دهد و به آن پرداخته نمی‌شود.

کارگردانی قوی در فیلم اوپنهایمر

محمدرضا نصیری، پژوهشگر سینما و رسانه در بخش کارگردانی، زیبایی شناسی و جمع بندی اظهار کرد: کارگردانی یعنی ترجمه فیلمنامه به زبان نما، قاب، دوربین و میزان‌سنی که وجود دارد در واقع برای تصویرسازی فیلمنامه، انگاره‌ها و ابزاری وجود دارد که باید آن‌ها را به خدمت گرفت تا فیلمنامه به تصویر کشیده شود.

وی عنوان کرد: در نمای اول فیلم سخن پرومته (یک شخصیت اسطوره‌ای یونانی که آتش را دزدیده و به انسان هدیه داده است) آورده شده است، در نمای دوم چهره کلوزآپ اوپنهایمر همراه با درد و رنج نشان داده می‌شود؛ در این دو نما کارگردانی اثر به طور خلاصه می‌گوید که اوپنهایمر به مثابه پروتمه  است که بمب اتم را هدیه داده است و نوع انسان ارتقاء یافته‌ای که لیاقت این بمب را دارد انسان آمریکایی است و این به معنای فاشیستی است که کارگردان می‌خواهد در نماهایی که وجود دارد آن را ترویج کند.

ترویج یهودیت و فاشیست در شخصیت اوپنهایمر

نصیری افزود: در خصوص کاراکتر نشان داده شده‌ی اوپنهایمر می‌توان گفت که این کاراکتر پریشان و ضعیف نشان داده شده است و بعد از ورود به بحث ساخت بمب اتم دیده می‌شود که تمامی رفتار او ناشی از پریشانی و کابوس‌های او است این در حالی است که اوپنهایمر در زندگی واقعی خود حضورش در کلاس در دانشگاه منوط به شرکت در جلسات روانکاوی بوده است یعنی میزان بحران روحی و روانی او بسیار زیاد بوده که در فیلم به این قسمت از زندگی او اشاره نشده است.

پژوهشگر سینما و رسانه ادامه داد: در فیلم دیالوگ‌های مختلفی دیده‌ می‌شود که به نوعی بر یهودی بودن اوپنهایمر تاکید می‌شود و هر کجا خود را معرفی می‌کند می گوید « اوپنهایمر هستم یک یهودی » این بدین معناست که او در بستر آمریکا در حال ترویج یهود و فاشیست است همچنین در فیلم روابط اوپنهایمر با همسر، دوستانش و افراد دیگر به درستی پرداخته نشده است که نشان دهنده عدم توجه کارگردان به این مسئله است در واقع دراماتیزه کردن و ارتباط او با همسر و دوستان به خوبی برای مخاطب جا نیفتاده است. در واقع ایده کارگردان و سفارشی بودن فیلم به حدی در این اثر پررنگ بوده است که کارگردان صلاح دانسته این موارد را در کار خود نداشته باشد.

نصیری تصریح کرد:  کریستوفر نولان در کارگردانی این اثر با تدوین‌های سریع می‌خواهد اطلاعات زیادی را به مخاطب انتقال دهد که این بمباران اطلاعات سبب سردرگمی در مخاطب می شود. به نوعی می‌توان گفت که این فیلم خواسته است به ایده مرکزی خود یعنی محق بودن آمریکا و تفکر یهود برای ساخت بمب اتم و آوار کردن آن بر سر مردم ژاپن جامه عمل بپوشاند همچنین در نماهای زیادی مشاهده می‌کنیم که فیلم کاملا شعارزده و در جهت سفیدسازی یهود و اسرائیل است.

انتهای پیام


منبع

درباره ی nasimerooyesh

مطلب پیشنهادی

افتتاحیه مسابقات بین‌المللی قرآن کریم در مشهد/2

افتتاحیه مسابقات بین‌المللی قرآن کریم در مشهد/2 مراسم افتتاحیه چهل‌ویکمین دوره مسابقات بین‌المللی قرآن جمهوری …

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ