توزیع عادلانه انواع فرصتها و امکانات از اصلیترین پیشنیازهای افزایش سطح برخورداری آحاد جامعه از رفاه و حذف نابرابریها است. این توزیع عادلانه در فرایندهای توسعه به خصوص توسعه مدنی اهمیتی ویژه مییابد و پژوهشهایی در مورد توسعه در ایران انجام شده است. یکی از این پژوهشها با عنوان «اندازهگیری و رتبهبندی شاخص فرصتهای توسعه در استانهای ایران» [۱] را «بهاره کرمی»، «آزاد خانزادی» و «محمد شریف کریمی» به انجام رساندهاند.
هدف از انجام این پژوهش، بررسی، شناسایی و تحلیل موقعیت استانهای کشور از نظر میزان برخورداری از فرصتهای توسعه است. در این پژوهش ۶۹ شاخص توسعه مربوط به بخشهای فرهنگی-اجتماعی، آموزشی، زیربنایی، بهداشتی، درمانی، زیستمحیطی و اقتصادی به منظور شناسایی و مقایسه فرصت توسعه ۳۰ استان کشور برای دوره زمانی ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۸ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
در ادامه گزیدهای از این پژوهش را میخوانید:
بیتعادلی شدید بین استانهای کشور و عدم توزیع یکسان ثمرات توسعه
نابرابری و توزیع آن در مناطق مختلف یکی از چالشهای اصلی در اکثر کشورها است. تفاوتها و نابرابریهای منطقهای میتوانند پایدار یا در طول زمان درحال افزایش باشند. این نابرابریها علاوه بر اینکه پیامدهای نامطلوب گسترده اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی به همراه دارند، میتوانند تهدیدی برای وحدت و یکپارچگی ملی یک کشور محسوب شوند.
در ایران پس از انقلاب اسلامی، گرایش کشور به رشد اقتصادی و عدالت اجتماعی با هدف کاهش نابرابریها بوده است و در قانون اساسی کشور، سند چشمانداز بیست ساله و برنامههای توسعه میتوان به کرات مشاهده کرد که دولت موظف شده تا سیاستهای اجرایی را به سمتی سوق دهد که منابع و امکانات به گونهای عادلانه توزیع شود تا ماحصل آن کاهش نابرابریهای منطقهای و توازن و عدالت سرزمینی باشد. با این حال، به دلایل مختلف همچون برنامهریزی متمرکز نامطلوب یا اجرای ناقص الگوهای توسعه، تفاوتها و نابرابریهای فرصتها با نرخ نگرانکنندهای در حال افزایش بوده است.
نگاه کلی به توزیع فرصتها در کل کشور گواه این مدعا است که به نوعی الگوی مرکز-پیرامون در ساختار کلان به مناطق رسوخ یافته است؛ وجود قطبهای رشد مانند تهران، اصفهان و…، رشد و توسعه ناهمگن از یکسو و توسعهنیافتگی بسیاری از مناطق و استانهای دیگر کشور از قبیل سیستان و بلوچستان از سوی دیگر، حاکی از عدم تعادل منطقهای شدید در میان استانهای ایران و عدم توزیع یکسان ثمرات توسعه در سراسر کشور است. این وضعیت به بروز مشکلات جدی نظیر مهاجرت از مناطق محروم به نواحی برخوردار و توسعهیافتهتر منجر شده است.
رتبهبندی استانها بر حسب شاخصهای متعدد
شاخصهای فرهنگی-اجتماعی
رتبهبندی استانها بر حسب شاخصهای فرهنگی-اجتماعی نشان میدهد که استان تهران بالاترین و استان خراسان جنوبی پایینترین میزان برخورداری از فرصتهای این بخش را دارا هستند. روشن است که توسعه فقط یک مفهوم اقتصادی ندارد و جریانی چندبعدی است.
عوامل فرهنگی جزء لاینفک برنامههای توسعه محسوب میشوند و بهمثابه ریشه برای یک درخت، سایر ابعاد توسعه از این بُعد تغذیه میکنند. رتبهبندی شاخص مورد مطالعه با یافتههای پژوهش فیروزآبادی و همکاران (۱۳۹۸) همپوشی زیادی دارد که در آن استانهای یزد، اصفهان، خراسان رضوی و تهران از سطح بالای توسعه اجتماعی برخوردار بوده و استانهای کهگیلویه و بویراحمد، سیستان و بلوچستان، هرمزگان، خراسان شمالی و ایلام دارای پایینترین سطح بودهاند.
فرصتهای زیرساختی
نقش زیرساختها در هدایت و سرعت توسعه اقتصادی یک کشور غیرقابلانکار است. سیاستگذاران و پژوهشگران درباره مسائل منطقهای ادعا میکنند که سرمایهگذاری در زیرساختهای عمومی از مهمترین ابزارها برای کاربست استراتژی رشد منطقهای و همگرایی بیشتر آنها خواهد شد.
بر این اساس، رتبهبندی استانها بر حسب فرصتهای زیرساختی نشان میدهد که استانهای هرمزگان، بوشهر و تهران در این حوزه، برتر و استانهای چهارمحال و بختیاری، کردستان و آذربایجان غربی جزو استانهای محروم هستند.
رتبهبندی استانها در بخش آموزشی و شاخصهای زیست محیطی
در بخش آموزشی، بالاترین رتبه مربوط به استان تهران و پایینترین آن به استان خراسان شمالی تعلق دارد؛ ضمن اینکه استانهای بوشهر، هرمزگان، کردستان و کهگیلویه و بویراحمد نیز در موقعیت مناسبی قرار ندارند و لزوم توجه بیشتری را میطلبند.
در رتبهبندی استانها بر حسب شاخصهای زیستمحیطی، نتایج نشان میدهد بیشترین مقدار شاخص مربوط به استان مازندران و کمترین میزان آن مربوط به استان سیستان و بلوچستان است. حرکت در مسیر توسعه بدون توجه به ملاحظات زیستمحیطی علاوه بر ایجاد اختلال در چرخههای اکولوژیکی، موجب تحمیل انواع هزینههای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی به اقتصاد خواهد شد.
بحران آب، آلودگیها (هوا، آب، خاک)، پدیده ریزگردها، گرمایش زمین، از دست دادن تنوع زیستی، جنگلزدایی، مسائل بهداشت عمومی و دفع زباله، مصرفگرایی و کاهش منابع طبیعی تنها بخشی از مخاطرات زیستمحیطی استانهای مختلف هستند که در بلندمدت امکان توسعه هر منطقهای را به خطر خواهد انداخت. از این رو، لازم است تصمیمسازان جهت فراهم ساختن محیطزیست سالم و جلوگیری از تخریب آن اهتمام ویژهای داشته باشند.
شاخصهای اقتصادی
نتایج رتبهبندی استانها بر حسب شاخصهای اقتصادی حاکی از آن است که استان تهران در رتبه نخست و استانهای بوشهر، خوزستان، اصفهان و خراسان رضوی با اختلاف در ردههای پایینتری قرار دارند. استان چهارمحال و بختیاری از این حیث در جایگاه آخر قرار گرفته است.
به نظر میرسد مزیتهایی همچون دسترسی به زیرساختهای مناسب نظیر شبکههای ارتباطی، فیزیکی و اطلاعاتی، خدمات تجاری، همجواری با بازارهای نیروی کار ماهر و بنگاههای رقابتی و نیز قابلیت دسترسی به مؤسسات پژوهشی در برتری استان تهران از این نظر بیتأثیر نبوده است.
شاخصهای حوزه سلامت
سلامت مقولهای است که بر توسعه منطقه تأثیرگذار است و از آن نیز تأثیر میپذیرد. نابرابری ناحیهای در حوزه سلامت بیشتر معلول تفاوت در سطح توسعه اقتصادی و عدم تعادل در توزیع امکانات بهداشتی-درمانی است.
رتبهبندی استانها بر حسب شاخصهای حوزه سلامت نشان میدهد استان تهران بیشترین و استان آذربایجان غربی کمترین امتیاز این شاخص را کسب کردهاند. همچنین استانهای قزوین، بوشهر، چهارمحال و بختیاری و اصفهان از لحاظ بهرهمندی از فرصتها و امکانات بخش بهداشت دارای رتبههای بالا هستند.
گروهبندی استانها بر حسب کل شاخصها
با تجمیع بخشهای ششگانه گروههای همگنی از استانها وجود دارد که بر اساس میزان دسترسی به فرصتها تفکیک میشوند. گروهبندی استانها بر حسب کل شاخصها نشان میدهد استان تهران بالاترین میزان بهرهمندی و استانهای کردستان، خراسان جنوبی، لرستان، آذربایجان غربی و خراسان شمالی پایینترین سطح را دارا بودهاند.
استان تهران به تنهایی در گروه نخست، استانهای اصفهان، مازندران، بوشهر، فارس، قزوین، خراسان رضوی و گیلان با فاصله در گروه دوم، استانهای قم، سمنان، هرمزگان، خوزستان و آذربایجان شرقی در گروه سوم، استانهای همدان، مرکزی، چهارمحال و بختیاری، یزد، گلستان، کهگیلویه و بویراحمد، زنجان، کرمانشاه، اردبیل، ایلام، کرمان و سیستان و بلوچستان در گروه چهارم و در نهایت استانهای کردستان، خراسان جنوبی، لرستان، آذربایجان غربی و خراسان شمالی در گروه پنجم قرار دارند.
جمعبندی و نتیجهگیری
استان تهران (با احتساب استان البرز) در چهار شاخص اصلی (آموزشی، بهداشتی، اقتصادی و فرهنگی- اجتماعی) با اختلاف فاحش و رتبه اول و در میان شاخصهای زیرساختی و زیست محیطی، استانهای هرمزگان و مازندران به ترتیب حائز رتبه نخست بودند.
استان آذربایجان غربی در دو شاخص زیربنایی و بهداشت و درمان رتبه آخر را کسب کرده است. کمترین بهرهمندی در حوزه زیست محیطی به استان سیستان و بلوچستان و در دو بخش آموزشی و فرهنگی- اجتماعی به ترتیب به خراسان شمالی و جنوبی تعلق داشت. همچنین در دوره مورد بررسی و در میان استانهای کشور، چهار محال و بختیاری فرصتهای اقتصادی ضعیفتری داشته است
استان تهران به تنهایی برخوردارترین استان و استانهای کردستان، خراسان جنوبی، لرستان، آذربایجان غربی و خراسان شمالی با اختلاف چشمگیری در رده استانهای عدم برخوردار و محروم قرار گرفتهاند.
بنابراین، با توجه به نتایج این بررسی میتوان استنباط کرد که توزیع نابرابر و ناهمسان امکانات و خدمات مختلف بین استانهای کشور تایید میشود و با وجود برنامهها و تلاشهای صورت گرفته در جهت رفع نابرابریها، بین مناطق مختلف کشور از نظر برخورداری از فرصتهای توسعه، عدم تعادل وجود دارد.
از این رو، به مدیران و سیاستگذاران حوزه اقتصاد کلان، پیشنهاد میشود تحقیقات انجام شده در مورد فرصتهای منطقهای را مورد توجه قرار داده و در سیاستگذاریها و جهتگیری خود، علاوه بر رویکردهای ملی، رویکردهای توسعه منطقهای را با اولویتبندی مناطق براساس درجه توسعهیافتگی و میزان برخورداری در چهارچوب برنامهریزی مبتنی بر آمایش سرزمین مورد عنایت قرار دهند.
همچنین پیشنهاد میشود در مطالعات آتی با بسط بیشتر شاخصها در این زمینه به ابعاد مختلف فرصت پرداخته و وضعیت استانهای کشور سنجیده شود تا اطلاعات مفیدتری در راستای رفع عدم تعادلها، در اختیار برنامهریزان و سیاستگذاران قرار گیرد.
پینوشت
[۱] بهاره کرمی، آزاد خانزادی و محمد شریف کریمی، «اندازهگیری و رتبهبندی شاخص فرصتهای توسعه در استانهای ایران»، پژوهشهای اقتصادی ایران، دوره ۲۸، شماره ۹۴، ۱۴۰۲منبع