ای رایحه رهای توحید
در چشم تو «هو» چه خوش درخشید
توحید تو در نهادِ آب است
در برکه حضور ماهتاب است
الله تو حیرت آفرین است
در چشمه و چشم در کمین است
الله تو راز ناگشوده است
دریای روان به سوی رود است
الله تو در جهان روان است
مقصودِ روانی جهان است
در رویش روشن گیاه است
در پویش و پایشِ نگاه است
هر گوشه مقامِ جاری اوست
هر چشمه کلامِ جاری اوست
پیدایی او نهفتنی نیست
این راز مهیب، گفتنی نیست
ای نامه نامهای الله
منشور سلامهای الله
ای ذات بدون سایه احمد(ص)
در سایه تو علی(ع) قدم زد
زهرا(س) که بهشتِ بینشان است
در جنت ذات تو روان است
معراج تو سیرِ خویشتن بود
مقصود سیاحت وطن بود
در گفت و شنید بود هستی
در خلوت غار چون نشستی
خاموش شدی، خدا سخن گفت
او بود که از لب تو، من گفت
قربان ولیئی
انتهای پیام
منبع