«خاتی»؛ روایتی یک خطی که حسابی پیچیده شده است


قباد که دلیل درگیری با یک خرس پایش معیوب و برادرش نیز به دست همان خرس کشته شده بخاطر قتل غیر عمد برادر نجات مدتی در زندان بوده و نجات نیز رضایت خود از قباد را مشروط به ازدواج با مهرناز خواهر قباد می کند. از دیگر سو خان بابا بزرگ دهکده اصرار به ازدواج قباد با خاتی همسر برادر مرحومش دارد که خاتی از این وصلت سرباز می‌زند و آساره همسر پا به ماه قباد نیز نگران سرگرفتن این وصلت است. آزادی قباد همزمان می‌شود با حضور مجدد خرس در ان منطقه و اتخاذ یک تصمیم مهم.

«خاتی» سومین فیلم کارنامه فریدون نجفی به حساب می‌آید؛ کارگردانی که پیش‌تر دو فیلم «بچه گرگ‌های دره سیب» و «اسکی‌باز» را در کارنامه‌اش داشت. این دو فیلم متعلق به سینمای کودک و نوجوان بودند و هردو در جشنواره فیلم کودک و نوجوان مورد توجه قرار داشتند. «خاتی» ارتباط چندانی با سینمای کودک و نوجوان ندارد اما نجفی این‌بار هم با ارتباط عمیق و منطقی میان شخصیت‌ها با حیوانات فضایی ترسیم کرده که عواطف و احساسات شخصیت‌ها را برمی‌انگیزد.

به نظر می‌رسد مشکل مهم و اساسی «خاتی» پیچیده بودن بسیار روایت چه در فیلمنامه و چه در ساختار است. قصه این اثر بسیار ساده و سر راست است؛ اما در پرداخت دراماتیک آنچنان پیچیده شده که اینک با یک گره کور مواجهیم.

چرایی حضور یعقوب در درام و ارتباطش با خاتی (صرفا به خاطر طبیعت دوستی او؟) مشکلات آساره و سوتفاهماتش با قباد، ماجرای نجات که اصلا معلوم نیست کجای درام را قرار است پیش ببرد و … همه اینها را اضافه کنید به شخصیت پردازی خام همه کاراکترها از ریز وتا درشت و از فرعی تا اصلی و در کنار ان مقدار زیادی هم داستانک و خرده پیرنگ بیفزایید تا دریابید چرا این پیچیدگی بوجود آمده است و یک خرس همه آدمهای داستان را به نوعی سرکار گذاشته است.

مشکل اصلی تر «خاتی» این است که تکلیف مضمون اصلی اثر مشخص نیست و تعدادی مضمون همگی با ارزش یکسان در داستان وجود دارند. از این رو نمی‌دانیم با اثری محیط زیستی و حیات وحش مواجهیم یا با یک قصه عشایری که باید بخشی از آداب و رسوم آن اقلیم را ببینیم طرف حساب هستیم یا قصه ، قصه ای اجتماعی است یا با یک درام عاشقانه و مثلث عشقی روبرییم و….همین بلاتکلیفی در تمرکز بر مضمون اصلی باعث بلاتکلیفی مخاطب نیز می‌شود.

«خاتی» علیرغم بهره گیری از لوکیشن های بکر و متععد و زیبا ریتم کندی دارد و بخش زیادی از این کندی ریتم به روایت باز می‌گردد. بازیگران اصلی نیز متاسفانه نتوانسته اند نقش آفرینی متفاوت و درخور توجهی داشته باشند از سعید آقاخانی گرفته تا فرید سجادی حسینی و دگران. فقط بازی سارا بهرامی اندکی نسبت به سایرین قابل توجه تر است که آن هم محدود به چند صحنه می‌شود و باقی همان سارا بهرامی ای هست که بود. البته نباید از نقش چهره پردازی خوب فیلم غافل ماند و به آن اشاره نکرد که حاصل کار هنرمندان سودابه خسروی است.

در مجموع «خاتی» یک فیلم سالم خانوادگی است که به نظرم بیشتر به درد پخش از تلویزیون در یک روز تعطیل می خورد تا اکران روی پرده سینما و ایکاش که فریدون نجفی همچنان در مسیر سینمای کودک و نوجوان باقی می‌ماند و از مسیر خارج نمی‌شد.

** عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران


منبع

درباره ی nasimerooyesh

مطلب پیشنهادی

۲۵ اختیار وزارت میراث‌ فرهنگی به استان‌ها تفویض شد

سیدرضا صالحی امیری روز پنجشنبه در جلسه تصمیم‌گیری در باره کارخانه تاریخی «ریسباف» اصفهان با …

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ